سایت تحلیلی خبری الوقت | Alwaght Website

انتخاب سردبیر

خبر

بیشترین بازدید

روز هفته ماه

پرونده ها

دکترین امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ

دکترین امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ

undefined
بازسازی غزه؛ چالش‌ها، مخاطرات و سناریوها

بازسازی غزه؛ چالش‌ها، مخاطرات و سناریوها

undefined
طالبان و پاکستان؛ از هم‌پیمانی تا دشمنی

طالبان و پاکستان؛ از هم‌پیمانی تا دشمنی

undefined
کاروان‌های دریایی کمک به غزه

کاروان‌های دریایی کمک به غزه

undefined
جنگ 12 روزه

جنگ 12 روزه

undefined
گاه‌شمار جنگ غزه

گاه‌شمار جنگ غزه

undefined
توافق صلح ایران و عربستان

توافق صلح ایران و عربستان

undefined
طوفان الاقصی

طوفان الاقصی

تندروهای صهیونیست‌ باد کاشتند پس طوفان درو می‌کنند!
فراز و فرود مناسبات ترکیه و عربستان

فراز و فرود مناسبات ترکیه و عربستان

undefined
معامله قرن

معامله قرن

undefined
اختلافات ترکیه و آمریکا

اختلافات ترکیه و آمریکا

undefined
New node

New node

تحولات ترکیه

تحولات ترکیه

undefined
آزادسازی موصل

آزادسازی موصل

آزادسازی موصل یا نبرد بازپس گیری موصل از اشغال گروه تروریستی داعش، عملیات نظامی منظم و کلاسیکی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد و از آن زمان ابوبکر بغدادی، خلافت خودخوانده خود را در این هشر استقرار نمود. عملیات آزادسازی موصل از نوع جنگ‌های شهری منظم به شمار می‌رود.
آزادسازی حلب

آزادسازی حلب

پس از آن که دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن؛ اوایل هفته جاری اعلام کرد که 60 درصد از مناطق شرقی حلب توسط ارتش سوریه از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد شده است، حال منابع خبری امروز اعلام کرده‌اند؛ با پیشروی سریع و برق‌ آسای ارتش سوریه طی چند روز گذشته، مناطق تحت کنترل دولت سوریه در شرق حلب، به میزان 80 درصد رسیده است.
New node

New node

New node

New node

سازمان القاعده

سازمان القاعده

سازمان القاعده القاعده پس از 2001 دچار دگرگوني‌هاي چشم¬گيري شد. ساختار هرمي آن جاي خود را به ساختاري داد كه زيرمجموعه‌ها در آن با استقلال عمل فعاليت مي‌كردند. اين تحول اگرچه تسلط مركز بر پيرامون را تقليل داد اما بر گستره و توالي عمليات القاعده در كشورهاي مختلف خاورميانه افزود. با اين حال توان عملياتي كلان القاعده در اثر اين دگرگوني تا حدود زيادي تحليل رفت. القاعده پس از بمب‌گذاري‌هاي لندن در 2005، تاكنون نتوانسته است عمليات موفقيت آميزي در كشورهاي غربي انجام دهد. افزون بر اين، گسترش دامنۀ منطقه اي فعاليت هاي القاعده به كشته و دستگير شدن بسياري از رهبران و كادرهاي اصلي آن انجاميد. با اين حال تمامي اين چالش‌ها مانع تداوم فعاليت القاعده نشد. زيرمجموعه هاي آن در عراق، يمن، افغانستان، پاكستان، سومالي و ديگر كشورها و مناطق فعال باقي ماندند. تشكيلات القاعده تشكيلات القاعده در سال 1988 توسط اسامه بن لادن جهت مبارزه با "اتحاد جماهير شوروي" در افغانستان تأسيس شد. القاعده از سازمان "مكتب الخدمة" كه هدف آن مسلح‌ كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي اسلامي به ‌ويژه عربستان سعودي و پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ايمن ظواهري سازمان "جهاد اسلامي مصر" را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. خاستگاه اصلي القاعده را بايد "وهابيت" برشمرد كه خود ريشه در جنبش سلفي، مذهب حنبلي و پيروان اهل حديث دارد. رهبران، نظريه پردازان و بسياري از اعضاي القاعده يا وهابي‌اند يا از پيروان مذاهب حنبلي و حنفي كه به وهابيت تمايل زيادي دارند. القاعده را جنبشي سلفي نيز دانسته‌اند، زيرا پيشوايان آن، يعني "احمد بن حنبل" و "ابن تيميه" از نخستين مدعيان سلفي‌گري بوده‌اند. اين تفكر با دريافت خاص خود از توحيد و تكيه بر استدلال‌هاي ظاهرگرايانه بسياري از مسلمانان را كافر مي‌داند و نوك اين ويژگي تكفيري خود را به طور خاص متوجه شيعيان كرده است. ايدئولوژي القاعده بر چهار ركن سلفي‌گري، راديكاليسم، شيعه ستيزي و غرب ستيزي استوار است. از آنجا كه دو ركن آخر بر آمده از ويژگي سلفي‌گري است، به اختصار مي‌توان آن را ايدئولوژي "سلفي راديكال" ناميد. از نگاه آنان، دين يك نظام ساده حقوقي است كه از جانب خداوند براي رهايي بشر از عذاب دنيوي و اخروي نازل شده و تكاليفي را بر او واجب كرده است. به همين دليل بشر براي سعادت دنيا و آخرت بايد به عبادت و اطاعت خدا بپردازد. به رغم تداوم فعاليت، القاعده از نيمۀ دهۀ گذشته دچار چالش‌هاي بزرگي شد كه آيندۀ آن را در هاله‌اي از ابهام فرو برد. چهار چالش عمدۀ القاعده در اين سال ها به ترتيب اهميت عبارتند از: - تنزل جايگاه در جهان اسلام: در نظرسنجي هاي پس از يازده سپتامبر، القاعده از مقبوليت و محبوبيت قابل توجهي در كشورهاي اسلامي برخوردار بود. اين جنبش در ذهن بسياري از مسلمانان متشكل از جهادگراني بود كه پس از آزادسازيِ افغانستان از اشغال ملحدان، مبارزه با ظلم و ستم در ابعاد داخلي (در برابر رژيم‌هاي فاسد منطقه) و خارجي (در برابر امريكا و غرب) و دفاع از منافع جهان اسلام را سرلوحۀ فعاليت هاي خود قرار داده‌اند. اين نوع نگاه در ابتدا با توجه به گفتمان ظلم‌ستيز و جهادگرايانۀ القاعده چندان غيرمنتظره نمي‌نمود. اما با روشن شدن پيامدهاي عملكرد القاعده بر جهان اسلام، به ويژه اشغال افغانستان و عراق و نيز گسترش فعاليت‌هايي كه بيش از هر چيز جان و مال مسلمانان و بي‌گناهان را هدف مي‌گرفت، طرفداري از گفتمان القاعده به تدريج رو به كاهش نهاد. به طور مشخص از سال‌هاي 2005 و 2006 محبوبيت القاعده و پشتيباني از آن در ميان مسلمانان رو به تنزل نهاد، به نحوي كه در 2010 طرفداري از القاعده نسبت به 2001 به نيم كاهش يافت. تنزل هواداري از القاعده به معناي كاهش حمايت پرسنلي و مالي به ويژه از زيرمجموعه‌هاي اين سازمان مي‌باشد. پيامدهاي اين واقعيت را در عراق، يمن و مغرب شاهد بوديم؛ - بهار عربي: دومين چالش، خيزش‌هاي فراگير و مردميِ 2011 در خاورميانه مي‌باشد. اين تحركات در سه جهت براي القاعده پيامدهاي منفي در بر داشت: نخست آنكه تبليغات عليه رژيم‌هاي حاكم كه پيشتر يكي از ابزارهاي اساسي القاعده براي جلب حمايت و توجيه عملكردش نزد مسلمانان بود، با توجه به حضور گستردۀ مردم در اعتراضات ضدرژيم، كارآيي خود را در جذب نيروهاي جوان و پشتيباني مالي از القاعده در ميان شهروندان عرب از دست داد. دوم آنكه تقريباً تمامي نيروهاي فعال در زندگي سياسيِ منطقه – به جز القاعده – در اين تحولات حضور داشتند. تصويري كه دوري القاعده از جوامع عربي را به خوبي به نمايش گذاشت. سوم آنكه، مردمي بودن تحولات و حاشيه‌اي بودن نقش آمريكا و در واقع غافلگيريِ اين كشور از سرعت و گسترۀ تحولات و نيز تضاد آمريكا با برخي از رژيم‌هاي عرب، امكان بهره‌گيري تبليغاتي القاعده از حضور امريكا را از بين برد؛ - حذف رهبر كاريزماتيك: مرگ بن لادن بزرگترين چالش القاعده در طول سال‌هاي فعاليت آن بود. جنبش‌هاي اسلام‌گرا اغلب بر محور شخصيتي كاريزماتيك و نيرومند به فعاليت مي‌پردازند. نگاهي به جنبش‌هاي اسلام‌گراي قرن بيستم در خاورميانۀ عربي نشان مي‌دهد كه حذف رهبريِ كاريزماتيك از صحنه، اغلب به معناي زمين‌گير شدن و آغاز زوال چنين جنبش‌هايي بوده است. افزون بر اين، شخصيت جذاب و محبوبيت بن لادن در ميان اعضاي القاعده و توان سخنوريِ وي نقشي اساسي در تحكيم وحدت سازمانيِ القاعده داشته است. مرگ بن لادن علاوه بر حذف چهرۀ كاريزماتيك و وحدت‌بخشِ القاعده، اين جنبش را با چالش جانشيني روبه رو كرد؛ - بحران جانشيني: هشت هفته پس از مرگ بن لادن اعلام شد كه أيمن الظواهري به جانشيني وي انتخاب شده است. اين فاصلۀ زماني به خوبي گوياي اختلافات دروني القاعده بر سر انتخاب جانشين است. حتي اگر اين تأخير را، بنا بر تحليلي، ناشي از دشواري برگزاري سريع نشست اعضاي عالي‌رتبۀ القاعده براي انتخاب رهبر بدانيم، عدم بيعت زودهنگام زيرمجموعه هاي القاعده اين تحليل را زير سوال برد. تأخير در بيعت ساير زيرمجموعه هاي القاعده، نشان از تأثير چالش جانشيني بن لادن بر وحدت سازماني القاعده مي باشد. افزون بر فقدان اجماع بر سر الظواهري، وي چهره‌اي كاريزماتيك به حساب نمي‌آيد و از شخصيت و قدرت سخنوري بن لادن و اثرگذاري وي در رهبران و كادرهاي القاعده برخوردار نيست. از ديد برخي وي بيشتر براي مديريت يك اداره يا شركت مناسب است تا رهبري يك جنبش جهاني. مجموعۀ چهار چالش فوق، القاعده را در بستر اصلي و در حال دگرگوني فعاليتش، خاورميانه، به حاشيه رانده است. مرگ بن لادن بزرگترين ضربه‌اي بود كه به القاعده وارد شد. اگرچه الظواهري به عنوان ايدئولوگ القاعده معروف است اما وي به وضوح از صفات لازم براي رهبري جنبشي گسترده همچون القاعده برخوردار نيست. وضعيت فعلي القاعده در حالي كه كمتر از سه سال از كشته شدن اسامه بن لادن، بنيان گذار القاعده نگذشته است كه طيف هاي جوان‌تر و نوظهور القاعده پاگرفته و اقدامات انتحاري را در برخي از كشورهاي منطقه انجام مي دهند. اين در حالي مي باشد كه در سال هاي گذشته، القاعده به لحاظ سازماني و ايدئولوژي در مسير تنزل و عقب نشيني بود. روند ظهور مجدد اين سازمان تروريستي در برخي از كشورهاي منطقه را مي توان به شرايط بحراني و بعضاً هرج و مرج داخلي اين كشورها بي ارتباط ندانست. چرا كه خلأ ايدئولوژي در جهان عرب به واسطه شكست حكومت‌هاي اصلاح طلب، بازار سازمان القاعده و ايدئولوژي القاعده گرايي را در جهان عرب رونق بخشيده است. به بيان ديگر، بسياري از مخالفان انقلاب هاي عربي، كه خواهان حفظ ديكتاتورهاي سابق در قدرت بودند و يا خواهان قدرت‌يابي ديكتاتورهاي ديگر و بعضاً بازگشت آن‌ها بودند، نسل جديدي از القاعده نوين را پايه گذاري كرده‌اند. سازماني كه بسياري از اعضاي قديمي و كليدي آن در سال‌هاي گذشته كشته شدند، با گفتمان جديد و با هدف تغيير در جهان اسلام، تنها از طريق جهاد خشونت‌آميز و تروريسم، سعي در پياده نمودن پارادايم خود دارند. در اين بين جماعت اخوان المسلمين به عنوان دشمن محوري القاعده، كه چند سالي در مسير تسلط بر سياست‌هاي جهان عرب، تغييراتي را به وجود آورد، نقش مهمي در تقويت اين گروه نوين بازي كرد. هر چند كه اخوان در ادامه حركت خود، دچار چالش هاي جدي شده است، اما توانست اثبات كند كه تغيير واقعي در جهان عرب بدون تروريسم و اقدامات خشن هم امكان دارد. بر همين اساس، بسياري از تحليلگران، ظهور نسل جديد از گروه القاعده را پيش بيني كردند. نكته قابل تأمل اينكه، نوظهوران و وابستگان به القاعده نوين خيز بلندي از دمشق تا بغداد و بيروت برداشته اند و در سال گذشته خشونت و افراطي‌گرايي هاي فراواني را انجام داده اند. القاعده اي كه در عراق صحبت از شكست و محو جدي آن بود، مجدداً احيا شده و اقداماتي مرگبارتر از گذشته انجام مي‌دهد. امروز گروه دولت اسلامي عراق و شام، داعش بار ديگر براي به دست گرفتن مناطق غربي عراق در حال جنگيدن است. حتي اين گروه با ائتلاف با جبهه النصره در سوريه شكوفاتر شده است و به همراه يكديگر براي نابودي منطقه تلاش مي كنند. بر همين اساس، خشونت فرقه اي بين شيعه و سني چندين برابر شده است. بسياري از جهادي‌هايي كه از اروپا روانه سوريه شده‌اند در آتش القاعده نوين در حال سوختن مي باشند. تلاش گردان‌هاي تروريستي چون (گردان‌هاي عبدا… عزام) براي كشاندن جنگ فرقه‌اي از سوريه به لبنان و عراق است. حتي حمله به سفارت ايران در بيروت و ساير اقدامات انتحاري چون بمب گذاري را در مناطق شيعه نشين در دستوركار خود دارند
گروه داعش

گروه داعش

دولت اسلامي عراق و شام يا داعش به عنوان گروهي منشعب از القاعده محسوب مي شود كه از منظر گرايشات عقيدتي و فكري و همچنين جنبه رفتاري رويكرد يكساني با القاعده دارد. با اين حال رفتارهاي اين گروه تروريستي در طول يك دهه گذشته و به خصوص چند سال اخير نشانگر راديكال تر و خشن تر بودن اين گروه در مقايسه با القاعده است و داعش با توجه به جدايي از القاعده و پيدايش اختلافاتي بين آن دو به عنوان مخوف‌ترين و قدرتمندترين گروه تروريستي در عرصه خاورميانه ظهور كرده است. هر چند كه داعش در شكل كنوني آن محصول بحران سوريه و گسترش اختلافات و منازعات منطقه اي بعد از 2011 است، اما ريشه ها و روند قدرت گرفتن آن به دوره پس از صدام در عراق يعني از سال 2003 به بعد مربوط است. حمله آمريكا به عراق در سال 2003 فرصت و فضاي مناسبي را براي حضور و نقش آفريني گروههاي مسلح و تروريستي مختلف از جمله گروههاي مرتبط با القاعده در اين كشور بوجود آورد. بر اين اساس گروههاي مسلح مختلفي به خصوص در سالهاي پس از 2004 در عراق ظهور كرد كه با جذب نيرو و منابع مالي در تلاش بودند كه با نيروهاي نظامي آمريكايي و همچنين نيروهاي عراقي مقابله كنند. يكي از مهمترين اين گروهها جماعه التوحيد و الجهاد بود كه به رهبري ابومصعب زرقاوي در سال 2004 تشكيل شد. پس از آنكه زرقاوي بيعت خود با اسامه بن لادن رهبر القاعده را اعلام كرد به تنظيم القاعده في بلاد الرافدين تبديل شد و همچنين به اين گروه القاعده عراق نيز اطلاق مي شد. زرقاوي بعد از آزادي از زندان در اردن در سال 1999 رهبري بخشي از داوطلبان جهادي در افغانستان را برعهده داشت، اما در سال 2001 از اين كشور به شمال عراق فرار كرد و در آنجا به گروه انصارالاسلام پيوست و سپس با ايجاد القاعده عراق، وفاداري خود به رهبري شبكه جهاني القاعده را بيان داشت. القاعده عراق به تدريج به اصلي ترين گروه تروريستي در عراق تبديل شد و بيشترين انفجارها و اقدامات تروريستي از سوي اين گروه صورت گرفت. از جمله مهمترين اقدامات القاعده عراق كه در پي ايجاد فتنه مذهبي و جنگ داخلي در عراق بود، انفجار حرم شريف امامين عسگرين در سامرا در سال 2006 بود. اين تشكل عمليات تروريستي خود را به اندازه اي افزايش داد كه به يكي از قوي ترين گروههاي مسلح در صحنه عراق تبديل شد و شروع به گسترش نفوذ خود در مناطق گسترده اي از عراق كرد تا اينكه در سال 2006،‌ زرقاوي علنا در يك نوار ويدئويي تشكيل آنچه را " شوراي مجاهدين" خواند به سركردگي عبدالله رشيد البغدادي اعلام كرد. پس از كشته شدن زرقاوي توسط نيروهاي آمريكايي در سال 2006، ابوحمزه المهاجر به سركردگي اين گروه تعيين شد و در پايان همان سال دولت اسلامي عراق به سركردگي ابوعمر البغدادي تشكيل شد. دولت اسلامي عراق به عنوان گروهي تروريستي و شاخه القاعده در عراق در شكل جديد خود تحت رهبري ابوعمر البغدادي تلاشهاي خود براي ايجاد ناامني در عراق را ادامه داد، با اين حال اين گروه از سال 2008 با افول و كاهش قدرت و تاثيرگذاري در عراق مواجه شد. شكل گيري نيروهاي الصحوه يا بيداري از ميان عشاير سني عراق براي مقابله با القاعده عراق و اقدامات نظامي و امنيتي در مقابل آن باعث تضعيف جدي اين گروه شد. در 19 آوريل 2010، نظاميان آمريكايي و عراقي طي يك عمليات نظامي در منطقه الثرثار، منزلي را هدف قرار دادند كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند و پس از درگيريهاي شديد ميان دو طرف، اين منزل هدف حملات هوايي قرار گرفت و در نتيجه آن دو سركرده تروريستها به هلاكت رسيدند. يك هفته بعد، اين گروه تروريستي در بيانيه اي هلاكت البغدادي و المهاجر را رسما اعلام كرد و پس از حدود ده روز، مجلس شوراي دولت اسلامي عراق تشكيل جلسه داد و ابوبكر البغدادي را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي انتخاب كرد. هر چند در اين دوره دولت اسلامي عراق در مرحله ضعف بود، اما بحران سوريه فرصتهاي نويني را براي اين گروه ايجاد كرد و البغدادي با بهره گيري از آن توانست به جايگاه و نقش آفريني عمده اي در معادلات عراق و سوريه بپردازد. بحران سوريه از چند منظر باعث ايجاد فرصت براي گروه تروريستي دولت اسلامي عراق شد. اول اينكه سوريه با توجه به مجاورت جغرافيايي و پيوستگي سرزميني با عراق فضاي عملياتي مناسبي را براي افزايش قدرت و نقش آفريني اين گروه بوجود آورد. دوم اينكه گسترش بحران و رقابتهاي منطقه اي و افزايش تنشهاي مذهبي و فضاي افراط گرايانه در منطقه منابع انساني و مالي گسترده اي را براي گروه دولت اسلامي عراق فراهم ساخت. با توجه به شرايط جديد سوريه ابوبكر بغدادي يكي از معاونان خود به نام ابومحمد الجولاني را به سوريه فرستاد كه منجر به شكل گيري گروه جبهه النصره در سوريه در 2011 شد. جبهه النصره تا سال 2013 به عنوان گروهي وابسته به القاعده در سوريه معروف بود و توانست با جذب نيرو و منابع مالي به يكي از بازيگران مهم معارض در اين كشور تبديل شود. در حالي كه گزارشهاي اطلاعاتي از رابطه فكري و تشكيلاتي اين گروه با شاخه دولت عراق اسلامي پرده برداشت، در نهم آوريل 2013، ابوبكر البغدادي در يك پيام صوتي اعلام كرد كه جبهه النصره امتداد دولت اسلامي عراق است و تشكيل آنچه دولت اسلامي عراق و شام خواند با ادغام جبهه النصره و دولت اسلامي عراق اعلام كرد. اما طولي نكشيد كه يك نوار صوتي منتسب به ابومحمد الجولاني پخش شد كه در اين نوار از رابطه خود با دولت اسلامي عراق سخن گفت، اما وي ايده ادغام با اين گروه را نپذيرفت و بيعت خود را با شبكه القاعده تحت رهبري ايمن الظواهري اعلام كرد. بر اين اساس به رغم تاكيد ايمن الظواهري بر انحلال داعش و فعاليت جداگانه دولت اسلامي در عراق و جبهه النصره در سوريه، البغدادي بر ادامه حيات داعش تاكيد كرد. بر اين اساس بود كه اختلافات مهمي بين البغدادي و ايمن الظواهري و درگيريهاي بين جبهه النصره و داعش رخ داد. با اين حال داعش توانست به نقش آفريني گسترده تري در سوريه بپردازد و جايگاه خود را در اين كشور با تصرف برخي مناطق تثبيت كند. داعش پس از تقويت خود در سوريه بتدريج حضور و نقش آفريني خود در عراق را نيز گسترش داد. داعشي‌ها كه در طول سال 2013 حضور پراكنده اي در عراق داشتند، از ابتداي 2014 نقش خود در اين كشور را بسيار توسعه دادند. بر اين اساس بود كه آنها توانستند بر مناطق گسترده اي از عراق در استان الانبار مسلط شوند و شهرهاي مهم رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورند. هر چند نيروهاي عراقي توانستند مناطق مهمي از جمله رمادي را از كنترل داعش خارج سازند، اما شهرهايي مانند فلوجه همچنان در دست داعش باقي ماند. در حالي كه ارتش عراق در حال تشديد اقدامات اطلاعاتي و نظامي خود براي خارج ساختن داعش از فلوجه بود، مرحله جديدي از عمليات نظامي و پيشرويهاي اين گروه در استانهاي صلاح الدين، نينوا، ديالي و كركوك آغاز شد. داعش بعد از ناكامي در تصرف سامرا به موصل حمله كرد و توانست بر اين شهر مسلط شود. سپس پيشرويهاي داعش به سوي ساير مناطق عراق ادامه يافت و از جمله باعث تسلط بر تكريت شد. در حال حاضر داعش بر مناطق قابل توجهي از سوريه به خصوص قسمتهاي شرقي مانند الرقه و همچنين بخش‌هاي مهمي از مركز و غرب عراق مسلط است. در چنين شرايطي كه با گسترش توان مالي و انساني داعش و همكاري برخي گروههاي محلي با آن همراه است، تهديدات مختلف ناشي از آن در منطقه در حال گسترش است.
جنبش گولن

جنبش گولن

جنبش گولن طی سال‌های اخیر، جریانی در ترکیه رشد کرده که اگر چه خود را وامدار اندیشه‌های سعید نورسی عالم برجسته ترک می‌داند، اما از جهات گوناگون به ارائه الگویی نوین پرداخته است. این جریان که عموماً با نام رهبر آن فتح‌الله گولن آمیخته است، تحت عناوینی هم‌چون جماعت خدمت، جریان نورچی و جماعت گولن نیز شناخته می‌شود. این جریان نه تنها در ترکیه نوین به عنوان یکی از جریان های مهم شناخته شده، بلکه در سطح منطقه نیز جریانی تاثیرگذار محسوب می شود و طی سال های گذشته، رشدی فزاینده در مناطقی همچون بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز، افریقا و حتی امریکا داشته است. شخصیت ودیدگاه های گولن درباره گولن و شخصیت او دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از شاگردان گولن به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی دیگر از افراد جماعت، او را به چشم حضرت مهدی (عج) نگاه می کنند. برخی دیگر او را یک واعظ ساده مذهبی می دانند که بواسطه نوع سخنرانی هایش در میان مردم مشهور شده است. برخی نیز او را یک مصلح بزرگ دینی و پیام آور صلح و آشتی اسلام با دموکراسی تلقی می کنند. مخالفان وی نیز او را فردی دروغگو و فریبکار توصیف می کنند که حتی جرات بازگشت به ترکیه را نیز ندارد. عده ای نیز اعتقاد دارند گولن با شخصیت بت گونه ای که به هوادارانش داده، تصویری نژادپرست، ناسیونالیست و بیگانه از دیگران، از جماعت خود ترسیم کرده است. تکبر و خوار شمردن کسانی که خارج از جماعت هستند، به رویه ای معمولی تبدیل شده است. به نحوی که نزد پیروان این جماعت، غیر از گولن، سایر علمای جهان اسلام بی اطلاع هستند و درک درستی از مسایل ندارند. (DAĞ, 2014) به هر حال فارغ از آنکه قضاوتی درباره تعارف فوق از گولن و شخصیت وی داشته باشیم، واقعیت آن است که امروز نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر یا معتدل ترک که بسیاری از پژوهندگان از آموزه هاو جهان بینی آن با عنوان «پارادایم اسلام اجتماعی» یاد می کنند، گره خورده است.( فلاح، 207:1389-205) در حقیقت فتح الله گولن در ترکیه به عنوان پدر اسلام اجتماعی معروف است و وی را بنیانگذار و رهبر جنبش گولن می‌خوانند. همچنین برخی از کتاب های گولن از پرفروش ترین کتاب ها در ترکیه و حتی سایر کشورهای اسلامی بوده اند. مدارس او در بیش از 160 کشور جهان فعالیت می کنند و آراء و افکار وی را به شاگران خود منتقل می کنند. جماعت خدمت(جریان گولن) آنچه امروز به نام جریان گولن یا جماعت خدمت معروف است، حاصل اندیشه ها و تلاش های محمد فتح الله گولن است. وی به عنوان یکی از شاگردان مکتب نورسی، تلاش زیادی جهت مدرن کردن جنبش نور انجام داد. وی که مشهورترین واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات ترکیه محسوب می شود، در صدر جریانی قرار گرفته که طی سال های گذشته از تاثیر به سزایی در فضای سیاسی ـ اجتماعی ترکیه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی برخوردار بوده است. اگر چه گولن صراحتا نورجی بودن خود را به زبان نیاورده و در سخنرانی ها کمتر از سعید نورسی یاد می کند، باید این حال جریان وی عمدتا جریانی منشعب از جماعت نور تلقی می شود. گولن که هم اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند، خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه می کرده است. وی بیشتر آموزش های دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت. وی که هیچگاه ازدواج نکرده و مجرد زندگی می کند، بحث های دینی خود را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه می کند و عیبی نمی بیند که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. او از طریق فن خطابت و همچنین با شیوه های خاص خود مانند گریه کردن در حال سخنرانی، توجه مخاطبان را به خود معطوف کرده و نورجی ها و دیگر افراد گروه های دینی را تحت تأثیر قرار داده است. از جلسات وعظ او فیلمبرداری می‌شود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست می چرخد و تکثیر می شود. همچنین مجموعه سخنرانی های فتح الله گولن در قالب کاست و سی دی در مناطق مختلف توزیع می شود. این اقدام که هم پول و هم طرفداران او را افزایش داده است، با مخالفت سایر زعمای حرکت نورجی مواجه شده و اعتراض آنها را برانگیخته است. با این حال فتح الله گولن همچنان به این شیوه تشکیلاتی خود ادامه می دهد و موفق به ایجاد شبکه ای گسترده شده است. ماهیت جریان گولن درباره این جریان، دیدگاه‌های کلان مختلفی وجود دارد. به نحوی که برخی جریان گولن را جریان بومی می دانند که از بطن جامعه و اعتقادات مذهبی مردم ترکیه برخاسته است و برخی دیگر نیز آن را جریانی وارداتی تلقی می‌کنند که توسط امریکا و سایر کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته است. باید توجه داشت که فتح الله گولن در ترکیه به شخصیت افسانه ای تبدیل شده که حضور، نفوذ و سایه وی و جماعتش در محیط و فضای کلیه اماکن سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه سایه افکنده و وابستگی این جماعت و التزام آن به احکام اسلامی و سیاست های آن بطور واضح و شفاف مشخص نیست. در واقع این جریان به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیتش، همچنان ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران چه در داخل و چه خارج از ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جریان اظهار بی اطلاعی می کنند. به نحوی که هیچ کس از میزان قدرت مالی و تعداد طرفداران این جریان اطلاع درستی ندارد و معلوم نیست نفوذ گولن در دستگاه های کلیدی دولتی تا چه حد است و در صورت احراز قدرت بیشتر، چه خط مشی را پیش خواهد گرفت.
alwaght.net
گزارش
با حضور مقامات ایرانی و فلسطینی:

مراسم بزرگداشت «رمضان عبدالله» در تهران به میزبانی «موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور» برگزار شد

شنبه 31 خرداد 1399
مراسم بزرگداشت «رمضان عبدالله» در تهران به میزبانی «موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور» برگزار شد
ناصر شریف گفت: دکتر رمضان عبدالله فرهنگ علمی بالایی داشت و بر همه نکات اشراف داشت و آن را پیگیری می کرد، و در همه شرایط مطالعه داشت و از همه اوضاع فلسطین اطلاع داشت و از نظر سیاسی فرهنگی و اجتماعی تلاش می کرد که کسب اطلاع کند.

پایگاه تحلیلی الوقت - مراسم بزرگداشت  مرحوم «رمضان عبدالله شلح»، رهبر پیشین جنبش جهاد اسلامی به میزبانی موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور در تهران برگزار شد.

در این نشست که با حضور «صلاح زواوی»، سفیر فلسطین در ایران، «ناصر ابوشریف»، رئیس دفتر نمایندگی جهاد اسلامی فلسطین در تهران و دیگری مقامات ایرانی از جمله «دکتر حسین امیرعبداللهیان»، دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی و دبیرکل دبیر کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین و همچنین «غلامعلی حداد عادل»، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و رییس بنیاد دایره المعارف  برگزار شد، شرکت کنندگان سخنانی را در ارتباط با جایگاه مرحوم «رمضان عبدالله شلح» ایراد کرد.

 

پیام سردار قاآنی در مراسم بزرگداشت «رمضان عبدالله»

در  مراسم بزرگداشت «رمضان عبدالله»، همچنین «سردار اسماعیل قاآنی»، فرمانده نیروی قدس سپاه با صدور پیامی بر ادامه راه حمایت از جبهه مقاومت تاکید کرد.

متن این پیام به شرح زیر است:

برادر ارجمند جناب آقای زیاد النخاله دبیر کل محترم جنبش جهاد اسلامی

ضایعه فقدان دکتر رمضان عبدالله دبیرکل سابق جنبش جهاد اسلامی فلسطین که عمر مبارک خود را شجاعانه و فداکارانه در مسیر مجاهدت و پایمردی در عرصه مقاومت و آزادی فلسطین عزیز و قدس شریف صرف کرد را به جنابعالی، مجاهدین جنبش جهاد اسلامی فلسطین و ملت شریف و مقاوم فلسطین تسلیت عرض نموده و برای همسر فداکار و مکرمه، فرزندان و بستگان ایشان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم.

آن فقید عزیز با شجاعت و بصیرت در مقابل همه انحراف‌های ایجاد شده توسط دشمن ایستاد در مسیر مبارزه مانند چراغی روشن‌گر، راهنمای مجاهدین راستین بود.

اینجانب ضمن ارج نهادن به زحمات مخلصانه مرحوم رمضان عبدالله در عرصه جهاد و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی برای شما سلامتی و مزید توفیق مسئلت دارم و از همه همرزمان ایشان و نیروهای عزیز مقاومت جهاد اسلامی فلسطین می‌خواهم راه ایشان را تا رسیدن به هدف نهایی که آزادی فلسطین و قدس شریف است ادامه دهند.

ما نیز اطمینان می‌دهیم که همچون سردار بزرگوار شهید سلیمانی در کنار شما و همه نیروهای مجاهد باقی مانده و همواره در مسیر تقویت محور مقاومت گام برداریم.

از خداوند متعال مغفرت و رضوان الهی برای آن مرحوم مسئلت نموده و از حضرت حق تعالی عاجزانه خواستاریم تا روح ایشان را با ارواح طیبه صالحین و شهدایی که با برخوردای از رهبری ایشان خواب را از چشم دشمن غاصب ربودند محشور فرماید.

والسلام علیکم

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی

 

امیرعبداللهیان: مرحوم رمضان عبدالله و شهید سلیمانی نقاط اشتراک بسیاری داشتند

در این نشست دکتر «حسین امیر عبداللهیان»، دستیار ویژه رئیس مجلس و دبیر کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین با قدردانی از موسسه اندیشه سازان نور برای گرامی داشت مرحوم دکتر «رمضان عبدالله»، شخصیت این مبارز فلسطینی را ستود.

وی در ابتدا در سخنانی عربی برای مخاطبان خارجی به موضوع فلسطین و جایگاه رمضان عبدالله در مقاومت فلسطین پرداخت. امیرعبداللهیان در این سخنان فوت رمضان عبدالله را بسیار تاثیربرانگیز عنوان کرد و در این ارتباط به سخنان مقام معظم رهبری درباره شخصیت وی اشاره کرد.

امیرعبداللهیان همچنین به سابقه مرحوم رمضان عبدالله در تاسیس جهاد اسلامی و همراهی با شهید فتحی شقاقی اشاره کرد که تاثیرات بسیار مهمی در میان مردم فلسیطین برجای گذاشت.

عبداللهیان در ادامه به تجربه‌های خود در دوران کاری در وزارت خارجه و همنشینی با رمضان عبدالله اشاره کرد. وی در این ارتباط گفت: اشتراکات زیادی میان سردار سلیمانی، شهید راه قدس و مرحوم «رمضان عبداالله» وجود داشت و اولین وجه مشترک دغدغه و نگرانی هر دو شخصیت درباره وحدت امت اسلامی به عنوان راه اصلی برای پیروزی در قدس شریف عنوان کرد.

به گفته امیرعبداللهیان؛ هم شهید سلیمانی و هم رمضان عبدالله وقتی می‌خواستند درباره فلسطین سخن گویند و عمل کنند، فلسطین را فقط در جغرافیای فلسطین تحلیل نمی کردند، بلکه از سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی موضوع فلسطین را مورد تحلیل و بررسی قرار می دادند و با وسعت دید به تحولات فلسطین نگاه می کردند.

دستیار ویژه رئیس مجلس در ادامه گفت: رمضان عبدالله معتقد بود که راه حل اساسی برای تشکیل کشور واحد فلسطین در سراسر سرزمین تاریخی فلسطین، راه مقاومت است و این باور شهید فتحی شقاقی و شهید سلیمانی و دیگر شهدای مقاومت هم بود و رمز اصلی سخنان رهبری هم همین است که گفتند رژیم صهیونیستی 20 سال آینده را نخواهد دید.

در ادامه عبداللهیان گفت: رمضان عبدالله شخصیت فرهنگی بود و فرهنگ زیربنای همه شئون اقتصادی و بین المللی او بود ووی بر مسائل فرهنگی توجه ویژه ای داشت. نگاه فرهنگی سردار سلیمانی هم مانند رمضان عبدالله عمیق و فراگیر بود و. این وجه اشتراک هر دو شخصیت بود.

امیرعبداللهیان در ادامه افزود: ویژگی دیگر رمضان عبدالله بصیرت و عمق نگاه عمیق  ایشان بود که در دیگر رهبران مقاومت از جمله «زیاد نخاله» نیز دیده می شود. نگاه مرحوم رمضان عبدالله دعمیق بود و همین باعث شد که وی هیچ گاه راه را گم نکند و مسیر مقاومت را بدون تغییر ادامه دهد.

در ادامه امیرعبداللهیان خاطره‌ای را از شهید سلیمانی عنوان کرد: در جریان برگزاری اجلاس بین المللی مقاومت در تهران، شهید سلیمانی به ما توصیه کردند که این جلاس قرار است به آزادی قدس کمک کند و همه باید کمک کنند، علی رغم این که با داعش درگیر هستیم، اما اجلاس مقاومت قدس را برگزار می کنیم. سردار سلیمانی همچنین به بنده تاکید داشتند که این اجلاس مربوط به فلسطین و فلسطینی هاست و مربوط به مبارزان فلسطینی است و باید به آن ها کمک کرد.

به گفته امیرعبداللهیان، سردار سلیمانی حتی توصیه کردند که دستور کار اجلاس را با مشورت مردمان و رهبران و نهادهای مردمی فلسطینی استخراج کنیم.

دبیرکنفرانس بین المللی مقاومت همچنین گفت: ویژگی رمضان عبدالله توجه ویژه به کیان جامعه اسلامی بود و وی فلسطین را تنها مربوط به غرب آسیا نمی دانستند بلکه فلسطین را مربوط به جهان و امت اسلامی می دانستند و همین بود که وی  توانست جهاد اسلامی را ارتقا دهد، همان گونه که دیگر رهبران مقاومت از جمله سید حسن نصرالله و.. هم همین شخصیت جامع را دارند.

امیرعبداللهیان در سخنان هم در مراسم بزرگداشت مرحوم «رمضان عبدالله» توصیه‌ای نیز به کشورهای مرتجع عربی داشت: توصیه نخست ما به مثلت امارات، عربستان و بحرین است و این مثلت باید بداند که کوتاهی از مسئله فلسطین کمکی به امنیت منطقه و عربستان و غرب آسیا نخواهد کرد. حاکمان عربستان سعودی که در باتلاق یمن غرق شده اند باید بدانند که رژیم نامشروع اسرائیل هیچ  نتیجه مثبتی برای منطقه نخواهد داشت. امارات باید بداند که بازی در حلقه پنهان اسرائیلی کمکی به حل مسئله فلسطین نخواهد کرد و با امنیت امارات بازی خواهند کرد. رژیم اسرائیل نشان داده که جز جنگ طلبی و تجاوز و کشتار چیزی ندارد و این چپاول می تواند نصیب همین کشورهای عربی هم شود و بجای این کارها بهتر است تا برای کمک به مردم فلسطین تلاش شود.

به گفته امیرعبداللهیان، رژیم صهیونیستی امروز در بدترین شرایط به سر می برد و مردم فلسطین در بهترین شرایط خود و در اوج قله پایداری قرار دارند و توصیه می شود که عربستان و امارات این خطا را تکرار نکنند تا عقب نشینی و شکست دوباره را تجربه نکنند.

امیرعبداللهیان در ادامه گفت: عربستان امیدش به ترامپ است، که حقوق بشر را در سراسر آمریکا نقض کرده و با چالش های بسیاری مواجه است، لذا آزادی قدس وعده الهی است و بیان و فرمایش رهبری برای آزادی قدس یک کلام سیاسی نیست بلکه یک کلام معنوی است که ناشی از تجربه معنوی و مقاومت ایشان است و همه امید داریم که پیروزی قدس قطعی است و امید است که همه کشورهای منطقه در مسیر آزادی قدس گام بردارند.

 

سفیر فلسطین در ایران: ایران نقش محوری ایجاد وحدت بین کشورهای اسلامی دارد

در این نشست همچنین «صلاح زواوی» سفیر فلسطین در تهران نیز سخنانی را ایراد کرد.

سفیر فلسطین در تهران با بیان اینکه امتی هستیم که به سرنوشتی سیاه تهدید شده‌ایم، گفت: ملت‌های ایران و فلسطین راه مقاومت را برگزیدند.

صلاح زواوی  در مراسم بزرگداشت رمضان عبدالله شلح رهبر پیشین جنبش جهاد اسلامی افزود: اسراییل، فلسطین تاریخی از صحرای سینا تا سوریه و مکه و مدینه و اردن را می خواهد.
وی به فشارهای آمریکا بر ایران به خاطر حمایت از فلسطین اشاره کرد و گفت: ملت ایران با ساقط کردن رژیم پلوی همانند ملت فلسطین راه مقاومت را انتخاب کرد و پروژه مقاومت به برکت خدا تا پیروزی ادامه می یابد.
سفیر فلسطین با بیان اینکه امروز محور مقاومت در همه جا فراگیر شده و قدرتمند است، افزود: ایران در ایجاد وحدت بین کشورهای اسلامی و محور مقاومت نقش اصلی را دارد.

 

نماینده جهاد اسلامی: رمضان عبدالله متعلق به همه فلسطین بود

«ناصر ابوشریف»، نماینده جهاد اسلامی در تهران نیز از دیگر سخنران این مراسم بود.

به گفته ناصر شریف، «رمضان عبدالله» تنها نماینده جهاد اسلامی نبود، بلکه الگوی فلسطینی و اسلامی و عربی بزرگ بود.

نماینده جهاد اسلامی درباره رمضان عبدالله گفت: ایشان متعلق به همه جنبش های مقاومت بود و همیشه می دانستیم که مسیر درست را طی می کند و غیر از  وحدت حرکت نمی کرد. رمضان عبدالله به تمام فلسطین تعلق داشت.

در ادامه ناصر شریف گفت: دکتر رمضان عبدالله فرهنگ علمی بالایی داشت و بر همه نکات اشراف داشت و آن را پیگیری می کرد، و در همه شرایط مطالعه داشت و از همه اوضاع فلسطین اطلاع داشت و از نظر سیاسی فرهنگی و اجتماعی تلاش می کرد که کسب اطلاع کند در کنار نگاه راهبردی که داشت. او می دانست در پروژه فلسطین تنها موضوع عربی و یهودی نیست، بلکه از ابتدا می دانستند این نبرد تمدنی و جهانی است و ما با پروژه ضد تمدنی بزرگی بعد از انقلاب صنعتی روبرو هستیم که نقاط اصلی این جهاد در قرآن هم آمده که آن ها پول دارند و بر همه تاثیر می گذارند و معامله قرن هم نشان دهند این پروژه است که پروژه مشترک جنبش صهیونیستی و غرب در منطقه است.

نماینده جهاد اسلامی در ادامه گفت: آن ها و صهیونیست ها می خواهند که همه قدرت های بزرگ را در اختیار خودشان بگیرند. در زمان عثمانی به موفقیت نرسیدند و سپس به سمت انگلستان رفتند و قطعنامه بالفور را صادر کردند و دکتر رمضان عبدالله این پروژه را فهمیده بود و بواسطه اطلاعات گسترده توانست دشمن را به درستی بشناسد و مسیرش را مشخص کند. او می دانست که این بخشی از پروژه غرب است و ملت فلسطین به تنهایی نمی تواند در مقابل غرب ایستادگی کند بلکه نیاز به اتحاد جامعه اسلامی در برابر این پروژه است.

ابوشریف همچنین با اشاره به مقاومت فلسطین گفت: این امت مریض می شود اما نخواهد مرد و حتما در برابر این پروژه به پیروزی خواهد رسید. از جمله در گذشته نیز حملات مغول و...نیز شاهد بودیم، اما امت هنوز پاربرجاست و پیروزی جهانی را رقم خواهد زد و می تواند مدیریت جهان را برعهده گیرد، همان گونه که امام مهدی خواهد آمد و باید ملت را به سمت پیروزی رهنمون کنیم. ما به عنوان فلسطینی ها می دانیم که شاید انسان امیدش را از دست بدهد، اما نمی تواند کامل ناامید شود. بخشی از ملت فلسطین به کمترین میزان اکتفا کردند، اما امیدی به بازپس گیری کل فلسطین ندارند. پروژه اسرائیل بزرگ به دنبال اشغالگری در کل فلسطین است و حتی کشورهای دیگر را هم می خواهند اشغال کنند، اما در قرآن وعده پیروزی داده شده است. ما باید مقاومت کنیم و استقامت با تمام اشکال داشته باشیم و در برابر پروژه صهیونیستی متحد شویم و متحد سازی امت اسلامی مهمترین راه کسب قدرت است.

در ادامه ناصر ابوشریف گفت: آزادسازی بخشی از فلسطین نتیجه اتحاد بود و دکتر رمضان عبدالله به این اتحاد ایمان داشت.از دست دادن دکتر عبدالله خسارت بزرگی بود، اما در قرآن آمده که حتی اگر پیامبر از دست دادید نباید به قبل بازگریدم ما به این راه پای بند هستیم.  دکتر رمضان رفت، اما هزاران مجاهد دیگر جای او را می گیرد تا موجودیت فساد را بردارند. صهیونیست ها به پروژه خود ادامه می دهند، اما قران وعده نابودی آنها را داده است و در دوره فعلی نیز به راه خود ادامه خواهیم داد و سخنان دکتر نکات آگاهی بخش برای آزادی فلسطین بود و با تمام فرزندان امت همراه خواهیم بود.

 

نماینده جنبش حماس: رمضان عبدالله هرگز بدنبال سازش نبود

در این نشست همچنین «خالد قدومی»، نماینده جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در تهران سخنانی را در ارتباط با شخصیت دکتر «رمضان عبدالله»، بیان کردند.

به گفته قدومی، رمضان عبدالله شمشیر برنده خدا بود و سیره شهدا را در پیش گرفته بود و بعد از زندگی سرشار از جهاد در بستر از دنیا رفت. به گفته قدومی، رمضان عبدالله توازی را رد می کرد، چون توازی یعنی جهان و صهیونیست ها را به یک اندازه راضی کنیم، هرگز این صحیح نیست.

قدومی در ادامه گفت: ما شهادت می دهیم که رمضان عبدالله روی مواضع خود ایستاد. نمی خواهم مسائل نژادی را مطرح کنم، اما آیا باید امروز از یهودیان حمایت کرد و برخی حاکمان عربی این موضوع را مطرح می کنند و عادی سازی خنجری به تمام فلسطین است و ما باید جلو عادی سازی سیاسی و دیپلماتیک را بگیریم ما باید به سمت هویت خود حرکت کنیم. ما به دنبال جنگ با جهان نیستیم اما برای حقوق خود می جنگیم.

نماینده جنبش حماس در ادامه گفت: دکتر رمضان عبدالله عمق شخصیتی داشت و چند بعدی بود و فرامرزی و رهبری فلسطینی و رهبر متفکران در سطح فلسطین بود، از آمریکا و انگلیس و حتی رهبران فلسطینی درباره فلسطین و معامله قرن از او می خواستند که نظر دهد که چه باید کرد؟

ناصرقدومی همچنین گفت: امروز فلسطین کمتر از 10 درصد فلسطین تاریخی است و کسی نمی تواند جلو دشمن ایستادگی کند، مگر کسانی که دارای عمق هستند و پروژه های دشمن به نتیجه نخواهد رسید. ای کسانی که فلسطین را در اسلو فورختید، شما چه پاسخی به مردم فلسطین خواهید داشت؟ جواب دهید. ما روی فلسطین مقاومت خواهیم کرد و هرگز اجازه نخواهیم داد که این پروژه به پیش خواهد رفت.

 

حدادعادل: رمضان عبدالله جهت و معنای انقلاب اسلامی را به خوبی درک کرد

«غلامحسین حدادعادل» از دیگر سخنرانان مراسم بزرگداشت «رمضان عبدالله» بود.

به گفته حدادعادل، اهمیت شخصیت رمضان عبدالله در این بود که وی از جهان عرب و از برادران اهل سنت بود، اما جهت و معنای انقلاب اسلامی را به خوبی درک کرد و همسو با انقلاب بود.

حدادعادل در ادامه گفت: در طول 41 سال از عمر انقلاب، ما شاهد این بودیم که امریکا و همه دنیای غرب تمام همت شان این بوده که انقلاب در مرزهای ایران فراتر نرود و در ایران هم موفق نشود و این برنامه وسیع استکبار جهانی بوده است و یکی از راهبردهای استکبار فهمیده نشدن انقلاب و عدم پیروزی از آن بوده است. غرب مدعی است که این انقلاب اسلامی نیست، بلکه فرقه ای است و تلاش دارند تا شیعه را در برابر اسلام قرار دهند تا فاصله ایجاد کنند تا انقلاب را ضد عرب نشان دهند و انقلاب اسلامی را حرکتی جاه طلبانه را برای تجدید امپراطوری کوروش و داریوش معرفی کرده و نفرت ایجاد می کنند.

به گفته حدادعادل، در این میان دو گروه به این توطئه کمک می کنند: گروهی از اهل سنت و جهان عرب که مسلمانان بی بصیرت هستند که فریب می خورند و در برخی شخصیت های خیلی معروف عربی هم چننی گرایشی دیده می شود، نمونه اش مرسی بود که وقتی به ایران آمد، قدر موضع گیری رهبر ایران در انقلاب مصر ندانست و رفتارش کاملا برخلاف انتظار بود و بر طبل تفرقه کوبید و بازتاب همان بلندگوهای غربی شدند. در سمت شیعیان هم کسانی هستند که توجه به شعاع جهانی انقلاب ندارند و مرتب روی مسائل فرقه ای تاکید می کنند و دشمن هم بر همین موضع تاکید می کند و تلاش شده تا انقلاب در خودش محصور بماند و در مقابل هم شخصیت هایی بوده اند که فراتر از این توطئه توانستند موفق باشند که دکتر رمضان عبدالله یکی از روشن ترین این چهره ها بود.

حداد عادل افزود: ما برای این که بر توطئه غلبه کنیم باید هوشیار باشیم و بصیرت داشته باشیم. ما راه های دیگری برای بیان فراگیر تر انقلاب داریم. هر مسلمان با انصافی که وجدان و شرافت و آزادگی داشته باشد، در دو موضوع با انقلاب همسو و هم صدا است: مبارزه با ظلم و استکبار و برقراری حکومت دینی. لذا در این دو موضوع می توانیم مخاطبان گسترده تری داشته باشیم.  ما همچنین می خواهیم دین خدا را اجرا کنیم و در این مورد اختلافی نیست، لذا با چنین هوشمندی می توانیم بر توطئه ها غلبه پیدا کنیم.

رئیس سابق مجلس شورای اسلامی در ادامه درباره شخصیت رمضان عبدالله گفت: دکتر رمضان عبدالله کاملا متوجه روح انقلاب اسلامی شدند. این روح دقیقا شیعی است. ما می توانیم به زبان قرآنی اختلافات خود را کنار گذاریم. ما در جهان عرب شاهد کسانی بوده ایم که حقیقت انقلاب را فهمیده اند. سید حسن نصرالله انقلاب را در عمل به عربی ترجمه کرده است. امثال رمضان عبدالله هم در خط مقدم جبهه اسلامی که آرمان فلسطین و بزرگترین مسئله قرن اسلام است درک کردند. وی شخصیت مبارز، نجیب، انقلابی و هوشمند بود و برخی حاشیه سازی ها وی نداشت.

تگ ها :

حضور مقامات ایران فلسطین مراسم بزرگداشت رمضان عبدالله تهران موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور

نظرات
نام :
پست الکترونیک :
* متن :
ارسال

گالری

تصویر

فیلم

ترمیم اسکناس‌؛ شغل جدید در غزه

ترمیم اسکناس‌؛ شغل جدید در غزه