در مقطع کنونی محمود عباس با توجه به کارشکنیهای آشکار و بزرگ آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز فشارهایی که از داخل بر او وارد میشود ناگریز است که توافقات امنیتی و سیاسی منعقد شده با تلآویو را فاقد مشروعیت اعلام کند. بر خلاف گذشته، رهبران فلسطینی به این نتیجه رسیدهاند که دیگر تهدیدات خود را برای عدم پایبندی به توافق عملی کنند؛ زیرا تعلل آنها به معنای پیشروی فزآینده رقیب خواهد بود
الوقت - «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، اخیرا از تصمیم خود برای لغو تمام توافقها با رژیم صهیونیستی به دلیل تخریب گسترده منازل فلسطینیها در «صور باهر» قدس خبر داد و اعلام کرد، کمیتهای ویژه برای اجرایی کردن این تصمیم اعلام خواهد کرد. این اظهارات بدین معنی است که فلسطینیها به تمام توافقات بعد از پیمان اسلو در سال 1993 تا کنون دیگر پایبند نخواهند بود و به نوعی دیگر آنها اعتباری برای میانجیگری ایالات متحده آمریکا نیز قائل نیستند.
با این اوصاف، اکنون این مساله مطرح است که محمود عباس دقیقا از عدم پایبندی به چه توافقاتی سخن به میان آورده و این اقدام چه تبعاتی را میتواند در پی داشته باشد؟ در راستای پرداختن به این مسائل، «الوقت» دیدگاه و تحلیل صباح زنگنه، کارشناس حقوق بینالملل، را جویا شده است.
صباح زنگنه در ارتباط با محورهای مورد تاکید محمود عباس برای عدم پایبندی به آنها، تاکید کرد: «اکثریت توافقاتی که حکومت خودگرادان فلسطین با رژیم صهیونیستی طی سه دهه گذشته داشته، بر محوریت مسائل امنیتی است. در کنار توافقات امنیتی، در محورهای سیاسی، اقتصادی و ... نیز بر خی توافقات انجام گرفته که به مراتب از اهمیت کمتری برخوردار هستند. با این وجود، در عرصه عملیاتی شدن توافقات شاهد هستیم که آمریکا بسیاری از مفاد را تا کنون نادیده گرفته است که مهمترین آنها را میتوان بستن دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در واشنگتن، قطع کمکهای مالی به اردوگاه آوارهگان فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری و حمایتهای مکرر از نقض توافقات از سوی رژیم صهیونیستی در شورای امنیت مورد ارزیابی قرار داد.»
وی افزود: «آمریکاییها طی چند دهه گذشته همواره با وتو کردن قطعنامههای مشروع و قانونی شورای امنیت علیه رژیم صهیونیستی، نقشی بزرگ را در عدم تعهد به توافقات چندگانه اسلو و دیگر توافقات ایفا کردهاند. از سوی دیگر مقامات سیاسی تلآویو نیز هر بخشی از توافقات که در راستای منافع آنها بوده را مورد اجرا قرار داده و هر بخشی را که با خواست آنها مطابقت نداشته را با حمایت آمریکا نقض کردهاند. مهمترین نمود این مساله را میتوان در بحث عدم اعلام و اعمال حاکمیت یک طرفه بر بیتالمقدس و نیز تداوم سیاستهای اشغالگرانه با توسعه شهرکسازی مورد ارزیابی قرار داد.
این کارشناس حقوق بینالملل در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «بدون تردید، در مقطع کنونی محمود عباس با توجه به کارشکنیهای آشکار و بزرگ آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز فشارهایی که از داخل بر او وارد میشود ناگریز است که توافقات امنیتی و سیاسی منعقد شده با تلآویو را فاقد مشروعیت اعلام کند. بر خلاف گذشته، رهبران فلسطینی به این نتیجه رسیدهاند که دیگر تهدیدات خود را برای عدم پایبندی به توافق عملی کنند؛ زیرا تعلل آنها به معنای پیشروی فزآینده رقیب خواهد بود.»
زنگنه در ارتباط با پیامدهای عدم پایبندی تشکیلات خودگردان به توافقات موجود با رژیم صهیونیستی، تصریح کرد: «در صورت عملی شدن اظهارات محمود عباس، بخشهایی از توافقات موجود لغو خواهد شد و در نتیجه آن زمینه برای سایر گروههای فلسطینی ایجاد خواهد شد که به ظرفیت و کنشهای خود علیه رژیم صهیونیستی شدت ببخشند. اکنون این واهمه در رسانههای صهیونیستی نیز رسوخ کرده و اگر نگاهی به رویکرد آنها طی چند وقت اخیر داشته باشیم، همهگی به شدت از تشدید حملات نیروهای مقاومت فلسطینی اظهار نگرانی و واهمه کردهاند. اگر این توافقات لغو شود، نیروهای مختلف فلسطینی دست بازتری برای وارد کردن ضربه به نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی را خواهند داشت.»
وی در بخش پایانی گفتههای خود اظهار کرد: «در سطحی دیگر باید توجه داشت که عدم پایبندی فلسطینیها و در صر آن تشکیلات فتح به توافقات با رژیم صهیونیستی طرح معامله قرن دونالد ترامپ را بیش از پیش بیاعتبار خواهد کرد. در ابتدا باید توجه داشت که «معامله قرن» یک شعار کلی بود اما مهم آن است که تا چه اندازه این طرح قابلیت اجرایی دارد. واقعیات میدانی نشان میدهد متعاقب اظهارات فلسطینیهای دیگر این طرح به هیچ عنوان زمینه اجرایی شدن ندارد و هر گونه تلاشی برای اجرای مفاد آن تنها و تنها، زمینه را پر منازعهتر و پرآشوبتر خواهد کرد.»