الوقت- دبیر کل اتحادیه عرب «احمد ابوالغیط» روز یکشنبه در سیامین نشست اتحادیه عرب در تونس مدعی شد که دخالت های ترکیه و ایران باعث طولانی تر شدن بحران ها در جهان عرب شده است. اگرچه سیاست ایرانهراسی و ادعاهای کذب ابوالغیظ، در نتیجه دیکته سعودیها، همواره بخشی از گفتههای وی در نشستهایی اینچنیی بوده اما این برای اولین بار است این چنین صریح ادعایی توسط اتحادیه عرب علیه ترکیه ایراد می شود که ممکن است نشانگر چرخشی آشکار در سیاست کشورهای عربی علیه ترکیه باشد.
روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه با ایدئولوژی اخوانی و رویکرد سردمداران آنکارا برای ایجاد عمق استراتژیک در خاورمیانه عربی با ورود مؤثر به مهمترین تحولات جهان اسلام حدود دو دهه است که پیگیری میشود. موضوعی که از همان آغاز نگرانی و حس رقابت برخی کشورهای مهم اتحادیه عرب از جمله مصر، عربستان و امارات را برانگیخت. با این حال اسم بردن از ترکیه در این برهه که واشنگتن در تلاش برای شکل دادن به یک اتحادیه نظامی منطقهای با عنوان MESSA (ائتلاف استراتژیک غرب آسیا) میباشد بسیار حائز اهمیت است.
بر این اساس لازم است برای تشخیص مسیر کنش گری اتحادیه عرب و ترکیه در تحولات آتی منطقه، ریشه های چنین مواضعی علیه ترکیه در سیاستهای بازیگران اصلی اتحادیه عرب واکاوی شود.
ناتوی عربی و شکاف بین کشورهای اسلامی
یکی از مواردی که باعث ایجاد اختلاف بین کشورهای مسلمان در خاورمیانه شده است طرح ناتوی عربی است.
ایده ناتوی عربی زمانی به گامهای عملی نزدیک شد که ترامپ به ریاست جمهوری رسید. اگر چه طرح ناتوی عربی در ظاهر متمرکز بر مقابله با نفوذ ایران بود اما درحقیقت ناتوی عربی سیاستهای پنهان چند کشور اصلی در منطقه خاورمیانه و قدرتهای مداخله گر خارجی مانند آمریکا را برآورده می سازد.
طرح ناتوی عربی با چند انگیزه توسط مصر و عربستان از سال 2017 باجدیت بیشتری دنبال شد. دو کشور مصر و عربستان به دنبال بیشترین قدرت در خاورمیانه هستند اما یکی از موانع جدی قدرت گیری مصر و عربستان، ترکیه است. از طرف دیگر نزدیک شدن ترکیه به روسیه نیز در تضاد با سیاستهای آمریکا در خاورمیانه است. لذا طرح ناتوی عربی فرصتی مناسب برای آمریکا جهت فشار بر ترکیه بود.
منفعت دیگر ناتوی عربی به صورت مشترک برای آمریکا واسرائیل حاصل می شد به این صورت که نوک پیکان دشمنی اعراب با اسرائیل را متوجه کشورهای دیگری مثل ترکیه و ایران می کنند و این یک سواری مجانی برای این دو کشور به خصوص صهیونیستها محسوب می شود.
علاوه بر این با اختلاف بین کشورهای خاورمیانه هم شرکتهای آمریکایی اسلحه بیشتری به فروش می رسانند و هم درخواست منطقه ای برای حضور آمریکا در خاورمیانه افزایش می یابد.
مصر نیز که همچنان از بازگشت بهار عربی به شدت نگران است ، مهمترین چالش خود را اخوان المسلمین می داند به بهانه ناتوی عربی هم کانون تمرکز را از مسائل درونی خود بر مسائل بیرونی متمرکز می کند و هم به زعم خود از طریق ناتوی عربی، همزمان ترکیه و قطر را که برای قاهرهد دو حامی خطرناک اخوان المسلمین هستند ، تحت فشار قرار می دهد.
موارد اختلاف ائتلاف عربی با ترکیه
علاوه بر نگرانی ائتلاف عربی از قدرتمند شدن ترکیه در خاورمیانه و مساله اخوان المسلمین، دو کشور عربستان و مصر به شدت نگران انتقال رهبری مسلمانان سنی مذهب به ترکیه هستند. ترکیه به سه دلیل همچنان مستعد چنین رهبری است؛
اول به لحاظ تاریخی ترکیه مرکز خلافت طولانی مدت عثمانی ها بوده است. تا زمانی که خلافت عثمانی پابرجا بود فلسطین به صورت کامل قلمرو مسلمانان محسوب می شد.
دلیل دوم تمایل حزب عدالت وتوسعه و شخص اردوغان به نوعثمانی گری و احیای عظمت عثمانی در خاورمیانه و شمال آفریقاست که باعث رقابت جدی عربستان و سپس مصر با ترکیه در این مناطق می شود.
دلیل سوم مواضع نرم عربستان و مصر و چند کشور عربی نسبت به رژیم صهیونیستی و همسویی این کشورهای با سیاستهای جدید آمریکا و اسرائیل و به خصوص مواضع مبهم عربستان و همسویی پنهان این کشور با معامله قرن است. مخالفت کشور قدرتمند و مسلمانی مانند ترکیه با سیاستهای توسعه طلبانه صهیونیستها علاوه بر اینکه مشروعیت همسویی عربستان و مصر با سیاستهای آمریکا و اسرائیل در مساله فلسطین را زیر سوال می برد، نفرت افکار عمومی جهان عرب بر علیه سعودی و مصر را افزایش میدهد و این خود تمایل به رهبری ترکیه به عنوان یک جایگزین مطمئن و مناسب را افزایش میدهد. عربستان به هیچ وجه چنین جایگاهی را برای ترکیه نمی پذیرد و به هر روشی با آن مقابله خواهد نمود.
شکست انزوای قطر و بن بست سعودی در بحران سوریه
یکی از عوامل مهم در شکست ائتلاف عربی به رهبری عربستان و مصر علیه قطر، حمایتهای ترکیه از قطر بود که معادلات را در انزوای قطر تغییر داد. پس از قطع روابط همزمان برخی کشورهای عربی با قطر، پارلمان ترکیه بلافاصله با اعزام 5 هزار نیرو به قطر موافقت نمود. این موضع ترکیه همچنان ثابت مانده است به طوری که «فواد اوکتای» در بازدید روز پنج شنبه گذشته از قطر در محل پایگاه دریایی ترکیه با لحنی قاطع از قطر حمایت نمود و گفت: «هر کس زبان دوستی را نداند با ادبیات دیگری با او سخن خواهیم گفت تا متوجه شود ما در این موضوع مصمم هستیم».
در مقابل نیز زمانی که «احمد ابولغیظ» در نشست یکشنبه اتحادیه عرب علیه ایران و ترکیه سخنرانی نمود امیر قطر در اعتراض به این سخنان نشست اتحادیه عرب در تونس را ترک نمود.
در سوریه نیز عربستان و امارات حضور ترکیه را مانعی جدی در برابر خواسته های خود میدانند. یکی از نمونه های مقابله با حضور ترکیه، تلاش عربستان و امارات برای تقویت حضور نظامی خود در شرق فرات بود که رسانه های ترکیه آن را اقدامی با هدف تضعیف ترکیه ارزیابی نمودند.
شکست ریاض در نشست سیام
ترکیب اعضای شرکت کننده در سی امین نشست اتحادیه عرب نشان میدهد مواضع اعلام شده علیه ترکیه و ایران در حقیقت فقط خواست یکی دو کشور حوزه خلیج فارس بوده است. احزاب اخوانی قدرت زیادی در برخی کشورهای مهم عربی همچون سودان، اردن، الجزایر، تونس، لیبی و ... دارند که کار این دولتها را برای چنین همسویی سخت می کند.
مواضع اعلام شده علیه ترکیه در حقیقت براساس خواسته ها و منافع عربستان بود. محوریت منافع عربستان در نشست اتحادیه عرب باعث از هم گسیختگی اعضا بود. زمانی که کشورهای عربی باید بیشترین اجماع را در مورد بلندی های جولان و مساله فلسطین داشته باشند، عربستان در تلاش است تا در راستای منافع آمریکا و صهیونیستها مرکز تهدیدات منطقهای را به سوی دیگری غیر از تلآویو منحرف سازد.
با این حال می توان گفت طرح تهدید ایران و ترکیه در نشست سی ام اتحادیه عرب در واقع سنگ محکی بود برای تشکیل ناتو عربی با ماهیت مورد انتظار آمریکا؛ عربستان و مصر اما گرایش به سمت مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه و حمله به اقدام آمریکا در قبال جولان نشان داد که گرایش غالب در جهان عرب همچنان دشمن و تهدید اصلی را رژیم صهیونیستی و آمریکا میپندارد.