آنچه در اهداف تنظیم کنندگان این بیانیه تمسخرآمیز حائز اهمیت میباشد بیشتر از آنکه تلاش برای مسئولیت زدایی از سران حکومت سعودی بویژه شخص محمد بن سلمان برای دست داشتن در برنامهریزی این جنایت در نزد افکار عمومی جهانی و رسانه ها مد نظر باشد، صرفاً اقدامی برای دادن بهانه و ابزار مورد نیاز غربیها به منظور تداوم دادن به جریان حمایت نظامی در مقابل «سیاست پمپ بنزین» از سوی سعودی ها می باشد
الوقت- پس از نزدیک به دو هفته بالاخره سرنوشت مبهم اما قابل پیشبینی جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی روشن شد. همانگونه که انتظار میرفت وی جان سالم از مرکز دیپلماتیک سعودیها (که دیگر باید به فکر عنوان مناسبتتری همچون شکنجه گاه مخالفان برای آن بود) به در نبرد. سعودیها پس از دو هفته انکار و سردرگمی در نهایت با مشاورت آمریکا، متحد و پشتیبان همیشگیشان به قتل خاشقچی اعتراف کردند. اما با این وجود بیانیه پر از ابهام و غیرمنطقی صادره از سوی سعودیها سوالهای بسیاری را بیپاسخ گذارده است تا جایی که باید انتظار داشت برخلاف تصور مقامات آمریکایی و سعودی پرونده خاشقچی پس از صدور این بیانیه مختومه نشده و همچنان تا روشن شدن ابعاد مختلف قضیه، حساسیت رسانهها و افکار عمومی جهانی نسبت به چند و چون این جنایت هولناک ادامه داشته باشد. در ادامه به مهمترین تناقضات عملی و گفتاری در سناریوپردازی ناشیانه ریاض و در نهایت اهداف اصلی شیوه تهیه این بیانیه میپردازیم.
در بیانیه سعودیها گفته شده «رایزنیهای میان مظنونان و جمال خاشقچی در خلال حضور وی در کنسولگری عربستان در استانبول آنطور که باید پیش نرفت و روالی منفی به خود گرفت که منجر به درگیری و منازعه برخی از آنها با شهروند جمال خاشقچی شد. این منازعه در نهایت شدت گرفت و باعث مرگ خاشقچی و تلاش مظنونان برای مخفی کردن وقایع شد».
اگر این قتل آنگونه که مقامات ریاض مدعی آن هستند سازماندهی شده نبوده و در اثر اشتباه ودرگیری روی داده پس چرا پس از آگاهی مسئولات عربستانی از واقعیت ماجرا فوراً واقعیت را برملا نکردند و تا مدتها مدعی خروج خاشقچی از کنسولگری میشدند؟ مگر نه اینکه به حکم عقل دولت عربستان باید بلافاصله پس از ورود دولت ترکیه و سپس رسانههای جهان به ماجرا برای جلوگیری از افزایش هزینه های این اقدام شفافیت سازی میکرد و متحمل این همه هزینه سیاسی نمیشد؟ اما دولت عربستان نه تنها این اقدام را نکرد که حتی بنا بر گفته وزیر خارجه ترکیه در روز 14 اکتبر «عربستان هیچ همکاری برای پیشبرد پرونده ناپدید شدن جمال خاشقجی» تا 10 روز پس از ماجرا نکرده و در مقابل فشارها مقامات سعودی تنها از بی اطلاعی و نگرانی در مورد سرنوشت نامعلوم خاشقچی سخن میگفتند. این تناقض در موضعگیریها در صورتی که روایت عربستان در مورد قتل خاشقچی درست باشد به هیچ عنوان لازم نبود.
از بعدی دیگر گزارش رسانه های ترکیه در طول این مدت نشان می داد که یک تیم 15 نفره تنها چند ساعت قبل از رفتن خاشقچی به سفارت وارد ترکیه شدهاند و ساعاتی بعد نیز از این کشور خارج شدهاند. آیا برای یک بازجویی ساده آنگونه که سعودی ها مدعی هستند نیاز به این میزان از کار امنیتی و این تعداد از افراد است؟
از سوی دیگر طبیعتاً در اماکن دیپلماتیک دوربین های امنیتی مختلفی وجود دارد چرا سعودیها تصاویر درگیری را منتشر نمی کنند تا معلوم شود که خاشقچی چگونه کشته شده است؟
از سوی دیگر این پرسش مطرح است که چرا عربستان جسد خاشقچی را به خانواده وی تحویل نمیدهد که برای تحقیقات در مورد نحوه به قتل رسیدن وی در اختیار متخصصان کالبدشکافی قرار گیرد؟
سوالات از اینگونه که روایت مبتدیانه سعودیها را بی اعتبار و تمسخرآمیز میکند بسیار هستند از این رو باید گفت آنچه در اهداف تنظیم کنندگان این بیانیه تمسخرآمیز حائز اهمیت میباشد بیشتر از آنکه تلاش برای مسئولیت زدایی از سران حکومت سعودی بویژه شخص محمد بن سلمان برای دست داشتن در برنامهریزی این جنایت در نزد افکار عمومی جهانی و رسانه ها مد نظر باشد، صرفاً اقدامی برای دادن ابزار مورد نیاز غربیها (یعنی جایی که افکار عمومی و رسانهها در سیاست گذاری محلی از اعراب دارد نه در مورد سلطنت استبدادی و تماماً مطلقه سعودی) به منظور تداوم دادن به جریان حمایت نظامی در مقابل «سیاست پمپ بنزین» از سوی سعودی ها می باشد. سعودیها هزاران نفر از زن و کودک و کهنسال را در یمن روزانه به قتل میرسانند و در مقابل فشارهای سازمان های بین المللی برای رسیدن غذا و دارو به مردم بیاعتنایی می کنند. جنبش های مردمی در منطقه را با فرستادن نیرو نظامی سرکوب و کشور مستقلی چون قطر را با ارائه درخواست های غیرقابل تحققی تحریم و حتی تهدید به تهاجم نظامی میکند. از سوی دیگر در حالی که حکومتداری متحجرانه سعودیها که حقوق اولیه شهروندانش را رعایت نمیکند، همواره مورد تمسخر و اعتراض رسانه ها و سازمان بینالمللی می باشد سران این رژیم نیازی واقعی به اعمال تغییرات را در شیوه حکومتداری خود نمیبینند و تنها طی یکسال اخیر اقداماتی سطحی و نمادین را صورت دادهاند که آن هم تجویز شده از سوی مقامات آمریکایی به منظور توجیه پذیر کردن حمایت های خود از این حکومت قرون وسطایی بوده است.
در واقع بیانیه سعودی ها و سپس توسل آمریکا به این بیانیه مضحک، این پیام را به تمامی مخالفان محمد بن سلمان میرساند که اگر به انتقادات خود ادامه دهید هیچ جایی برای شما امن نخواهد بود و چه بسا همچون خاشقچی با مرگی دردناک تکه تکه شوید و در نهایت غرب همچنان در کنار ریاض خواهد بود.