مرکز مطالعات اندیشهسازان نور به منظور بررسی دقیقتر ابعاد، پیامدها و چشمانداز یهودیسازی کشور فلسطین، همایشی را با حضور کارشناسان برجسته این حوزه برگزار کرد.
به گزارش الوقت تحولات فلسطین طی ماههای اخیر و بویژه پس از اقدام غیرقانونی آمریکا در انتقال سفارت خود در فلسطین اشغالی از تلاویو به بیتالمقدس در 24 اردیبهشت 1397 (14 مه) به صورت پرتنش و همراه با افزایش اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی در حق فلسطینیان، بویژه نسبت به ساکنان نوار غزه که از 30 مارس 2018 (10 فروردین 1397) هر جمعه راهپیمایی بازگشت را برگزار میکنند، دنبال میشود. در این شرایط روز 19 ژوئیه (28 تیرماه) پارلمان رژیم صهیونیستی قانون جنجالبرانگیز "دولت-ملت خلق یهود" را به تصویب رسانید. این قانون که با واکنشهای بسیار گسترده بینالمللی بویژه از سوی کشورها و سازمانهای اسلامی رو به رو شد گام دیگری به سوی متشنج کردن اوضاع فلسطین و به تبع آن منطقه بود. بر این اساس و با توجه به در مرکزیت قرار داشتن موضوع فلسطین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مرکز مطالعات اندیشهسازان نور به منظور بررسی دقیقتر ابعاد، پیامدها و چشمانداز یهودیسازی کشور فلسطین، روز 6 تیرماه همایشی را با حضور کارشناسان برجسته این حوزه شامل دکتر سعدالله زارعی رئیس مرکز مطالعات اندیشه سازان نور، دکتر حسین شیخ الاسلام مشاور وزیر امور خارجه، دکتر محمدعلی مهتدی کارشناس مسائل خاورمیانه و علیرضا سلطانشاهی رییس پیشین مرکز مطالعات فلسطین برگزار کرد.
مخالفتهای داخلی با قانون دولت ملت یهود، ترفندی برای کاهش حساسیتها
در ابتدا سعدالله زارعی به عنوان رئیس نشست با ارائه سابقه و محتوای قانون «دولت- ملت یهود» ابراز داشت: این قانون که برای بار دوم در کنست پارلمان رژیم صهیونیستی تصویب میشد اعلام می کند که اسرائیل (که البته آنها متقلبانه نام کشور فلسطین را اسرائیل گذاشتهاند) وطن یهود در جهان است و یهودیان به طور اتوماتیک و بدون هیچ تشریفاتی عضو این کشور بوده و این یک وضعیت همیشگی و خللناپذیر خواهد بود و اقوام و مذاهب دیگر اگرچه میتوانند در آنجا زندگی کنند اما حق تعیین هویت و سرنوشت این سرزمین را ندارند. این قانون یک بار دیگر به شکل دیگری در آذرماه سال 1393 با همین تعداد رای یعنی 62 رای موافق، 55 رای مخالف و 2 رای ممتنع تصویب شده بود که البته قانون نخست به نسبت قانون جدید دارای وضعیت رادیکالتری بود.
پس از تصویب این قانون یکی از موضوعات مهم بروز مخالفتها با تصویب این قانون بود که در داخل بخشهای مختلف سیستم شامل پارلمان، کابینه، ارتش؛ متحدان خارجی اسرائیل در غرب و همچنین در جهان عرب همچون اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی پدیدار شد. در این میان باید توجه داشت که برجسته کردن مخالفتها در داخل اسرائیل ترفندی برای کاهش حساسیت فلسطینیان، اعراب، مسلمانان و جامعه بین المللی نسبت به اقدامی که تمام کنوانسون ها قوانین، هنجارهای مربوط به مسئله فلسطین را نقض کرده و یکبار دیگر نظام آپارتاید و تبعیض نژادی را در یک نقطه از جهان بهطور رسمی و قانونی برقرار میکند. بنابراین طرح مخالفتها برای نشان دادن قطعی نبودن اجرای این قانون به منظور کاهش حساسیتهای بینالمللی صورت گرفت.
قانون دولت ملت یهود، اعتراف به شکست
زارعی در بخش دیگری از سخنان خود به تبعات داخلی و منطقه ای تصویب این قانون پرداخت. وی تاثیر تصویب قانون دولت ملت یهود در بعد داخلی را بالا بردن زمینه درگیریهای فرقهای میان مسلمانان و یهودیان دانست که دولت رژیم صهیونیستی از تحقق آن استقبال کرده و آن را امری مطلوب میداند چرا که انتظار دارد با تحقق این درگیریهای قومی، عرصه بر فلسطینیان ساکن در سرزمینهای اشغالی که جمعیتی بالغ بر یک میلیون چهارصدهزار نفر بوده و اعراب اسرائیلی نامیده میشوند، به شدت تنگ شده و برای حفظ جان خود به صورت داوطلبانه از سرزمینهای اشغالی مهاجرت کنند و بدین ترتیب هدف یهودیسازی مطلق این سرزمینها محقق شود. در بعد منطقهای نیز اجرای این قانون با توجه به وجود مخالفین میتواند به افزایش درگیری و مناقشات دامن بزند که میتواند حلقهای از زنجیره طرح آمریکا در دوره ترامپ برای به آشوب کشاندن باشد که موضوع انتقال سفارت و معامله قرن بخش های دیگر این زنجیره هستند.
اما با وجود این مخاطرات تصویب این قانون به معنای اعتراف رژیم صهیوینستی به شکست نیز میباشد. در این زمینه باید دانست چرا صهیونیستها از زمان تاسیس این رژیم تاکنون تشکیل کشور یهودی را اعلام نمیکردند؟ مگر از ابتدا در پروتکلهای اعلامی موسسان این رژیم بویژه در کنفرانس بال سویس در سال 1897 که توسط هرتزل تنظیم شده بود مکرراً بر روی مسئله تشکیل کشور یهودی تاکید نمیشد پس چرا اکنون و با گذشت چندین دهه چنین موضوعی را اعلام میکنند؟ علت اصلی این موضوع آن است که صهیونیستها اسرائیل را در چهارچوب این مرزها قبول نداشتند و شعار آنها از نیل تا فرات بود. در واقع آنها فکر میکردند که میتوانند به این شعار و خیال واهی دست یابد بنابراین منتظر بودند تا هنگامی که این امر به واقعیت پیوست تشکیل کشور یهودی را اعلام کنند. بر این اساس دلیل اصلی تصویب قانون دولت ملت یهود در زمان حاضر یاس و ناامیدی آنها از تحقق این ایده شیطانی میباشد.
در واقع اسرائیل در شرایط کنونی خودشان را در موضعی میبینند که اوضاع منطقهای به ضرر این رژیم در حال دگرگون شدن است. در واقع غرب آسیا بر خلاف میل مقامات آمریکایی، صهیونیستی، سعودی و اماراتی، در شرایط تثبیت اوضاع و تعیین تکلیف بسیاری از موضوعات میباشد و در واقع غرب آسیا در حال تعیین هویت خود است. لذا امروزه اسرائیل به دنبال آن است که در این شرایط بغرنج برای در امان نگه داشتن خود از تلاطمات تسریع بحران میخ خود را بر زمین کوبیده و بیش از این وضع این رژیم بهم نریزد.
راهپیمایی بازگشت، ابطال طلسم مظلومنمایی صهیونیسم
در ادامه این نشست دکتر حسین شیخالاسلام کانون مباحث خود را به موضوع نوع واکنش فلسطینیان متمرکز کرد. این کارشناس مسائل غرب آسیا با ارزشمند خواندن راهپیماییهای اعتراضی مردم فلسطین موسوم به «روز بازگشت»، آنر ا عاملی مهم برای ابطال تاکتیکهای رژیم صهیونیستی برای کسب حمایتهای بینالمللی دانست. این روش در مقایسه با روشهایی که تاکنون ملت فلسطین اتخاذ کرده هم کم هزینهتر هم مؤثرتر و هم مطابق با قوانین بین المللی است که البته این قوانین نسبت به موضوع فلسطین بسیار ظالمانه هستند اما با توجه به اینکه منطبق با این قوانین است موثرتر است. این امر منجر به عکس العمل همراه با رعب و وحشت اسرائیل نسبت به این راهپیمایی مسالمت آمیز شده به صورتی که برای مقابله با جمعیت بدون سلاح و آن طرف سیم خاردارها به طور وحشیانهای عمل کرده و تاکنون بیش از 150 نفر را به شهادت رسانده و 13 هزار نفر را زخمی نموده است. در واقع رژیم صهیوینستی امروز از نظر افکار عمومی غرب، اسرائیل در دو دهه گذشته نیست. بعد از جنگ 2008 که جنگ در مقابل لنز دوربین ها بود ذهنیت غربیها را عوض کرد چرا که تا پیش از آن تلقی افکار عمومی آن بود که فلسطینیان تروریست هستند و صهیونیستها مظلوم. اما جنگ 2008 این سیمای دروغین را شکست و نشان داد که این صهیونیستها هستند که تروریست، کودک کش و عامل کشتار غیرنظامیان میباشند. نتیجه این تغییر ذهنیت آن بوده که امروزه اروپاییها شهرک سازیهای پس از 1967 را غیرقانونی میدانند و با وجود اینکه تعرفۀ مقرر شده بر کالاهای تولیدی رژیم صهیونیستی در اروپا صفر است اما مردم اروپایی خواستار تحریم کالاهایی هستند که در این شهرک ها تولید می شوند و راهی اروپا می گردند. دید منفی افکار عمومی در اروپا به صهیونیستها به حدی است که گابریل وزیر خارجه اسبق آلمان در سخنرانی خود در سرزمینهای اشغالی اعلام کرد که دیگر ما نمیتوانیم نسل جدید آلمان را متقاعد به حمایت از ارتش اسرائیل کنیم. بنابراین ما باید در کنار طرح های دیگری چون مسلح ساختن کرانه باختری به حمایت از راهپیمایی بازگشت مردم فلسطین بپردازیم.
این کارشناس مسائل بین المللی همچنین در مورد نقش سعودیها در سناریوپردازیهای رژیم صهیونیستی اعلام کرد، این خاندان خبیث از همان ابتدا دارای نقشی خائنانه بوده است اما اکنون سعودیها و در راس آنها محمد بن سلمان که برای پادشاه شدن بسیار بی تابی میکند، قرار است که با ساخت شهرکی مدرن که شامل تیران و سنافیر و بخشی از سینا میشود برای فلسطینیان رانده شده و آواره از سرزمینهای اشغالی زمینه ای برای ایجاد شغل آماده کنند تا آورگان با میل خود و به امید دریافت شهروندی سعودی راهی این مکان شوند. در پایان شیخ الاسلام نیز اقدام رژیم صهیونیستی به تصویب قانون دولت ملت یهود را همچون عقب نشینی از غزه در سال 2005 و طرح دیوارکشی از موضع ضعف دانست.
طرح امکانناپذیر معامله قرن و کشور یهود
در ادامه محمد علی مهتدی بحث خود را با تناقضات قانون دولت ملت یهود با شعارهای وجودی رژیم صهیونیستی آغاز کرد. وی ابراز داشت: از زمانی که تئودور هرتسل کتاب دولت یهودی را نوشت تا زمانی که فلسطین در 1948 غصب شد این سوال همواره مطرح بوده که آیا اسرائیل دولت یهودی خواهد بود و یا دولتی برای یهود؟ اهمیت این بحث در آن است که تشکیل دولت یهودی طبق ایات تورات حرام است. یعنی یهود حق ندارد دولتی تاسیس کند و آن کسی که تنها حق چنین اقدامی دارد ماشیا یا منجی یهود هست که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد. بنابراین آنچه الان اعلام شده عملاً از نظر متدینین یهود فعلی حرام است. از نظر قواعد بین المللی نیز تشکیل یک دولت دینی مذهبی یهودی عملاً خلاف دموکراسی است و تاکنون رژیم صهیونیستی اعلام میداشت که اسرائیل، تنها حکومت دموکراتیک در منطقه است. به محض اینکه بگوییم دولت یهودی این یعنی خداحافظی با دموکراسی و آغاز رسمی یک حکومت آپارتاید.
این کارشناس مسائل فلسطین همچنین در خصوص دلایل اقدام پارلمان صهیونیستی به تصویب این قانون در شرایط کنونی گفت: نتانیاهو مشاهده میکند که اولاً کشورهای عضو محور مقاومت همه درگیر هستند در لبنان، سوریه، عراق و یمن. ثانیاً دیگر کشورهای عربی بویژه شیوخ خلیج فارس از ترس حرکت انقلابی مردم و از دست دادن تاج و تخت خود زیر چتر حمایتی آمریکا قرار گرفتهاند و عملاً صدای مخالفی از آنها شنیده نخواهد شد. اما با این وجود همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند نه این طرح و نه طرح معامله قرن امکانپذیر نیستند. اما چرا؟ چون بیش از یک و نیم میلیون فلسطینی از مسیحیان و مسلمانان در شمال فلسطین اشغالی ساکن هستند. این تعداد فلسطینیان چه سرنوشتی خواهند یافت؟ از طرف دیگر صهیونیستها ادعای الحاق بلندیهای جولان به سرزمینهای اشغالی را کردهاند که عمده جمعیت آنها یهودی نیستند و مسلمان دروزی هستند که خود را وفادار به دولت سوریه میدانند. آیا جولان را پاکسازی خواهند کرد؟ همچنین کرانه باختری را باید الحاق کنند که مملو از جمعیت فلسطینیان در الخلیل و رام الله می باشد و با آنها چکار خواهند کرد؟ پیشتر در دوران آریل شارون طرح دونالد رامسفلد را مبنی بر تشکیل دولت فلسطین در خاک اردن دنبال میکرد اما این طرح نیز امکان ناپذیر هست چراکه دولت اردن بسیار درگیر مشکلات است. همچنین با این قانون غیریهودیان ساکن فلسطین اشغالی که تاکنون شهروند درجه دوم محسوب میشدند پس از این اساساً نمیتوانند شهروند اسرائیل باشند که این سرزمین در قانون مذکور متعلق به یهودیان ذکر شده است بنابراین تکلیف این جمعیت غیریهودی چیست و هویت آنها که فاقد تابعیت و دولت میشوند چه خواهد بود؟ این امر را نه سازمان ملل میپذیرد و نه مقررات بین المللی و نه حتی غرب خواهد پذیرفت.
امنیت و پول؛ بنیادهای قانون دولت- ملت یهود
در ادامه اظهارات کارشناسان در این نشست، علیرضا سلطانشاهی ابتدا با ارائه تبیینی از مسئله یهودیت به علت و ماهیت تشکیل دولت اسرائیل پرداخت و از این منظر پایههای برسازنده قانون کشور یهود را فارغ از شعارهای اعلامی صهیونیسم بین المللی، برای مخاطبان آشکارسازی نمود. در همین راستا سلطانشاهی ابراز داشت: یدیدیا شوکتس در اوایل انقلاب اسلامی در اردیبهشت 1358 به خدمت حضرت امام می رسند که بخشی از این سخنان بسیار مورد تاکید یهودیان و جامعه کلیمیان قرار گرفت. امام این مطلب را گفتند که ما حساب جامعه یهودیت را با صهیونیستها جدا میکنیم و در ادامه تعریفی از یهودیت ارائه میدهند که بر مبنای یهودیت پیرو واقعی حضرت موسی قرار دارد. بنابراین ما باید یهودیت پیرو شریعت حضرت موسی را از یهودیت امثال نتانیاهو و منحرف از شریعت حضرت موسی جدا کنیم. در ابتدا باید بدانیم در جهان، یهودیت نه به عنوان دین بلکه به عنوان یک قوم شناخته میشود که بر مبنای خون و نژاد قرار گرفته است یعنی کسی یهودی است که از پدر و مادر یهودی متولد شده است. با این تعریف صهیونیسم چهره جدیدی از مسئله قدیمی یهود است و قانون دولت یهود چیزی جدیدی نیست زیرا اساساً یهودیها، صهیونیست را در کنار سایر توطئهها و یا برنامههایی که برای سیراب کردن عطش مادهپرستی خود در نظر گرفته اند، تدوین کردند.
حیات یهودیت به عنوان یک قوم، وابسته به مهاجرت است و با وجود اینکه خواستگاهشان بین النهرین میباشد در اقصی نقاط حضور دارند و پراکندهترین قوم در جهان هستند و برای توجیه مهاجرتهای گسترده خود نیازبه داستانپردازی و اسطوره تراشی هایی از مورد ظلم قرار گرفتن در طول تاریخ دارند مانند حمله آشور، حمله بابل، انگیزاسیون فردیناند و ایزابلا در اسپانیا 1492، فوکوم ها 1881 در روسیه، قضیه دریفوتس در فرانسه و مهمتر از همه اسطوره دروغین هلوکاست. این اسطورهها که بر مبنای مظلوم نمایی است به اشکال مختلف تبلیغ می شود و نهایتاً این استدلال را ارائه میکند که یهودیان تحت آزار و ظلم بوده و باید به آنها جایگاه ویژه ای اختصاص داده شود. نکته مهم آن است که در گذشته این اسطورهسازیها در خدمت دو خواسته مهم یهودیان یعنی امنیت و پول قرار داشت اما اکنون به مسئله ضرورت بازگشت به سرزمین موعود و تاسیس دولت یهود تبدیل شده است. مسئله آن است که یهودیان در یک مقطعی به این نکته رسیدند که با تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین پول و امنیت و به عبارتی پول و تسلط بر حکومت جهانی تضمین میشود. سر هنری کمپل بنرمن یکی از نخست وزیران قرن نوزدهم بریتانیا در یکی از سخنانش می گوید یک نقطه در جهان وجود دارد که غنی ترین ذخایر زیرزمین و مهمترین آبراه های استراتژیک بین المللی در آنجاست و بدتر آنکه یک عده انسانهای هم عقیده و هم دین بر این آبراهها و ثروت مسلط هستند و اگر ما جای پایی در این منطقه نداشته باشیم باید تسلط خود بر جهان را فراموش کنیم، از همین رو شکلگیری پیوند استعمار و صهیونیسم که خواهان تشکیل دولت در خاورمیانه بود، شکل گرفت.
انتفاضه بازگشت، صحنه دهشتناک برای اسرائیل
در ادامه این نشست سعدالله زارعی در پاسخ به سوال خبرنگاران به موضوع اهمیت تداوم راه پیماییهای انتفاضه بازگشت در وادار کردن رژیم صهیونیستی و دیگر حامیان غربی آنها به عقب نشینی و در نهایت پذیرش مراجعه به آراء عمومی به عنوان تنها راه حل پایدار و مسالمتآمیز مسئله فلسطین پرداخت و ابراز داشت: تقریبا همه اذعان دارند که مساله فلسطین تنها در داخل فلسطین حل میشود و یکی از دلایل تصویب قانون کشور یهود هم مربوط به نگرانی صهیونیستها از وضع ساختگی در فلسطین است. حدود یک و نیم میلیون فلسطینی در شمال، نزدیک به دو میلیون نفر در غزه و حدود 2 میلیون دویست هزار نفر در کرانه باختری هستند که جمع آنها عددی بالغ بر پنج و نیم میلیون نفر می باشند و این در حالی است که همین تعداد هم فلسطینیانی هستند که در خارج از فلسطین زندگی میکنند که معمولا زندگی بسیار مشقت باری در اردوگاه های فلسطینی در کشورهای همجوار را تجربه میکنند که انگیزه و حق بازگشت دارند و امروزه مشخص شده که امکان بازگشت نیز دارند. بر این اساس مسئله انتفاضه بازگشت اکنون تبدیل به یک نگرانی برای اسرائیل تبدیل شده چرا که اگر نصف مردم غزه اراده کنند که مرز را بشکنند و از طرف دیگر نصف جمعیت کرانه باختری نیز چنین اقدامی را انجام دهند و بخواهند به هم ملحق شوند این امر به یک صحنه بسیار وحشتناک برای اسرائیل پدید خواهد آورد. بنابراین هرچه که تحولات سپری می شود و امکان آزادی فلسطین برای ملت فلسطین پررنگ تر می شود و روحیه آنها را برای مقاومت بالا میبرد به همین میزان امید صهیونیستها به بقا و ماندگاری کاهش مییابد.
معامله قرن چیست؟/ اسرائیل گرفتار با عطش یهودیان به پول و امنیت
در ادامه علیرضا سلطانشاهی دبیر کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین در پاسخ به سوال خبرنگار سایت الوقت در موضوع تاثیرات طرح معامله قرن و قانون کشور یهود بر روند مذاکرات سازش که برای چندین دهه با میانجگری آمریکا میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی برگزار میشد، ابتدا به ابعاد طرح معامله قرن پرداخته و سپس دلایل افول مذاکرات سازش را از بعد تغییر و تحولات در شرایط اجتماعی و سیاسی داخل اسرائیل مورد واکاوی قرار داد. به عقیده سلطانشاهی رویکرد ترامپ به مسئله خارومیانه این است که آمریکا طی مدت طولانی آغاز پدیده صهیونیسم از 1897 تاکنون در اجرای این طرح موفق نشده است. از 1897 تا 1917 دوره رایزنی برای پذیرش موجودیت صهیونیسم بود، از 1917 که اعلامیه بالفور صادر شد تا 1947 که این رژیم شکل گرفت ساختار رژیم صهیونیستی را تشکیل دادند، از 1948 تا 1977 تثبیت رژیم صهیونیستی را انجام دادند و از 1977 تاکنون دوره مشروعیت بخشی به این تثبیت را پی گرفتند که تاکنون ادامه داشته و البته تاکنون موفق نبوده که مهمترین مانع آن جبهه مقاومت و به رهبری انقلاب اسلامی ایران بوده است. به باور سلطانشاهی پرونده سازش اگر قرار است که بسته شود باید با یک اراده فراسیاسی و فرادیپلماتیک و با بکارگیری قوه زور انجام شود چنانکه ترامپ در طرح انتقال سفارت هیچ توجهی به اراده جهانی و قوانین بین المللی نکرد. معامله قرن قرار است که تمامی آن پرونده ها صورت بگیرد و با اعضا جبهه مقاومت برخورد و حتی در نهایت برخورد نظامی صورت بگیرد و وظیفه اعراب اهمال کننده و خائن حمایت و همراهی است آنهم نه به صورت پشت پرده بلکه باید صریح و کاملاً آشکارا باشد که نمونه آن را درعملکرد و رفتار سیاسی عربستان سعودی مشاهده می کنیم؛ از سوی دیگر فلسطینیها هیچ راهی ندارند جز اینکهامضا کنند و باید این طرح را بدون هیچ اما و اگری بپذیرند چنانکه هیچ شان و جایگاهی برای فلسطینیان قائل نشده و به کشورهای عربی هم گفته است که فشار بیاورند تا فلسطینیها این معامله را بپذیرند. در واقع حمایت آمریکا اکنون که کاملاً قاطع و با زور و قلدری از رژیم صهیونیستی صورت میگیرد در موضوع قانون کشور یهود نیز هیچ جایگاهی برای فلسطینیان در نظر نگرفته است.
از 1977 ما شاهد یک اتفاقی در بدنه سیاسی رژیم صهیونیستی بودیم که اولین دولت یهودی راستگرا به رهبری مناخیم بگین به قدرت رسید. از آن زمان به بعد ما شاهد تقویت گروهها و جریانات راستگرا در اسرائیل هستیم. بنیامین نتانیاهو برای نخستین بار در تاریخ اسرائیل تنها دولت تماماً راستگرا را تشکیل داد که از 2015 تاکنون ادامه دارد. بعد از بن گوریون طولانی ترین دوره نخست وزیری و طولای ترین عمر دولت راستگرا را دارا بوده است. این، امر بیسابقه ای بوده که احزاب راستگرا بدون ائتلاف با احزاب میانه و چپ، قدرت را قبضه کنند. در واقع این امر نشان میدهد که جامعه صهیونیستی به سمت راستگرایی پیش میرود. اما دلیل این امر چیست؟ حبیب لوی یک صهیونیست بسیار متعصب ایرانی بود که جزو اولین مهاجرین یهودی ایرانی به سرزمین های اشغالی بود اما کمتر از دو سال بعد از مهاجرت به ایران بازگشت. وی سیاستهای دولت کارگری را تامین کننده منافع مالی خود نمیدانست چرا که وی هتل دار و نماینده یک شرکت دارویی در ایران بود. از این اظهارات می توان به این واقعیت پی برد که یهودیت به دنبال چیست. در واقع یهودیت واقعی (که به دنبال پول و امنیت است) در فلسطین اشغالی نیست بلکه این 8 میلیون 800 هزار یهودی در نیویورک، پاریس، آفریقای جنوبی و ایران هستند. بنابراین یهودیان موجود در سرزمینهای اشغالی یهودیانی هستند که بیش از یک میلیون آنها که بعد از دهه 90 به فلسطین اشغالی کوچ کردهاند روس هستند که خاخام های اسرائیلی نسبت به اصالت یهودیت آنها تشکیک می کنند اما صهیونیستها بنابر این مصلحت که یهودیان اصیل، حاضر به کوچ کردن به سرزمینهای اشغالی نیستند و موج فزاینده جمعیت فلسطینیان موجودیت کشور یهودی را با چالش مواجه کرده است، یهودیان شبه دار (همچون یهودیان مالی و یهودیان سیاه پوست) را نیز میپذیرند. اینها جمعیتی هستند که به عنوان قربانی جنگها، جور عدم تمایل یهودیان اصیل و ثروتمند برای کوچ کردن به اسرائیل را به دوش میکشند از این رو مطمئناً این افراد اگر شرایطی در خارج از اسرائیل برای زندگی بهتر بیابند بلافاصله سرزمینهای اشغالی را ترک میکنند.