الوقت - پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ورود او به کاخ سفید به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور این کشور، یکی از مسائلی بوده که نگرانی بخش بزرگی از جامعه سیاسی آمریکا را به همراه داشته است. اظهارات جنجالی و افراطگرایانه دونالد ترامپ طی دوران رقابتهای انتخاباتی و تداوم این اظهارات پس از ورود رسمی او به کاخ سفید، این نگرانی را در نزد سیاستمداران آمریکایی ایجاد کرد که در صورت عملی کردن این سیاستها منافع ملی و وجهه جهانی آمریکا با چالش رو به رو خواهد شد. حتی این امکان نیز وجود دارد که اقدامات ترامپ بحرانهایی را برای آمریکا خلق کند که برای این کشور طی سالها و حتی دهههای آینده مصائب بزرگی را در پی داشته باشد.
در تایید این موضوع میتوان به تصمیمات ترامپ در زمینه لغو طرح بیمه «اوباماکر»، تصمیم برای ساخت دیوار در مرزهای آمریکا با مکزیک، انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، برقراری تعرفه بر کالاهای صادراتی اروپا به آمریکا، تهدید کردن کره شمالی به حمله هستهای، ورود به رقابت اقتصادی فراگیر با کشور چین و در نهایت خروج از توافق هستهای ایران با کشورهای 1+5 در 8 می 2018 (18 اردیبهشت 1397) اشاره کرد که همگی موجی از نگرانی جدی را در میان عموم جامعه آمریکا و نیز قانونگذاران آمریکایی در کنگره ایجاد کرده است.
در واقع، شخصیتهای سیاسی و رسانههای آمریکایی به شدت از این موضوع نگران هستند که رئیسجمهور ان کشور بر خلاف استانداردهای موجود برای یک سیاتمدار در سطح جهانی، تخصص و توانایی لازم را در أمور سیاسی ندارد و به همین دلیل نمیتواند فهم دقیقی را نسبت به مسالئل اجتماعی و سیاسی داشته باشد. رویکرد ترامپ در عرصه سیاست با عنوان راهبرد «کاسبکارانه» شناخته میشود. این امر از ابتدای ریاستجمهوری وی به مسالهای برای نخبگان سیاسی و لایههای مختلف قدرت در آمریکا، به ویژه اعضای کنگره تبدیل شد تا بکوشند سازوکاری برای محدود کردن و جلوگیری از افراطگراییهای ترامپ بوجود آورند. بنابراین، در چندین مقطع شاهد تلاش برخی از سناتورهای آمریکایی بودیم که طرحها و لوایحی را برای محدود کردن اختیارات ترامپ ارائه کردند که مهمترین آنها را میتوان اقدام اخیر مجلس نمایندگان آمریکا در تصویب متممی بر لایحه بودجه دفاعی سال 2019 دانست که بر اساس آن هر گونه اقدام به جنگ علیه ایران تنها با صدور مجوز از سوی کنگره آمریکا ممکن خواهد بود، مشاهده کرد.
با تمام این اوصاف اکنون این پرسش مطرح میشود که دلایل نگرانی سیاستمداران آمریکایی، بهویژه قانونگذاران این کشور نسبت به تصمیمات ترامپ چیست؟ در حقیقت، این مساله مطرح میشود که طی چندین دهه روسای جمهوری آمریکا از تواناییها و اختیارات کنونی دونالد ترامپ برخوردار بوده اند و حتی تهدیدهای امنیتی بزرگ تری نسبت به وضعیت فعلی پیشروی این کشور بوده است اما هیچگاه قانونگذاران و لایههای قدرت در آمریکا، به اندازه شرایط کنونی نگران تصمیمات و راهبردهای رئیس کاخ سفید نبودهاند. برای نمونه طی تمامی سالهای جنگ سرد (1991-1945) امکان وقوع جنگ هسته ای میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بسیار محتمل بود اما در تمامی این دوران قانونگذاران آمریکایی تلاشی جدید را برای مرزبندی در اختیارات قانونی رئیسجمهور در زمینه نظامی و امنیتی انجام ندادند. بنابراین اکنون این پرسش به شکل جدی قابل طرح است که چرا جامعه سیاسی و نهادهای قدرت در آمریکا در پی اعمال محدودیت بر اختیارات و اقدامات دونالد ترامپ هستند؟ در پاسخ به این پرسش میتوان به دو دلیل عمده اشاره کرد:
1- سیاستهای بحرانساز
بدون تردید مهمترین نگرانی قانونگذاران و لایههای مختلف قدرت در آمریکا، بحرانسازیهای احتمالی در تصمیمات اتخاذی ترامپ است که برای کشور آمریکا ایجاد میکند. در واقع، ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید سطوحی جدید از بحران را برای واشنگتن در مناطق مختلف ایجاد کرده که روابط نزدیک آمریکا با متحدین سنتیاش در مناطق مختلف جهان را با تهدید مواجه کرده است. برای نمونه میتوان به بحرانسازیهای ترامپ در مناسبات با کشورهای اروپایی، برهمزدن توازن و نظم موجود در سازمان ناتو، گرم کردن تنور رقابت هستهای در شبهجزیره کره، افزایش اختلافات آمریکا با چین در مسائل اقتصادی و امنیتی اشاره کرد. زمانی این نگرانی جدیتر میشود که به دیگر اعضای کابینه ترامپ همانند، مایک پنس معاون، مایک پمپئو وزیر امور خارجه، جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید و جیمز ماتیس وزیر دفاع توجه شود که غالبا افرادی جنگ طلب بوده و پتانسیل ایجاد خلق بحرانی بزرگ برای واشنگتن را دارند.
از بعدی دیگر رویکرد و سیاستهای ترامپ در سیاست خارجی به زعم اغلب کارشناسان عاملی برای کاهش قدرت نرم آمریکا و منزوی شدن این کشور در سطح بین المللی خواهد شد. دولتهای پیشین ایالات متحده از جنگ دوم جهانی به این سو با استفاده ابزاری از اهرم اقتصادی (به شکل کمکهای بلاعوض مالی به کشورها و سازمانهای بین المللی) و همچنین موضوع تسری حقوق بشر و دموکراسی به دیگر نقاط جهان در پی افزایش نفوذ و قدرت ملی برای اجرای اهداف و برنامه های سیاست خارجی این کشور بودهاند. با این حال شعار اول آمریکا از سوی ترامپ و تاکید بر کاهش حمایت های اقتصادی و نظامی واشنگتن از متحدین عاملی در جهت کاهش نفوذ و قدرت نرم آمریکا شده است. شروع جنگ تجاری با چین، درخواست افزایش سهم کشورهای اروپایی از هزینه های ناتو، کاهش هم بودجه آمریکا از سازمان بین المللی و خروج از برخی توافقنامه ها و معاهدات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و ... تنها بخش کوچکی از اقدامات ترامپ در طول دوران یکساله ریاست جمهوری می باشد. در نتیجه این وضعیت، سیاستمداران آمریکاییها قصد دارند از هر طریق ممکن مکانیزمهایی را به شکل قانونی برای محدود کردن قدرت و اختیارات ترامپ ایجاد کنند.
2- نگرانی از نگاه سادهانگارانه و سطحی ترامپ به موضوعات بینالمللی
دیگر نگرانی قانونگذاران آمریکا نسبت به اختیارات ترامپ در ارتباط با دغدغه آنها نسبت به دیدگاه سطحی و سادهانگارانه ترامپ نسبت به موضوعات بینالمللی است. نماد بارز این مساله را که سناتورهای آمریکایی بسیار به ان توجه کردند در موضوع تشدید تنشها میان آمریکا و کره شمالی میتوان مشاهده کرد. ترامپ در آن مقطع در اظهاراتی غیرقابل باور رهبر کره شمالی را به فشار دادن یک دکمه برای نابودی این کشور از طریق سلاح اتمی تهدید کرد و این امر در آمریکا و نیز در سطح جهانی نگرانیای جدی را به همراه داشت که رئیسجمهوری آمریکا نباید چنین سطح تفکری را نسبت به تبعات چنین بحران بزرگی داشته باشد. در همین زمینه، دو تن از سناتورهای کنگره، «ادوارد مارکی» سناتور ماساچوست و «تد لیو» سناتورها، در پاسخ به نگرانی عمومی در ایالات متحده طرحی را به کنگره بردند که بر اساس آن رئیس جمهوری ایالات متحده از انجام یک حمله اتمی تا زمانی که کنگره رسما با یک کشور اعلان جنگ ندهد، منع میشد. مجموعاً طی دو سال گذشته قانونگذاران و رسانههای آمریکایی به شدت نگاه سطحی ترامپ نسبت به مسائل مختلف جهانی را مورد انتقاد قرار دادهاند. از نظر آنها باید حدومرزی برای جاهطلبیها او از سوی کنگره ایجاد شود.