الوقت_ سيسي روند تبديل شدن به يك ديكتاتور را خوب پيش ميبرد، اما در صورت بحراني شدن اقتصاد مصر، آيا ارتش همچنان از او حمايت خواهد كرد؟
صدور احكام ظالمانه اعدام طي هفته گذشته در مصر و سكوت دولتهاي غربي نشان ميدهد كه عبدالفتاح السيسي، رئيس جمهور مصر توانسته ائتلاف حاكم را با استحكام بالا ايجاد كند و اين مسئله وي را از مرحله انتقالي به سمت يك پروژه دراز مدت تثبيت قدرت سوق ميدهد .
صدور حكم دادگاه عليه بيش از ۱۰۰ متهم- كه شامل دانشگاهيان و اعضاي ارشد اخوان المسلمين و حتي محمد مرسي، تنها رئيس جمهور منتخب مصر ميشد- نشان ميدهد كه سيسي فرمول قابل اجرايي را براي حكمراني بر مصر ايجاد كرده است. ممكن است اين فرمول در درازمدت محكوم باشد اما اين مدت ميتواند بسيار طولاني باشد .
دستور حاكميت در مصر امروز بر سه محور متمركز است: سركوب «ترور» و مخالفت، حفظ جريان ثابت نقدينگي از پادشاهيهاي سني حوزه خليج فارس و اصلاحات اقتصادي معتدل .
مصر در پيگيري قانوني جنگ عليه تروريسم، اخوان المسلمين را با انصار بيت المقدس در كنار هم قرار داده است. سيسي در مصاحبه ماه مارس خود با واشنگتن پست گفته بود: «اخوان المسلمين سازمان اصلي ايدئولوژي افراطي است. آنها پدرخوانده تمام سازمانهاي تروريستي هستند و آن را به سراسر جهان گسترش ميدهند . »
شايد سيسي بر اين عقيده است كه كل جريان اسلام گرايي مسئول حملات اخير است، و يا شايد با يك محاسبه بدبينانه به اين نتيجه رسيده است كه از اين فرصت براي حذف جريان اصلي اسلام گرايان مخالف بهره ببرد و تحت پوشش مبارزه با شورش اهداف خود را عملي كند .
مبارزه عليه اسلام گرايان حدودي از مشروعيت را به سيسي بخشيده اما اين مسئلهاي نيست كه باعث به قدرت رسيدنش شد. او براي قدرتمند شدن روي پول كشورهاي حوزه خليج فارس كه پيش شرط اوليه كودتا براي سرنگون كردن مرسي بود، حساب كرده است. شايد اين مسئله به نظر اخاذي برسد اما يك سياست زيركانه است. سيسي ميداند كه كشورهاي حوزه خليج فارس استطاعت تاييد مصر را دارند و مايل به پرداخت نامحدود سالانه ۱۰ ميليارد دلار يا بيشتر به يك متحد وابسته در قاهره هستند .
اصلاحات اقتصادي به عنوان بخش ديگري از اين فرمول، زيركانهتر است. مشخص است كه روشهاي استبدادي سيسي و حلقه كوچك مشاوران نظامي وي مانع از شكل گيري يك حكومت خلاق ميشود. اما از آنجايي كه گزينه اصلاحات قابل توجه روي ميز نيست، بهبود تدريجي سيستم يارانه ميتواند در ميان مدت خدمت خوبي به سيسي كند. حتي اگر برخي از پروژههاي مسكن، آبياري و جاده اجرايي شود، حمايت از سيسي در برخي بخشها تثبيت خواهد شد. صاحبان كسب و كار ثروتمند و طبقه متوسط كوچك اما با نفوذ، هر دو طرف سيسي هستند و ميتوانند از توسعه زيرساختها سود ببرند .
با اين حال ثبات ميان مدت رژيم سيسي ميتواند منجر به مشكلاتي در آينده مصر شود. سياستهاي سركوب گرانه وي بسياري از زخمهاي اين كشور را درمان نخواهد كرد و مطمئنا مصر را در شرايطي به مراتب بدتر از زمانيكه در ژانويه ۲۰۱۱ عليه حسني مبارك قيام كرد، قرار خواهد داد. اتفاقات اخير مصر تاييدي بر سبك پارانوئيدي سيسي است و با ممنوعيت ورود تماشاگران به ورزشگاهها و صدور حكم اعدام عماد شاهين، استاد علوم سياسي اين كشور همراه شده است. همانطور كه شاهين در بيانيهاي عنوان كرد، اين دادگاههاي نمايشي محور تلاشهاي سيسي براي بازسازي فضاي امنيتي و ارعاب همه مخالفان است».
جنبههاي منفي اين رويكرد ديكتاتوري حكمراني در دراز مدت براي مصر سمي خواهد بود. سيسي توانسته دادگاهها را در طرف خود داشته باشد اما به قيمت اعتبارشان. اين دادگاهها آشكارا تشويق به حكومت نظامي ميكنند، پارلمان منتخب را منحل ميكنند و قوانين انتخاباتي كه در خدمت اهداف نظامي است را تصديق ميكنند .
به دليل همين دسيسهها هيچ كس سيستم قضايي را به عنوان يك شاخه از دولت جدي نميگيرد و ارتش كه مسير دستيابي سيسي به قدرت را هموار كرد، تنها همراه اين رئيس جمهور ميماند. اما هيچ مدركي وجود ندارد كه نشان دهد طي يك بحران –مثلا ركود اقتصادي يا ناآراميهاي گسترده مردمي- ژنرالهاي مصر امتيازات نهادي خود را قرباني حفاظت از سيسي كنند .
حتي حاكمان خودكامه هم بايد با سياست بازي و آرام كردن سازمانها و نهادهاي كليدي حامي خود، قدرت را حفظ كنند. در دوره ديكتاتوري حسني مبارك، ارتش مجبور بود براي كسب پول و مزايا با پليس، سرويسهاي اطلاعاتي و حلقه افراد مقتدر تجاري حول خانواده حاكم رقابت كند. امروز ارتش مصر داراي قدرت نامحدودي است كه احتمالا منجر به فساد و بيمسئوليتي بيشتر ميشود .
اين بيكفايتي تاثيري منفي بر همين مبارزه با تروريسمي كه سيسي مشروعيت خود را بر آن بنا ميكند، دارد. جهاديها به طور آشكار در بيرون از سينا عمليات دارند اما بر اساس گزارشهاي مستقلي كه به گوش ميرسد، سربازاني كه به خوبي هم آموزش نديدهاند از تاكتيك زمين سوخته براي تقابل با آنها استفاده ميكنند، شهرها را بمباران ميكنند و در حالي كه جهاديها به راحتي فرار ميكنند، آنها مردم را به طور تصادفي دستگير ميكنند. مجبور كردن اين افراد به اعتراف به جرايمي كه احتمالا مرتكب نشدهاند، باعث نميشود شورش داخلي پايان يابد .
سيسي همچنين با مشكلات اقتصادي روبرو است، از جمله يارانههايي كه آنقدر گران هستند كه نميتوان حفظشان كرد و حذفشان نيز بدون مخالفت گسترده اجتماعي ممكن نخواهد بود، ضمن اينكه نرخ بيكاري بالا است .
نهايتا اينكه هر اصلاح اقتصادي به فشار خارجي بستگي دارد- فرمولي كه در زمان كمكهاي بسيار آمريكا عمل نكرد. شايد مشاوران مالي از امارات شانس بهتري داشته باشند چراكه آنها سعي ميكنند اقدامات بهتري در وزارت خانهها و دفاتر دولتي داشته باشند و از اين طريق ۳۲ ميليارد دلاري كه از زمان كودتاي سيسي در پادشاهيهاي خليج فارس انتظارشان را ميكشد را جذب كنند .
اگر اين حجم پول نتواند باعث نفوذ سياسي معنادار يا تزريق فعاليتهاي اقتصادي درست شود، هيچ ميزان ديگري از پول خارجي نخواهد توانست .
ظاهرا اين رژيم جديد قادر به حل اين چالشها نيست اما تاريخ نشان داده سوءمديريت ميتواند به مدت طولاني ادامه داشته باشد. در واقع شايد بزرگترين تهديدي كه متوجه مصر است اين باشد كه سيسي به سادگي و با وجود اشتباهات موفق شده است. مطمئنا شكافهايي در اين رژيم وجود دارد اما سيسي نيازمند نخبگان يكپارچه حاكم نيست: او فقط بايد آنقدر قدرت داشته باشد كه جايگاهش راحفظ كند و البته حمايت بين المللي از او به اندازهاي باشد كه بتواند اعتراض مصريهاي خواهان حقوق مدني، آزادي سياسي و توسعه اقتصادي را ناديده بگيرد.
فارن پاليسي