جمهوری اسلامی ایران همچنان که در قانون اساسی بر آن تاکید دارد، ارتباط با همسایگان و کشورهای اسلامی را از نکات برجسته سیاست خارجی خود می داند. همچنین دولت یازدهم بعد از سرکار آمدن بر ارتباط با کشورهای منطقه در راستای حل بحران ها و توسعه مناسبات تاکید داشته و این اهم را در جهت تنش زدایی و زیست مسالمت آمیز همسایگی بسیار حیاتی می داند. همسایه و جغرافیا چیزی نیست که بتوان آن را تغییر داد و از این رو دو کشور همسایه مجبور هستند برای زندگی در کنار هم تضادها و تناقض ها را کاهش دهند و بر محورهای هم افزایی و تعامل حرکت کنند.
اما چیزی که در سال های اخیر از سوی همسایه مهم ایران یعنی عربستان سعودی مشاهده می شود، مسیری برخلاف این موضوع و در راستای افزایش تضادها و کاهش منافع موازی بوده است. سعودی ها مخصوصاً بعد از به قدرت رسیدن افرادی جدید و ماجراجو مانند بن سلمان، بر طبل این دشمنی بیشتر کوبیده اند. سعودی ها با ارتباط بسیار نزدیک و همکاری با سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین که حیات خود را بر مبنای دشمنی با ایران تعریف کرده اند، این تضاد را آشکار کرده اند.
سعودی ها که بارها به علت عدم شناخت دقیق از مسائل منطقه ای و همسایه خود یعنی ایران، سیاست های اشتباه و غیراصولی در مسائل گوناگون پیش گرفته اند، در مورد منافقین نیز مسیری را انتخاب کرده اند که با اصول و حقوق بین المللی و اصل همجواری و همسایگی همخوانی ندارد.
مرور عملکرد گروه منافقین در نزدیک به 4 دهه گذشته نشان می دهد این گروه برای جلوگیری از زوال خود به آلت دست دیکتاتورهای منطقه برای دشمنی با ملت ایران تبدیل شده اند. در دوره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با خوشبینی تفکر نابودی کل یا قسمتی از جمهوری اسلامی، به دامن صدام پناه بردند و سعی کردند همکاری های مختلف اطلاعاتی و نظامی با آن داشته باشند و در نهایت در عملیات مرصاد به بدترین حالت، شکست را پذیرا شدند. پس از آن نیز دست از تلاش مذبوحانه برنداشتند و با دادن اطلاعات از سایت هسته ای ایران خواستند ملت و دولت ایران را با روشی دیگر در منگنه قرار دهند. اما این موضوع نیز نتوانست خللی در اهداف جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند.
در نهایت گروهک منافقین با ساده لوحی تمام به سمت سعودی ها سوق پیدا کردند. این گروه هر چند نشان داده است به اصول خاصی اعتقاد ندارد اما رفتارهای آن نشان می دهد حتی حاضر هستند در قبال دلارهایی که حیات آنها را چند صباحی به عقب بیندازد ابتدایی ترین اصول انسانی را نیز زیر پا گذارد. این موضوع در کشتار بی رحمانه کردهای عراق به وسیله این گروهک نیز مشهود است.
هر چند همکاری و ارتباط گروهک منافقین از گذشته با سعودی ها وجود داشته، اما این همکاری از یکی دو سال پیش نمایان تر شده و سخنرانی کسی مانند ترکی الفیصل در همایش سالانه آنها، این جریان را آشکارتر کرد. لذا تمجید از سرکردگان گروهک تروریستی و حضور درجمع آنها، بیانگر ارتباط نزدیک این گروهک با مقامات ریاض است.
باید گفت همایش گروهک منافقین در پاریس در جایگاه مهمانان ویژه چهره جدیدی نبود و تکرار نمایش سال قبل بود. ترکی الفیصل، برنار کوشنر، نیوت گینگریج، رودلف جولیانی، جو لیبرمن، جان بولتون و... همه سابقه سخنرانی در نشستهای مجاهدین خلق را دارند. از این رو به این جمع کسی اضافه نشده و این خود نشانه شکست است. جالب است که این سخنران ها هم مزدورانی هستند که فقط در قبال گرفتن پول به این محفل می آیند. الین چائو، وزیر حمل و نقل کابینه دونالد ترامپ، اعتراف کرده که سازمان برای ایراد فقط یک سخنرانی ۵ دقیقهای، ۵۰ هزار دلار به او پرداخت کرده است. سخنرانی ترکی الفیصل شاهزاده سرشناس و پرنفوذ سعودی در این همایش نشان از ارتباط و همکاری های نزدیک این گروهک با عربستان دارد.
همزمان با نشست منافقین در پاریس، سخنان مریم رجوی، سرکردۀ منافقین، را شبکه های العربیه (وابسته به آل سعود)، الحدث و اسکای نیوز عربی، به شکل زنده، پخش کرد. این شبکه ها حتی خبرنگاران خود را هم برای پوشش لحظه به لحظۀ این نشست به محل برگزاری آن اعزام کردند. سال گذشته، مریم رجوی، سرکرده منافقین، در دیدار با سفیر عربستان سعودی در پاریس از آمادگی این گروه تروریستی برای کمک به عربستان و همکاری با آن خبر داده بود. مریم رجوی در این دیدار تاکید کرده بود که عربستان هرگاه از منافقین درخواست کمک کند، آنها بدون ذرهای تردید آماده اجرای درخواستهای ریاض هستند.
به هر روی عربستانی ها تصور می کنند منافقین با سابقه ترورهای متعدد و کشتار مردم ایران می توانند قابل سرمایه گذاری باشند. گروهک منافقین نیز که حضور و زندگی آنها در پاریس و کشورهای اروپایی با لابی و حمایت سعودی ها انجام می گیرد، خود را در اختیار سعودی ها قرار داده اند و سعی می کنند با افراد تندرویی که به تازگی در عربستان قدرت بیشتری نیز پیدا کرده اند همکاری کنند. اما این مسیر و روش که از عراق شروع شده بود و اکنون در پاریس آخرین همایش خود را برگزار کرد، منسوخ و شکسته خورده می نماید، چه اینکه این تفکر قادر نبوده به بازبینی و بازتولید خود بپردازد و هر گروهی وقتی محکوم به زوال می شود که تفکر و اندیشه در آن به بن بست رسیده باشد. موضوعی که به واقع در این گروه مشاهده می شود.