الوقت- مداخله نظامی عربستان و ائتلاف عربی علیه یمن وارد سال سوم خود شده است، بدون آنکه اهداف اصلی طراحی شده در اوایل بحران را محقق سازد. طوفان قاطعیت و پس از آن بازگرداندن امید که بنا داشت، مانع از پیشروی انصارالله و ارتش در روند ائتلاف حوثی ها و علی عبدالله صالح به سمت عدن گردد و منصور هادی را مجددا به قدرت بازگرداند، امروز پس از دو سال جنگ یکجانبه و فرسایشی نه تنها آثاری از آن مشاهده نمی شود، بلکه در این مدت شاهد، تثبیت قدرت مقاومت یمنی، افزایش هزینه های جنگی عربستان و محکوم شدن این کشور در مجامع بین المللی در خصوص نقض و کشتار غیرنظامیان هستیم.
در واقع، مداخله نظامی عربستان که به دلیل بهم خوردن موازنه قوا در داخل یمن که حاوی پیامدهایی برای نیروهای نزدیک به عربستان بود و در سطح شبه جزیره عربی می توانست مانعی برای تحقق هیمنه عربستان باشد و در سطح منطقه ای نیز در چارچوب رقابت ها و یارگیری های تهران و ریاض قابل تعریف بود، در 25 مارس 2015 یعنی کمتر از دو ماه پس از روی کارآمدن ملک سلمان و تیم سیاسی-امنیتی جدید سعودی علیه یمن آغاز گردید. این تهاجم رونمایی از الگوی رفتار جدید عربستان در منطقه بود که به دلیل ظهور متغیرهای داخلی، منطقه ای و بین المللی در محیط پیرامونی عربستان، ریاض را ناچار از مواجهه صریح و مستقیم با عناصری می نمود که در تعریف کارگزاران سعودی به عنوان تهدیدات درجه اول، طبقه بندی شده بود.
علیرغم تمرکز عربستان بر این جنگ که موفقیت آنی در آن می توانست حکم برگ برنده در پیش برد راهبرد سیاسی-نظامی این کشور در منطقه را داشته باشد، اما ارزیابی های نه چندان دقیق از میزان قدرت و آرایش نیروهای یمنی و ماهیت پویا و دگرگون ائتلاف های سیاسی و نظامی با پشتوانه مردمی، باعث شد تا کمتر از 10 روز پس از آغاز جنگ، شاهد بروز مخالفت ها با این جنگ در دربار سعودی و عدم تحقق اهداف تعریف شده باشیم.
آنچه امروز سعودی ها پس از دو سال توانسته اند در یمن محقق سازند، تخریب گسترده زیربناها، تاسیسات و شبکه های آب و برق، جاده و پل آنهم به هزینه گزاف و تحمیل میلیاردها ریال سعودی بر اقتصاد در حال ریاضتی این کشور است. کشته و زخمی شدن ده ها هزار یمنی و نزدیک به 1 میلیون آواره به عنوان دستاورد دیگر عربستان از این جنگ، جدا از دامن زدن به انتقادهای بین المللی علیه سعودی، باعث شده تا مرزهای جنوبی این کشور واقع در استان های نجران، جازان و عسیر، نیز بحران زا و منبع ناامنی در سال های آینده باشد.
از اینرو در یک ارزیابی از کارنامه جنگی عربستان در یمن می توان به عوامل زیر اشاره نمود:
1. ناتوانی در زمینگیر کردن توان نظامی (دفاعی و آفندی) انصارالله
2. عدم موفقیت در مانع شدن از ائتلاف میان مقاومت یمنی و علی عبدالله صالح در سازماندهی نظامی- سیاسی
3. ناتوانی در بازگرداندن عبدربه منصور هادی به قدرت
4. شکل گیری حس و باور میان مردم و گروه های یمنی حول دفاع از متجاوز
5. عدم موفقیت در شکل دهی به یک ائتلاف فراگیر و توانمند عربی با محوریت سعودی
6. تسلیح غیرمستقیم القاعده در یمن
7. افزایش هزینه های جنگی در روند بحران اقتصادی
8. انتقاد مجامع و نهادهای بین المللی و حقوق بشری
9. بحران زا بودن مرزهای جنوبی عربستان با یمن
10. دامن زدن به کانون های بحران های در منطقه
11. شکل دهی به منازعه و گسل شیعی-سنی هم در یمن و هم در سطح منطقه
12. افزودن دامنه های رقابت ژئوپلیتکی با تهران
کامران کرمی (پژوهشگر مسائل خلیج فارس)