الوقت_ به مانند هر قدرت منطقهای عربستان نیز حساسیتهای خود را نسبت به تحولات منطقهای دارد. افزایش نفوذ ایران در منطقه، اختلاف با آمریکا و کاهش پرستیژ منطقهای و جهانی به دلیل حمایت از گروههای افراطی و تندرو هزینه گزاف ریاض در دوره پادشاهی ملک عبدالله بخصوص طی چند سال اخیر بوده است .
هر چند تاثیرات معکوس حمایت آشکار از گروههای تروریستی بر دستگاههای تصمیمساز این کشور مکشوف است اما گروههای تکفیری و جهادی طی چند دهه اخیر به عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی عربستان بوده که ملک سلمان پادشاه تازه بر تخت نشسته این کشور نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد .
ولی محتمل است در این مقطع حمایت از این گروهها دچار تغییر تاکتیکی گردد. نشانه این تغییر عزل بندر بن عبدالعزیز از سمت دبیرکلی شورای عالی امنیت ملی عربستان و خالد بن بندر از اداره اطلاعات و امنیت این کشور بود. پستهایی که در ارتباط مستقیم با گروههای جهادی و تندرو فعال در منطقه هستند. در این میان انتصاب دکتر خالد بن حمیدان میانهرو که به سیاست تنشزدایی با ایران معتقد است به نوعی تغییر در حوزه ذکر شده را نشان میداد.
البته باید توجه داشت اینگونه عزل و نصبها در اندیشه رهبران سیاسی میتواند اقداماتی نمایشی برای بهبود فضا و مناسبات با یک کشور باشد که در این خصوص میتوان به ترمیم روابط عربستان با واشنگتن که منتقد اصلی ریاض در حمایت از گروههای تروریستی است اشاره کرد.
اما ملک سلمان به دلیل اعمال نفوذ گروههای فشار و جناح تندرو و روحانیون وهابی نمیتواند نسبت به گروههای تکفیری بیتفاوت باشد. انتصاب شیخ الشتری تندور که در دوره ملک عبدالله از عضویت شورای مفتیها کنار گذاشته شده بود به عنوان مشاور ویژه دربار واجد پیامی دلگرمکننده برای گروههای افراطی و جلبنظر تندروهای وهابی بود .
از طرفی ملک سلمان خود در دهه 1980 بنا به گزارش نهادها و سازمانهای اطلاعاتی غرب نقش قابل ملاحظهای در تجهیز تسلیحاتی، آموزشی و مالی شبکه مجاهدین افغان داشت. این در حالی است که پادشاه جدید عربستان در تامین مالی و تسلیحاتی مبارزان مسلمان بوسنی نیز نقشآفرین بود تا جاییکه از طرف پادشاه وقت عربستان به سمت رییس کمیسیون عالی عربستان برای کمک به بوسنی (SHC) انتخاب شد. تاکتیک امیر سلمان در آن مقطع بهرهگیری از سازمانهای خیریه و مردمنهاد برای تاثیرگذاری بر جنگهای داخلی کشورهای یادشده بود. آژانس امنیت ملی آمریکا در سال 1994 از نقش ملک سلمان در ایجاد و هدایت گروههای جهادی تندرو در افغانستان، لبنان، یمن و آسیای مرکزی از طریق نهادها و موسسات یاد شده پرده برداشت. در این بین موسساتی مانند آژانس امداد جهان سوم در بوسنی و موسسه خیریه امداد اسلامی بینالمللی فعال در هند، اندونزی، فلسطین، کنیا، چچن و آلبانی نمودهایی از تلاشهای سلمان بن عبدالعزیز در حمایت و جهتدهی گروههای تکفیری بوده است.
هزینه اندک و تاثیرگذاری قابل ملاحظه و منابع نامحدود مالی سعودیها دست ملک سلمان را در پیگیری و بهکارگیری این استراتژی در مقطع فعلی باز میگذارد .
مهار منطقهای و کاهش نفوذ ایران از طریق فعالیت نهادهای غیررسمی، مردمنهاد و خیریه رویکردی است که با توجه به تجربه و اعتقاد ملک سلمان به این روش دور از ذهن نیست. لذا به نظر میرسد در این دوره با تغییر در نگاه و رفتار مقامات سعودی شاهد افزایش اینگونه نهادهای پوششی در سوریه و عراق باشیم.
حسین کبریایی زاده