وجود این شکاف های گسترده میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حالی است که طرفین از پتانسیل های بالقوه فراوانی برای بهبود روابط فیمابین در حوزه های مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی برخوردار هستند. اما ترس نهادینه شده در میان اعضای شورا و همچنین دخالت های قدرت های منطقه ای از جمله آمریکا مانع از گسترش تعاملات این کشورها و به تبع آن تلاش برای حل بحران ها شده است.
الوقت- شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یك سازمان منطقهای متشكل از شش كشور عربستان سعودی، كویت، عمان، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در ماه می سال 1981 میلادی و 8 ماه پس از تهاجم نظامی عراق به ایران تشکیل شد.
سابقه تلاش برای ایجاد چنین شورایی به كنفرانس وزرای خارجه كشورهای منطقه در سال 1976 میلادی در "مسقط" برمیگردد که البته این نشست به دلایل مختلف از جمله رقابتهای جاری میان ایران، عراق و عربستان برای سیادت و ژاندارمی منطقه به نتیجه نرسید.
تشکیل این شورا اگرچه با انگیزهها و اهداف چندگانه سیاسی، امنیتی و اقتصادی صورت گرفت؛ اما فضای جهانی و تحولات منطقهای زمان تشکیل این شورا در سال 1981، حاکی از غلبه اهداف و مولفههای امنیتی بر سایر زمینهها بود؛ هرچند که تلاش کشورهای عضو، دستیابی به وحدت این کشورها در همه زمینهها و تعمیق و تقویت روابط و همکاری میان ملتها در زمینههای مختلف عنوان گردید.
شورای همکاری خلیج فارس و اعضای آن همواره سعی کرده اند با اشتراک در نظر و ائتلاف در عمل، واکنش به موقع و در خور توجهی در راستای منافع ملی و منطقهای خود بروز دهند. این درحالیست که اینگونه تلاشها گاه به صورت فردی و منبعث از اقدامات یکی از اعضای شورا و گاه در قالبی جمعیتر و نهادیتر و در هیئت عملکرد جمعی شورا متبلور شده است.
این شورا همواره به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک تهدید اساسی برای موجودیت خود نگاه کرده است و از همان آغاز به کار خود رویکردی خصمانه را در قبال ایران در پیش گرفت؛ به نحوی که با تجاوز عراق به ایران، كمكهای زیادی به صدام كرده و مواضعی غیردوستانه را در قبال ایران در پی گرفت.
در سالهای اخیر نیز كشورهای عضو شورای همکاری با بستن قراردادهای امنیتی با آمریکا و ایجاد امكاناتی برای حضور نیروهای این کشور در منطقه خلیج فارس، نفوذ نظامی آمریکا را در منطقه افزایش دادند که این امر در نتیجه تشدید معمای امنیت و افزایش احساس ناامنی و آسیبپذیری امنیتی این کشورها رخ داد. این مساله تا حد زیادی از تحولات منطقهای و بویژه وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 ناشی شده بود؛ چرا که ایران با اعلام همبستگی با فلسطین و با اعلام حمایت همه جانبه و صریح از جنبشهای آزادیبخش در کشورهای اسلامی و خلیجفارس، ترس کشورهای حوزه خلیجفارس را برانگیخته بود. مضاف برآنکه برداشت رهبران خلیجفارس از سیاست خارجی انقلابی ایران، ویژگی مجاورت جغرافیایی کشورهای عضو شورا با ایران و احساس برهم خوردن موازنه قدرت منطقهای و تلقی این رهبران از رشد تهدیدات و مخاطرات منطقهای در قبال امنیت آنها به این وضعیت دامن زده است.
در عین حال، به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی سبب شد تا بیشتر کشورهای عربی با نگرانی از آینده مناسبات ایران وغرب بویژه آمریکا دست به بحران سازی درسطوح منطقه ای وروابط دوجانبه با ایران بزنند.
با در نظر گرفتن مجموعه این رویکردها می توان گفت که در شرایط کنونی، فعالیتهای شورای همکاری خلیج فارس با منافع ملی ایران سازگاری ندارد و ارزیابی های رایج در ایران نیز، سیاستهای این شورا را به عنوان سازمانی که تحت نفوذ آمریکا قرار دارد و رویکردی تقابلی با ایران دارد، تلقی می کند که این مساله تا حد زیادی به روابط شورا با آمریکا باز می گردد.
نخست اینکه همکاری آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس میتواند موضوعی تهدیدزا برای امنیت ملی ایران تلقی گردد. بویژه آنکه اعضای شورا به فراخور همین مسئله سعی کردهاند این تهدید را به فرصتی در راستای تغییر معادلات فکری و سیاسی ژئوپلیتیک منطقهای بدل کنند.
دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران منبع تهدیدات ناشی از همکاری شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا را بیشتر در ورای مرزهای خود و نه به عنوان یک موضوع داخلی و مطالبه مدنی و سیاسی جستجو کرده است و نهایت اینکه شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا بیشتر واکنش سخت افزارانه (البته در بیشتر موارد نمایشی و نه عملی) نسبت به کنش های منطقه ای ایران داشته اند.
این وضعیت در حالی است که تحولات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حوزه جنوبی از اهمیت منطقه ای و امنیتی خاصی برای ایران برخوردار است. این کشورها در مجاورت جغرافیایی با ایران در گستره مرزی وسیعی از دهانه خلیج فارس از کویت گرفته تا انتهای دریای عمان یعنی مرزهای پادشاهی عمان قرار دارند. وجود ذخایر عظیم انرژی و اهمیت ژئوپولوتیکی و توجه قدرتهای جهانی به منطقه و مواضع و راهبردهای کشورهای منطقه و تعامل آنها با قدرتهای خارجی، عواملی هستند که میتواند بر روی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تأثیرگذار باشد. اما امروزه و با توجه به شرایط منطقه ای خلیج فارس، تعاملات فی مابین کشورهای عربی منطقه و قدرتهای غربی روابط شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا از نگاه امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تهدیدزا میباشد. چراکه مهمترین هدف جمهوری اسلامی ایران ارتقای جایگاه منطقهای است و بزرگترین مانع در برابر دستیابی به این هدف حضور نظامی و قدرتمند آمریکا در منطقه است؛ به نوعی ایالات متحده آمریکا با افزایش حضور نظامی و اشراف امنیتی خود در این منطقه و همکاری نزدیک خود با شورای همکاری خلیج فارس، قصد کنترل کامل تحرکات و ایجاد محدودیت در دیپلماسی منطقه ای ایران را دارد. بنابراین همکاری نزدیک کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با آمریکا تأثیر منفی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران گذارده و موجب محدودتر شدن فعالیتهای ایران در منطقه و در عرصه بین المللی شده است. همچنانکه حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان و وجود پیمانهای متعدد آنها با همسایگان جنوبی ایران نمونه هایی از حضور نظامی آشکار و پنهان آمریکا در امتداد مرزهای ایران است.
وجود این شکاف های گسترده میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حالی است که طرفین از پتانسیل های بالقوه فراوانی برای بهبود روابط فیمابین در حوزه های مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی برخوردار هستند. اما ترس نهادینه شده در میان اعضای شورا و همچنین دخالت های قدرت های منطقه ای از جمله آمریکا مانع از گسترش تعاملات این کشورها و به تبع آن تلاش برای حل بحران ها شده است.
در چنین شرایطی و با درنظر گرفتن شرایط بحرانی منطقه ضرورت دارد که طرفین باید با اعمال دیپلماسی هوشمندانه نسبت به بلا اثر کردن محورهای اختلف زا همچون تشدید اختلاف شیعه – سنی، ایرانی - عربی ، ایران هراسی و تحریک آمریکا، میلیتاریزه شدن منطقه، و گسترش زمینه های تعاملات در حوزه های مختلف از جمله اقتصادی و انرژی و .... برای بهبود روابط و تغییر شرایط جاری عمل نمایند. البته جمهوری اسلامی ایران همواره با ابراز تمایل نسبت به ایجاد زمینه های تعاملات از این روند حمایت کرده است، اما گستره دخالت های خارجی توامان با تشدید ایران هراسی در میان اعضای شورای همکاری خلیج مانع از تحقق این هدف شده است.