الوقت_ حدود هشتاد حزب سياسي، مذهبي، قومي در سطح ملي و محلي در پاكستان فعاليت دارند؛ علت كثرت احزاب و فراواني گروه هاي ديني و سياسي در پاكستان وجود اختلافات مذهبي و عقيدتي و قومي ميباشد كه پاره اي از اين اختلافات در سطح جامعه كاملا محسوس و ملموس است. به علاوه جمعيت زياد اين سرزمين باعث شده كه افكار مختلف پديد آمده و در نتيجه گروه گرايي مذهبي و سياسي را به دنبال داشته است. بخش عمده اي از اين اختلافات به زمان سلطه انگليس و سياست هاي استعماري پياپي آن برمي گردد. انگليسي ها در اين رابطه، از ابتدا علمي برخورده كرده و به دلايل خصلت استعماري خود، سعي كرده اند كه ايجاد اختلاف و نفاق نموده، گروه گرايي و اختلافات مذهبي را دامن بزنند تا بتوانند سيطره غافلگيرانه نفوذ خود را همه جانبه و دقيق و استوار گسترده سازند. در همين زمينه از نقش عربستان سعودي نيز در ايجاد اختلافات نبايد غافل ماند. عربستان در حال حاضر در به وجود آوردن اختلافات مذهبي و ديني و فرقه اي، بيشترين نقش را دارد و دخالت هاي آن در درازمدت و حتي كوتاه مدت به زيان مسلمانان پاكستان تمام مي شود. حتي دخالت مذهبي اين كشور در جامعه افغانستان نيز منجر به وارد آمدن زيان هايي به مجاهدين مسلمانان افغاني شده است. از سوي ديگر نقش بيبديل ارتش در تحولات و صحنه سياسي كشور، نقشآفريني احزاب را به طور مستقيم با ميزان ارتباط آنها با ارتش پيونده داده است. به طور كلي نظام حزبي اين كشور را در طبقهبندي بينالمللي بايد نوعي نظام دو حزبي به شمار آورد. در واقع محور اصلي احزاب حول دو حزب قدرتمند مسلم ليگ و مردم متمركز شده است و بقيه احزاب با پايگاه اجتماعي ضعيف و قدرت تاثيرگذاري اندك در حاشيه اين دو حزب اصلي مطرح ميشوند. از اين رو احزابي مثل حزب تحريك عوامي نقش و جايگاه چنداني در ساختار سياسي اين كشور نداشته و بيشتر به واسطه رهبر آن يعني طاهر القادري شناخته ميشوند.
بر همين مبنا وضعيت نابهنجار پاكستان در زمينههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي باعث شده كه حزب تحريك عوامي همچون ساير احزاب پاكستاني به دنبال تحقق يك رويكرد مشترك در اصول و سنت هاي پاكستان تا تحقق يك پاكستان ايده آل باشند. در همين راستا بنيانگذاران حزب مزبور مبارزه سياسي براي خدمت به مردم پاكستان تا تحقق يك دولت و نظام دموكراتيك را كه همراه با افزايش منابع ملي و رهايي از اقتصاد بهرهاي باشد را دنبال مي كنند. به علاوه گسترش تروريسم و افراطگرايي به خصوص در پاكستان موجب شده كه مبارزه با اين مساله به اولويت اول اين حزب تبديل شود.
به طور كلي حزب تحريك عوامي پاكستان همچون يكي از صدها حزب شكل گرفته در صحنه سياسي پاكستان ميباشد؛ حزبي كه بيش از اينكه بر مبناي چارچوب و ساختار سياسي شناخته شود به واسطه رهبر آن طاهر القادري شناخته ميشود و بر همين مبنا نظام تصميم گيري اين حزب فردي بوده و قائم به شخص محسوب ميشود امري كه ميتواند به پاشنه آشيل اين حزب تبديل شود همچنانكه در سالهاي عدم حضور قادري در پاكستان نيز اين حزب چندان مطرح نبوده و نقشآفريني خاصي در صحنه سياسي اين كشور نداشته است. بر همين اساس بود كه با پررنگ شدن ماجراي طاهر القادري در صحنه سياسي اين كشور، تا حدودي اين حزب فعال بوده و اكنون با فروكش كردن اين مساله در سپهر سياسي اين كشور، همچون احزاب ديگر، نامي از اين حزب شنيده نميشود.