الوقت- 46 روز از آغاز درگیریهای پلیس هند و مسلمانان کشمیری میگذرد. تداوم حرکت اعتراضی مردم- که با سکوت مجامع بینالمللی و اسلامی توأم بوده است- نشان میدهد مسئله بین مردم این سامان و حکومت عمیقتر از آن است که با تعبیر درگیری پلیس و مردم قابل بیان باشد. آنچه مسلمانان در این سامان میخواهند از یک حداقلی شروع و به حداکثری ختم میشود. حداقل خواسته مردم این است که پلیس و دولت ضرب و شتم و فشار را از روی زندگی مردم بردارد و به آنان به چشم «شهروند» صاحب حقوق نگاه کنند. شاید پلیس و دولت هند با این گمانه که تن دادن به خواسته حداقلی کشمیریها تن دادن به جدایی کشمیر از هند را در پی خواهد داشت، از دامنه شدت حملات به مسلمانان نکاسته است. در عین حال بعید است دولت هند نداند که شرایط محیطی مسلمانان در شبه قاره به گونهای است که فشار بر یک نقطه آن واکنش بقیه نقاط را در پی میآورد. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
1. نزدیک به 60 درصد جمعیت حدود 12 میلیون نفری ایالت پهناور- 101437 کیلومتر مربعی- جامو و کشمیر مسلمان هستند و گفته میشود 10 تا 15 درصد این جمعیت را شیعیان جعفری تشکیل میدهند. عمده شیعیان در منطقه وسیع موسوم به «دره کشمیر» مستقر میباشند. در عین حال شیعیان در مناطق حسنآباد و زریبال از توابع سرینگر- مرکز تابستانی ایالت- کارگیل حدود 150 هزار شیعه را در خود جای داده است و علاوه بر این حدود 20 هزار شیعه در منطقه پونچ جامو سکونت دارند بنابراین شیعیان در این ایالت تا حدود زیادی به طور متمرکز زندگی مینمایند.
اهل سنت این ایالت که نزدیک به نیمی از ساکنان آن را به خود اختصاص میدهند، پیرو فقه ابوحنیفه و متصوفه به حساب آمده و از نظر مشرب کلامی «ماتریدی» به حساب میآیند. ماتریدیها در واقع مابین اشاعره- اخباریها- و معتزله- عقلیون- به حساب آمدهاند. بر همین اساس هم مشرب فقهی و کلامی اهل سنت کشمیر بسیار به شیعه نزدیک میباشد. به همین دلیل شیعیان بدون هیچ نگرانی در احزاب و تشکلهای سنی نظیر «حزب المجاهدین» عضو میشوند.
بعضی از تحلیلگران ایرانی با اشاره به روابط حزبالمجاهدین با رهبران جماعت اسلامی پاکستان نتیجه گرفتهاند که پس حزبالمجاهدین از جنس افراطیها و تندروهاست. این در حالی است که این گروه از- 1370ش- زمان تاسیسش توسط «حافظ سعید» هیچگاه با شیعیان درگیر نشده است. جالب این است که رهبران این حزب از دیرباز وقتی جلسات خود را شروع میکنند در ابتدا عباراتی از حضرت امام خمینی-س- را میخوانند و آن را راهنمای خود معرفی میکنند.
2. فقط حدود 5 درصد از جمعیت این ایالت را هندوها تشکیل میدهند که در آنجا «پاندیت» خوانده شده و «جواهر لعل نهرو» اولین نخستوزیر هند پس از استقلال اهل همین ایالت و یکی از «پاندیت»ها به حساب میآید. نواری در دست است که نهرو در سال 1962- 1341ش- تاکید میکند که بایست «جامو و کشمیر» همهپرسی برگزار شود و سرنوشت این منطقه توسط مردم تعیین شود. اما از تاریخ استقلال هند در سال 1947 این خواسته به طور پیدرپی توسط دولتهای هند رد شده است، در این میان به نظر میآید در میان زمامدارانی که از زمان استقلال هند تاکنون به این سرزمین حکم راندهاند، «نارندرا مودی» نخستوزیر فعلی این کشور بدترین رفتار را با مسلمانان داشته است. «مودی» که برآمده از حزب هندویی «بهاراتیا جاناتا» میباشد در زمانی که رئیس ایالت گجرات بود، دستکم 500 نفر مسلمان را از بین برده و به همین دلیل تا مدتی تحت تعقیب قضایی قرار داشت. او در دوره ریاست خود دست اسرائیلیها را در کارخانهها و مزارع ایالت باز کرد. اسرائیلیها با بهرهگیری از «بیوتکنولوژی» سعی کردند از طریق نشان دادن یک نمونه مرفه بر کل هند سیطره پیدا کنند که علیرغم همکاری ویژه مودی موفق نشدند.
3. بعضی گمان کردهاند که مبارزه کنونی ایالت جامو و کشمیر و مردمی که ابتدا در اعتراض به کشته شدن «برهان وانی» چهره محبوب و مبارز کشمیریها به میدان آمدهاند برای استقلال و جداسازی کشمیر از هند است در حالی که مردم و رهبران مبارزین کشمیری سخنی در باب جدایی از هند سر ندادهاند. مردم در این منطقه میگویند حقوق اولیه انسانی ما را بپردازید و در برابر این خواسته مدنی ما را نکشید.
در این ایالت علیرغم آنکه نزدیک به 60 درصد ساکنان مسلمان هستند اما تقریبا هیچ مسئول محلی اعم از مشاغل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی از میان مسلمانان برگزیده نمیشوند و این در حالی است که سیطره مدیران هندویی به شهروندان مسلمان با وارد کردن فشار به مسلمانان برای التزام به قوانین مذهبی هندوها توأم شده است. تقریبا روزی نیست که یک یا چند شهروند مسلمان به جرم خوردن گوشت گاو و یا اهانت به آن مورد ضرب و جرح پلیس قرار نگیرند. مردم در مبارزات خود میگویند قانون اساسی هندو را بر مسلمان جاری نکنید.
در عین حال این نکته هم حائز اهمیت است که هندیها در بحث جنبش جداییطلبی فقط با کشمیریها که در نهایت خواهان برگزاری همهپرسی تعیین سرنوشت هستند، مواجه نمیباشند. پیش از این هند به ناچار تن به جدایی پاکستان داده بود و در بعضی دیگر از ایالات خود با تقاضای جداییطلبی مواجه میباشد. از این رو هند گمان میکند که روی خوش نشان دادن به کشمیریها سبب فعال شدن گسلهای بعدی میشود و این برای «هند در حال پیشرفت» خوب نیست و سبب کاهش اقتدار آن میشود.
4. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 1362 در ضمن سفر به هند، یک روز را به دیدار از کشمیر اختصاص دادند. در آن سفر مردم این سامان اعم از سنی و شیعه، استقبال فوقالعادهای از ایشان به عنوان رئیسجمهور نظام اسلامی به عمل آوردند. هنوز هم مردم این سامان هواخواه جدی جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب هستند و رخدادهای مختلف نتوانسته است این گرایش را تضعیف نماید. وقتی حوادث اخیر در کشمیر پیش آمد مردم امیدی به جای دیگری غیر از ایران نداشتند و در واقع از ایران میخواستند تا ظرفیت سیاسی خود را پای کار آورده و آنان را در دستیابی به حقوق مدنیشان یاری کند.
5. در ایران دستهایی به طور حساب شده، سعی کردند چهره جنبش مدنی کشمیریها را مخدوش نموده و آن را به محافل خارجی- پاکستان و عربستان- نسبت دهند. در این میان یکی- دو روحانی هندی که با سرویس هند کار میکنند و یک روحانی کشمیریالاصل اما به دلیل دهها سال دوری، بیخبر از کشمیر وانمود کردند که این جوانان کشمیری که به خیابان آمدهاند از یکسو افراطی بوده و از طرف دیگر به سرویسهای سعودی و پاکستان مرتبط هستند.
در این بین متاسفانه اینطور وانمود شد که این جوانان اعضای حزبالمجاهدین هستند، حزبالمجاهدین هم افراطی و شعبهای از لشکر طیبه میباشد و لشکر طیبه در کشمیر هم همان لشکر طیبه در پاکستان است. این در حالی است که اساسا همه مبارزینی که در این 46 روز به خیابان آمده و علیرغم فشار و اهانت در میدان ماندهاند، عضو حزبالمجاهدین نیستند. از سوی دیگر حزبالمجاهدین یک حزب افراطی نیست و در شورای جهاد آن به رهبری سیدیوسف شاه، از امام خمینی به عنوان برترین الگو یاد میشود. اینها ارتباط ارگانیکی هم با سپاه صحابه ندارند. اینها در منطقه کشمیر حتی با هندوها هم درگیر نشدهاند چه رسد به اینکه درگیریهای قومی را به وجود آورده باشند. پیش از این در بحث فلسطینیها هم ما شاهد چنین مباحثی بودیم. دست سرویسهای خارجی با استفاده از ادبیات افراطگرایی، فلسطینیها را افراطی معرفی میکردند تا شریان ارتباطی انقلاب ایران- که مهمترین عامل حفظ فلسطین است- با فلسطینیها را قطع نمایند.
6. سفر هیئت هندی به ایران که بلافاصله پس از شروع درگیریهای پلیس علیه مسلمانان کشمیر انجام شد و حساسیت ویژهای که این هیئت روی موضع ایران داشت از دو چیز توأمان حکایت میکرد؛ تاثیر اعتراضات مدنی کشمیر بر آینده هند و تاثیر مواضع ایران بر مسائل کشمیر و نیز مسائل هند. در عین حال ایران در این میانه سعی کرد در سطح دیپلماتیک، دولت هند را به پذیرش خواستههای مدنی مردم کشمیر متقاعد کند و از سوی دیگر نادرست بودن تبدیل موج مدنی به موج امنیتی را به مسلمانان یادآوری کرد.
سعدالله زارعی