الوقت- امیر علی ابوالفتح در یادداشت اختصاصی برای پایگاه تحلیلی خبری الوقت نوشت: بعد از خروج آخرین نامزدهای باقی مانده جمهوریخواهان در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا و قطعی شدن نامزدی دونالد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر، سران حزب جمهوریخواه در تلاش هستند به هر شکل ممکن حول محور دونالد ترامپ، این حزب را متحد کنند تا امکان پیروزی هیلاری کلینتون، نامزد پیشتاز دموکراتها را در انتخابات ریاست جمهوری از بین ببرند.
از دید محافظه کاران آمریکایی فارغ از این که به کدام جناح درونی حزب جمهوریخواه تعلق داشته باشند، پیروزی هیلاری کلینتون به منزله تشکیل دولت باراک اوباما برای سومین بار خواهد بود. از دید این گروه، هیلاری کلینتون سیاستهای کلان باراک اوباما را اجرا خواهد کرد؛ سیاستهایی که محافظه کاران از آن به عنوان «شرّ سوسیالیسم» در آمریکا یاد میکنند. بنابراین خطر برای محافظه کاران به قدری جدی است که حاضر هستند پشت سر شخصی مانند ترامپ قرار بگیرند. شخصی که فاقد هرگونه سابقه اجرایی بوده و به شدت مواضع تفرقه افکنانه چه در داخل حزب و چه در سطح رای دهندگان آمریکایی و حتی متحدان این کشور داشته است.
به نظر میرسد بعد از شبه جنگ داخلی که در جریان رقابتهای درون حزبی جمهوریخواهان بروز کرد و هیچ راهکاری به شکست ترامپ نیانجامید، طرفین این ماجرا یعنی شخص دونالد ترامپ و سران حزب در مسیر آشتی قرار دارند. شاید منتقدین ترامپ در داخل حزب جمهوریخواه امیدوار هستند بتوانند رئیس جمهور ترامپ را براساس ساختارهای حاکمیتی موجود در آمریکا مدیریت کنند و از پیامدهای ناشی از افراط گرایی ترامپ بکاهند. اما علیرغم این تلاش و میل باطنی چند دلیل وجود دارد که امکان رسیدن به اتحاد حزبی بر سر ترامپ را با خدشه مواجه میکند؛ از جمله اینکه ترامپ برخلاف تقریبا تمامی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 100 سال گذشته فردی ثروتمند و به لحاظ مالی مستقل است به گونهای که میتواند بدون تمکین در برابر سران حزب و حامیان مالی راه رسیدن به کرسی ریاست جمهوری را ادامه دهد. شاید همین عامل سبب شود که ترامپ در برابر خواست سران حزب برای تعدیل مواضع خود مقاومت کند. ضمن اینکه تعدیل در این مواضع تند و افراطی به خواست سران حزب جمهوریخواه، میتواند در نهایت موجب نارضایتی و سرخوردگی افراطیترین لایههای اجتماعی در آمریکا شود؛ یعنی همانهایی که به امید تحقق وعدههای ترامپ نظیر مهاجرستیزی، ضدیت با مسلمانان و کاهش مالیاتها پشت سر او جمع شده بودند. به هر حال نباید فراموش کرد که نادیده گرفتن خواست سران حزب در نهایت موجب موفقیت ترامپ در جذب رای دهندگان جمهوریخواه در جریان انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری شد. اگر ترامپ مجبور شود برای حفظ اتحاد حزبی از شعارهایش عدول کند، چه بسا بخشی از حامیان تندروی او در روز انتخابات از رای دادن به نفع نامزد حزب جمهوریخواه یعنی دونالد ترامپ سر باز زنند.
در خصوص شعارهای تند و متفاوت ترامپ باید توجه داشت که او بیش از هر جمهوریخواه دیگر، پیام انتخابات سال 2008 را گرفته است؛ انتخاباتی که یک فرد کمتر شناخته شدهای همچون باراک اوباما با شعار تغییر وارد میدان شد و با نقد سیاستهای موجود و سوار بر موج تحول خواهی رای دهندگان به کاخ سفید راه یافت. از آنجایی که ترامپ به دلیل ثروت شخصی در مقایسه با رقبای هم حزبی و همچنین رقبای دموکرات خود به منابع مالی حامیان ثروتمند وابسته نیست، با صراحت بیشتری میتواند انتقادات خود را مطرح و از طرحهای جنجالی خود حمایت کند. اما فقط ویژگی شخصی یا سیاسی ترامپ به عنوان یک نامزد انتخاباتی در میزان محبوبیت نامعمول وی اثرگذار نیست بلکه باید به میزان سرخوردگی شهروندان آمریکایی چه حامیان جمهوریخواه چه دموکرات از سیاستمداران کلیشهای نیز توجه داشت.
به عبارت دیگر در سالهای اخیر آن دسته از سیاستمدارانی که سعی کردهاند متفاوت سخن بگویند و متفاوت عمل کنند، از مقبولیت بیشتری برخوردار بودهاند؛ ضمن اینکه دونالد ترامپ با جسارت بر موضوعاتی انگشت گذاشته است که در زمره دغدغه اصلی طیف وسیعی از شهروندان آمریکایی به ویژه حامیان نگرشهای محافظه کارانه به شمار میرود. از جمله مخالفت با سیاست چند نژادی و افزایش سخت گیریها علیه ورود مهاجران غیرقانونی با عنوان یک خواست عمومی حداقل در مناطق جنوبی و هم مرز با مکزیک را میتوان عنوان کرد. ترامپ امیدوار است با زنده کردن علایق و آرمانهای محافظه کاری در جامعهای که طی سالهای اخیر به سمت لبیرالیسم نوین آمریکایی غلطیده است از حمایت بیشتری برخوردار شود.
امیرعلی ابوالفتح: کارشناس مسائل آمریکا