الوقت_ برای هر شهروند آمریکا صرف نظر از علایق عقیدتی و حزبی که داشته باشد، روز 11 سپتامبر اهمیت نمادين بزرگی دارد. تصادفی نیست که باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در آستانه سالگرد حمله تروریستی به ساختمان مرکز تجارت جهانی و پنتاگون، جنگ جدید نامتقارن علیه داعش را اعلام کرد.
در سال 2014 این سازمان به عنوان حریف اصلی امریکا و متحدان واشنگتن جای القاعده را گرفت. اصل وجود داعش نشان می دهد که برنامه های آمریکا در زمینه دمکراتیک کردن منطقه خاورمیانه و استفاده از عراق به عنوان «ویترین» این سیاست عملی نشده است. می توان گفت که اصل ظهور داعش برآیند مستقیم اشتباهات سیاست خارجی آمریکا در یکی از ناآرام ترین مناطق جهان بود. البته قبول این ادعا بدان معنی نیست که ناکامی فعلی آمریکا و احتمال شکست بزرگ آمریکا در خاور میانه ناگزیر باعث پیروزی روسیه شود ولو اینکه در مرحله اخیر همین برداشت از سیاست بین المللی در میان سیاستمداران، کارشناسان و روزنامه نگاران روس رواج زیادی یافته است.
رهبران داعش حدود یک هفته قبل از سخنان باراک اوباما، طی یک پیام ویدیویی تهدیدهایی در مورد ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه پخش کرده و به او وعده نه تنها «سقوط تخت سلطنتی»، بلکه بی ثباتی گسترده شمال قفقاز را دادند. می توان این تهدیدها را باور نکرد؛ زیرا تا کنون داعش به روسیه توجه چندانی نکرده است. شبه نظامیان داعش از کمک مسکو به بشار اسد یکی از دشمنان اساسی آنها به شدت ناراضی هستند و به همین علت به تهدید روسیه پرداختند.
با این وجود، از نیمه اول سال های 2000 در شمال قفقاز اندیشه های تشکیل دولت های ملی جای خود را به اسلام گرایی رادیکال داده است. با این وجود، زبان سیاسی که آنها به کار می گیرند، با زبان سیاسی جدایی طلبان سیاسی تفاوت اصولی دارد. خود روسیه با وجود اختلافاتی که با جهان غرب دارد، به عنوان بخشی از غرب تلقی می شود.
بنا به گزارش های منابع مختلف، در حال حاضر شمار نمایندگان جمهوری های شمال قفقاز و مناطق مجاور کشورهای ماورای قفقاز در «جهاد» خاورمیانه، چندان زیاد (2000-1500 نفر) نیست، ولی نباید عامل «بین الملل اسلام گرا» را نادیده گرفت. کافی است گفته شود که عمر الشیشانی، یکی از معروف ترین فرماندهان نظامی داعش درسوریه لقب تارخان باتیراشویلی (که پدرش گرجی و مادرش چچن مقیم گرجستان است) می باشد.
به همین علت مسأله تعامل مسکو و واشنگتن در سوریه مورد توجه نمایندگان معتبر جامعه کارشناسی امریکا قرار گرفته است. به گفته ریچارد هاس رئیس شورای روابط بین الملل، روسیه به تحکیم موقعیت داعش در خاور میانه علاقه مند نیست. وی اعتقاد دارد: «مسلمانان بین 10 تا 15% جمعیت روسیه را تشکیل می دهند و روس ها به افراطی شدن منطقه علاقه مند نیستند».
باراک اوباما در پیام ماه سپتامبر خود حتی از پادشاهی های حاشیه خلیج فارس به عنوان متحدان بالقوه خود در مبارزه با داعش نام برد. ولی به روسیه هیچ پیشنهاد جدی ارائه نشد. مسکو نیز به نوبه خود تأکید آمریکایی ها بر سرنگونی رژیم سوریه و بی میلی به پیدا کردن راه سازش واقع بینانه با بشار اسد را نمی پسندد. مبارزه با داعش که باراک اوباما پیشنهاد کرد، دوباره ناظر بر همکاری با «مخالفان میانه روی» است که در واقع مشکل بتوان آنها را از گروه های افراطی تشخیص داد.
به همين دليل به نظر مي رسد یک دور باطل ایجاد شود. تعامل ضد تروریستی بین روسیه و آمریکا کاری منطقی و مستدل به نظر می آید؛ زیرا مرکز فعالیت جهانی از اروپا به جنوب و شرق منتقل شده است. ولی این همکاری به چند دليل نمی تواند بدون تأثیر از حوادث دیگر توسعه یابد:
اولاً، بحران سیاسی اوکراین باعث شد که روسیه و غرب به دو گوشه متفاوت «رینگ بوکس» جهانی منتقل شوند و حالا بحران نه تنها در مرکز اروپا حل نمی شود بلکه در سایر مناطق بحران زده جهان نیز به دلیل بی توجهی روسیه و غرب به بحران های مربوطه باعث خوشحالی گروه های افراطی شده است.
ثانیاً، برداشت نا متقارن از اوضاع سیاسی مانع از تعامل واشنگتن و مسکو می شود. چیزی که از نظر روسیه خطری مستقیم در نزدیکی مرزهای این کشور می باشد که برای امنیت داخلی آن تبعات منفی دارد، حال آنکه این مساله از نظر ایالات متحده تنها بخشی از یک «معمای» بزرگ ژئوپلتیکی است.
بر اين اساس نه تنها سخنگویان سرویس های ویژه اطلاعاتي روسیه، بلکه روزنامه نگاران و کارشناسان غربی نيز به ارتباط بین مسایل شمال قفقاز و اوضاع خاورمیانه تاکید می کنند. از اینجا این نتیجه آشکار گرفته می شود که بسیاری از انگیزه های رفتار مسکو خوب فرمول بندی نشده و در رسانههای گروهی نیز خوب منعکس نشده اند. در عين حال نباید چنين استنباط کرد که رفتار سیاست خارجی روسیه در «خارج نزدیک» یا در خاور میانه با اوضاع واقعی شمال قفقاز و سواحل رود ولگا ارتباط ندارد.
به هر حال، در حال حاضر مسکو و واشنگتن به این درک رسیده اند که بدانند بعضی مسایل مشخص و حتی بسیار مهم نظیر مقابله با داعش و سایر شبکه های تروریستی، بدون گفتگوی تمام عیار درباره مسایل امنیت بین المللی و اروپایی نمی توانند به صورت دايمي حل و فصل شوند.
برگرفته از هفته نامه پروفیل روسیه