الوقت- استراتژی امنیت ملی روسیه یک سند برنامه ریزی کلیدی و مهم است که منافع ملی، اولویت های راهبردي و اهداف سیاست داخلي و خارجی فدراسیون روسیه را مشخص مي کند. اين سند که عموما در راستاي تقویت امنیت ملی و حصول اطمینان از توسعه بلند مدت و با ثبات فدراسیون روسیه تنظيم مي شود، بيانگر اهداف آینده مسکو و ارزيابي کرملین از تهديدها و فرصت های پیش رو است. در واقع سند استراتژی امنیت ملی روسیه تا حد زيادي خط مشي سياست هاي داخلي و خارجي فدراسيون روسيه را مشخص مي کند.
در حال حاضر مطابق با سند جديد استراتژی امنیت ملی روسیه، که در آخرين روز سال 2015 ميلادي، به تائید ولادیمیر پوتین رسید، اولویت مسکو تحکیم موقعیت خود به عنوان یکی از قدرت های بزرگ جهان است. در اين راستا منافع دراز مدت روسيه در تحکیم وضعیت فدراسیون روسیه به عنوان یکی از قدرت های بزرگ جهان، حصول اطمینان از ثبات استراتژیک و مشارکت متقابلا سودمند در یک جهان چند قطبی تعريف شده است. بر اين اساس عليرغم آنکه در سند استراتژی ملی روسیه به تقویت همکاری ها با اتحادیه اروپا و مشارکت با آمریکا پرداخته شده، اما در عين حال ذکر شده که مسکو ناگزير است به مقابله با امریکا و متحدانش نيز بپردازد و همچنان پیشروی ناتو و نزدیک شدن آن به مرزهای روسیه را تهدید امنیتی جدی برای خود تلقي کند. زيرا آمریکا و متحدان این کشور سعی دارند از يک سو برتری خود را در امور جهانی حفظ کنند و از سوي ديگر سیاست های مستقل روسیه را در اقصينقاط جهان به چالش بکشانند. از اين رو تقویت روسیه در شرایط تهدیدهای جدید علیه امنیت ملی این کشور بايد انجام گیرد که ماهیت مرکب و مرتبط با یکدیگر دارند. با اين حال بنا بر متن سند راهبرد امنیت ملی 2016، روسیه همچنان به گفتوگوهای منصفانه و روابط خوب با ناتو، آمریکا و اتحادیه اروپا علاقهمند است. تحت این مشارکت، ارتقاء مکانیزمهای «فراهم شده تحت پیمانهای بینالمللی کنترل تسلیحات، اقدامات اعتمادساز، مسائل مرتبط با عدم اشاعه تسلیحات کشتار جمعی، توسعه همکاری در مبارزه علیه تروریسم و حل بحرانهای منطقهای» از اهمیت خاصی برخوردار است.
واقعيت آن است که غرب باید در حالی روابط خود را با مسکو تنظيم نمايد که نمی تواند روسیه را به طور کامل منزوی کند؛ زيرا با این کشور در زمینه های امنیت هسته ای، عدم اشاعه، ضد تروریسم، قطب شمال و مسائل منطقه ای، منافع نسبتا مشترکی دارد. از اين رو عدم همکاری روسیه با کشورهاي غربي می تواند حل مشکلات اساسی بین الملل همچون عدم اشاعه هسته ای یا محافظت از محیط زیست را متوقف و یا منتفی سازد. بر اين اساس، روسيه و کشورهاي غربي در بسياري از موارد مهم به همكاري با يكديگر مي پردازند و در عين حال، منازعات خود را به خصوص در مباحث امنيتي و مسائل مرتبط با حوزه نفوذ يكديگر حفظ خواهند كرد. در واقع روابط روسيه و غرب ميان درجه اي از همكاري تاكتيكي و منازعات محدود در نوسان خواهد بود.
از سوي ديگر به نظر مي رسد روابط روسیه و چین که در سال های اخیر توسعه فراوان یافته، همچنان با رشد مواجه باشد. به خصوص که اخيرا دو کشور پس از تیرگی روابط مسکو و واشنگتن و نیز فشارهای امریکا بر پکن بخاطر اختلافات ارضی در دریای چین، بیشتر به یکدیگر نزدیک شده اند. مسکو و پکن در سازمان های بین المللی همچون سازمان ملل به عنوان دو عضو دائمی شورای امنیت با یکدیگر همکاری می کنند و در سازمان های منطقه ای همچون سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس با یکدیگر تعامل راهبردی و نزدیک دارند. از مهم ترین عرصه های همکاری های دو کشور ، همکاری در حوزه فنی ـ نظامی است و روسیه انواع تسلیحات پیشرفته به چین صادر می کند. در این رابطه امضای قرارداد تحویل سامانه های پدافند موشکی اس 400 به چین از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است که در سال گذشته انجام گرفت و روسیه برای نخستین بار حاضر به تحویل اس 400 پیشرفته ترین سامانه موشکی ساخت این کشور، به یک کشوری دیگر شد و بر اساس قرارداد امضا شده، شش مجموعه از این تسلیحات را به چین تحویل می دهد. روسیه و چین در مسایل بین المللی هم تشریک مساعی می کنند و در مساله سوریه به عنوان مهم ترین مساله بین المللی در شرایط کنونی بطور منظم با یکدیگر تبادل نظر می کنند. انتظار می رود با توجه به افزایش فشار آمریکا بر روسیه و چین، همکاری های این دو کشور و مشارکت راهبردی آنها همچنان تقویت و تحکیم بیابد.
علاوه بر اين روسيه تلاش مي کند همچنان کشورهاي استقلال يافته از شوروي را در چتر امنيتي خود نگاه دارد. مسکو از زمان فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، کشورهاي استقلال يافته از اين اتحاديه کمونيستي را با عنوان «خارج نزديک» در سياست خارجي خود مورد شناسايي قرار داده و در صدد حفظ نفوذ سنتي خود بر اين کشورها برآمده است. در واقع کشورهاي استقلال يافته از شوروي در حلقه اول منافع حياتي روسيه تعريف شدهاند و سياست حفظ نفوذ و مقابله با نفوذ و حضور غرب در اين کشورها به يکي از اولويت هاي اصلي سياست خارجي روسيه مبدل شده است. اگر چه اين سياست در برخي از مقاطع همچون وقوع انقلاب هاي رنگي در برخي از اين کشورها و يا همکاري آنها با ناتو و آمريکا تا حدي متزلزل شد، اما مسکو تلاش مي کند همچنان اين حلقه هاي حياتي را تحت نفوذ خود نگه دارد. در عين حال روسيه تاکيد دارد که حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا از کودتا در اوکراین به ایجاد شکافی عمیق در جامعه اوکراین انجامیده و یک درگیری مسلحانه در این کشور بوجود آورده است. ظهور و بروز ایدئولوژی راست افراطی ملیگرا و ایجاد تصویر «دشمن» از روسیه در اوکراین باعث شده تا این کشور به یک منشأ بیثباتی در اروپا و مستقیما در مرز با روسیه تبدیل شود.
اين در حاليست که روسيه با قدرت نمايي نظامي در سوريه تلاش مي کند حوزه نفوذ خود را به منطقه اي فراتر از اوراسيا گسترش و براي خود يک بلوک قدرت در خاورميانه تشکيل دهد. با توجه به آنکه روس ها در پي نظم جهاني چند قطبي هستند، لذا کشورهاي ايران، ترکيه و عربستان سعودي را در منطقه خاورميانه با اهميت تلقي مي کنند. بر اين اساس رويارويي با يکجانبهگرايي آمريکا و دستيابي به نقش بين المللي به عنوان قدرتي جهاني از جمله مهمترين اهداف ژئوپلتيکي سياست خارجي روسيه در منطقه خاورميانه محسوب مي شوند. در اين راستا از يک سو سياست افزايش روابط خارجي با کشورهاي معارض امريکا در منطقه پيگيري خواهد شد و از سوي ديگر برقراري رابطهي نزديک با کشورهايي که هميشه جزو شرکاي آمريکا بودهاند، در دستور کار قرار خواهد گرفت.
بنابراین باید گفت که سند استراتژی جدید ملی روسیه نشان مي دهد که نه تنها تهديدهاي سنتي مسکو در حوزه هاي داخلي و خارجي از بين نرفته اند، بلکه تهديدهاي نويني نيز به آنها پيوسته اند و ترکيب متنوعتري را ايجاد کرده اند. اين مسئله براي روسيه که به دنبال ايفاي نقش موثر در معادلات جهاني و ارتقاء جايگاه خود در نظام بين الملل است، حايز اهميت محسوب مي شود. چرا که اگر روسيه نتواند بر اين چالش ها و تهديدات امنيتي فايق آيد، عملا در حوزه هاي داخلي و خارجي با مشکلات عديده اي مواجه مي شود. اين امر باعث مي شود که روسيه در حوزه سياست خارجي خود چند راهبرد را به صورت توامان در پيش گيرد:
- فضاي شوروي سابق را به عنوان حوزه منافع حياتي خود تعريف نمايد.
- تلاش کند به سيستم ژئوپليتيکي مناطق نفوذ بازگردد که مدل مطلوب قدرت هاي بزرگ در قرن نوزدهم بود.
- همچنان به راهبرد امنيتي خود مبني بر استفاده از تسليحات اتمي در برابر تهديدات تاکيد کند
- فعاليت هاي اطلاعاتي و امنيتي خود را عليه ايالات متحده امريکا تداوم بخشد.
- مبارزه با افراطگرايي و تروريسم را جزو اولويت هاي خارجي خود قرار دهد.
- رويکرد نگاه به شرق و گسترش رابطه با کشورهايي نظير چين، هند و ايران را در سياست خارجي خود تقويت نمايد.
شعیب بهمن