الوقت- درحالی که رژیم آلخلیفه با بحران مشروعیت دست و پنجه نرم میکند و برای حفظ پایههای تاج و تخت خود در برابر مخالفان داخلی نیاز به انسجام و وحدت درون خاندانی دارد اما شکاف در بین شاهزادگان این کشور بر سر قدرت به چالش داخلی بزرگی برای خاندان حاکم تبدیل شده است.
در این راستا، وبسایت فرانسوی «اینتلیجس آنلاین» به نقل از منابع اطلاعاتی از وجود رقابت فزاینده میان سلمان بن حمد آلخلیفه، ولیعهد و نخست وزیر بحرین و ناصر بن حمد، برادر ناتنیاش که مورد علاقه پادشاه است و نفوذ زیادی در اقتصاد کشور به سبب مسئولیش در زمینه انرژی دارد، خبر داد. این رسانه فرانسوی اعلام کرد که ولیعهد بحرین در حال انجام اصلاحات همهجانبه در شرکت «ممتلکات» (صندوق سرمایه سلطنتی) از طریق حذف اشخاص کلیدی اقتصاد کشور پس از سالها خدمت است.
در این گزارش آمده است، ژان کریستف دورون، شهروند فرانسوی-بحرینی، مشاور مالی قدیمی خاندان آلخلیفه و مدیر سابق بانک بی.ان.پی.پاریبا، از جمله چهرههای اصلی حذف شده توسط ولیعهد است. گفته میشود ولیعهد میخواهد از صندوق ثروت سلطنتی برای تزریق منابع مالی جدید به اقتصاد این کشور استفاده کند و از اول ژانویه اقدام به تغییر مدیریت داخلی و ایجاد تغییرات مختلف در سطح کارکنان و مدیران ارشد کرده است.
بر اساس این گزارش، ولیعهد بحرین با انتصاب سلمان بن خلیفه آلخلیفه، وزیر دارایی، به عنوان رئیس هیئت مدیره جدید صندوق سلطنتی در سپتامبر گذشته، اصلاحات صندوق را آغاز کرده است. صندوق سلطنتی بحرین دارای حدود ۵۰ شرکت از جمله آلومینیوم بحرین، شرکت ارتباطات «بتلکو» و شرکت خودروسازی «مکلارن» است.
اختلافات درونی بین شاهزادگان بحرینی چیز جدیدی نیست و از دیرباز در بین این خاندان وجود داشته است و هر از گاهی اخبار آن به بیرون درز میکند. این شکافها از زمان شروع انقلاب در سال 2011، شدیدتر شده و پایههای سیاسی این خاندان را متزلزل کرده است. حتی در زمان شروع اعتراضات که نیاز به همگرایی بیشتری در دربار سلطنتی احساس میشد، ولیعهد بحرین با خلیفه بن سلمان آل خلیفه، نخست وزیر وقت این کشور بر سر نحوه مقابله با معترضان اختلاف نظر شدیدی داشت که تصمیمگیری واحد در این زمینه را با مشکل مواجه ساخته بود.
تا چند سال پیش شکاف جدی بین خانواده خوالد فرزندان برادر پادشاه بحرین با فرزندان شاه بود ولی اکنون اختلاف اصلی در بین فرزندان حمد بن عیسی است. شاهزادگان بحرینی برای تسلط بیشتر بر نهادهای حاکمیتی و قدرت طلبی به رقابت بایکدیگر برخواستهاند و سعی دارند همدیگر را کنار بزنند.
از آنجا که همه قدرت بحرین در اختیار آل خلیفه قرار دارد، فساد مالی در بین شاهزادگان این کشور هم گسترده است و از طریق همین صندوق سلطنتی مقامات منامه پولهای کلانی را در قراردادهای تجاری با خارج به جیب زدهاند که بارها اسناد آن توسط رسانهها منتشر شده است و ولیعهد و برادر ناتنی او ناصر بیشترین سود را از این صندوق بردهاند.
اختلافات درون خاندان تنها محدود به بحرین نیست و دیگر خاندان سلطنتی حاکم بر شیخنشینهای خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات هم با چنین شکافهای دورنی مواجه هستند و جنگ قدرت بین شاهزادگان برای تصاحب تخت سلطنت وجود دارد. در عربستان محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور که به زور این مسند را از محمد بن نایف غصب کرد در سالهای اخیر سعی کرده با منزوی کردن پسرعمویش زمینه را برای نشستن خود بر تخت پادشاهی آماده کند. در امارات هم اختلافات عمیقی بین خاندان بن زاید و آل مکتوم در بالاترین سطح ادامه دارد و مقامات دو خاندان از هر اقدامی برای ضربه زدن به یکدیگر استفاده میکنند.
جنگ شاهزادگان بحرینی برای تصاحب قدرت
آل خلیفه که تمام کانونهای قدرت در بحرین را به دست گرفته است و این کشور را ملک شخصی خود میداند، مدیریت وزارتخانهها و نهادهای دولتی را در بین شاهزادگان تقسیم کرده است و فرزندان پادشاه برای اینکه سهم بیشتری از قدرت را در اختیار داشته باشند، در بسیاری موارد بایکدیگر دچار تضاد میشوند. هر چه ساختار بستهتر و به سمت دیکتاتوری پیش میرود، شکافها در درون آلخلیفه هم به همان اندازه عمیقتر میشود. جنگ قدرت در بین خاندان آلخلیفه همواره در خفا وجود دارد ولی کشمکشها در زمان جنگ بر سر سیاستهای تعیین مناصب مهم و کلیدی علنی میشود.
اگرچه اختلافات بین شاهزادگان بحرینی ظاهرا بر سر اصلاحات اقتصادی و منابع مالی است اما در پس این رقابتها اهداف سیاسی نهفته است. ولیعهد که خود را برای نشستن بر تخت پادشاهی آماده میکند سعی دارد از هم اکنون دیگر شاهزادهها را کنار گذاشته و بتواند موقعیت خود را تثبیت و تقویت کند. به عبارتی، ولیعهد سعی دارد در جنگ قدرت با برادران خود، یارکشی کرده و وزن سیاسی خود را بالا ببرد. ولیعهد بحرین از سال 1399 زمانی که پدرش شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه کنونی این کشور به تخت سلطنت نشست، مقام ولیعهدی را از آن خود کرد ولی برای دو دهه با نخست وزیر سابق اختلافات اساسی داشت. ولیعهد که گفته میشود فردی قدرت طلب است در سال 2020 پس از مرگ نخست وزیر سابق، این سمت را هم تصاحب کرد تا بتواند با دست باز برنامههای خود را به پیش ببرد. برکناری برخی افراد باسابقه از پستهای ارشد وزارتخانهها مقدمهای برای افزایش قدرت و نفوذ در نهادهای دولتی است تا همه امور مملکتی را در دستان خود بگیرد.
به نظر میرسد، ولیعهد بحرین جا پای ولیعهدهای عربستان و امارات گذاشته است و سعی دارد جایگاه بحرین را در بین شیخنشینها ارتقا داده و نقش مهمی در تحولات منطقه ایفا کند و اصلاحاتی که اخیرا شروع کرده است بیشباهت با اصلاحات اقتصادی بن سلمان و بن زاید نیست. اما لازم به ذکر است که بحرین از نظر سیاسی و اقتصادی و میزان تاثیرگذاری در تحولات منطقه در حد و قامت ریاض و ابوظبی نیست که بتواند با آنها رقابت کند.
ولیعهد بحرین علیالظاهر میخواهد خود را فردی روشنفکر و اصلاح طلب نشان دهد که به دنبال مدرن سازی کشور و ایجاد تغییرات اقتصادی است تا شاید مشروعیتی که در یک دهه گذشته از دست رفته است را دوباره به حکومت برگرداند. شاید ولیعهد بحرین هم همان کاری را که بن سلمان در عربستان انجام داد و شاهزادههای یاغی را دستگیر و بازداشت کرد تا موقعیت خود را تثبیت کند، در پیش بگیرد و قدرت خود را به رخ دیگر برادرهای خود بکشد تا فکر شورش به سرشان نزند.
آلخلیفه خاندان کوچکی است که در کنار نبود مشروعیت مردمی با پروندههای امنیتی سخت و پیچیدهای دست به گریبان است و وضعیت این خاندان به استوانهای میماند که ترک برداشته و از درون در حال متلاشی شدن است و در این وضعیت بیثبات و شکننده به جای کسب رضایت عمومی بر طبل جنگ با معترضان سیاسی میکوبد و روز به روز در حصار امنیتی خود فرو میرود. در این شرایط بحرانی، اگر شکافها بین شاهزادگان و ولیعهد بالا بگیرد، میتواند مروارید خلیج فارس را با چالشهای جدیدی مواجه کند.