الوقت – مولود چاوش اغلو، وزیر امور خارجه ترکیه امروز -10 ژوئن / 20 خرداد- طی اظهاراتی خواستار پاکسازی اردوگاه مخمور واقع در شمال عراق شده است. چاووشاوغلو با بیان اینکه پاکسازی اردوگاه مخمور از شبهنظامیان کُرد وظیفه و مسئولیت دولت عراق است، تاکید دارد که «ترکیه اگر مجبور شود، خود این کار را تنها انجام میدهد. در گذشته نیز در این خصوص با مقامهای عراقی صحبت کردهایم». این اظهارات در شرایطی است که طی سالیان گذشته دولت ترکیه معتقد است که اردوگاه آوارگان مخمور، به کانونی برای تجمع تروریستها (گروهک پکک) تبدیل شده و باید برچیده شود.
دور جدید ادعاهای ترکیه برای حمله به کمپ آوارگان مخمور در شرایطی است که در پی حمله هوایی روز یک شنیه (6 ژوئن) جنگندههای ترکیه به این کمپ، حداقل سه نفر کشته و چندین نفر دیگر زخمی شدند. اردوگاە آوارگان مخمور در سال 1998 در مجاورت شهرستان مخمور در شمال عراق تاسیس شده است. این اردوگاه در 65 کیلومتری اربیل، پایتخت اقلیم کردستان عراق واقع شده است و از نظر قانونی خارج از حیطه اداری اقلیم کردستان قرار دارد. کمپ مخمور، تا سال 2003 و زمان حکمرانی حزب بعث در عراق، تحت کنترل حکومت صدام بود و هیچ ارتباطی با اربیل نداشت اما بعد از سرنگونی رژیم بعث در سال 2003، راه ارتباطی میان اربیل و مخمور بازگشایی شد و اقلیم شمال عراق همانند بخشی از مناطق تحت اراده خود با این کمپ تعامل کرد.
شایان ذکر است که این کمپ در شرایطی ایجاد شد که هزاران کرد ساکن ترکیه از مرز عبور کردند و خود را به عراق رساندند. آنکارا در آن زمان این حرکت کردها را ناشی از «تحریکات» پ ک ک توصیف کرده بود. کمپ مخمور، میزبان بیش هزاران پناهجوی ترکیهای است. با این وجود، آوارگان اردوگاه مخمور، عمدتا از نیروهای طرفدار پ ک ک هستند و هیچوقت اجازه اقامت و فعالیت اقتصادی در استان سلیمانبه و مناطق تحت کنترل حزب اتحاد میهنی را نداشتهاند. با نظر به این مقدمات اکنون مساله این است که ترکیه از دور جدید حملات خود به کمپ مخور چه اهدافی را در سر دارد و این حملات چه بازیگران دیگری را به خود مشغول کرده است؟
آنکارا در جستجوی اجرای پیمان میثاق ملی
هر چند اردوغان و دیگر مقامات دولتی ترکیه همواره از موضوع گروهک پکک به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی خود یاد میکنند و به بهانه تروریست بودن این گروه، مناطق محل تجمع آنها را مورد حمله قرار میدهد اما واقعیت امر این است که هدف اصلی ترکیه از تلاش برای حمله به کمپ آوارگان مخمور و دیگر مناطق محل حضور نیروهای حزب کارگران کردستان (پکک) در راستای توسعه طلبی آنکارا و تلاش برای تحقق وعدهها و آرمانهای میثاق ملی قابل خوانش است.
بر اساس «میثاق ملی» مصوبه مجلس امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۲۰، در عراق حدود 6 استان کنونی، دهوک، اربیل، حلبچه، سلیمانیه، موصل و کرکوک، در سوریه بخش هایی از استان های حلب، ادلب، رقه و دیر الزور و همچنین بخش هایی از دیگر همسایگان ترکیه یعنی بلغارستان، یونان، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ایران شامل شهرستان های ماکو و چالدران در شمال استان آذربایجان غربی بخشی از محدوده کشور جدید ترکیه خواهد بود که البته در پیمان لوزان در سال 1923 کشور ترکیه در مرزهای کنونی موجودیت پیدا کرد.
اما سیاستمداران ترکیه همواره تحت عناوین و اظهارات مختلف از سودای خود برای پایان دادن به لوزان و انعقاد لوزان جدید پرده برداشتهاند. در حقیقت، آنها در پی آن هستند که با اعلام پایان لوزان، بازگشت به میثاق ملی و طرح لوزان جدید را اجرایی کنند. معاهده لوزان پیمان صلحی بود که در تاریخ 24 ژوئیه 1923 در شهر لوزان (سوئیس) برای حل و فصل مناقشه ای که از جنگ جهانی اول بین نیروهای متفقین و متحدین آغاز شده بود به توافق رسیدند. پیمان صلح بین جمهوری سوم فرانسه، امپراتوری بریتانیا، امپراتور ژاپن، پادشاه ایتالیا، پادشاه وقت یونان، پادشاه رومانی و پادشاه یوگسلاوی به امضاء رسید.
در واقع، دولت ترکیه قصد دارد به بهانه حضور طرفداران پکک در کمپ مخمور، این منطقه را مورد حمله قرار دهد و در واقع عمق نفوذ خود در خاک عراق را بیش از بیش افزایش دهد. طی سالهای گذشته ترکیه تا عمق 30-40 کیلومتری خاک عراق پیشروی کرده است و اکنون با توسل به بهانه حضور گروه ترویستی پکک قصد دارد مجددا به پیشروی خود ادامه دهد تا در این راستا، بخشی از حاکمیت خود بر ولایت موصل سابق را بر اساس پیمان میثاق ملی تحقق ببخشد. در مجموع، میتوان اظهار داشت که اکنون ککک و حضور میدانی آن در منطقه به کانونی برای پیشروی ترکیه در منطقه تبدیل شده است.
تشدید دو دستگی میان حزب دموکرات و پکک
حملات ترکیه به کمپ مخمور و در سطحی گسترده تر موضوع حضور ترکیه در شمال عراق طی چند سال گذشته همواره عاملی برای تنش و درگیری میان احزاب دموکرات کردستان عراق و کارگران کردستان (پکک) بوده است. از یک سو، حزب دموکرات معتقد است که حضور ترکیه در کوههای قندیل و مناطق تحت اداره اقلیم کردستان، بهانه لازم را برای انجام حملات هوایی نظامی ارتش ترک ایجاد کرده است. از سوی دیگر، پکک، حزب دموکرات را به خیانت و همکاری با ترکیه در حمله با مواضع این گروه متهم میکند. همین امر همواره عاملی برای تنش و رقابت شدید میان دو گروه بوده است.
در میانه این تحولات روز یک شنبه هفته جاری ، نیروهای پ ک ک، نیروهای پیشمرگه در شهر آمدی دهوک را مورد حمله قرار دادند که منجر به مرگ 5 نیروی پیشمرگه و مجروحیت 2 نفر دیگر شد. این موضوع اکنون تنشهای میان دو جبهه طرفداران و مخالفان دو حزب دموکرات و پکک به اوج رسانده است.
مع الوصف این واقعیت که اربیل در طی سالهای گذشته روابط اقتصادی گسترده ای را با ترکیه رغم زده و اقدامات پ ک ک را به عنوان مزاحمتی در مسیر مناسبات با آنکارا میبیند و همچنین بخشی از اعتراضات مردمی به وضعیت نامساعد اقتصادی و فساد گسترده در اقلیم طی ماههای گذشته را مرتبط با اقدامات عناصر پ ک ک میداند، عاملی برای عدم مقابله جدی با حملات ترکیه شده است که میتواند از طریق همکاری با بغداد دنبال شود.
آمریکا در جستجوی بهرهبرداری از بحران مخمور
علاوه بر مباحث داخلی کردها و اهداف خاص آنکارا از بهانه قرار دادن مخمور به عنوان کانون جدید تجاوزات خود، دولت آمریکا نیز بهرهبردای از این موضوع در راستای منافع خود را در دستور کار قرار داده است. از یک سو، متعاقب انجام حمله دولت ترکیه اعلام کرد که حمله به اردوگاه آوارگان مخمور با اعلام قبلی به دولت آمریکا صورت گرفته است اما بر خلاف این دیدگاه بلافاصله واشنگتن این ادعای آنکارا را رد کرد.
در همین زمینه، «توماس گرینفیلد» سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد با ابراز نگرانی از حملات هوایی ترکیه به اردوگاه پناهجویان مخمور، تاکید کرد: «من برای مقامهای ترکیه روشن کردم که هر حمله به غیرنظامیان در اردوگاه پناهجویان مخمور، نقض قوانین بین المللی و بشردوستانه است. من به شدت نگران خشونت در نزدیکی این اردوگاه هستم و از همه طرفها می خواهم که به حقوق پناهندگان احترام بگذارند.»
اما بر خلاف این اظهارنظر، روی پنهان ماجرا را میتوان بهرهبردای سیاسی و امنیتی واشنگتن از حمله به مخمور دانست. آمریکا حضور ترکیه در عراق و انجام حملات نظامی ارتش ترک در مناطق شمالی را به عنوان فرصتی برای یافتن بهانه در راستای یاقی ماندن در عراق ارزیابی میکند. حملات ترکیه از یک طرف، موجب ایجاد این خواسته در میان کردها خواهد شد که آنها همچنان نیازمند حضور آمریکا برای حراست از امنیت خود هستند و برای بغداد نیز این مساله را گوشزد میکند که حضور آمریکا در عراق برای مقابله با تهدات امنیتی ضروری است. اما اینکه آمریکا در اظهارنظر رسمی مخالفت خود را با حملات ترکیه اعلام میکند، به هیچ عنوان مبنایی وافعی ندارد و رضایت نسبی آمریکا در پشت پرده عامل تهدیدات ناشی از حملات آنکار علیه مناطق اقلیم کردستان عراق است. لذا به نظر میرسد هر گونه دل بستگی کردها به حمایت ترکیه در مقابله با حملات آمریکا، مسیری جز تکرار خیانت و تجربیات شکست خورده گذشته را نخواهد داشت.