در تبیین و تحلیل چرایی وقوع درگیری و اختلافات مرزی میان دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان، بیش از هر موضوع دیگری میبایست کانون تحلیل را بر فروماندگی وضعیت و تنشهای به جای مانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 معطوف کرد
الوقت – نیروهای مرزی دو کشور قرقیزستان و تاجیکستان از 28 آوریل 2021 (8 اردیبهشت 1400) در منطقه مرزی «باتکن» در نواحی مرزی میان دو کشور وارد درگیری شدهاند و این درگیریهای علیرغم خواست دیگر کشورها، علیالخصوص فدراسیون روسیه همچنان میان نیروهای دو طرف در جریان است. بنابر اعلام منابع خبری، درگیری میان طرفین پس از آن رخ داد که طرف تاجیکستان تلاش کرد تا دروبینهای مداربسته بر روی ستونهای خط انتقال (برق در منطقه مرزی مذکور نصب کند. طرف قرقیزستانی نیز تلاش کرد تا این ستون را قطع کند و نیروهای دو کشور وارد نبرد شدند.
اما پس از این رخداد، بر اساس اعلام وزارت بهداشت قرقیزستاندر 30 آوریل / 10 اردیبهشت، در جریان درگیر میان طرفین، ۱۳ غیرنظامی قرقیز کشته و ۱۲۱ تن دیگر نیز زخمی شدهاند. شعلهور شدن آتش درگیریهای اکنون بیش ار هر زمان دیگری، کانون توجهات را به سو ریشههای اختلاف مرزی میان دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان معطوف کرده است. همچنین، با فشارهای مسکو، شواهد امر حاکی از ان است که گفتگو و رایزنیها میان امامعلی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان و سادیر جاپاروف، رئیس جمهوری قرقیزستان، درباره اجرای آتشبس مرزی و خروج نیروها به سمت پایگاههای دائمی تعیین شده، آغاز شده است.
تقسیمات اتحادیه جماهیر شوروی و آتش زیر خاکستر بحران در آسیای مرکزی
در تبیین و تحلیل چرایی وقوع درگیری و اختلافات مرزی میان دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان، بیش از هر موضوع دیگری میبایست کانون تحلیل را بر فروماندگی وضعیت و تنشهای به جای مانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 معطوف کرد. در دوران روسیه تزاری یعنی در چند قرن گذشته، در منطقه آسیای مرکزی در سده نوزده و بیست میلادی تصوری از آینده استقلال و ایجاد دولت های نوین در منطقه آسیا مرکزی وجود نداشت و مسکو بنا به دلایلی همچون تمرکز گرایی و توجه به کنترل گسترده این منطقه مرزبندی های محلی بین جمهوریهای این منطقه را بر اساس سیاستها و راهبرد خود تغییر میداد و در بسیاری از شرایط در اعمال این تغییرات به ساختار دموگرافی و هویت ساکنان منطقه توجهی نداشت.
اما پس از فروپاشی بلوک شرق و پایان عصر جنگ سرد در سال 1991 چالهای بزرگ برای جمهوریهای تازه استقلال یافته بر جای ماند و این تنشها همجنان در سطوح مختلف گریبانگیر دولتهای حاضر در مناطق آسیای مرکزی است. در این میان دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان، با وجود گذشت حدود سه دهه از استقلال خود، همواره یکدیگر را به نقض مرز متهم و طرف دیگر را مقصر اعلام میکنند.
اختلافات مرزی میان تاجیکستان با قزاقستان، حتی بیشتر از اختلافات با قرقیزستان است. برای نمونه، امروزه تاجیک ها به این علت که استانهای تاجیکنشین سمرقند، بخارا، سرخان دریا و بخشی از وادی فرغانه به ازبکستان واگذار شده است خود را در تقسیم های پیشین منطقه از همه بیشتر زیان دیده میبینند. در واقع، سیاستهای سوسیالیستی، دولت شوروی طی سالهای بعد از 1919 همواره بستری برای بی توجهی به ساختار هویتی منطقه بوده و زمینهساز بحرنهای کنونی است.
زمینهها و ریشههای اختلاف مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان
همانگونه که در ابتدای نوشتار حاضر مورد بحث قرار گرفت، ریشه اصلی درگیری کنونی تاجیکستان و قرقیزستان را نمیتوان مربوط به یک درگیری یا رخداد سطحی در چند روز اخیر ارجاع داد، بلکه صورت مساله را میبایست به دوران پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوری در سال 1991 ارجاع داد. با نظر به مقدمات، توجه به این موضوع ضروری است که تاجیکستان با قرقیزستان ۹۷۲ کیلومتر مرز مشترَک دارد. از زمان فروپاشی شوروی تا کنون دو طرف سر تعیین و علامتگذاری نزدیک ۵۲۰ کیلومتر خط مرزی به توافق رسیدند.
حتی بحرانیتر از این موضوع این است که بقیه خط مرزی دو کشور مشخص نشده و همین امر موجب شده که ساکنان مناطق مرزی بر سر استفاده از منابع آب، راه، چراگاه و زمین با هم اختلاف نظر داشته باشند و در مقاطع مختلف شاهد درگیریهای خونین میان شهروندان دو کشور باشیم. در این میان، بدون تردید مهمترین کانون بحران میان دو کشور، مناقشه بر سر منطقه «واروخ» است.
منطقه واروخ جزئی از خاک تاجیکستان است، به دلیل عدم پیوستگی جغرافیایی با سرزمین مادری، برای تردد با دیگر بخشهای تاجیکستان با مشکلاتی مواجه است. همین موضوع نیز نگاه ویژه قرقیزها را نسبت به این موضوع جلب کرده بود. طی هفتههای اخیر نیز گزارشهایی مبنی بر پیشنهاد طرف قرقیزستانی برای مبادله منطقه استراتژیک واروخ با میزان مشابهی از سرزمینها در مناطق دیگر (12 هزار هکتار در منطقه باتکند) در رسانهها منتشر شد که واکنش شدیداللحن و خشم شدید افکار عومی تاجیکهای را به همراه داشت. حتی سطح واکنشها به اندازهای بود که در نهایت، امامعلی رحمان، رئیسجمهوری تاجیکستان، به ولایت سغد سفر کرد و طی این سفر در یک سخنرانی در نهایت بر شایعات پایان داد و اظهار داشت که هیچ مبادلهای در خصوص واروخ مطرح نشده است.
چشماندز صلح و آتشبس میان تاجیکستان و قرقیزستان در میان فشارهای منطقهای و جهانی
متعاقب آغاز درگیریها میان تاجیکستان و قرقیزستان، در سطوح مختلف بازیگران منطقهای و فرامنطقهای خواستار برقراری آتشبس و پایان درگیری میان دو کشور شدهاند. در همین راستا، شاهد بودیم که روسیه به عنوان نخستین کشور خواستاری پایان درگیریها شد و فرایند میانجیگری را آغاز کرد. همچنین، مقامات سیاسی کشورهای قزاقستان، ایران، نماینده ویژه اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی و حتی معاون دبیر کل سازمان ملل متحد خواستار آتش بس و حصول توافق شدند.
همزمان با این تلاشها از همان روز اول تماسهایی میان وزاری خارجه دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان برقرار شد و در جدیدترین تحولات تماس تلفنی میان روسای جمهور دو کشور نیز برقرار شده است. مجموع این روند نشانگر آن است که به ویژه با فشارهای مسکو، به زودی آتش بس میان دو طرف اعلام خواهد شد و اگرچه مناقشات مرزی فعلی موقتاً متوقف میشود، اما مشکلات کلیدی مرزی دو کشور همسایه را نمیتوان پایان یافته تلقی کرد. زیرا، همچنان بخش مهمی از مرزهای دو کشور علامتگذاری نشده و مشکلات کلیدی در زمینه دسترسی به منابع آب، استفاده از مراتع، تردد شهروندان و به ویژه موضوعات جغرافیایی و ژئوپلیتیکی حل و فصل نشده است. همین موضوع این اختلافات و مناقشات مرزی را به عنوان یک عامل بالقوه در آغاز مجدد درگیریها مطرح میکند.