الوقت- در حال حاضر طیفهای مختلف و کشورهای چندی با اهداف و استراتژیهای خاص خود در حال دامنزدن به وضعیت جاری سوریه هستند. در این میان درصددیم تا با خوانشی از وضعیت حامیان و مخالفان اسد در سوریه، تحولات اخیر حاکم بر بحران این کشور را مورد بررسی قرار دهیم. در قسمت اول این مقاله به بررسی دوستان و دشمنان سوریه پرداخته شد، در این بخش نیز کردها و چشم انداز رخ داد تحولات سوریه مورد بررسی قرار می گیرد.
کردها
کردها در صحنهی نبرد سوریه نقش به غایت عقلایی و مثبتی را بازی کردهاند. از ابتدای بحران سوریه، کردها با وجود دههها سرکوب در سوریه، تصمیم گرفتند تا با ایفای نقش بیطرفانه، مسیری متفاوت را پیشگیرند. آنها با اعلام منطقهی خودمختار در قالب سه کانتون عفرین، کوبانی و جزیره، اعلام نمودند که با اسد در جنگ نبوده، و نیز درگیریای با گروهای مخالف اسد ندارند و در تلاشاند تا منطقهی خودمختار خود را شکل دهند. در این میان با آمدن داعش به صحنهی نبرد در سوریه و تلاشهای این نیرو برای تصرف مناطق ژئواستراتژیک هم مرز با ترکیه، کوبانی مورد حمله و محاصرهی آنها قرار گرفت. محاصرهی 4 ماههی کوبانی با مقاومت نیروهای مدافع خلق (YPG ) روبرو شد که شکستی بزرگ برای داعش بود. در وضعیت فعلی بحران سوریه تا حدودی کردها دست بالا را در میان بازیگران فعلی دارند. آنها هم مورد حمایت غرب و ائتلاف بوده، که در قالب حمایتهای هوایی، ائتلاف به تقویت مواضع آنها کمک کرده است، و در حال طرحریزی استراتژیای برای پس گرفتن طرابلس از داعش هستند، که نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا از آن حمایت میکند. در سوی دیگر نیز در میان دوستان اسد، هم دولت فعلی به شکل ریوتوریک و هم روسیه به حمایت از نقش مثبت کردها پرداختهاند. دولت روسیه اخیراً اعلام نموده که خواستار حمایتهای لجستیکی از کردها است. کردها نیز خود در وضعیت فعلی تلاش دارند تا با ایفای نقشی عقلانی حمیاتهای غرب و روسیه را کسب نموده و بتوانند کانتونهای سهگانه خود را به هم وصل کرده و از وضعیت فعلی سوریه حداکثر سود را ببرند. هر چند تمام این شرایط مثبت برای کردها در وضعیت کوتاه مدت و مقطعی قابل تعریف است و برای درکی از وضعیت بلند مدت و آتی کردها در سوریه چندان رویکرد مثبتی به حمایتهای غرب نیست. چرا که کردها در شرایط فعلی بدل به مهمترین نیروی زمینی ضد داعش شدهاند که تقویت آنها در کوتاه مدت تا فرسایش و شکست داعش مورد نظر غرب است.
چشمانداز رخداد
با نگاهی به صف دوستان و دشنمان اسد و نیز بازیگری خنثای کردها در مقابل اسد، وضعیت پیچیدهی تحولات سوریه به شکلی مبهم بر ما آشکار میشود. در صف دوستان اسد یک وضعیت انسجام و هدف مشخص وجود دارد، که به عملکرد سریع و روشن آنها کمک میکند. در این صف هدف بر تقویت مواضع دولت اسد و ماندن اوست. دوستان اسد در قالب ایران، روسیه، عراق و حزبالله تلاش دارند مواضع او را تقویت نمایند. پیچیدگی اصلی در صف دشمنان اسد ظاهر میشود. در این صف از سویی، کشورهای غربی قرار دارند که تلاش میکنند تا مواضع گروههای معتدل را تقویت نمایند، هر چند طرح آمریکا برای آموزش مخالفان معتدل اسد با شکست روبرو شد. در صف غرب هیچگونه هدف روشنی وجود ندارد. در این صف نه مبارزهای جدی با داعش و نه تجهیز حداکثری بر علیه اسد به عنوان استراتژی اصلی وجود ندارد. ترکیه به عنوان بازیگر اصلی در بحران سوریه از جلب نظر غرب برای ساقط کردن اسد تا کنون ناموفق بوده، خود نیز در برابر داعش سکوت اختیار نموده و گاها نیز تلاشهایی انجام داده که موجبات همراهی با این نیرو را فراهم نموده است. ترکیه در سوریه با دو مشکل اصلی دستوپنجه نرم میکند. از سویی مسالهی رفتن اسد بوده، که تا کنون هزینههای زیادی برای این کشور به همراه داشته و تا به امروز ناموفق بوده است. از سویی دیگر نیز مسالهی کردهای سوریه و ایجاد کردستان خودمختاری دیگر در کنار مرزهای خود میباشد. ترکیه برای مقابله با کردها؛ به علت حمایت غرب و نیز همراهی جامعهی بینالمللی با کردهای سوریه، حزب مادر کردهای سوریه، یعنی پکک را به عنوان حزب سیاسی و نظامی کردها که در مناطق کردستان ترکیه و کردستان عراق مستقر بوده به شکل نظامی و حزب دموکراتیک خلقها را به عنوان حزب سیاسی قانونی کردها به شکل سیاسی و قضایی مورد هدف قرار داده است. این تجهیز دولت و ارتش ترکیه بر علیه کردها، برای کشور پیامدهای داخلی و منطقهای ناخوشایندی را به بار آورده و امواج انتقادها را به عملکرد حزب حاکم؛ یعنی عدالت و توسعه، در داخل و خارج تقویت نموده است. در سوی دیگر عربستان که به عنوان حامی مالی جریانهای افراطی در سوریه شناخته میشود، با روی کار آمدن پادشاه جدید و تحولات متعاقب آن به سیاست عملگرایی روی آورده، تلاش دارد تا به بازیگری فعال در بحرانهای منطقهای به مقابله با ایران، اسد و جریانهای شیعی بپردازد.
هرگونه تصویر پردازی از آیندهی سوریه بسیار مشکل است، اما باید اشاره نمود که در صف دوستان اسد، تاکتیکهای مشخصتری برای رسیدن به استراتژی حمایت و ابقای اسد وجود دارد و صف دوستان از وحدت عمل برخوردار است. اما در صف مخالفان اسد، شاهد چنددسته بودن بازیگران و نیز اهداف و استراتژیها هستیم که روندهای آتی را برای این صفبندی مبهمتر مینماید. تنها نقطهی روشن در تحولات سوریه این است که تمام جریانهای فعال در بحران سوریه دشمن داعش هستند به جز ترکیه، که هیچ سیاست رسمیای در برابر آن در پیش نگرفته است. حال برخی از این جریانها داعش را به دستآویزی برای تقویت مواضع خود قرار دادهاند. در این میان مهمترین امید اسد بر این است که با حضور داعش، پذیرش ماندن او اگر تنها راهحل نباشد، یکی از مهمترین راههای حل بحران سوریه است، در همین نقطه است که اهمیت ایران و روسیه برای حل این بحران روشن میشود.
یحیی زریننرگس (پژوهشگر مسائل خاورمیانه)