الوقت- وزارت خارجه عمان، روز سه شنبه اعلام کرد که از گفت وگو میان گروه های فلسطینی استقبال میکند.وزارت خارجه عمان ضمن اعلام حمایت از گفت و گو میان گروه های فتح و حماس؛اعلام کرد که انتظار وحدت و همگرایی ما بین گروه های فلسطینی را دارد تا این امر به تامین منافع ملی و آرمان های مشروع فلسطین منجر شود. این درحالیست که سلطنت عمان پیشتر و در واکنش به عادی سازی روابط امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی،ضمن استقبال از این امر،ابراز امیداری کرده بود که این روند به توافق با فلسطینی ها منجر شود.همزمان برخی گزارشات حاکی از آن است که سلطنت عمان قصد دارد به زودی اقدام به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی نماید؛روزنامه صهیونیستی معاریو نیز چندی پیش در همین رابطه نوشت که گشایش بزرگی در روزهای اخیر در تماسها میان رژیم صهیونیستی و عمان حاصل شده و به زودی بیانیهای درباره توافق عادیسازی با این کشور صادر خواهد شد.
بر این اساس این سوال مطرح می شود که دوگانگی رفتاری عمان در این زمینه ناشی از چیست و عملا این دوگانگی چگونه قابل تحلیل است؟
حرکت آرام و محتاطانه مسقط به سوی عادی سازی
به طور کلی نوع روابط عمان با رژیم صهیونیستی به گونه ای بوده است که می توان روابط این کشور با رژیم صهیونیستی را در قیاس با روابط سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با این رژیم،در سطحی بالاتر دانست.
اگرچه مسقط تاکنون به دنبال تعریف همکاری های امنیتی و نظامی با رژیم صهیونیستی نبوده و تاکنون به روند عادی سازی نیز نپیوسته است اما سابقه روابط مسقط-تل آویو بیانگر این امر می باشد که این کشور در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، از سطح بالایی از روابط با رژیم صهیونیستی برخوردار بوده است. سلطنت عمان در سال 1996 به عنوان اولین کشور عربی حاشیه خلیج فارس میزبان اسحاق رابین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی بوده است و یک سال پس از آن نیز از شیمون پرز پذیرایی کرده است. پس از رفت و آمد مقامات صهیونیست و عمانی به پایتخت های یکدیگر، این آمد و شدها ادامه داشته است و حتی در سال 2018 نیز شاهد سفر نتانیاهو به مسقط بوده ایم. بخشی از چرایی وجود روابط مابین عمان و رژیم صهیونیستی مربوط به تلاش های مسقط برای بازیگری در نقشی میانجی ما بین گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی می باشد. بر این اساس مسقط همواره تلاش کرده است با حفظ روابط خود با تل آویو و گروه های فلسطینی،چنین نقشی را ایفا کند.
با این حال روند تحولات منطقه ای و عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی؛شرایط را تغییر داده است،به طوری که گام نهادن در مسیر قبلی برای عمان چندان امکان پذیر نمی باشد.در واقع عدم برقراری روابط رسمی با رژیم صهیونیستی و حرکت در مسیر پیشین برای عمان امکان پذیر نیست و این امر ناشی از این عوامل می باشد:
1. با توجه به برقراری روابط سیاسی برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی؛این کشورها سعی خواهند کرد نقش میانجگرانه مدنظر عمان را میان طرفین فلسطینی و صهیونیست ایفا کنند و این امر مسقط را از معادلات مربوط به این امر خارج خواهد کرد.
2.فشارهای امریکا بر مسقط جهت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی آنهم در شرایط فعلی که این سلطان نشین با مشکلات اقتصادی مواجه است؛اتخاذ تصمیم نپیوستن به روند عادی سازی را دشوار می کند.
3.مسقط نگران آن است که عدم پیوستن به روند عادی سازی، جایگاه تثبیت شده چندین دهه ایِ موازنه گرایی مسقط در مناسبات منطقه ای تضعیف شود و یا به آن آسیب جدی وارد خواهد کرد و مسقط قصد ندارد ثمره ی روابط خود با رژیم صهیونیستی را به ابوظبی و یا در آینده به ریاض واگذار کند.
براین اساس به نظر می رسد سلطنت عمان به این نتیجه رسیده است که باید ضمن حفظ ملاحظات خود به روند عادی سازی بپیوندد.یکی از این ملاحظاتی که مسقط آن را به طوری جدی دنبال می کند؛افزایش و تعمیق روابط خود با گروه های فلسطینی است و مسقط این امر را ضامن حفظ جایگاه میانجگرانه مدنظر خود می داند.
تعمیق روابط با گروه های فلسطینی،زمینه ای برای عادی سازی
سلطنت عمان برای جلوگیری از به حاشیه رانده شدن در پرونده فلسطین از سوی کشورهایی که به تازگی اقدام به عادی سازی روابطشان با رژیم صهیونیستی نموده اند؛قصد دارد روابط خود با گروه های فلسطینی را گسترش دهد و به موازات این امر به عادی سازی روابطش با رژیم صهیونیستی بپردازد. به عبارتی دیگر عمان به دنبال ایجاد توازن در روابط خود با گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی است تا از این طریق از جایگاه ویژه ای برای ایفای نقش میانجی برخوردار شود.این امر زمانی بیش از پیش اهمیت می یابد که امارات متحده عربی و بحرین بدون توجه به گروه های فلسطینی اقدام به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی نمودند و حتی در اتحادیه عرب مواضعی تقابلی با تشکیلات خودگردان اتخاذ کردند. بر این اساس حمایت مسقط از گفت وگو میان گروه های فلسطینی و افزایش تعامل عمان با این گروه ها،علاوه بر اینکه در زمان عادی سازی روابط عمان با رژیم صهیونیستی،این کشور را با امواج کم ارتفاع تری از انتقادات رو به رو خواهد کرد؛ جایگاه،بهانه و نقش ویژه ای را نیز به آن خواهد بخشید.
به بیانی دیگر می توان مدعی شد که مسقط به این جمع بندی رسیده است که پس از پایان روند عادی سازی،رقابتی با هدف میانجگری ما بین طرفین فلسطینی و صهیونیست در بین برخی کشورهای عربی شکل خواهد گرفت و در این بین طرفی از توان نقش آفرینی بالاتری برخوردار است که روابط مستحکم تری با طرف فلسطینی داشته باشد. در کنار این امر افزایش تعامل با گروه های فلسطینی، عمان را دارای بهانه ای خواهد کرد تا با استفاده از آن در زمان عادی سازی روابطش با رژیم صهیونیستی با انتقادات داخلی و خارجی کمتری مواجه شود.
در این میان آنچه معادلات مسقط را می تواند به صورت جدی به چالش بکشد آن است که آیا اصولاً گروه های فلسطینی که عادی سازی کشورهای عربی را در شرایطی که صهیونیست ها و آمریکا اقدامات مهمی چون انتقال سفارت به قدس و قانون کردن تصرف شهرک های غیرقانونی در کرانه باختری را صورت داده اند، خیانت و خنجر از پشت به خود اعلام کرده اند حاضر به پذیرش مذاکره هستند یا خیر؟ نوع رفتار گروه های فلسطینی تاکنون بر رد این احتمال بوده است لذا موازنه گرایی عمان را می توان ساختن بنایی بر روی پایه های شنی دانست.