الوقت- تروریستها معمولا تمایل دارند تا در صدر اخبار قرار گیرند، اما "ایمان الظواهری" گویا در این میان استثناست. وی به عنوان رهبر القاعده تا قبل از شکستن سکوت خویش در همین اواخر، جایگاهی در اخبار نداشت. او در پیامی ویدئویی وفاداری خود را به "ملااختر محمد منصور"، رهبر جدید طالبان اعلام کرد.
آنچه که از آخرین اظهارات ظواهری در سپتامبر 2014 تاکنون اتفاق افتاده، به این شرح است: مرگ نصیر الوحیشی، رهبر القاعده در عربستان، کسی که نفر دوم القاعده محسوب میشد و ارتباط تنگاتنگی با ظواهری و اسامه بن لادن داشت. مرگ دو تن از مهره های کلیدی القاعده در حمله هوایی ایالات متحده؛ ظهور و قدرت گیری داعش به عنوان تهدید جدی رهبری القاعده در جنبشهای جهانی افراطیها و دخالت عربستان در جنگ داخلی یمن و البته افشای مرگ ملا عمر که ظاهرا دو سال پیش در گذشته است.
ظواهری در پیام ویدئویی اش به هیچیک از موارد ذکر شده، اشاره نکرد؛ گرچه وی به قرائت فهرستی از همراهانش که کشته شدهاند اقدام کرد، اما به طرز تعجب برانگیزی نامی از الوحیشی و سایر افرادی که سال گذشته کشته شدند، نبرد.
گرچه وی نام ابوموسی الزرقاوی، رهبر پیشین القاعده در عراق، گروهی که هم اکنون با نام داعش شناخته می شود و جانشین وی ابوحمزه المهاجر را در لیست "شهدای عالیقدر" خود پس از نام بن لادن ذکر کرد. وی اشاره کنایهآمیزی نیز به داعش که از القاعده جدا شد و حکمرانی ظواهری را بر نتابید، داشت. وی با این کار اعلام کرد که رهبران این گروه را از خود دانسته و روشن کرد که با وجود تفاوتها، زرقاوی و مهاجر از اعضای القاعده بودند که جانشان را از دست دادند. پیام وی به ابوبکر البغدادی و حامیان وی این بود که شما دلیل کشته شدن بنیانگذارانتان را فاش ساختید.
وی در خصوص اینکه آیا از مرگ ملا عمر در دو سال گذشته مطلع بوده یا خیر، جزییاتی عنوان نکرد. شاید قابل درک باشد که ظواهری تمایل به اشارهای به مرگ ملا عمر نداشته، صرفا این خبر را تائید و وفاداری خود را به ملا منصور، رهبر جدید طالبان اعلام کرده است. پیام ویدئویی ظواهری پس از سکوت بلندمدت وی، به دلیل فراخوان برای به چالش کشیدن داعش و ادعای دوباره رهبری القاعده در جنبش به اصطلاح جهادی آن نبود. وی به این موضوع پرداخت که چگونه القاعده در کنار طالبان به جنگ ادامه خواهد داد تا خلافت را به منظور دستیابی به "امنیت" ،"برچیدن بی عدالتی"، "برقراری دوباره حق"، و برافراشتن پرچم جهاد بنا نهد.
با مقایسه این پیام با سخنرانی البغدادی در نوامبر 2014 در مییابیم که هر دو اینها پیامهای مشابهی در شکل، اما متفاوت در لحن و گفتارند: البغدادی عنوان می کند که سربازان داعش به قلع و قمع ادامه میدهند. قلههای آتشفشانی جهاد در همه جا هستند. وی مردان وحشتانگیز جوان خود را به "قله های آتشفشانی جهادی در هر مکان" تعبیر میکند. اما ویدئو ظواهری در خصوص چگونگی مقابله با داعش نیست.
القاعده هنوز وجود دارد و عاملان آن هنوز علیه غرب توطئه چینی میکنند، اما دوران تصدیگری ظواهری رقتانگیز بوده است. زمانیکه وی این گروه را در سال 2011 تحویل گرفت، هسته القاعده حتی یک حمله موفق را در آمریکا و اروپا رهبری نکرد و تروریستهای اندکی که موفق به رهبری حملات شدند، از وابستگان القاعده و یا داعش بودند که مستقل عمل نموده و مستقیما با ظواهری و مقام جانشین وی در ارتباط نبودند.
هم اکنون وجود ظواهری برای القاعده حیاتی است. وی آخرین مقام ارشد القاعده است که در سالهای نبرد جهادی در برابر شوروی در افغانستان و در کنار بن لادن حضور داشته است. بسیاری از رهبران اصلی کشته شده و اندکی از آنها نیز مانند "دکتر فدل" مصری، القاعده را مردود دانسته و آن را محکوم کردهاند. نسل جدید ممکن است بتوانند چراغ رهبری این گروه را به دست گیرند، اما شهرت و اعتبار ظواهری را ندارند.
در مقابل، داعش پویاتر است. البغدادی گروه "جهادی" جهانی را زمان اعلام خلافتش به هیجان واداشت. کمپین وی در برابر شیعیان و پیشرویهای نظامی زمینی و نمایش دلاوریهای گروه وی برای حامیانش جذابیت داشت. شاید بتوان گفت که ظواهری حرف می زند و البغدادی عمل می کند.
داعش به گروههای دینی مسلمانان اظهار تمایل کرده و میان آنها شکاف میاندازد. در نیجریه، بوکوحرام وفاداری خود را به داعش اعلام کرده است. جنگجویان داعش در لیبی، در صحرای سینا فعال بوده و به بریدن سر اتباع خارجی مشغولند، همچنین در افغانستان و یمن و ... به نام داعش عمل کرده و چالشی را با رهبری وابسته به القاعده دارند.
القاعده وقتی آن را با سازمانهای وابستهاش در نظر بیاوریم، قویترین این گروههاست. القاعده در مغرب، الشباب در سومالی، القاعده در عربستان و النصره در سوریه. اما به نظر میآید که فعالیت القاعده تنزل داشته است، خصوصا زمانی که تهدیدات تروریستی در غرب را معیار قرار دهیم. آنها تمام تمرکز خود را بر جنگهای خونین داخلی گذاشته اند و امیدوارند تا قلمرو خود را به دست آورند و حیطه کنترل خود را گسترش دهند.
در سال گذشته حملات تروریستی اندکی در اروپا و آمریکا موفقآمیز بودهاند. بسیاری از تروریستها امروزه تقاضای فعالیت تحت لوای داعش را دارند و نه ظواهری و القاعده .
با افزایش حملات داعش، این گروه اکنون به عنوان تهدید هر روزه آمریکاییان به شمار میرود و همچنین در تلاش برای جذب جوانان، زن و مرد در سفر به قلمروی خود است. البته نباید از نظر دور داشت که بسیاری از حملات آنها نیز ناشیانه بوده و از دیدگاه کلان راهبردی، تهدید داعش علیه ایالات متحده محدود شده است .
از سوی دیگر القاعده از معدود گروههایی بود که به تروریسم بین المللی به اندازه پیروزیهای منطقه ای توجه داشت. بن لادن – ظواهری و سایر رهبران القاعده تاکید بلندمدت بر حمله به "دشمنان دور" (غرب و خصوصا ایالات متحده) نسبت به دشمنان نزدیک داشته اند. حمله 11 سپتامبر 2001 در راس این تلاشها قرار داشت، اما آنها پس از آن موفق به انجام عملیاتی در آن مقیاس نشده اند.
باید گفت داعش در حال قدرت گیری است، اما با تمرکز بر خاورمیانه؛ در حالی که هسته القاعده بر ایالات متحده متمرکز است.
اندیشکده بروکینگز