ترامپ علاقهای عجیب به مذاکره با سران کشورهای رقیب آمریکا، همچون ایران، کرهشمالی، چین، روسیه و... دارد. شاید به این دلیل که ترامپ با توجه به کیش شخصیتی بسیار علاقه مند است تا قدرت مدعایی خود در هنر معاملهگری و توافق را بویژه در برابر اختلافات تاریخی با دشمنان و رقبای همیشگی آمریکا به نمایش بگذارد
الوقت - در شرایطی در مارس سال جاری میلادی، وزارت دادگستری آمریکا اتهام قاچاق مواد مخدر علیه مادورو مطرح و وزارت خارجه ایالات متحده نیز برای سر مادورو ۱۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود، دونالد ترامپ رئیسجمهو آمریکا در اظهاراتی عجیب با یک رسانه آمریکایی از اراده خود برای مذاکره با رئیسجمهور ونزوئلا سخن به میان آورده است. رغبت ترامپ به گفتگوی میان واشنگتن و کاراکاس در شرایطی مطرح میشود که ترامپ قبلتر به شدت خواهان حمله نظامی به ونزوئلا و اقدام به کودتا علیه دولت مادورو بود.
هر چند تا کنون ترامپ اظهارات عجیب و شگفتآور زیادی را بر زبان رانده است اما مورد ونزوئلا، آن هم قبل از انتخابات ماه نوامبر را میتوان عجیبترین چرخش موضع او در 4 سال ریاست بر کاخ سفید دانست. حال باید پرسید دلایل نرمش ترامپ در برابر مادورو چیست؟
چرخش 180 درجهای؛ برآیند شکستهای پیدرپی واشنگتن در برابر کاراکاس
چرخش مواضع ترامپ پیرامون نوع تعامل با کشور ونزوئلا را میتوان در جریان مصاحبه او با نشریه اکسیوس مورد ارزیابی قرار داد. در این مصاحبه که روز جمعه در دفتر کار ترامپ در کاخ سفید انجام شده ترامپ میگوید درباره تصمیمش برای به رسمیت شناختن خوان گوایدو به عنوان رهبر قانونی ونزوئلا تجدید نظر کرده است و آماده دیدار با نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا است. ترامپ در پاسخ به این سوال که آیا با مادورو دیدار خواهد کرد یا خیر، گفت: احتمالا درباره آن فکر میکنم... مادورو مایل به این دیدار است و من هم هرگز مخالف این دیدار نبوده ام، به ندرت با آن مخالفت کرده ام.
پس از اظهارات ترامپ مبنی بر رغبت به مذاکره با مادور، رئیسجمهور ونزوئلا نیز بلافاصله به پیشنهاد همتای آمریکایی خود واکنش مثبت نشان داد. رئیسجمهوری ونزوئلا برای دیدار با ترامپ به منظور رفع اختلافات و کاهش تنش ها اعلام آمادگی کرد. علت چرخش مواضع دونالد ترامپ در مقطع کنونی را میتوان در ابتدای امر ناشی از شکست سیاستهای این کشور نسبت به حکومت ونزوئلا مورد ارزیابی قرار داد.
طی چند سال گذشته در ابتدا آمریکا تحریمهای سنگینی علیه ونزوئلا اعمال کرد که حکومت این کشور را زمینگیر و تسلیم کند اما پس از آنکه مادور تسلیم نشد، راهبرد ایجاد دودولتی در پیش گرفت شد. به گونهای که خوان گوایدو رئیس مجمع ملی ونزوئلا را به عنوان رقیب رئیسجمهور قانونی کشور معرفی کردند و حتی آمریکا و اروپاییها نیز او را به رسمیت شناختند. زمانی که تشکیل دولت موازی و ایجاد شکاف در ساختار حاکمیتی نیز موفقیتی را به همراه نداشت، تهدید به حمله نظامی و متعاقبا کودتا در دستور کار قرار گرفت که البته این راهبرد نیز با شکست مواجه شد. مجموع این شکستها به نظر میرسد اکون ترامپ را به نقطه ضرورت تعامل و نرمش در برابر نیکلاس مادورو رسانده است.
معمای واهمه از حضور ایران در آمریکای لاتین
در ارزیابی چرایی رغبت ترامپ به تنشزدایی با کشور ونزوئلا میتوان از بازیگری سخن به میان آورد که شاید هیچ ناظر سیاسیای باور نداشت روزی موجب واهمه ترامپ در حوزه نفوذ آمریکا شود و آنهم کشوری نیست جز «ایران».
در حقیقت، آنچه از این تغییر موضع ناگهانی ترامپ بر میآید احساس نگرانی جدی آمریکا از آینده نفوذ خود در آمریکای لاتین است. پس از کودتایی که سال گذشته در ونزوئلا شکل گرفت و تحریمهای شدیدی که آمریکا برای این کشور وضع کرد، اقتصاد ونزوئلا سراشیبی تندی را پیمود. در این دوران جمهوری اسلامی ایران با حمایتهای سیاسی و اقتصادی از این کشور علاوه بر تقویت جایگاه خود در منطقه، باعث شد زنگ خطری جدی برای آمریکا در آمریکای لاتین به صدا در آید.
کشوری که سالها به زعم کاخ سفید حیاط خلوت ایالات متحده به حساب میآمد اکنون به سمت جمهوری اسلامی ایران متمایل شده و این میتواند برای آمریکا نشانه شکست باشد. از سوی دیگر، پس از موفقیت ایران در انتقال سوخت به ونزوئلا با وجود تهدیدات آمریکا، این پیام مهم به دنیا مخابره شد که ایران نه تنها در منطقه خود که فراتر از مرزهای خود نقشی مهم در سیاست بین الملل بر عهده دارد و با اقتدار و قدرت بازدارندگی بالا به خوبی میتواند آن را ایفا کند.
ارائه تنشزدایی با کاراکاس به عنوان دستاورد سیاست خارجی
دیگر علت تمایل ترامپ به مذاکره با دولت مادرو را میتوان در بحث انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 2020 مورد ارزیابی قرار داد. در واقع ترامپ قصد دارد که سابقه فاجعهبار خود در سیاست خارجی را از طریق مذاکره با مادورو به نوعی ترمیم ببخشد. در چهار سال گذشته، ترامپ بر خلاف ادعاهای خود در هیچ یک از سطوح ممکن نتوانسته شعارهای خود در عرصه سیاست خارجی را عملی کند و در نتیجه امر به نظر میرسد اکنون قصد دارد نمایش دیگری را این بار در بخش جنوبی آمریکا تدارک ببینید. ترامپ قصد دارد حداقل ابزاری را برای ارائه به رای دهندگان داشته باشد که از آن به عنوان دستاورد سیاست خارجی خود یاد کند.
رغبت روانی دونالد ترامپ به مذاکره با رقبای آمریکا در سطح جهانی
فارغ از انتخابات ماه نوامبر و نیز موضوع نفوذ تهران در آمریکای جنوبی، یکی دیگر از موضوعات مهم این است که ترامپ علاقهای عجیب به مذاکره با سران کشورهای رقیب آمریکا، همچون ایران، کرهشمالی، چین، روسیه و... دارد. شاید این امر ریشه در تمایل ترامپ به دیدار با بازیگرانی داشته باشد که حاضر به پذیرش اراده او نیستند. در حقیقت، طی سالیان گذشته ترامپ نشان داده رغبت و تمایلی با رهبران کشورهایی که در برابر او ایستادگی نمیکنند ندارد و حتی در بسیاری نشستها این سیاستمداران را تحقیر کرده است اما بر اساس منش روانی خاص خود، ترامپ همواره نشان داده به دیدار با سران کشورهایی که حاضر به اطلاعت از دستورات او نیستند، مشتاق است. شاید به این دلیل که ترامپ با توجه به کیش شخصیتی بسیار علاقه مند است تا قدرت مدعایی خود در هنر معامله و توافق را بویژه در برابر اختلافات تاریخی با دشمنان و رقبای همیشگی آمریکا به نمایش بگذارد.