اگرچه زمینه های بروز بحران در روابط ترکیه و عربستان سعودی با قضیه ناپدید شدن و یا قتل خاشقچی وجود دارد اما اتخاذ مواضع سرسختانه در این موضوع میتواند با بازگشت سریع و قابل ملاحظه از این مواضع همراه شود
الوقت- ترکیه و عربستان دو قدرت پرنفوذ منطقهای هستند که روابط آنها طی دو دهه گذشته و با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه به مرور رنگ و بوی همکاریهای دهههای پیش از آن را از دست داده و این روند به سمت بحرانی شدن در حال حرکت است. هرچند در برهههایی تلاشهایی از سوی دو طرف برای متوقف کردن این روند از طریق تاکید بر منافع مشترک در برخی پروندههای منطقهای همچون سرنگون کردن حکومت سوریه و کاستن از روند توسعه نفوذ مقاومت در منطقه صورت گرفته که سفر اردوغان به ریاض در اسفند 1393 و سپس سفر ملک سلمان به آنکارا در فروردین 1395 در راستای تحقق بخشیدن به این تنش زدایی بود اما این تلاشها هم نتوانسته است آبی بر آتش زیر خاکستر روابط آنکارا-ریاض باشد. مع الوصف پس از اعلام خبر ناپدید شدن جمال خاشقچی روزنامه منتقد و معروف عربستانی در خاک ترکیه و پس از آنکه برای انجام امور شخصی به کنسولگری عربستان مراجعه کرده بود، این پرسش به طور کلی مطرح شد که آیا با ناپدید شدن و احتمال بسیار زیادِ به قتل رسیدن خاشقچی توسط خاندان سعودی باید در انتظار بروز بحرانی جدید در مناسبات آنکارا- ریاض بود و یا اینگونه نخواهد شد؟ در ادامه با در نظر گفتن چند مولفه تاثیرگذار به پاسخدهی به این پرسش خواهیم پرداخت.
خاشقچی و اخوانیسم
اگرچه در مورد اخوانی بودن خاشقچی شبهه وجود دارد اما با بررسی برخی مواضع وی میتوان از گرایشات اخوانی در خاشقچی سرنخ هایی یافت. به طور مثال وی در ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ در پاسخ به کاربری به نام «احمد بهاءالدین» که پرسید «چرا اخیرا ادعاهایی منتشر شده که شما اخوانی هستید؟ چه کسانی پشتش هستند و انگیزهشان چیست»، گفت: «خیلی وقت است که میبینم هر کس به اصلاحات، تغییر، بهار عربی و آزادی اعتقاد دارد و به دین و میهنش افتخار میکند، به او میگوید اخوانی... به نظر میرسد که اخوانیها اندیشه شرافتمندانهای دارند». این موضوع به طور کلی میتواند عاملی تعیین کننده در شدت واکنش ترکها به ناپدید شدن خاشقچی باشد. مسأله رقابت ایدئولوژیک دو جریان سلفی عمده در منطقه یعنی وهابیت مورد حمایت عربستان سعودی و اخوان المسلمین با پشتیبانی ترکیه و قطر یکی از موارد تأثیرگذار بر معادلات و قطببندیهای منطقهای طی سالهای پس از بروز انقلابات عربی بوده است. سعودیها به شدت از قدرت گرفتن اخوان المسلمین در حوزه عربی بویژه خلیج فارس واهمه دارد و آن را تهدیدی برای تداوم استیلا خود بر شبه جزیره میپندارد لذا علاوه بر اینکه این گروه را در سال 1394 در لیست گروههای تروریستی قرار داد و عرصه را بر اعضا و رهبران این گروه را در خاک عربستان بسیار تنگ کرده، در حوزه سیاست منطقهای نیز چنین پروژهای را کلید زده است که برای مثال میتوان به حمایت از کودتا نظامی در مصر و یا محاصره قطر اشاره کرد. موضوعاتی که ریشه اختلافات عربستان و ترکیه طی سالهای اخیر میباشد. بنابراین با درنظر گرفتن این مولفه، وجود تمایلات اخوانی در خاشقچی نگاه ویژهتر آنکارا به موضوع ناپدید شدن این روزنامهنگار را به نظر میرسد که در پی داشته است. اخوان المسلمین در مهد خود یعنی مصر ممنوع الفعالیت بوده، کشورهای حاشیه خلیج فارس (امارات، بحرین و عربستان) دیگر حامی مهم اخوانیها در منطقه یعنی قطر را محاصره تمام عیار کردهاند و کشورهای غربی نیز نگاه مثبتی به ایدئولوژی اسلامگرایی اخوانی ندارند بنابراین ترکیه که در مقابل این جبهه قرار گرفته است باید این اطمینان را در میان وابستگان به اندیشه اخوانی ایجاد کند که آنکارا به صورت جدی (حداقل در خاک خود) میتواند از آنها حمایت کند.
اختلافات در پروندههای منطقهای
رقابت بر سر پروندههای منطقهای دیگر مولفه عمده تاثیرگذار بر نوع کنش گری ترکیه در موضوع خاشقچی میتواند باشد. کودتا در مصر بر علیه دولت اخوانی محمد مرسی، محاصره قطر، طرحهای حمایتگرایانه سعودیها از تجزیه عراق و سوریه که چالشی بزرگ برای امنیت ملی و منافع حیاتی ترکیه در منطقه میباشد، تشکیل ناتو عربی که بخشی از رویکرد عربستان برای مقابله با برنامههای نوعثمانیگرایانه اردوغان است و همچنین رقابت برای تأثیرگذاری بر تحولات فلسطین بخشی از مهمترین عرصههای تعارض منافع دو کشور در تحولات منطقه می باشد. بنابراین به همان میزان که شاهد تلاش سعودیها برای رویارویی با تحقق منافع ترکیه در این موضوعات هستیم- بویژه که اخیراً سعودیها طرح نزدیکی و حمایت مالی و نظامی از کردها در شمال سوریه را به صورت آشکارتری دنبال میکنند به صورتی در خرداد ماه گذشته رسانهها از دیدار سه مستشار نظامی سعودی با مسئولان تشکیلات 'یگان های حامی ملت کرد'، در یک پایگاه آمریکایی در شهرک 'خراب عشق' در شمال شرق سوریه خبر دادند- اکنون میتوان انتظار داشت که آنکارا فرصت به دست آمده برای تحت فشار قرار دادن سعودی ها را از دست ندهند.
افکار عمومی داخلی، منطقهای و بین المللی نظاره گر رویکرد آنکارا
زمینه دیگر بحرانآفرینی در روابط ترکیه و عربستان از دریچه موضوع ناپدید شدن و سرنوشت مبهم خاشقچی را میتوان به توجه ویژه و بسیار زیاد افکار عمومی جهانی، منطقهای و داخلی ترکیه به این رویداد مربوط دانست. اکنون رسانه های جهان اعم از رسانه های سنتی و یا شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به طور مکرر خبرهای مربوط به خاشقچی را در صدر اخبار خود قرار داده اند که نشان از پیگیری این موضوع توسط افکار عمومی میباشد و اینکه کنش گری دولت ترکیه نسبت به اقدام غیردیپلماتیک سعودیها در خاک این کشور چیست؟ این امر بویژه در جامعه ترکیه وجود دارد و افکار عمومی داخلی این کشور خواستار اقدام جدی دولت هستند چرا که قتل خاشقچی می تواند یک تجاوز و توهین بزرگ به حاکمیت ترکیه قلمداد شود. لذا میتوان انتظار داشت که پس از دست یافتن شواهد و قرائن بیشتر توسط پلیس ترکیه، آنکارا و اردوغان واکنش بیشتری نسبت به قبل نیز از خود نشان دهند.
اما با وجود این زمینهها موضوعی که نباید نادیده گرفته شود سنت رفتاری سران کاخ آک سارای در سیاست خارجی میباشد که به چرخشهای یکباره و تغییر رویکردهای ناباورانه شهره یافته است که آخرین مورد از آن را میتوان در موضوع تبرئه شدن کشیش آمریکایی که موجب تنش زیادی در روابط آنکارا- واشنگتن شده بود مشاهده کرد. بنابراین اگرچه زمینه های بروز بحران در روابط ترکیه و عربستان سعودی با قضیه ناپدید شدن و یا قتل خاشقچی وجود دارد اما اتخاذ مواضع سرسختانه در این موضوع میتواند با بازگشت سریع و قابل ملاحظه از این مواضع همراه شود.