همراستا با تلاش آمریکا برای گسترش حضور نظامی در دریای جنوبی و تقویت رقبای سنتی چین همچون هند و ژاپن و توسعه همکاریها با تایوان از طریق افتتاح سفارت دوفاکتو (12جولای 2018) در این سرزمین که از حساسیت بالایی برای پکن برخوردار است، چینیها نیز در مقابل مخالفان سیاستهای واشنگتن در آمریکای لاتین را که از سوی کاخ سفید تحریم میشوند مورد حمایتهای اقتصادی و سیاسی خود قرار میدهد
الوقت- «خواهر بزرگ ونزوئلا»، لقبی که نیکولاس مادورو رئیس جمهور این کشور در سفر اخیر خود به پکن برای توصیف نوع روابط با چین بکار برد. دلایل و اهداف این سفر چندان دور از ذهن نبود، اقتصادی از هم گسیخته با تورمی سرسامآور که به گفته کارشناسان ممکن است تا پایان سال جاری میلادی به نرخ 1 میلیون درصد هم برسد، رئیس جمهور چپ گرای ونزوئلا را واداشت که برای جلوگیری از وخامت بیشتر اوضاع از غول اقتصادی شرق آسیا و این روزهای عرصه بینالمللی امدادگیری کند. از این منظر شاید تلاش برای ترسیم روابط پکن- کاراکاس به شکل به یک اتحاد راهبردی چندان معقول و واقعی به نظر نرسد، اما اگر فضای بینالمللی و استراتژیهای کلان چین در سیاست خارجی نیز مد نظر قرار گیرد آنوقت طراحی روابط راهبردی میان کمونیستهای دو سوی اقیانوس آرام بیشتر مجال عرض اندام مییابد.
توسعه نقش حمایتگرایانه چین در جهان
هر اندازه که اقتصاد چین طی دهههای گذشته رشد کرده و نظام کمونیستی این کشور توانسته است میلیونها چینی را از فقر رهایی بخشد، به همان میزان نقش حمایتگرایانه چین در روابط با سایر دولتها نیز تقویت شده است. از دهه 1950، چین به کشورهای دیگر در آسیا، آفریقا، کارائیب و دیگر نقاط جهان پیشنهاد همکاریهای جنوب-جنوب را می دهد. هدف چین ارائه مدلی متفاوت از همکاری با کشورهای در حال توسعه است که اساسا تفاوت بسیار عمیقی با کمک کشورهای غربی، به ویژه آمریکاییها دارد. صداقت، برابری و منافع متقابل، همبستگی و توسعه مشترک - این اصول هدایت کننده این همکاریها میباشد.
در سال 2004، قوی ترین زلزله ای که جهان در 40 سال گذشته به خود دید (9.3 برابر)، سونامی را که در سراسر خط ساحلی آسیا و آفریقا بوجود آورد که بیش از 290،000 نفر را کشت. پس از این واقعه چین در سیمای یک قدرت جهانی مسئول ظاهر شده و یک بسته بی سابقه برای حمایت از قربانیان ارائه داد که مبلغ آن 62 میلیون دلار بود. در همان سال، هو جین تائو، رئیس جمهور چین، از برزیل، آرژانتین، شیلی و کوبا بازدید کرد و 39 توافقنامه همکاری با چهار کشور را امضا کرد. در طول دو دهه گذشته مدارس، بیمارستان ها، پل ها، جاده ها و امکانات ورزشی در بسیاری از کشورهای آفریقایی، جزایر اقیانوس آرام و همچنین برخی از کشورهای آسیا و آمریکای مرکزی با کمک چین احداث شده است.
از سوی دیگر با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا که از رویکردی تاجرمآبانه به روابط خارجی، خواستار کاهش هزینههای مالی حمایت از متحدین و کاستن از ایفای نقش پلیس بینالمللی شده است، اکنون پکن شرایط را برای توسعه عمق استراتژیک خود و پر کردن خلأهای حاصل از سیاست های انزواگرایانه واشنگتن مناسب میبیند. از اینرو سیاست حمایتی از ونزوئلا را باید در این مسیر ردیابی کرد. بلومبرگ در ماه ژوئیه اعلام کرد که بانک توسعه چین، یک وام 5 میلیارد دلاری برای صنعت نفت ونزوئلا را تایید کرد. بر اساس گزارشها حجم وامها، کمکهای مالی و سرمایه گذاری چین در ونزوئلا طی یک دهه گذشته بیش از 65 میلیارد دلار بوده است.
نیاز چین به همپیمانان استراتژیک در سطح جهانی
پکن به خوبی نسبت به این مساله آگاهی دارد که برای تبدیل شدن به قدرت هژمون و به چالش کشیدن نقش آمریکا در عرصه بینالمللی، علاوه بر ابزار اقتصادی، ضروری است که با کشورهای مختلف جهان پیوندهای استراتژیکی را ایجاد نماید. در حال حاضر پس از اعلام سیاست تغییر جهت (pivot) یا موازنه مجدد (re-balancing) به سوی شرق آسیا از سوی دولت آمریکا که از دوران اوباما کلید خورد و در دوران ترامپ با شدت بیشتری از طریق آغاز جنگی تجاری برای کنترل چین در حال پیگیری است، چین برای ایجاد موازنه به گسترش نفوذ در حیات خلوت همیشگی واشنگتن یعنی آمریکای لاتین چشم دوخته است. طبق اعلام کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب (شورای آتلانتیک)، سرمایه گذاری مستقیم خارجی چینی یا FDI در این منطقه از سال 2012 به 70 میلیارد دلار افزایش یافته است. در حالی که سهم ایالات متحده روند نزولی را داشته است به صورتی که در سال 2016 به 20 درصد رسیده است که نسبت به سال 2015 (25.7 درصد) و سال 2012 (24 درصد)، کاهش محسوسی را نمایان میکند.
در واقع همراستا با تلاش آمریکا برای گسترش حضور نظامی در دریای جنوبی و تقویت رقبای سنتی چین همچون هند و ژاپن و توسعه همکاریها با تایوان از طریق افتتاح سفارت دوفاکتو (12جولای 2018) در این سرزمین که از حساسیت بالایی برای پکن برخوردار است، چینیها نیز در مقابل مخالفان سیاستهای واشنگتن در آمریکای لاتین را که از سوی کاخ سفید تحریم میشوند مورد حمایتهای اقتصادی و سیاسی خود قرار میدهد که میزبانی از مادورو به عنوان سیاستمداری به شدت ضدآمریکایی در ونزوئلا دقیقا به همین دلیل است.
تضمین منابع انرژی
تضمین منابع انرژی برای حفظ سیکل تصاعدی چندین دههایِ رشد اقتصادی چین یکی از اصلیترین دغدغههای رهبران حزب کمونیست چین در دوران تشدید رقابتهای اقتصادی با قدرتهای غربی بویژه ایالات متحده میباشد که خود به لطف تکنولوژی تولید نفت شیل توانسته است نیاز به نفت سایر مناطق جهان از جمله خاورمیانه را کاهش و به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شود. در واقع جنگ بر سر انرژی تعیین کننده سرنوشت رقابت قدرتهای بین المللی برای کسب و یا حفظ جایگاه برتر در نظام بین المللی میباشد. در این شرایط چین درصدد است تا از طریق شکل دادن به روابط راهبردی با کشورهای عمده تولیدکننده نفت که خارج از مدار استیلای آمریکا قرار دارند (مانند ایران و ونزوئلا) با فراغ خاطر بیشتری برنامههای توسعهای بزرگ خود همچون مگاپروژه «یک کمربند- یک جاده» را دنبال کند.
جاده ابریشم چین در آمریکای لاتین
دومین نشست وزرای خارجه گروه چین و 33 عضو جامعه آمریکای لاتین و کارائیب در اسفند 1396 در شیلی با هدف ایجاد تجارت آزاد میان چین وکشورهای آمریکای لاتین برگزار شد. در این نشست وانگ یی وزیر خارجه چین از کشورهای آمریکای لاتین خواست که نقش پررنگی در جاده جدید ابریشم معروف به یک کمربند و یک جاده ایفا کنند. طرح بزرگ چین در امریکای لاتین تجارت و سرمایه گذاری بر اساس طرح 1+3+6 است که در سال 2014 از سوی رئیس جمهور شی جین پینگ در جولای 2014 در اجلاس برازیلیا معرفی شد و به پروژه هایی خاص با اهداف والا که از سال 2015 تا 2019 اشاره دارد تا حجم تجارت میان این کشورها و چین را 500 میلیارد دلار برساند. بر این اساس باید گفت همپیمانی با دولتهایی چون ونزوئلا در شرایط وخامت اقتصادی میتواند بخشی از بلندپروازیهای پکن برای ایجاد شاهراه بزرگ دریایی- زمینی و هوایی برای تبدیل کردن چین به قدرت برتر جهانی در آینده باشد.