در چند دهه گذشته روابط عربستان و اسرائيل چگونه بوده است؟
از آنجايي كه روابط علني و رسمي وجود نداشته است، ما قادر نيستيم از مراحل اوليه شكل گيري اين روابط سخن بگوييم. با اينكه عربستان از ابتدا به صورت علني و رسمي با اسرائيل در ارتباط نبوده است و به صورت مستقيم نيز در روند صلح خاورميانه مشاركت نداشته است اما همزمان كمك هاي مالي به مصر و اردن را در دستور كار داشته است كه به نحوي بيانگر موافقت غير مستقيم اين كشور با روند صلح خاورميانه و حمايت از كشورهاي طرفدار به رسميت شناختن رژيم اشغالگر قدس مي باشد. بنابراين كشوري كه با طرفداران اسرائيل ارتباط دارد، دوست آن ها محسوب مي گردد و لزوما نيازي به رابطه رسمي عربستان با اسرائيل نيست. يعني كشوري كه مخالف جبهه مقاومت و پايداري است و به مخالفان آنها كمك ميكند بدين معناست كه نه تنها با حضور اسرائيل در منطقه مخالفتي ندارد بلكه با دوستان اسرائيل رابطه خوبي برقرارميكند.
تحولات دو سال اخير منطقه، تا چه اندازه وجوه اشتراكي اسرائيل و عربستان را افزايش داده است؟
سياست خارجي عربستان با توجه به مسائل درون كشوري و نظام بسته آن، در جهت حفظ امنيت داخلي است. حفظ اين رژيم در داخل ايجاب مي كند يك سياست خارجي خاصي را كه حافظ منافع دروني كشور و رژيم آن باشد دنبال كند. لذا طي سه سال اخير مشاهده شد كه عربستان براي مقابله با آن دسته از چالش هاي خارجي كه به گونه اي نظام عربستان را به چالش كشيده اند سياست تهاجمي را در پيش گرفته است. يعني سياست تهاجمي كه در جهت منافع سني ها و محدود كردن نفوذ شيعه در منطقه است. به همين دليل چالش هاي عمده عربستان بيشتر با ايران وكشورهاي موافق با ايران است .
تحولات چند سال اخير تا چه اندازه اي منافع و حوزه هاي همكاري عربستان با اسرائيل را گسترش داده است؟
اگر رژيم عربستان قصد داشته باشد، مانع از گسترش نفوذ ايران را در منطقه شود، اين موضوع با سياست اسرائيل هم جهت و موافق است. لذا خواه اين دو كشور رابطه رسمي داشته باشند و خواه نداشته باشند، منافع آن ها با هم منطبق است. تضعيف ايران، جلوگيري از نفوذ ايران در منطقه و تضعيف جبهه مقاومت از جمله سياست هاي اسرائيل است و عربستان هم اين سياست ها را در حوزه خليج فارس، عراق و سوريه پيگيري مي كند. زماني كه دو كشور اهداف همگون و هماهنگي داشته باشند، خواه ناخواه در نقطه اي با يكديگر هماهنگ و منطبق مي شوند. لذا شكي نيست كه اگر صحبت هايي نيز در مورد هماهنگي سياست ها به وجود آيد، به دليل وجود هدف هاي هماهنگ است .
نگاه اسرائيل و عربستان در شرايط كنوني خاورميانه و بحران اخير منطقه به چه شكل است؟
بدون شك قصد اسرائيل تضعيف و ازبين بردن گروه ها و ارتش هاي مسلح مخالف ذي نفع در منطقه است. يكي از اين كشورها سوريه است. امروز حدود 35 در صد خاك اين كشورتحت تسلط دولت مركزي است و مابقي آن ميدان مبارزه گروههاي مختلف (كه از جانب تركيه و چه كشورهاي غربي، اسرائيل و قطر و ... عليه سوريه مسلح شده اند ) است. همين موضوع را به شكلي ديگر در عراق مي بينيم كه جنگ هاي نيابتي و گروههاي تكفيري انجام مي دهند. بنابراين با توجه به عملكرد عربستان در تشديد اين وضعيت و تا زماني كه ارتش هاي عرب يكي پس از ديگري همچون عراق و سوريه تضعيف، منحل و يا درگيري هاي داخلي دارند، اين كشورها تهديدي براي اسرائيل به حساب نمي آيند. فقط مصر باقي مي ماند كه داراي صلح دائمي با اسرائيل است و با روي كار آمدن سيسي صلح را با اسرائيل تضمين كردند. پس تحولات منطقه به نفع اسرائيل و به سود آمريكا نيز است. زيرا آمريكا هيچ رقيبي در خاروميانه براي خود متصور نيست .
آيا در تمام بحران ها منافع اسرائيل وعربستان هم راستاي يكديگر هستند؟
اگر اصل را براين قرار دهيم كه تضعيف كشورهاي مسلمان به ويژه حكومت هاي مركزي و ارتش هاي مسلمانان كه زماني تهديدي براي امنيت اسرائيل بود، در جهان عرب در حال رخ دادن است و از طرف ديگر عربستان نيز كمك مالي و نظامي به مخالفين اين حكومت ها را مدنظردارد، به نظر مي رسد حدود 75 درصد منافع اسرائيل و عربستان منطبق و هماهنگ با يكديگر پيش مي رود. نبايد فراموش كرد زماني كه عربستان سياست هاي هماهنگي با تركيه دارد، (مرزهاي تركيه، مرزهاي ناتو است و تركيه بخشي از ناتو است و به اجبار بايد برخي از سياست هاي ناتو و اروپا را اجرا كند) لذا انطباق سياست هاي تركيه با عربستان، به گونه اي انطباق سياست هاي عربستان با ناتو و اسرائيل است .
آيا ممكن است روابط عربستان و اسرائيل به بيشترين حجم از روابط مخفيانه خود برسد و يا اينكه به سوي علني شدن پيش خواهد رفت؟
علني شدن اين رابطه مقداري مشكل است، با توجه به اينكه كشور عربستان علي الظاهر خادم الحرمين بوده و از سوي ديگر اينكه كشورهاي مسلمان اسرائيل را يك رژيم غاصب مي دانند كه كشور فلسطين را اشغال و غصب كرده است و بايد اين حقوق را به آن ها بازگردانده شود، اگر اين رابطه به شكلي آشكارا برملا شود به نظر مي رسد رژيم عربستان جايگاه خود را به عنوان خادمان حرمين ( به عنوان كشوري كه قبله مسلمين در آن قرار دارد و يا خود را مدافع جهان اسلام و سني ها مي داند) از دست دهد و اين اعتبار تحت شعاع قرار گيرد. لذا به نظر نمي رسد در كوتاه مدت اين رابطه به شكل رسمي و آشكار درآيد. حتي امكان دارد عربستان وجود چنين رابطه اي را تكذيب نيز كند .