الوقت_ نشست شوراي سران كشورهاي مستقل مشتركالمنافع با محوريت همكاريهاي اقتصادي اعضاي اين سازمان در تاريخ 14 خرداد (29 ماه مي سال جاري) در قزاقستان برگزار خواهد شد .
در اين جلسه اقدامات مشترك در زمينه اقتصادي براي رفع مشكلات حوزه مالي و اقتصادي كشورهاي عضو سازمان و برنامه فعاليت سازمان در دوره 2016-2015، همكاري در زمينه جنگلداري و مراتع، توسعه بازار محصولات و خدمات و رسيدن به يك سطح جديدي از مشاركت و همكاري گسترده را مورد تبادلنظر قرار خواهد گرفت. همچنين در حوزه امنيت نيز مسائل مربوط به امنيت حملونقل در خاك كشورهاي مستقل مشتركالمنافع، از موضوعات مهم قابل بررسي در اين جلسه خواهد بود .
سران كشورهاي مستقل مشتركالمنافع درحالي در آستانه گرد هم خواهند آمد كه اين سازمان پس از دو دهه فعاليت همچنان با چالش هاي قابل تو جهي به ويژه در بُعد ساختاري و دروني دست و پنجه نرم ميكند .
پيشينه شكلگيري جامعه كشورهاي مستقل مشتركالمنافع به تاريخ ۸ دسامبر ۱۹۹۱ در شرايط پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي برميگردد. در اين تاريخ فدراسيون روسيه، جمهوري بلاروس و همچنين جمهوري اوكراين براي هماهنگي ميان كشورهاي عضو جهت تداوم همكاري در تمامي حوزه¬ها و موضوعاتي كه به دليل پيوندهاي گذشته ميان آنها وجود داشت، موافقتنامهاي را در خصوص تشكيل مجموعهاي تحت عنوان «كشورهاي مستقل مشتركالمنافع» به امضا رساندند. كمتر از دو هفته بعد سران هشت جمهوري تازه استقلال يافته ديگر (آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان، ارمنستان، مولداوي، تاجيكستان، ازبكستان و تركمنستان) به همراه روساي دولتهاي سه جمهوري فوقالذكر تأسيس رسمي مجمع كشورهاي مستقل مشتركالمنافع را اعلام و ضمن تأكيد بر ايجاد همكاري در مسائل خارجي و داخلي خود، تصريح نمودند كه تعهدات بينالمللي اتحاد جماهير شوروي سابق را برعهده خواهند گرفت. دو سال بعد از اين اجلاس، جمهوري گرجستان نيز به CIS پيوست و شمار كشورهاي عضو اين مجموعه را به ۱۲ كشور افزايش داد .
اين «جامعه» بيشتر اهداف اقتصادي و اجتماعي در جمهوريهاي متحد سابق را دنبال ميكند ولي در سالهاي اخير شرايط به گونهاي پيش رفت كه مسايل سياسي تا حدودي بر آن سايه انداخت .
روسيه در اين جامعه از بدو تأسيس به عنوان محور مركزي و براساس مدل «برادر بزرگتر» عمل كرده و همواره مدعي ايفاي اين نقش بود. كشورهاي عضو «همسود» نيز تا چند سال پيش بر همين روال از روسيه پيروي ميكردند. اما از حدود چهار سال پيش عوامل متعددي از جمله طرحهاي خزنده آمريكا در منطقه و اوضاع سياسي و اقتصادي اين كشورها، دست به دست هم دادند تا زمينههاي تضعيف «جامعه همسود» فراهم گردد. از جمله مهمترين عوامل تضعيف CIS در فاصله سالهاي 1998 تاكنون را ميتوان عبارت دانست از؛
الف) عدم امضاي پيمان دستهجمعي به عنوان بازوي نظامي- امنيتي اين جامعه از سوي ازبكستان، گرجستان و آذربايجان تأثير بسيار مخربي بر نقش امنيتي جامعه كشورهاي مستقل مشتركالمنافع در فضاي خارج نزديك روسيه داشت. اقدامات واگرايانه اين سه كشور به اين نقطه ختم نشد و آنها با پيوستن به پيمانهاي امنيتي غربي چون ترابوزان و گوام ضربه سختي به انسجام و همگرايي جامعه كشورهاي مستقل مشتركالمنافع و نيز پيمان امنيت دستهجمعي وارد ساختند .
ب) لغو رژيم رواديد از سوي برخي كشورها درنتيجه ناكارآمدي امنيتي جامعه در جلوگيري از افزايش مهاجرت غيرقانوني، اقدامات تروريستي، قاچاق سلاح و مواد مخدر و اختلافات سياسي؛
ج) وقوع تحولات سياسي موسوم به انقلاب رنگي در فضاي منطقه اوراسيا؛
د) همكاري برخي از اعضا با سازمانهاي منطقهاي رقيب و حتي در مواردي عضويت در آن؛
هـ)رويارويي نظامي دو كشور عضو يعني روسيه و گرجستان در اوت 2008؛
در نتيجه، عليرغم امكان امضاي توافقنامههاي متعدد در نشست آينده سران در آستانه و نيز تلاش بسيار مسكو براي احيا و تداوم فعاليت جامعه كشورهاي مستقل مشتركالمنافع، بايد پذيرفت كه اين سازمان منطقهاي با چالشهاي ساختاري دروني و بيروني فراواني مواجه است كه طي دو دهه اخير موجب كاهش ضريب نفوذ و همگرايي آن در فضاي ژئوپلتيكي اوراسيا گشته است.