الوقت - پایان جنگ سرد هرگز موجب نشد که رقابتهای خصمانه آمریکا و روسیه به دوستی عمیق بیانجامد. این روابط علیرغم همکاری در برخی از مسائل بین المللی، رقابت راهبردی را در بطن خود حفظ کرد. منافع این دو کشور باتوجه به موقعیت استراتژیک، شرایط منطقه ای، رقابت اقتصادی و نظامی، تاثیرات جنگ سرد و... همواره دچار تناقضاتی بوده است که در دوره روابط مسالمت آمیز پس از جنگ سرد نیز خود را بروز داده و در اکثر موارد وتوهایی که این دو در شورای امنیت علیه خواسته های هم انجام می دهند نمونه بارزی از تضاد منافع بوده است.
با این وجود بیشترین چالش ها در دوره اوباما میان این دو به وقوع پیوست که تاکنون نیز ادامه دارد. بحران سوریه و تضاد منافع در آن، بحران اوکراین و شبه جزیره کریمه و تحریم های اقتصادی و سیاسی اوباما علیه روسیه از مهم ترین این چالش ها بوده اند که باتوجه به تبلیغات انتخاباتی ترامپ و لطافت مواضع وی در مورد مسکو به نسبت اوباما، انتظار می رفت که کاهش یافته و از بین روند. با این همه این موارد در دوره ترامپ نه تنها کاهش نیافته بلکه به سمت و سوی خطرناک تری پیش رفته اند. تا جایی که به تعبیری امکان ایجاد درگیری و یا جنگ سرد دوم میان این دو وجود خواهد داشت. در این زمینه فاکتورهای تشدید این وضعیت به سمت درگیری را بیان می کنیم.
بی شک روابط مسکو و واشنگتن از حالت عادی خارج شده است. فاکتورهایی وجود دارد که هر دو کشور را در تضاد عمیق باهم قرار می دهد. وقوع بحران های خاص و پیچیده شدن شرایط جهانی به این مسئله سرعت بخشیده است. یکی از این موارد بحران اوکراین است. این بحران در پی الحاق خاک شبه جزیره کریمه به روسیه شکل گرفت و با واکنش جدی اروپا و آمریکا مواجه گردید. آمریکا این مسئله را توسعه طلبی ارضی مسکو دانسته و هشدارهای جدی به روسیه داد. اوباما در نهایت تحریم های اقتصادی را به روسیه تحمیل و چندی از شخصیت های روس را تحریم نمود.
ترامپ علیرغم وعده های انتخاباتیش به سمت لغو این تحریم ها نرفت و لغو آن را منوط به تغییر سیاست های مسکو نسبت به اوکراین دانست که به نظر غیرممکن می آید و مسکو حاضر نخواهد بود که منافع خود در اروپای شرقی را در قبال برداشتن تحریم ها کنار بگذارد. در این راستا فعالیت های نظامی هر دو کشور در اروپای شرقی افزایش یافته است. سامانه های موشکی آمریکا در این منطقه مستقر شده و موجب واکنش روسیه در استقرار موشک های موسوم به اسکندر در خاک خود شده است. هر دو این کشورها با این اقدامات یکدیگر را به نقض پیمان INF، که در سال 1987 در راستای انهدام موشک های بالستیک میانبرد منعقد شد متهم کرده و سناتورهای آمریکایی تهدید به خروج از پیمان کرده اند. این درحالی است که این پیمان تاثیر مهمی در بازدارندگی این دو از درگیری تسلیحاتی داشته و نقض آن قطع به یقین به تشدید تنش و رقابت های تسلیحاتی و وقوع جنگ سرد میان دو طرف خواهد شد. درعین حال در چندمدت اخیر در دریای بالتیک درگیری های تحریک کننده ای میان هواپیماها و کشتی های روسیه و آمریکا و جنگنده های ناتو به وقوع پیوسته که از پایان جنگ سرد تاکنون نادر بوده است.
یکی دیگر از حوزه های اختلاف این دو، به شرایط بحرانی خاورمیانه و خصوصاٌ سوریه بازمی گردد. درحالی که روسیه به دلیل نزدیکی به منطقه و ترس از نفوذ افراطی گری به خاک خود در راستای منافعش به حضور نظامی مستقیم در سوریه و حمایت از حکومت دمشق روی آورد، آمریکا منطقه خاورمیانه را جایگاه سنتی منافع خود دانسته و حمایت از متحدانش و بستن دست کشورهایی مثل ایران را اولویت اساسی خود قرارداده است. تضادهای فی مابین با پیشروی محور مقاومت شامل روسیه، ایران، سوریه و عراق در شکست تروریست ها به نظر شدت یافته است. واقعه شیمیایی خان شیخون و اتهام سریع غرب به دولت دمشق و حمله نظامی مستقیم آمریکا به پایگاه الشعیرات بدون مدارک کافی این اختلافات را شدت بخشید اما با سرنگونی هواپیمای سوری که در حال عملیات علیه داعش بود توسط جنگنده های آمریکایی این اختلافات منجر به تنش جدی شده است. مسکو پس از این اتفاق اعلام نمود که باتوجه به عدم هماهنگی نیروهای آمریکا با روسیه که همزمان در آن منطقه درحال انجام عملیات هوایی بوده اند از این پس تمامی پروازها در سوریه توسط سامانه های روسی رهگیری و مورد هدف قرار خواهند گرفت. این اخطار روس ها، شرایط سختی را در منطقه موجب خواهد شد چرا که مورد اصابت قرار گرفتن هریک از هواپیماهای دو کشور توسط دیگری به بحران و درگیری شدیدی خواهد انجامید.
مورد بعدی سیاست های متناقض آمریکا در خاورمیانه است. سیاست خارجی این کشور در منطقه دارای ثبات نبوده است. آمریکا با تشکیل ائتلاف بین المللی علیه تروریسم وارد میدان سوریه شده اما درعین حال متحد اصلی کشورهایی نظیر عربستان و ترکیه که حامیان اصلی داعش ، تروریسم و مخالفان مسلح سوری هستند، می باشد. درعین حال تشدید تنش میان متحدین آمریکا با ایران که در جبهه مقاومت همراه اصلی روسیه است به تشدید تنش دو طرف می انجامد و هرگونه اقدام روسیه در برابر حامیان منطقه ای داعش نظیر عربستان، واکنش متقابل آمریکا را در پی خواهد داشت.
به طورکلی زمینههای تنش میان آمریکا و روسیه به طرز بی سابقه ای پس از پایان جنگ سرد فزونی یافته است. این میزان تنش که به عقیده تحلیلگران جنگ سرد دیگری را در پی خواهد داشت درصورت بروز وقایع غیرمنتظره نظیر رویارویی در سوریه و یا بالتیک می تواند به درگیری نظامی نیز منجر شود که فاجعه بار خواهد بود.