بر خلاف باورهایی که هدف آمریکا در حمایت از کردهای سوریه را تلاش برای تجزیه این کشور ارزیابی میکنند، هدف اصلی آمریکا بسیار ساده و روشن است؛ آنها در پی آن هستند که در عرصه معادلات میدانی بحران سوریه همانند دیگر بازیگران مهم حضور داشته باشند تا بتوانند در مذاکرات و سناریوهای پیشرو ایفای نقش کنند.
الوقت: در شرایطی بحران سوریه ششمین سال خود را سپری می کند که همچنان شعلههای جنگ برافروخته است و بهنظر میرسد گفتوگو و مذاکرات دیپلماتیک در اولویت دوم برای تمامی نیروهای درگیر در بحران قرار دارد. در ماههای اخیر نیز، روی کارآمدن دونالد ترامپ در آمریکا (20 ژانویه 2017) این مساله را مطرح کرده بود که احتمالا تحولاتی بزرگ در راه خواهد بود. در ابتدا ترامپ با تکرار وعدههای انتخاباتی خود مبنی بر ایجاد مناطق امن در سوریه این فرضیه را مطرح کرد که در کشور سوریه در شمال(2 منطقه امن)، در جنوب (1 منطقه امن) و در شرق (1 منطقه امن) با توافق آمریکا و روسیه ایجاد خواهد شد. در ادامه رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اظهار داشت که به جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا دستور داده که در مدت زمانی یک ماه، طرحی منسجم را برای نابودی داعش در سوریه و عراق ارائه کنند، اما با وجود گذشت این مدت زمان همچنان شاهد هستیم که تغییر چشمگیری در سیاستهای آمریکا ایجاد نشده است.
با این وجود آنچه بیش از هر چیزی مورد توجه قرار گرفته در ارتباط با افزایش حمایت و همکاریهای آمریکا با نیروهای مبارز کُرد در شمال سوریه است. هر چند این راهبرد اتخاذی از سوی واشنگتن خاص دولت ترامپ نیست و پیش از او، باراک اوباما اتحاد و همکاری با نیروهای سوریه دموکراتیک که بخش عمده آنان را کردها تشکیل میدهند، در پیش گرفته بود اما در شرایط جدید متغیر ترکیه بیش از هر زمان دیگری وارد عرصه معادله شده است. یعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، اردوغان و دیگر مقامات ترک، سیاستهای خود را بر این مبنا برنامهریزی کردند که از هر طریق ممکن دولت جدید آمریکا را با مواضع و خواستههای خود همراه کنند.
در این میان، محور اصلی خواستههای ترکها بدون تردید مقابله با کردهای سوریه وابسته به حزب کارگران کردستان (PKK) بود. طی اظهارات و دیدارهای متعدد مقامات آنکارا با صراحت تمام از مقامات دولت ترامپ در خواست کردند که از حمایت نیروهای سوریه دموکراتیک دست بردارند. حتی در اظهاراتی شدید الحن بینالی یلدریم نخست وزیر ترکیه در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ که به مدت سه روز از 19 تا 21 فوریه 2017 برگزار شد، در نشست و گفتوگو با مایک پنس معاون دونالد ترامپ، از این مقام آمریکایی درخواست کرد که تداوم حمایت واشنگتن از کردها در شمال سوریه معادل تنش در روابط آمریکا و ترکیه است. همچنین، مولود چاوش اغلو وزیر امور خارجه ترکیه در اظهاراتی دیگر در 27 فوریه 2017، از عدم اتخاذ رویکرد مشخص از سوی آمریکا ابراز نگرانی کرده بود و حضور کردها در جنگ رقه را به عنوان اشتباهی بزرگ قلمداد کرد. در همین راستا، اردوغان پس از فتح شهر الباب توسط نیروهای موسوم به ارتش آزاد که تحت حمایت ارتش ترکیه بودند، با صراحت اعلام کرده بود که اکنون زمان آن است که که شهر منبج و متعاقبا رقه پایتخت داعش در سوریه را کنترل نماییم.
بر خلاف تمامی این انتظارات، دیدارها و گفتههای مقامات ترک، بر اساس گزارشهای منتشر شده ارتش آمریکا برنامهای را طراحی کرده است که بر اساس آن 1000 سرباز دیگر آمریکایی به سوریه اعزام خواهند شد و در جریان عملیات آزادسازی رقه از نیروهای سوریه دموکراتیک حمایت خواهند کرد. هر چند این طرح نیازمند تائید جیمز ماتیس و دونالد ترامپ است اما در صورت اجرایی شدن، نشانگر آن است که بزرگترین نیروی آمریکا در چند سال اخیر روانه جنگ با داعش خواهند شد. بر اساس اعلام ارتش آمریکا تعداد نیروهای آمریکایی حاضر در سوریه که وظیفه پشتیبانیهای لجستیک از نیروهای سوریه دموکراتیک را بر عهده دارند، 500 سرباز است. حتی اگر این تعداد را اندکی بیشتر یعنی حدود 700-800 سرباز در نظر بگیریم، ورود 1000 سرباز جدید آمریکایی به شمال سوریه موجی از نگرانیها را در میان بازیگران دخیل در بحران سوریه را ایجاد خواهد کرد.
براساس گزارش رویترز در 17 مارس 2017 (27 اسفند 1395) «سیپان حهمو» یکی از فرماندهان ارشد کرد نیروهای سوریه دموکراتیک در گفتوگو با این شبکه خبری، اعلام کرده است که طبق برنامهریزهای انجام گرفته، نیروهای سوریه دموکراتیک در اوایل ماه آینده (آوریل) با حمایت ارتش آمریکا حمله نهایی را برای آزادسازی رقه پایتخت دوفاکتوی داعش در سوریه انجام خواهند داد و بر این باور هستند که کنترل بر این شهر سریع بوده و چند هفته بیشتر طول نخواهد کشید. در مقابل این اظهارات، جف دیویس سخنگوی وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد تا کنون تصمیمگیری نهایی در باب زمان آغاز عملیات برای آزادسازی رقه اتخاذ نشده است.
آغاز عملیات نهایی آزادسازی رقه در شرایطی است که نیروهای سوریه دموکراتیک از 5 دسامبر 2016 عملیات آزادسازی پایتخت داعش را در سه مرحله انجام دادند و در این مراحل موفق شدند مناطقی وسیع از روستاها را در اطراف شهر رقه کنترل کنند و حتی برای اولین بار وارد مرزهای استان دیرالزور شوند. در مجموع پس از محاصره کامل این شهر در یک ماه گذشته اکنون بهنظر میرسد مقامات نظامی آمریکایی قصد دارند عملیات اصلی را برای کنترل این شهرآغاز کنند. این مساله در شرایطی است که تنها مکان باقی مانده برای خروج غیرنظامیان از داخل شهر، رود فرات است که در قسمت جنوب رقه قرار دارد. در همین ارتباط، نهادهای ناظر حقوق بشر اعلام کردهاند که تمامی پلهای ارتباطی در این قمست ویران شدهاند و عملا این احتمال وجود دارد که عملیات آزادسازی رقه، فجایع بزرگ انسانی را در پی داشته باشد.
در مجموع، تداوم حمایت آمریکا از کردهای سوریه در شرایطی است که همچنان مقامات ترکیه بر فشارهای خود بر این کشور ادامه میدهند و روسیه، ایران و حکومت مرکزی سوریه نسبت به اهداف آمریکا بدبین هستند. با این وجود کاملا مشخص است که استراتژیستهای آمریکایی به این اقناع و باور رسیدهاند که تنها کارتی که میتوانند در قالب آن نفوذ خود را در سوریه افزایش دهند، کردهای سوریه هستند. مقامات نظامی و سیاسی آمریکایی خوب میدانند که تمامی بازیگران منطقهای و بینالمللی تاثیرگذار در سوریه در عرصه معادلات میدانی بحران، نیروهایی مشخص را تحت الحمایت قرار میدهند و راهبرد مشخصی دارند. از این جهت مقامات کاخ سفید دست برداشتن از نیروهای سوریه دموکراتیک و یا به عبارتی کردهای سوریه را همانند شکستی بزرگ قلمداد میکنند که در صورت اجرایی شدن آن عملا آمریکا از عرصه حذف خواهد شد. بر خلاف باورهایی که هدف آمریکا در حمایت از کردهای سوریه را تلاش برای تجزیه این کشور ارزیابی میکنند، هدف اصلی آمریکا بسیار ساده و روشن است؛ آنها در پی آن هستند که در عرصه معادلات میدانی بحران سوریه همانند دیگر بازیگران مهم حضور داشته باشند تا بتوانند در مذاکرات و سناریوهای پیشرو ایفای نقش کنند. واقعیتی که نادیده گرفته میشود این است که کانون توجه ترامپ در غرب آسیا سوریه نیست، بلکه عراق است. سوریه تنها ابزاری برای حفظ توان سیاسی و نظامی در غرب آسیا و سناریوهای غیرمنتظره پیشرو بوده و خواهد بود. در نتیجه ترکیه و دیگر بازیگران باید این واقعیت را درک کنند که تنها دروازه و دریچه تداوم حضور و یا حداقل نفوذ آمریکا در سوریه در حمایت از کردها است. بنابراین این هدف ساده باید درک شود که حداقل تا پایان بحران سوریه آمریکا تمام تخم مرغهای خود را در سبد کردهای سوریه سرمایهگذاری خواهد کرد و اینکه در آینده بعد از پایان بحران این حمایت تداوم پیدا خواهد کرد یا خیر؟ را باید به تاریخ سپرد.