الوقت ـ علی رغم اعلان توقف عملیات "الدمع المرتعد" یا همان "عاصفة الحزم"، هنوز هم مناطق مختلف یمن مورد تعرض هواپیماهای سعودی قرار می گیرند، در حالی که کارشناسان معتقدند بیانیه ای که عربستان برای اعلام پایان عملیات "عاصفة الحزم" صادر کرده، ضمانتی برای حمله به شهرهای یمن نبوده، بلکه هدف آن انحراف افکار عمومی داخلی و بین المللی جهت کاهش فشارها بر عربستان سعودی بوده است.
هنگامی که عربستان پایان عملیات "عاصفه الحزم" و آغاز عملیات جدید "اعادة الامل" را اعلام کرد، بر همگان آشکار گردید این کشور به هیچ یک از اهداف تعیین شده خود از اجرای "عاصفه الحزم"، دست پیدا نکرده است. در حقیقت اجرای عملیات "اعادة الامل" نوعی اعتراف به شکست در عملیات قبلی می باشد. ضمن آنکه علی رغم تاکید عربستان سعودی مبنی بر کمک رسانی به مردم یمن و همچنین پیگیری سیاسی برای حل و فصل بحران این کشور، هنوز اقدام خاصی از سوی سعودی ها در مورد این دو عمل صورت نگرفته است .
عربستان سعودی می داند که در شرایط فعلی منفعتی از گفتگوی سیاسی نخواهد برد، چرا که این گفتگوها موجب خواهد شد عناصر وابسته به این عربستان که بر تعز و مأرب مسلط شده اند از مواضع خود عقب نشینی کنند. در واقع عربستان به دنبال این است که دستاوردهایی برای خود در زمین یمن به دست آورد ولی خوب می داند که امور مربوط به این کشور تغییرات فراوانی کرده و لذا به دنبال توجیه اقدامات خود و فرار از قطعنامه های بعدی شورای امنیت در مورد یمن و اقدامات عربستان می باشد .
مساله مهم دیگر این است که عربستان سعودی سعی دارد تعدادی مزدور وابسته به خود را استخدام کرده و آنان را در یمن بکارگیری کند. گزارش ها نشان می دهد عربستان سعودی و آمریکا 800 نفر را پس از آموزش در جزيره سوكوترا وارد یمن کرده اند. خبر دیگر نیز حاکی از این است که عربستان قصد دارد تا نیروهای ویژه ای را از کشورهای همسایه اش به استخدام خود در آورد، که هدف اصلی آن ها، فشار بر انصارالله به منظور ترک صحنه یمن و همچنین ایجاد یک جنگ مذهبی شیعی ـ سنی می باشد .
در مقابل انصارالله نیز در انتقال صحنه جنگ به مناطق سنی نشین موفق عمل کرده و عدن و لحج که به عنوان مناطق سنی نشین شناخته می شوند، نیز درگیر بمباران و جنگ با عربستان شده اند. این بدان معنا است که سنی ها نیز به عنوان قربانیان توطئه عربستان می باشند، چرا که ریاض درصدد است تا سنی های جنوب را در مواجهه با انصارالله قرار دهد تا این گروه را درگیر یک جنگ مذهبی طولانی مدت نماید. .
در چنین شرایطی به نظر می رسد آمریکایی ها امور را به نفع عربستان مدیریت می کنند، به نحوی که گفته می شود ناوهای جنگی آمریکایی یک مرتبه از خلیج فارس و دو مرتبه نیز از خلیج عدن، نسبت به حمله موشکی به یمن به نفع عربستان سعودی اقدام کرده اند. این عمل دلیل روشنی است که نشان می دهد آمریکایی ها علی رغم ادعاهی خود با این جنگ موافق می باشند. البته این اقدامات نشان می دهد که عربستان در این جنگ شکست خورده تا حدی که آمریکایی ها تعبیری چون فاجعه از آن داشته اند.
واضح است که عربستان سعودی به هر روشی نمی تواند این جنگ را برای مدت طولانی مدیریت کند، مگر این که مدام به اهدافی حمله کند که قبلاً حمله کرده است، که این اقدام نیز حاکی از عجز این کشور برای حمله به مراکز و تاسیسات نظامی انصار الله بوده است.براین اساس کارشناسان معتقدند سرمایه های سعودی ها در خلال چند سال گذشته به خصوص در خلال هفته های اخیر، با حمله به یمن کاهش یافته در حالی که جایگاه عبد ربه منصور هادي و محسن الاحمر که از نیروهای وابسته به عربستان می باشند در یمن به شدت تنزل داشته و حتی حزب اصلاح که ائتلافی اخواني – وهابي می باشد نیز جایگاه قبلی خود در مناطق تحت نفوذش را از دست داده است .
بنابراین در شرایط فعلی می توان نتیجه گرفت که برای عربستان سعودی سخت است که این واقعیت را بپذیرد که یمن با تاریخی هزاران ساله یک کشور مستقلی بوده و این کشور با حمله اخیر خود به یمن در باتلاق این کشور فرور رفته است .