الوقت- در نشست تخصصی «چشم انداز نظامی - امنیتی و سیاسی سوریه پس از آزادی حلب» که در محل پایگاه خبری – تحلیلی الوقت برگزار شد، آقایان دکتر محمدعلی مهتدی کارشناس ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر احمد زارعان معاون پژوهش موسسه مطالعات راهبردی اندیشه سازان نور به ایراد نظرات و دیدگاه های خود در خصوص موضوع نشست پرداختند.
آقای دکتر زارعان در ابتدای سخنان خود، با نگاهی آینده نگرایانه به مساله سوریه، اهمیت پیروزی حلب را بیش از هر تحول دیگری در سوریه عنوان و اصلی ترین تاثیر آن را اینگونه بیان کرد: «مهم ترین تاثیر آزادسازی حلب این است که روایت دشمنان داخلی و خارجی نظام سوریه و محور مقاومت، ضرورت براندازی نظام سوریه از طریق نظامی و قریب الوقوع بودن این حادثه را باطل کرد. این روایت از همان ابتدای بحران، توسط غول های رسانه ای عربی و غربی بصورت مکرر تبلیغ می شد.»
ایشان تاثیرات میدانی این پیروزی را مقدمه ای برای پیروزی سیاسی دانسته و در این خصوص اظهار داشت:« با این پیروزی، روحیه ارتش و محور مقاومت تقویت شد و در مقابل تروریست ها در وضعیت ضعف و سستی قرار گرفتند. در واقع، خروج گروه، گروه تروریست ها به معنی پذیرش شکست است و اینکه آنها مقابله با نظام را رها کردند و حاضر شدند تا جابه جا شوند، طبیعتا باعث افزایش ظرفیت سیاسی نظام سوریه در مذاکرات آتی خواهد شد. به هر حال قاعده ای وجود دارد که هر کس در عرصه نظامی دست برتر داشته باشد در عرصه سیاسی هم به همین ترتیب بوده و موفق تر عمل خواهد کرد.»
دکتر زارعان درخصوص تاثیر آزادسازی حلب بر آینده بازیگری کشورهای منطقه ای و بین المللی دخیل در بحران سوریه اظهار داشت: « با آزاد شدن حلب، تحولات سوریه تحت تاثیر سه بازیگر خارجی قرار گرفت و وزن سایر بازیگران خارجی به نحو چشم گیری کاهش پیدا کرد. در تحولات سوریه ، سه کشور ایران، روسیه و ترکیه، به ترتیب وزنی تاثیر گذار هستند و نقش این سه کشور برجسته تر است. اما میزان تاثیر ایران بیشتر بوده و در حال حاضر، آمریکا وسعودیها به نحوی به حاشیه رفتهاند. ایران و روسیه، کماکان خواهان وجود نظام سوریه و حضور بشار اسد هستند و دلیل آنها هم احترام به حاکمیت سیاسی و اراده سیاسی مردم سوریه در تعیین سرنوشت کشورشان و مبارزه با تروریسم است. البته مبارزه با تروریسم در تعریف جمهوری اسلامی ایران و تعریف روسیه متفاوت است. اما روسیه و ایران در خصوص مبارزه با تروریسم وحدت معنا دارند.»
معاون پژوهشی موسسه اندیشه سازان نور، تغییر موضع ترکیه در قبال تحولات سوریه را تاکتیکی عنوان کرده و براین نکته تاکید کرد: « ترکیه برای تحقق هدف راهبردی خود در منطقه، به بحران سوریه به چشم یک فرصت نگاه می کرد. اما با تغییر اوضاع در سوریه و ایجاد بحران های امنیتی در ترکیه، این فرصت به تهدید علیه آنکارا تبدیل شد. در چنین شرایطی، ترکها بدون دست برداشتن از هدف راهبردی خود، یک گردش تاکتیکی یا گردش در راهبرد میانی خود ایجاد کردند. یعنی آنها هدف حذف بشار اسد را فعلاً کنار گذاشتند و هدف اصلی شان را مدیریت بحرانی که اکنون در سوریه اتفاق افتاده است، گذاشتند، چرا که مدیریت بحران از دست ترک ها خارج شده بود. یعنی هم گسل کردی فعال شد وهم تروریسم در امتداد مرزهای ترکیه لانه کرد وگاهی هم ضربه هایی در محیط امنیت داخلی ترکیه وارد می شد. بنابراین ترک ها هدف راهبردی شان را حفظ کرده و به قدرت اول منطقه تبدیل شدند. از این رو، در پرونده سوریه یک گردشی در سیاست خارجی آنکارا اتفاق افتاده که بتواند این بحران را مدیریت کند نه این که به بحران خاتمه دهد»
ایشان در مهمترین بخش از سخنان خود، تنها راه پیروزی در این کشور را اینطور بیان کرد:« ما شاهد هستیم که این تغییر گرایش و تغییر مواضع به پرونده سوریه کمک کرد و تحت تاثیر پیروزی راهبردی حلب، وزن سیاسی کشورهای معارض سوریه کاهش و وزن سیاسی کشورهای حامی محور مقاومت افزایش یافت. در این محور، صدق این گزاره اثبات میشود که بحران سوریه هیچ راهی به جزء مقاومت ندارد. از این رو، زمانی که به مذاکره سیاسی فکر میکنیم، باید بدانیم که مذاکره سیاسی ذیل راهبرد مقاومت تعریف میشود و نه به عنوان راهبرد جایگزین و نه حتی به عنوان راهبرد موازی. اگر راهبرد مقاومت را به عنوان یک راهبرد در نظر بگیریم، برخی بر این باورند که راهبرد مذاکره سیاسی باید جایگزین شود و مقاومت را باید کنار بگذاریم و سراغ مذاکره برویم. برخی نیز بر این باورند که ضمن انجام مذاکره کار نظامی را هم میتوان پیش برد. از نظر من، هر دو رویکرد اشتباه است. مذاکره سیاسی راهبرد مکمل مقاومت است. جمهوری اسلامی، در این زمینه تا حد زیادی موفق عمل کرده است و به مذاکره به عنوان مکمل مقاومت نگاه میکند و نه به عنوان جایگزین و نه یک راهبرد موازی. اما طرف مقابل بر این نظر بود که مذاکره جایگزین مقاومت شود و هدفش خلع سلاح مقاومت بود. زیرا مشاهده میکرد که پایه محور مقاومت بر اساس مقاومت است و بر پایه مذاکره نیست و ما نمیتوانیم اهداف خودمان را بر پایه مذاکره پیش ببریم. حال آنکه در همه جا مقاومت عامل پیروزی ما بوده است.»
متن کامل این نشست به زودی منتشر خواهد شد.