الوقت_ جمهوري آذربايجان به عنوان كشوري كه در جوار قدرتهاي مهمي چون ايران، تركيه، ارمنستان و روسيه واقع شده بيش از هر چيز نيازمند بقا و رسميت بين المللي ميباشد. بقا و به رسميت شناخته شدن نيز مستلزم يك ايدئولوژي انسجام بخش است. امكان و احتمال بازگشت و كودتاي افسران كمونيست روس، الحاق جمهوري آذربايجان به ايران، جنگ داخلي، يورش ارمنستان براي الحاق قره باغ به خاك ارمنستان از جمله چالشهاي آذربايجان در حفظ بقا ميباشد. اين در حالي است كه رژيم حقوقي درياي خزر هنوز نهايي نشده و 18 درصد خاك جمهوري آذربايجان يعني منطقهاي به وسط كل اراضي اشغالي فلسطين در اختيار ارمنستان است و سرزمين آذربايجان سرزمين جذابي است كه روسها، پان ترك ها، ارمنيها و حتي سلفيها را وسوسه ميكند. در قالب چنين فراگردي است كه ملاحظات راهبري جمهوري آذربايجان در همسويي با اسرائيل شكل ميگيرد.
حضور بنيادها و نهادهاي صهيونيستي در جمهوري آذربايجان به واسطه پارامترهاي متعددي از جمله: اهميت ژئوپلتيكي منطقه قفقاز، جمعيت مسلمان اين جمهوري ، همجواري آن با درياي خزر و وجود منابع نفت و گاز داراي اهميت مي باشد. يكي از نمودها و ابعاد جدي حضور بنيادها و تشكل هاي غير دولتي و مستقل در جمهوري آذربايجان كمك مالي رسمي و غير رسمي آنها جهت ايجاد و شكل گيري خبرگزاري ها، نشريات، روزنامه ها و به طور كلي مطبوعات وابسته به آنها بود تا از اين تريبون ها اقدام به انتشار اخبار و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلي و پشت پرده اين بنيادها در عرصه افكار عمومي مردم اين جمهوري و ساير ساكنين منطقه نمايند. از جمله اين بنيادها و نهادهاي فعال صهيونيستي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود: بنياد جورج سوروس، بنياد كمك ملي به دمكراسي، انستيتو صلح و دمكراسي آمريكا، موسسه رسانه هاي قفقاز.
رژيم اسرائيل برخي پروژه هاي اقتصادي در جمهوري آذربايجان را در دست دارد كه از اين طريق به سودهاي كلان اقتصادي و سياسي نائل مي گردد. به عنوان نمونه شركت اسرائيلي سونول از پرنفوذترين شركت هاي استخراج نفت در آذربايجان است. در همين راستا شركت سونول اسرائيل كه تجربه و فن آوري پيشرفتهاي در اكتشاف، استخراج و صادرات انرژي دارد با آذري ها وارد مذاكره شد و اسرائيل به عنوان يكي از حاميان قدرتمند پروژه خط لوله باكو- تفليس- جيهان اين پروژه را همراه با شركاي غربي خود به اتمام رساند و اكنون بالغ بر 30 درصد نفت مورد نياز خود را از اين طريق تامين ميكند. مقامات اسرائيلي در سال 2013 پيشنهاد اساسي تري به آذري ها دادند و آن پروژه معروف اشكلن- اليت است كه طبق آن نفت و گاز صادره از درياي خزر به مديترانه مي رسد و از انجا به درياي سرخ منتقل مي شود تا خريداران اسياي شرقي با سهولت و قيمت بيشتري مشتري آذري ها شوند.
اكنون حجم تجارت خارجي دو دولت در حدود 4 ميليارد دلار و اسرائيل همچنين يكي از تامينكنندههاي اصلي تجهيزات نظامي، پزشكي، كشاورزي و تكنولوژيهاي ارتباطاتي و انرژي در جمهوري آذربايجان است. از سوي ديگر اسرائيل با توجه به اينكه اكنون 30 هزار يهودي در جمهوري آذربايجان زندگي ميكنند مي كوشد تا با تضمين پشتيباني از جوامع يهودي بومي و جامعه يهود جدا از كوچاندن آنان دفاع و توجه گسترده اي به مكان هاي تاريخي يهودي و نهادهاي فرهنگي آنان انجام دهد. همچنين بستر سازي هايي در جهت گسترش روابط فرهنگي و آشنايي بيشتر آذري ها و اسرائيلي ها با برگزاري تورها، ايجاد نهادهاي مردم نهاد و ... گام بردارد.
در طرف ديگر، باكو جدا از گسترش تقويت بنيه نظامي ارتش و ساختارهاي دفاعي خود تلاش مي كند از توان نهادهاي اطلاعاتي و نظامي اسرائيلي در مقابله با تلاش هاي ارامنه دياسپورا در سراسر جهان همچون لبنان نيز استفاده كند. گذشته از اين نيز باكو اميداور است كه با توسعه مناسبات خود با دولت تل آويو در واقع از توان تاثيرگذاري تل آويو بر كشورهاي غربي به ويژه امريكا بهره برد و هم به كاهش فشارهاي غرب و نهادهاي غربي در مورد سياست هاي سركوب گرانه و نقض حقوق بشر ( كه همواره از طرف مجامع حقوق بشر محكوم شده است) بيانجامد و هم با توجه به توان تاثير گذاري لابي هاي يهودي در كشورهايي همچون امريكا بكوشد تا با گسترده تر كردن حاميان بين المللي خود براي دفاع از تماميت ارضي خود در آينده اي نزديك سرزمين هاي از دست داده خود را باز پس گيرد. امري كه در شرايط موجود و با بازيگري فرانسه امريكا و روسيه در گروه مينسك ناممكن به نظر مي رسد و تداوم اين روند عملا به نفع ارمنستان است. آذربايجان به عنوان كشور اسلامي هر چند در شرايط كنوني به گشايش سفارت خود در تل آيو نمي انديشد. چرا كه پيامدهايي داخلي و منطقه اي داشته و خواهد داشت، اما در شرايط كنوني منطقه اي و نوع روابط ايران با كشورهاي عربي و تركيه در واقع دو بازيگر باكو و تل آويو مي كوشند تا با تقويت زمينه هاي همكاري خويش اين روابط را بيش از هر زماني در دو دهه اخير گسترش دهند.