الوقت- رهبران قطر در دهه 90 میلادی بر آن شدند تا با راهاندازی یک شبکه خبری قدرتمند برای مخاطبان عرب، جایگاه خود را در هرم قدرت خاورمیانه ارتقا دهند. این تصمیم از آن رو اتخاذ شد که پس از فروپاشی شوروی و عدم کارایی لازم ابزارهای سخت افزاری در شکست دشمن، ارکان نرم افزاری قدرت مورد توجه کشورها قرار گرفت.
بر همین اساس شبکه الجزیره در سال 1996 با مدیریت یک گروه کاملا حرفهای آغاز به کار کرد. الجزیره با پوشش خبری کامل حوادث منطقه تا سال 2010، توانست اعتماد مردم عرب زبان را به خود جلب کند. فعالیت حرفهای این شبکه تا جایی بود که حتی مقامات آمریکایی هم بعضا در مورد اتفاقات منطقه به اخبار الجزیره استناد میکردند.
این روند در انعکاس حملات اسرائیل به لبنان و غزه در جنگ های سی و سه روزه و بیست و دو روزه به اوج خود رسید. تا جایی که عملا همسو با مواضع شفاف ایران در حمایت از مردم مظلوم این لبنان و غزه قرار گرفت. اما با آغاز تحولات موسوم به بیداری اسلامی (بهار عربی)، الجزیره آرام آرام ماهیت واقعی خود را نشان داد.
هدایت کنندگان و مجریان الجزیره برای کسب حمایت مردم حتی به انتقاد مستقیم و تند سیاست های آمریکا در افغانستان و عراق و همچنین رژیم صهیونیستی در منطقه دست زدند. در این شرایط ماحصل، پذیرش عمومی از تمامی تحلیل ها و اخبار الجزیره از رخ دادهای جهان عرب بود.
اما در این میان حامیان گروههای تروریستی که درصدد تغییر مسیر خواستههای مردم خاورمیانه بودند، از پتانسیل الجزیره در کنار شبکههای العربیه و بی بی سی برای این منظور استفاده کردند. نتیجه این روند دودستگی و چند دستگی میان ملتی همچون سوریه بود که تا چندی قبل زیر یک پرچم قرار داشتند.
در همین راستا الجزیره در ابتدای شروع بحران این کشور در سال 2011 اعتراضات مخالفان و معترضان سیاستهای بشار اسد را به گونهای پوشش داد که نه تنها مردم منطقه بلکه سایر شهروندان سوری هم گمان کردند مخالفتها علیه نظام دمشق تمام ارکان قدرت و شهرها را دربرگرفته است.
الجزیره در طول 6 سال گذشته نیز اتهامات مربوط به استفاده ارتش سوریه از سلاح های شیمیایی و کشتار مستقیم غیرنظامیان و مخالفان را منتشر کرده در حالی که نسبت به تحولات یمن واکنش خاصی نشان نداده است. این شبکه خبری با سیاست یک با و دو هوا، انصار الله یمن که منعکس کننده خواسته های طیف گسترده ای از مردم است، را تحت عنوان شورشی معرفی کرده ، اما گروه های تروریستی مسلح در سوریه را مخالفان میانه رو می نامد.
همچنین این رسانه با شایعه پراکنی در مورد عقب نشینی ارتش و یا سقوط شهرهای مهم سوریه تلاش کرد احساسات آوارگان سوری و امیدواران به تحقق اندیشه های انقلابی و اسلامی را تهییج کند. موضع گیری های ضد مردمی الجزیره با پیروزی های میدانی بشار اسد شدت بیشتری یافت.
گزارش های دروغ الجزیره درباره مقصر جلوه دادن سوریه و حامیان منطقه ای آن در به نتیجه نرسیدن طرح خروج غیرنظامیان از حلب و بالعکس بی تفاوتی در قبال محاصره طولانی مدت و مرگ تدریجی هزاران انسان بی گناه در فوعه و کفریا از دیگر سیاست های گزینشی رسانه ای الجزیره است که ماهیت حقیقی این غول رسانه ای را برملا کرده است.
در حال حاضر اگرچه بی بی سی همچون گذشته اخبار و گزارشهای مختلفی ارائه می کند اما دیگر مانند سابق درستی آنها مورد قبول اکثریت نیست، و بدون شک این اتفاق برای الجزیره نیز به وقوع خواهد پیوست. زیرا حتی در شرایط کنونی که جنگ علیه تروریسم در جریان است، چشم پوشی الجزیره از پوشش حوادث واقعی سوریه آشکار شده است. دیگر کمتر کسی در منطقه نسبت به نقش ترکیه، قطر و عربستان در تجهیز مخالفان تردید دارد و یا آنکه استفاده تروریست ها از سلاحهای کشتار جمعی علنی شده اما الجزیره سعی کرده است بخشی از اتفاقات را نادیده بگیرد که به طور حتم به مزاق مخاطبان خوش نخواهد آمد.
بنا براین شبکه الجزیره با پوشش کاملا گزینشی اخبار جهان اسلام،سعی کرده است در راستای تحقق سیاست های غرب و متحدان منطقه ای آن عمل کند تا رهبران قطر بتوانند با استفاده از این ابزار قدرتمند، در ترسیم سیاست های ایالات متحده نقش کلیدی بیابد. اما با توجه به رویکرد یکجانبه این شبکه از تحولات اخیر خاورمیانه و شکست تروریسم در عراق و سوریه، دیگر نمی توان امید چندانی به آینده الجزیره داشت.