الوقت_ بخش شمال يمن از گذشته هاي بسيار دور محل زندگي شيعيان زيدي بوده و شيعيان حوثي نيز از شيعياني بودهاند كه در عرصه فرهنگي همواره توانسته اند انسجام خوبي داشته و ارتباطات مناسبي با هم داشته باشند. به گونه اي كه از نظر فرهنگي نسبت به جامعه يمن ( كه به دليل سياست هاي استعماري عقب مانده است)، بديل به جمعيتي شاخص شده و در صحنه سياسي يمن حاضر بوده اند .
حوثيها فعاليت خود را در منطقه صعده واقع در مرزهاي بين يمن و عربستان شروع كردند. اين منطقه حدود هفتصد هزار نفر جمعيت دارد كه اغلب به مذهب زيدي وابستهاند. سطح خدمات در صعده به شدت پايين است و خبري از امكانات زيرساختي در آنجا نيست. شغل اصلي مردم اين منطقه، كشاورزي است و بزرگترين بازار سلاح حتي در كل خاورميانه (موسوم به بازار طلح) در اين منطقه واقع است. در اين بازار سلاح سنگين جز تانك و هواپيما، با اطلاع و موافقت دولت، خريد و فروش ميشود .
در اين ميان حسين حوثي رهبر پيشين جريان حوثي و همراهان وي در كنار تدريس و احياي مناسبتهاي ديني و پيگيري مسائل و مشكلاتِ زندانيان قبيله و آزادسازي آنها از طريق پرداخت غرامت، چندين دستگاه مولد برق را راهاندازي و ترميم كرد و تأمين امنيت راهها را نيز بر عهده گرفت .
علاوه بر اقدامات سيد حسين كه سبب پر شدن خلأ ناشي از عدم حضور دولت در برخي مناطق شده بود، جنبش وي نيز توانست در مناطق حوثينشين جاي خالي دولت را پر يا به موازات آن فعاليت كند؛ به خصوص كه حاكميت و قدرت اين جنبش با استناد به امر واقع كه خود حاصل تبعات و پيامدهاي جنگ بود، در برخي مناطق تثبيت شده بود. علاوه بر اين، فقدان زيرساختها و پروژههاي توسعه در اين مناطق باعث شده بود كه مردم دولت را فقط ماليات جمعكن بدانند و حضور يا عدم حضور دولت فرقي نداشته باشد. اين مسأله پيامدهاي مثبتي در سطح پايگاه مردمي حوثيها داشت و باعث افزايش نفوذ آنها شد .
به اين ترتيب، غياب حكومت و خدمات آن و بيتوجهي حكومت به اثبات حضور و وجود خود در اين مناطق، مشاغل و پستهاي دولتي را از رنگ و لعاب انداخت و مردم در اكثر مناطق، بيشتر به جنبش حوثي اميدوار بودند تا دولت. لذا در آينده نميتوان به راحتي مانع از آن شد كه جنبش حوثي در سطوح حكومت محلي و انتخابات و اوقاف و آموزش تنه به تنه دولت بزند، زيرا اين جنبش توانسته است در سايه ضعف حضور بخشهاي رسمي، وجود خود را تثبيت كند .
نظام رسمي يمن عموماً در مقابل طرفهاي ديگر، از جمله مراكز قدرتمند، قبايل و حوثيها دچار ضعف و ازهمگسستگي است. همين مسأله باعث تثبيت و تقويت نقش فعالان غيررسمي و در رأس همه آنها حوثيها در صعده شده است. به نحوي كه دولت داوطلبانه برخي وظايف خود را به ديگران سپرده و از رسيدگي به مشكلات و حل اختلافها شانه خالي كرده است. علاوه بر اين، لجاجت و عناد شش ساله دولت، طرح مفاهيمي مانند جنگ منطقهاي و داخلي در يمن، اصرار بر حل اختلاف به زور اسلحه و شكستهاي مكرر دولت در استفاده از اين راهحل باعث كاهش نقش و حضور آن به عنوان مرجعي قدرت شد و هيبت و جذبه آن را به كلي از بين برد. در مقابل، نفوذ و گستردگي جنبش حوثيها تقويت شد و حراك جنوبي هم سطح توقعات و مطالبات خود را بالا برد و بر شدت اعتراضات خود افزود .
جنبش حوثي تاكنون هيچ نوع گرايشي به سمت استقلالخواهي يا حذف علايم و نشانههاي خاص حكومت اعم از ظاهري مثل پرچم يا سرود ملي يا مضموني مثل مخالفت با موجوديت حكومت محلي نشان نداده و حتي منكر تبعيت خود از دولت نبوده و خاطرنشان كرده است در اثناي جنگ با اينكه ميتوانست استان صعده را به تصرف خود درآورد، اما به هيچيك از مراكز دولتي در شهر صعده حمله نكرد .
در مجموع بررسي طبيعت و ماهيت پيدايش اين جنبش و شرايط تأسيس آن نشان ميدهد اين جنبش ضمن آنكه برنامهها و طرحهاي خود را در شعار ضد امريكا و حمايت از فلسطين متمركز كرده است ارائه طرح هاي خدماتي در سطح ملي را نيز در اولويت برنامه هاي خود قرار داده است.