الوقت: آزادسازی شهر فلوجه توسط ارتش عراق در 17 ژوئن 2016 نقطه عطفی اساسی در مبارزه با داعش در عراق بود. از یک سو، شهر فلوجه جدای از موصل مهمترین شهر استراتژیکی بود که در کنترل داعش باقی مانده بود و با آزاد سازی این شهر بهنظر میرسید که ساعت صفر آزادسازی شهر موصل فرا رسیده است. از سوی دیگر، این امر نمایان شد که دیگر داعش توان پیشروی را در جبهههای نبرد با ارتش عراق و نیروهای کرد در شمال کشور ندارد. یعنی ارتش عراق بعد از بینظمیها و ضعفهای اواخر سال 2013 و اوایل 2014 که منجر به کنترل بخشهای وسیعی از خاک عراق شد، در شرایط کنونی به مرحلهای از انسجام و پختگی رسیده است که توان پیشروی و شکست داعش در موصل را دارد. با این حال و به رغم وجود چنین پتانسیلی به دلیل عدم تعیین یک استراتژی و برنامه مشخص برای آزادسازی موصل در سایه اختلافات موجود میان جریان ها و گروه های عراقی، این هدف میسر نشده است.
در واقع از آنجایی کنترل شهر موصل را میتوان پایانبخش داعش در سطح منطقه در قامت دولت اسلامی عراق و شام دانست، ( هرچند که تفکر داعشیسم در صورت انحلال دولت اسلامی عراق و شام همچنان در قالب نیروهای چریکی یا تشکیلات تروریستی زیرزمینی باقی خواهد ماند) که اهمین این استان برای داعش عبارت است از حلقه ارتباط میان سوریه و عراق برای جابهجایی نیروهای نظامی. ضمن آنکه اهمیت ژئواستراتژیک آزادسازی موصل برای حکومت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان در بُعد نظامی این است که موصل بخشی از مناطق مورد مناقشه در اصل 140 قانون اساسی عراق است و با آزاد سازی آن، رسما نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان و نیروهای ارتش عراق میتوانند در یک جبهه برای اولین بار همکاری جدی را در عرصه نظامی داشته باشند. شکست دولت اسلامی در این منطقه به معنای سیطره استراتژیک حکومت مرکزی و کردها بر حلقه ارتباطی میان نیروهای داعش با سوریه است و میتواند پایانی بر حضور داعش در عراق باشد. با نظر به این تفاسیر میتوان عنوان نمود که موصل و عملیات آزادسازی آن گرانیگاهی محوری در تعیین آینده سیاسی کشور عراق است. با این وجود، طی یک ماه گذشته شاهد ورود جدی نیروهای خارجی از جمله آمریکا به بستر بحران هستیم. به نحوی که در روند معادلات برای آغاز آزادسازی موصل شاهد بازدیدهای مقامات سیاسی و وزرای دفاع آمریکا، کانادا و دیگر کشورهای اروپایی به بغداد و اربیل بودهایم. بر اساس اخبار منتشر شده آمریکا خواهان استقرار 560 نیروی مارینز خود در پایگاه هوای گیاره (قیاره) در 60 کیلومتری جنوب موصل شده است که با رایزنی نخست وزیر عراق با اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا به 2000 نفر افزایش یافته است. از سوی دیگر وزیر دفاع کانادا با حضور در اربیل (هولیر) پایتخت حکومت اقلیم کردستان عراق از افزایش کمک های نظامی و تسلیحاتی خود به پیشمرگهای کُرد در مبارزه با داعش گفت و همچنین دیلی تایمز نیز با اشاره به تصمیم نخست وزیر کانادا جاستین ترودو از افزایش نیروهای کانادای در کردستان عراق از 69 نفر به 200 نفر خبر داد.
حال این مساله مطرح میشود که روند آزادسازی موصل چگونه اتفاق خواهد افتاد؟ برای کنترل شهری که جمعیت ساکن در آن حدود یک میلیون نفر میباشد آیا میبایست تدابیر و استراتژی خاصی در پیش گرفته شود؟ در بُعدی دیگر این مساله مطرح میشود که کدام جریانهای نظامی در آزادسازی موصل میبایست مشارکت داشته باشند؟ آیا این ضرورت وجود دارد که نیروهای کشورهای خارجی از جمله آمریکا در عملیات آزادسازی موصل مشارکت داشته باشند؟
در حقیقت مهمترین عاملی که زمینهساز تاخیر در آغاز عملیات آزادسازی موصل شده است ریشه در همین مساله دارد. اعراب سنی طی ماههای گذشته به کرّات مخالفت خود را با حضور نیروهای حشد الشعبی در عملیات آزادسازی موصل ابراز داشتهاند. همچنین، حکومت مرکزی عراق بهشدت نگران نوع تعامل با نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان و نحوه مشارکت آنان در کنترل مجدد موصل است. اما با نظر به تمامی این اختلافنظرها میتوان بهترین سناریو و راهحل برای آزادسازی موصل را در مشارکت همهجانبه تمامی نیروهای داخلی عراقی در کنار یکدیگر دانست. بدین معنی که بر اساس توافق همهجانبه نیروهای داخلی عراق اعم از اعراب شیعه، اعراب سنی، کردها، ترکمنها و... میبایست، با دخالت بسیار محدود نیروهای خارجی عملیات آزادسازی موصل را به تحقق برسانند. زیرا تاریخ نشان داده است که هیچگاه دخالت نیروهای غیر بومی یا خارجی در امور نظامی - سیاسی کشوری دیگر از جمله در افغانستان، لیبی و... منجر به ایجاد ثبات و توافق سیاسی فراگیر نشده است، همچنانکه از این فرصت در راستای سهم خواهی و نفوذ در ساختارهای قدرت بهره برده اند. از این رو، میتوان ابراز داشت تنها در صورت وجود اتحادی فراگیر میان تمامی نیروهای داخلی عراقی، عملیات آزادسازی موصل آیندهای با ثبات و نویدبخش را برای شهروندان عراقی تحقق میبخشد.
بهطورکلی، موصل در آینده سیاسی عراق دارای اهیمت فوقالعادهای میباشد و نحوه تعامل جناحهای سیاسی عراقی به ویژه اعراب شیعه، اعراب سنی و کردها با مساله آزادسازی موصل و آینده اداری سیاسی آن، میتواند نقشی اساسی در روند معادلات آتی کشور عراق داشته باشد. اگر هر کدام از این جناحها با برجستهسازی بُعد تکواره هویتی خود بر ابعاد اختلاف تمرکز نمایند؛ میتوان آغاز بحران داخلی فراگیر در عراق را پیشبینی نمود. اما اگر بُعد هویت متکثر و جمعی از سوی هر کدام از سه جناح اصلی برجسته شود و شاهد هماهنگی مناسب میان شیعیان، سنیها و کردها باشیم، در این صورت میتوان گذار به مرحله وحدت ملی و ثبات سیاسی در عراق را پیشبینی نمود. علاوه براین، حضور گسترده نیروهای نظامی کشورها خارجی از جمله آمریکا و شاید برخی قدرتهای منطقهای در آزادسازی موصل میتواند زمینهساز ایجاد تفرقه و بیثباتیهای هر چه بیشتر در کشور عراق باشد. در این شرایط، بدون تردید، آینده سیاسی کشور عراق را در هر حالتی کاراکترهای داخلی کشور میبایست تعیین کنند و نه بیگانگان.