الوقت_ با آغاز نابسامانيها و اعتراضات مردمي در كشورهاي عربي در خاورميانه و شمال آفريقا، يمن نيز دستخوش تحولات انقلابي شد. اكنون كه بيش از 4 سال از نخستين تحولات سياسي جهان عرب مي گذرد كشور يمن در آستانه ورود به دور جديدي از بي ثباتي و بحران قرار گرفته است. رويدادهاي اخير كه به شكل جدي از تابستان گذشته با اعتراضات به افزايش قيمت سوخت آغاز شد و در روزهاي گذشته به فروپاشي دولت و كناره گيري رئيس جمهور منجر شد، اين كشور را به يكي از كانون هاي بحران در خاورميانه تبديل كرده است. كشمكش بر سر قدرت ميان نيروهاي داخلي موقعيت سياسي يمن را عملا با بن بست مواجه كرده است. كناره گيري علي عبدالله صالح در نتيجه اعتراضات سال 2012 و تحميل عبدربه منصور هادي به عنوان رئيس جمهور يمن كه با تصميم شوراي همكاري خليج فارس و حمايت آمريكا صورت گرفت به پايان تحولات اعتراضي در يمن منجر نشد و ناكامي دولت جديد در تقسيم قدرت ميان گروه هاي معترض نیز در عمل موجب افزايش تحركات شيعيان يمني شد. همزماني اين موضوع با تقويت نيروهاي القاعده در جنوب اين كشور به تشديد ناامني و بي ثباتي در اين كشور انجاميد. تداوم اعتراضات نيروهاي انصارالله نسبت به فسادهاي حكومتي، وابستگي دولت به غرب و آمريكا، و سياست هاي اقتصادي دولت، موجب پيشروي چشمگير نيروهاي شيعه، و كنترل استان هاي صعده، عمران در تابستان گذشته شد تا جايي كه دولت و مخالفان توافقنامه صلح و مشاركت امضا كردند. بر اساس توافقنامه مذكور رئيس جمهور مكلف به فراهم ساختن زمينه هاي لازم جهت تشكيل دولت وحدت ملي با مشاركت حوثي ها شد. اما پس از گذشت مدت كوتاهي، مخالفان اقدامات دولت را ناكافي و نمايشي خوانده و اعتراضات خود را از سر گرفته و صنعا پايتخت يمن را به كنترل خود درآوردند و كاخ رياست جمهوري را محاصره كردند. در پي اين رويداد، رئيس جمهور، نخست وزير و كابينه به جاي عمل به تعهدات خود در قبال مخالفان، در اقدامي غير منتظره استعفاي خود را به پارلمان اين كشور اعلام كردند. گرچه درخواست استعفا هنوز از سوي پارلمان پذيرفته نشده اما مخالفان، اين اقدام دولت را تلاشي براي طفره رفتن دولت از خواسته هاي آنها تلقي كرده و به اعتراضات خود ادامه داده اند. تحليلها در اين زمينه، از احتمال عملي شدن يك سناريو توسط ارتش و گارد رياست جمهوري عليه شيعيان و نهايتا سركوب آنها حكايت دارد. اما با توجه به حمايت توده هاي قابل توجهي از مردم غير شيعه يمني از انصارلله اين موضوع غيرمحتمل است.
اما آنچه كه امروز موقعيت يمن را پيچيده كرده صرفا درگيري ميان دولت و مخالفان شيعه نيست، رويارويي همزمان نيروهاي القاعده و تشكل هاي مرتبط با جريان اخواني يمن با دولت و شيعيان، عمق بحران در اين كشور قبيله اي را بيش از هر زمان ديگري افزايش داده است؛ در هفته هاي گذشته و در پي تسلط شيعيان بر صنعا، درگيري هاي متعدد مخالفان انصار با القاعده ده ها كشته و زخمي برجاي نهاد و در سوي ديگر گروه هايي در مخالفت با شيعيان، هواداران خود را به خيابان آورده و راهپيمايي كردند.
در اين ميان، طراحي ها و سناريوهايي در خصوص تجزيه يمن به مناطق مختلف به عنوان راه حل برون رفت از بحران مطرح ميشود؛ اين طرح اگرچه مورد حمايت عربستان سعودي و برخي كشورهاي منطقه قرار دارد اما انصارالله مخالفت جدي خود را با چنين طرحي اعلام و بر وحدت و يكپارچگي يمن اصرار دارد. يمن به سبب نزديكي به مناطق نفتخيز عربستان داراي اهميت استراتژيك براي اين كشور است. به همين دليل ملك عبدالله پيش از مرگش بر احتمال دخالت نظامي در يمن در صورت تسلط حوثي ها بر منطقه مارب اشاره كرده بود؛ عملي شدن اين سناريو با توجه به درگذشت پادشاه عربستان و مشغله هاي داخلي اين كشور در ارتباط با انتقال قدرت بعيد به نظر مي رسد.
به هرحال، آنچه اكنون درون مرزهاي يمن در جريان است تاثير غيرقابل انكاري بر موازنه قواي منطقه اي با محوريت عربستان سعودي و جمهوري اسلامي ايران خواهد داشت. در حاليكه شيعيان مورد حمايت ايران در يمن دست بالا را در تحولات سياسي و ميداني اين كشور دارند، عربستان سعودي به عنوان رقيب منطقه اي ايران، با نگراني شديدي تحولات منطقه را زير نظر دارد. اين سناريو بعيد نيست كه ترس از تقويت و گسترش نفوذ ايران در منطقه، بار ديگر عربستان را به حمايت از گروهاي تندرو و افراطي شامل القاعده سوق دهد؛ مشابه آنچه كه در سوريه و پشتيباني سعودي ها از داعش مشاهده شد.