الوقت_ در هفته گذشته با اعلام خبر رد طرح پیشنهادی روسیه برای صلح بین دولت کی یف و نیروهای حامی مسکو از سوی پترو پوروشنکو، رئیس جمهور اوکراین، دو منطقه روس نشین اوکراین شامل جمهوری خلق دونتسک و جمهوری خلق لوهانسک بار دیگر صحنه کشمکش و درگیری های خونین بین معترضان حامی روسیه و ارتش کییف گردید. هفته گذشته دمیتری پسکوف، یکی از سخنگویان رئیس جمهور روسیه اعلام کرد که ولادیمیر پوتین با ارسال پیغامی به پترو پوروشنکو، طرحی مشخص برای برچیدن توپخانههای سنگین به طرفین درگیر پیشنهاد داده است. طرحی که به معنای برقراری آتش بس میان نیروهای دولتی و شبه نظامیان جدایی طلب در جنوب شرقی اوکراین و عقب کشیدن تمام ادوات سنگین نظامی هر دو طرف خواهد بود. اما پسکوف، رئیس جمهور اوکراین با این ادعا که این پیشنهاد، روسیه را از قید تعهد صورت گرفته در مینسک، مبنی بر خارج کردن جنگجویان و بازگرداندن کنترل مرزهای بین المللی به اوکراین، رها می کند، بدون ارائه پیشنهادهای جایگزین، طرح را رد و افزون بر آن اقدامات نظامی را دوباره آغاز کرد.
اوکراین به دلیل موقعیت تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی، همواره محل بحث کشورهای مختلفی در عرصه بینالملل بوده است. به طور خاص، روسیه به عنوان قدرت همسایه این کشور، با توجه به سطح اثرپذیری و اثرگذاری این کشور، رقابت گستردهای با سایر کشورها برای حضور و نفوذ در سطح نخبگان و تصمیمگیران اوکراینی دارد . اهمیت اوکراین برای سران کرملین تا آن اندازه است که لنین در ابتدای قرن بیستم می گوید « اوکراین برای روسیه نقش سر را دارد و روسیه بدون اوکراین پیکری بی سر خواهد بود ». واقعیت این است که روسیه و اوکراین نیاز اقتصادی و سیاسی درهم تنیده ای با یکدیگر دارند که این نیاز متقابل، حتی با تغییر دولتها به غربگرا یا روسگرا تغییر نمیکند. چنان که سابقه دولتهای متعدد در این کشورها، این گزاره را اثبات میکند.
اوکراین ترانزیت بیش از 80 درصد کل صادرات روسیه به اروپا را برعهده دارد و بیشتر لولههای گاز صادره از روسیه به اروپا از خاک اوکراین عبور میکند. از سوی دیگر؛ بخش زیادی از مواد خام صنعتی و البته پایه اصلی صنایع اوکراین، روسی است. اما این همه آن چیزی نیست که مسکو میخواهد. اوکراین چهارمین صادرکننده بزرگ تسلیحات در جهان است. لذا ادامه درگیری ها در این کشور موجب گسترش ناامنی در یکی از استراتژیکترین نقاط مرزی روسیه خواهد بود. به همین خاطر است که به زعم بسیاری از تحلیلگران، جنگ و درگیری در اوکراین به نفع هیچکس نیست و این موضوع را سران کرملین خوب میدانند. از این رو؛ به نظر میرسد حرکت به سمت میز مذاکره و تلاش برای یافتن مسیری مسالمتآمیز، مطلوبترین شکل ممکن برای مسکو باشد. با این حال، لزوماً همیشه مطلوبها رخ نخواهند داد. چنان که رد طرح پیشنهاد روسیه برای صلح موید این مساله می باشد. مقامات کرملین با درک این واقعیت که اوکراین متمایل به غرب با سیاستمدارانی ورزیده که اتفاقاً قدرت ایجاد همگرایی ملی را نیز دارند، نه تنها می تواند برای آن ها خطرناک باشد بلکه می توانند الگویی برای تمایل دیگر کشورهای منطقه به سمت تمایلات غربی را فراهم سازد. در واقع روسیه پوتین با این نوع عملکرد برخاسته از دوران قدرتمندی شوروی، اتاق های فکر در آمریکا و کشورهای همپیمان با آن را به سمت و سوی ایجاد نوعی فضا به حرکت واداشت که تا با القای تجزیه اوکراین در آینده نزدیک از سوی مسکو، بتوانند با رد طرح صلح روسیه، بازیگری این کشور را از سطح نخست بازی های بین المللی به لایه های پایین تر تغییر جهت دهند.