الوقت_ داعش به عنوان پدیده ای فرامنطقه ای مروج یا بازتاب فهمي از نگرش مذهبی مشهور به سلفی رادیکال جهادی میباشد. سلفیسم به طور کلی یک نگرش سنی است ولی جز ء هیچ کدام از مذاهب چهارگانه سنی یعنی حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی نیست. داعش دارای یک نرمافزار اعتقادی است. "فقه التکفیر" توسط داعش شکل گرفت و آنها توانستند احساسات خشونتگرا را با باورهای مذهبی درهمبیامیزند. داعش معتقد است چون اهل سنتِ پیرو مکاتب اربعه جهاد را تعطیل کردند پس کافر شدند و انکار حکمالله، کفر محسوب میشود و تعطیلی عملی حکم خداوند به معنای انکار آنهاست. در واقع از نظر یک عضو داعش، کشتن یک کافر واجب است و بر اساس تفکرات تکفیری آنها، وقتی یک عضو داعش یک مسلمان را میکشد خود را به عنوان مجاهد فیسبیلالله میداند نه یک تروریست. او این اقدام را به زعم خود با خلوص نیت انجام میدهد.
مباني فکري و کلامي سلفيان به طور عام و گروه داعش به طور خاص را در يک نگاه کلي مي توان در چهار حوزه ي هستي شناسي، معرفت شناسي، معنا شناسي و روش شناسي دنبال کرد.
هستیشناسی: سلفیان به خصوص داعش معتقد به مجردات نبوده و همه عالم اعم از خدا و غیر آن را محسوس دانسته و مجردات را نمیپذیرند و قائلند خداوند جسم نیست محسوس است. میتوان او را در قیامت با چشم دید. در نگاه آنان روح، موجودی مادی است و فراتر از بدن نیست بلکه روح همان بدن است و نفس فلاسفه به عنوان موجودی غیر از بدن انسان که با آن متحد شده است را نمیپذیرد.
سلفيه تقسيم هستي به غيب و شهادت را مي پذيرند با اين تفاوت که حکيمان و غالب متفکران مسلمان به دلايل عقلي اين را پذيرفته اند؛ اما آن ها چون در روش شناسي، نقل را بر عقل مقدم مي دارند، اين را به دلايل نقلي يعني قران و روايات مي پذيرند. آنان معتقدند خدا در قيامت با چشم سر ديده مي شود. ابن تيميه نيز رؤيت خدا در آخرت را پاداش مؤمنان مي داند.
معرفتشناسی: سلفیان فقط راه نقل را قبول دارند و از عقل و شهود، گریزان بوده و معتقدند عقل و شهود جز نشان دادن باطل کاری انجام نمیدهد و عقل در باب خداوند و امور دیگرِ اعتقادی، هیچ فهم صحیحی ندارد. در نگاه آنان فقط باید به وحی و نقل اعم از کتاب و سنت و اجماع سلف مراجعه کرد و از عقلگرایان و شهودیان دوری گزید؛ زیرا آنان انسان را به باطل رهنمون میسازند. بنابراین در صورتی که علم جدید فرآوردههایی خلاف ظاهر قرآن و سنت داشته باشد، این علم نیست بلکه جهل است. مثل تکنولوژي جديد که قبل ندارند.
معنا شناسي: در معناشناسي، سلفيان رويکرد ظاهرگرايي را پذيرفته و به انکار تأويل پرداخته و معتقدند؛ اگر راه تأويل باز شود، دين از در ديگر خارج مي شود. چنانکه ابن تيميه در اين باب مي نويسد:«همه فقها متفقند که در خصوص صفات پروردگار، به آيات و احاديث اين باب بايد ايمان آورد؛ بدون اينکه آن ها را تفسير کرد يا توصيف و تشبيه نمود. آنان معتقدند تمام آنچه خداوند در قرآن گفته نباید به ظاهرش تمسک کرد و پذیرفت که آن حقیقتی در بالا دارد یعنی اگر خداوند فرموده که خداوند دست دارد باید پذیرفت که ایشان حقیقتاً دست دارد و واقعیتی به نام دست وجود دارد و نباید آن را تأویل کرد و به معنای قدرت یا هر چیز دیگر تفسیر نمود. اما همین سلفیان در مواردی که با اعتقادات آنان در تضاد است، دست به تأویل زده و آن را به تأویل برده اند.
روش شناسي: در روش شناسي، راه و روش سلفيان تاکيد بر برتري فهم سلف است و معتقدند همه بايد از فهم سلف تبعيت کنند؛ زيرا فقط فهم سلف از خلوص برخوردار است و ديگر فهم ها مثل فهم متکلمان، فليسوفان و عرفا هيچ ارتباطي با اسلام ندارد و بر گمراهي انسان مي افزايد. از نظرگاه ديگري مي توان روششناسي آنها را در دو محور: ظاهرگرايي در قران و حديث، گذشته گرايي(پيروي از سلف) مطرح نمود.
مسئله جهاد: در واقع در آیات قرآن مسأله جهاد وجود دارد که شیعه و سنی این جهاد را با ابزارهایی کنترل می کنند؛ مثلاً در تشیع گفته می شود جهاد ابتدایی مخصوص معصوم است و اهل سنت هم معتقدند جهاد ابتدایی باید به فرمان مفتی یا خلیفه انجام بگیرد. در جریان سلفی به آیات جهاد استناد میشود و آنها به این آیات عمل میکنند. این جنبش وحدت را با خشونت دنبال می کند و با کافر خواندن مسلمانان با آنان درگیر می شود؛ بنابراین این تناقض در این جنبش وجود دارد که آنها بر وحدت تکیه می کنند اما با مسلمانان دیگر درگیر می شوند. در اغلب آثار جهادی انديشمندان سلفي، خشونت به شدیدترین وجه ترویج شده و گفته مي شود که میتوان با هر نوع وسیلهای دشمن را که میتواند "امریکا، اذناب او در بلاد اسلامی، صوفیان بیدین، شیعیان کافر و حتی لائیکهای غربگرا" باشند از صحنه روزگار محو کرد. در این نگاه، حتی استفاده از سلاح شیمیايی و هستهای هم توصیه شده و گفته مي شود که بر اساس متون، استفاده از هر نوع سلاح کشتار جمعی مجاز است. انفجارهای انتحاری که در نقاط مورد نظر، حتی معابد و قهوهخانهها و مساجد و بقعههای مشایخ صوفی صورت میگیرد، گاه به مرگ صدها نفر میانجامد. پشتوانه تئوریک این اقدامات همین رسالهها هستند.
تکفير: تکفیر جوهره ایدئولوژی و ابزاری برای بسیج کردن علیه کافرانی است که با این دعوت مخالفت میورزند. داعش نیز از همین ابزار برای بسیج کردن عناصر خود سود میجوید. مفهومی که دنیا را به دو قسمت دیار اسلام و دیار کفر تقسیم میکند. همچينين جنگ با سردمداران كفر در ميان مسلمانان را واجبتر از جنگ با كفار اصلي ميدانند. بنابراين كفر رده بدتر از كفر اصلي است و جهاد دفع بر جهاد طلب مقدم است و جهاد با كفار نزديك از جهاد با كفار دورتر واجبتر است. در تعامل با پيروان اديان ديگر آنها را بين پذيرفتن دين اسلام يا پرداخت جزيه يا جنگ مخير ميكنند.
اعضاي كميته شرعي داعش رده را به دو قسمت تقسيم ميكنند: رده سطحي و رده عميق. در نوع اول از رده توبه قابل قبول است زيرا با آزار و اذيت و جنگ و دشنام به اسلام و مسلمانان همراه نيست برعكس در نوع دوم كه توبه قبول نيست و فرد را به محض اسارت ميكشند.
توحيد و اطاعت: داعش معتقد به لزوم اطاعت از ولي امر است كه البته اين ولي امر هم كسي جز البغدادي سركرده خودشان نيست و انكار علني اعمال وي را حرام و مستوجب تكفير و قتل ميداند.
داعش سه نوع توحيد تعريف كرده است: توحيد الوهيت؛ توحيد ربوبيت و توحيد اسما و صفات. بر اساس اين تعريف اعتقاد صحيح از ناصحيح را تعريف ميكند زيرا بر اساس ماهيت سه بعدي توحيد، ايمان به توحيد ربوبيت نافي شرك نيست و فقط در كنار دو بعد ديگر كامل ميشود به عبارت ديگر هر كس كه به سه نوع توحيد اعتقاد نداشته باشد صرف نظر از اينكه سني باشد يا شيعه، مشرك است.