الوقت- 13 ماه از آغاز حملات هوایی عربستان و ائتلاف عربی بر علیه مردم یمن، انصارالله، کمیته های مردمی و ارتش علی عبدالله صالح می گذرد که در این میان به لحاظ خسارت های انسانی و مادی نیز ابعاد این فاجعه بسیار گسترده است. نزدیک به 200 هزار نفر کشته و مجروح و شمار فراوانی از مردم نیز آواره شده اند. ساختمان های دولتی و مسکونی، زیرساخت ها، جاده، پل های ارتباطی، شبکه ها و دیگر نهادهای عمومی مورد اصابت موشک ها و بمب های هواپیماهای سعودی قرار گرفته است. سعودی ها که با استدلال بازگرداندن دوباره قدرت به دولت به گفته آنها مشروع و قانونی عبدربه منصور هادی مجوز حملات را صادر کردند، در واقع به دنبال تضعیف روند قدرت گیری انصارالله به عنوان نماینده شیعیان حوثی و بخش عمده ای از زیدی ها در یمن بودند که تاکنون و بعد از گذشت چندین ماه نتوانسته اند، این جریان را سرکوب و قدرت را به ساختار قبلی بازگردانند.
نقش عوامل سه گانه در تصمیم عربستان
در این تصمیم عربستان در واقع چند عامل موثر است که به موضوعاتی چون روابط دوجانبه با یمن، شبه جزیره عربی و موازنه منطقه ای بر می گردد. در سطح روابط دو جانبه و بر اساس منشور عبدالعزیز و وصیت به فرزندان خود قید شده است که همواره یمن را ضعیف نگه دارند. این موضوع در واقع برای عربستان ریشه در واقعیت دارد، موقعیت برتر جغرافیایی، مدل جمهوری، جمعیت، پویای های داخلی و شیعیان. این عوامل باعث شده تا نگاه عربستان به یمن همواره یک نگاه تردیدآمیز باشد و در سودای تضعیف آن. بخصوص که در مقطع کنونی یک جریان داخلی آنهم از شیعیان توانسته قدرت را در عرصه داخلی به دست بگیرد و متحد سابق عربستان یعنی علی عبداله صالح نیز در مقطع کنونی به عنوان متحد این جریان در مقابل سعودی قد علم کرده است.
این موضوع در واقع در سطح شبه جزیره عربی نیز معنا پیدا می کند.، بدین صورت که یمن می تواند هیمنه عربستان در سطح شبه جزیره را به چالش بکشد و پتانسیل بحران زای آن استعداد سرایت به دیگر دولت های عربی خلیج فارس را داشته باشد. از اینرو سعودی ها همواره دغدغه حفط برتری خود در سطح شبه جزیره را داشته و دارند. در بعد سوم یعنی در سطح منطقه ای نیز، موضوع به عواملی چون امنیت و موازنه منطقه ای بر می گردد. بدین معنی که در فضاهای تقابلی و جنگ های نیابتی ایران و عربستان سعودی، شیعیان و نماینده آن یعنی انصارالله می تواند به عنوان حوزه نفوذ بازیگر رقیب تلقی شود و برتری عربستان را به چالش بکشد. بخصوص که روند تحولات جهان عرب و بحرانی تر شدن صحنه خاورمیانه، روند تحولات را به ضرر عربستان و ناکامی این کشور در حوزه های تعریف شده و سنتی در حال رقم زدن است.
مناطق درگیر
صحنه کنونی یمن در واقع به سه قسمت تقسیم می شود. مناطق شمالی و غربی که در اختیار انصارالله و متحد آن علی عبدالله صالح است که عمده عملیات ها در این قسمت تا تنگه باب المندب امتداد دارد. مناطقی چون صعده، صنعا، تعز، إب، جوف، عمران، ذمار، حجه و حدیده است که نقش مهمی در پیروزی های میدانی به دلیل موقعیت استراتژیک آن ایفا می کند. مناطق جنوبی و مرکزی یمن که علاوه بر نقش قبایل و جنبش جدایی طلبان الحراک جنوبی، بازماندگان رژیم سابق به رهبری منصور هادی و متحدان سعودی انها قرار دارند که در مناطقی چون لحج، ابین و شبوه قرار گرفته اند که تا شرق یمن امتداد یافته اند. هدف این گروه و عربستان امتداد به سمت غرب و تنگه باب المندب و مناطق شمالی است که بتواند ضمن بازگرداندن قدرت به دولت سابق، برتری میدانی را از انصارالله و متحد آن بازستاند. منطقه سوم هم که بخشی از جنوب شرق تا شمال شرق یمن را در برگرفته در اختیار القاعده شاخه یمن است که اگرچه در تقابل با عربستان و منصور هادی قرار می گیرند، اما در مقطع کنونی عربستان برای تضعیف مقاومت یمن، با در اختیار گذاشتن سلاح در اختیار این گروه، نقش مخرب آنان را در خدمت تضعیف انصارالله قرار داده است.
چشم انداز پیش رو
حملات 13 ماه اخیر عربستان و متحدین داخلی و منطقه ای آنان به مواضع انصارالله و ارتش که به مناطق غیرنظامی و مسکونی کشیده شده در واقع توانسته است نزدیک به 60 درصد از زیرساخت های یمن را نابود کند. در واقع اگر هدف عربستان را جدا از ناکامی در مهار انصارالله در نظر بگیریم، به لحاظ تضعیف توانسته یمن را در روند ضعیف و ورشکسته خود نگه داشته و بلکه تضعیفتر سازد. اگرچه این ضعف در کوتاه مدت و حتی میان مدت می تواند خود منشا تهدید برای عربستان از حیث یک همسایه ضعیف باشد، اما قطعا آثار مخرب آن بخصوص به لحاظ پتانسیل بحران زای یمن می تواند منبع تولید بحران در همسایگی عربستان از لحاظ پرورش تروریست، قاچاق، ورود غیرقانونی به مرزها و عوامل دیگر باشد. بنظر می رسد که عربستان وضعیت کنونی را با شدت و ضعف ادامه خواهد داد تا بتواند ضمن کاستن از قدرت انصارالله و ارتش، آنها را از موضع ضعف و وارد کردن به گفت وگوهای سیاسی (که در حال حاضر در جریان است) بتواند در این امر موفق شود. اما آنچه مشخص است ورود یمن به چرخه جدیدی از کشمکش و بحران خواهد بود که آثار مخرب آن در روندهای میان مدت و بلندمدت به خود سعودی ها برخواهد گشت.
جواد مددی