الوقت- احمد الشرع یا همان جولانی سابق، که تا همین چند ماه پیش تروریستی تحت تعقیب در سطح بینالمللی بود، اکنون قرار است که در کاخ سفید با پهن کردن فرش قرمز از او استقبال شود. او که اولین سفر رسمی به واشینگتن را با عنوان رئیس جمهور موقت انجام میدهد قرار است فردا دوشنبه با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا دیدار داشته باشد.
اما ستاره بخت و اقبال هر چقدر که برای جولانی و دارودستهاش در روند تحولات سوریه پرفروغ و خوش یمن بوده، برعکس برای مردم این کشور تنها مشتی وعده و وعیدهای تو خالی و آیندهای تاریک زیر چکمههای گروههای مسلح تکفیری در بر داشته است.
در چنین وضعیتی جولانی راه طولانی تا رسیدن به کاخ سفید را با این امید طی کرده تا شاید شاهکلید حل مشکلات و چالشهای عدیده حکومت نوپایش را در آمریکا بیابد، که البته آمریکا نیز به سادگی حاضر به همراهی با خواستههای جولانی نیست و این سفر میتواند خطوط اصلی مسیر آینده روابط دمشق- واشنگتن را نمایان کند.
از اظهارات مقامات آمریکایی برمیآید که محتوای مذاکرات جولانی و مقامات کاخ سفید عمدتاً حول مسائل امنیتی و اقتصادی است. تام باراک، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه گفت که هدف از سفر جولانی به واشینگتن، احتمالاً امضای توافقی برای پیوستن دمشق به ائتلاف جهانی ضد داعش است. همچنین موضوع پایان دادن به تحریمهای اعمال شده علیه سوریه به ویژه قانون «سزار» برای الجولانی از اولویت برخوردار است. به گزارش رسانهها، جولانی قصد دارد در این سفر درخواست حمایت مالی برای بازسازی سوریه را نیز مطرح کند.
غلبه بر چالشهای داخلی
در یکسال گذشته جولانی تلاش کرده با نزدیکی به محور عربی-غربی و نمایش چهرهای عملگرا از خود، این پیام را منتقل کند که میتواند با درنظر گرفتن منافع راهبردی غرب و اسرائیل در سوریه و پروندههای منطقهای، مدیریت این صحنه را به خوبی انجام دهد. او اکنون درصدد است در واشینگتن، پاداش این خوشخدمتیها را دریافت کند و محور اصلی گفتگوهای خود را بر مسائل اقتصادی و بهویژه لغو تحریمها متمرکز کرده است.
الجولانی به خوبی میداند که بدون سرمایهگذاریهای خارجی که آن هم منوط به رفع محدودیتهای اقتصادی و تحریمهای سنگین است، خروج از بنبست کنونی تقریباً ناممکن بوده و تا زمانی که غربیها و کشورهای عربی گامی عملی در این مسیر برندارند، هیچگونه گشایشی در وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سوریه ایجاد نخواهد شد.
در این میان هرچند به ظاهر، تحریمهای سزار لغو شده اما عدم اعتماد سرمایهگذاران خارجی به گروههای مسلح و فقدان ثبات و امنیت پایدار، مانع ورود سرمایه به سوریه شده است.
بر اساس گزارش بانک جهانی، بازسازی سوریه پس از سیزده سال جنگ داخلی به بیش از ۲۱۶ میلیارد دلار نیاز دارد، رقمی که از توان مالی دولت دمشق خارج است. نابودی گسترده زیرساختها، شبکههای خدماتی و اقتصادی کشور ضرورت جذب کمکها و سرمایهگذاری خارجی را دوچندان کرده است. از اینرو، الجولانی در تلاش است آمریکا را به برداشتن گامهای ملموس در زمینه بازسازی و احیای اقتصاد سوریه متقاعد کند و از این طریق جایگاه سیاسی خود را نیز در معادلات آینده این کشور تثبیت نماید.
توقف حملات تلآویو
علاوهبر مشکلات اقتصادی، چالشهای امنیتی نیز یکی از مهمترین دغدغههای دولت الجولانی به شمار میرود.
در ماههای اخیر، حملات مکرر رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه و پیشروی در برخی مناطق موجی از نگرانی را در میان حاکمان دمشق ایجاد کرده است. الجولانی که فاقد توان نظامی و تسلیحاتی کافی برای مقابله مستقیم با تجاوزات اسرائیل است سعی دارد با نزدیک شدن به واشنگتن، نوعی توافق امنیتی را به امضا برساند تا از شدت این حملات کاسته شود. او امیدوار است با حمایت آمریکا بتواند دستکم یک چارچوب امنیتی ایجاد کند که ثبات نسبی را به مناطق تحت کنترلش بازگرداند.
در نگاه الجولانی، ادامه حملات تلآویو نه تنها ثبات حکومت او در سوریه را تهدید میکند بلکه فرآیند بازسازی و جذب سرمایهگذاری خارجی را نیز با بنبست روبهرو میکند، چرا که هیچ کشوری حاضر به سرمایهگذاری در سرزمینی ناامن نخواهد بود. بنابراین، تلاش برای کسب حمایت سیاسی و امنیتی از واشینگتن بخشی از راهبرد جولانی برای خروج از بحران کنونی و بازگرداندن ثبات نسبی به سوریه است.
از سوی دیگر، مسئله کردها یکی از پیچیدهترین چالشهای داخلی سوریه است که الجولانی برای حل آن به حمایت آمریکا چشم دوخته است.
حضور و نفوذ گسترده نیروهای کرد در شمال و شمالشرق سوریه تهدیدی برای نفوذ و اقتدار او در مناطق تحت کنترل هیئت تحریر الشام به شمار میرود. الجولانی درصدد است با جلب رضایت واشنگتن و نزدیک شدن به مواضع سیاسی آن، زمینه نوعی تفاهم موقت با کردها را فراهم آورد تا از درگیریهای داخلی و تضعیف موقعیت خود جلوگیری کند. با این حال، اختلافات تاریخی، بیاعتمادی متقابل و منافع متضاد، همچنین مواضع تند ترکیه تحقق چنین توافقی را بسیار دشوار ساخته است.
آیا جولانی نسخه مطلوب و دائمی واشنگتن برای سوریه است؟
با وجود تلاشهای جولانی برای نزدیکی به غرب همچنان پرسشهای جدی درباره میزان تمایل غرب در همکاری با دولت او مطرح است. هرچند در ظاهر، واشینگتن با لغو بخشی از تحریمها و حذف نام الجولانی از فهرست گروههای تروریستی چنین وانمود میکند که او میتواند در شرایط کنونی منافع غرب را تأمین نماید اما واقعیت میدانی پیچیدهتر از این است. تفاوت دیدگاههای واشینگتن و تلآویو نسبت به آینده سوریه و نوع برخورد با حکومت جدید موجب شکلگیری تردیدهای جدی درباره دوام حمایت غرب از الجولانی شده است.
درواقع، آمریکا سوریه امروز را فرصتی برای امتیازگیری اقتصادی و نظامی میبیند. از نگاه واشینگتن، تعامل با دمشق نه از سر اعتماد بلکه به منظور پیشبرد برنامههای راهبردی خود در منطقه است. ازاینرو، هرگونه پشتیبانی فعلی از دولت موقت سوریه بیشتر جنبه تاکتیکی دارد و نه استراتژیک و در صورت تغییر شرایط میدانی یا منافع غرب، احتمال تغییر مواضع واشینگتن وجود داد.
در حوزه توافق با تلآویو نیز وضعیت جولانی پیچیده و پرابهام است. سران رژیم صهیونیستی به او اعتمادی ندارند و او را یک "تروریست و تندرو مذهبی" میدانند که حضورش در راس قدرت خطری برای امنیت سرزمینهای اشغالی باشد. به همین دلیل، بارها به صراحت هشدار دادهاند که تحرکات دولت موقت سوریه را زیر نظر دارند و کوچکترین خطایی را تحمل نخواهند کرد.
با این اوصاف، حتی اگر آمریکا بخواهد با نقش میانجیگری، دو طرف را به امضای یک توافق امنیتی ترغیب کند، جولانی باید به طور مداوم در چرخه رفع نگرانیهای امنیتی پایانناپذیر اسرائیل افتاده و همواره بدون کسب دستاوردی به امتیازدهی در مذاکرات با صهیونیستها بپردازد تا شاید در آینده تلآویو او را به عنوان یک مهره قابل مدیریت برای پیشبرد منافع عبری-غربی بپذیرد، که چنین رویکردی را نه مردم سوریه میپذیرند و نه حتی زیردستان جولانی ممکن است با او برای همیشه همراه شوند.
این وضعیت نشان میدهد که حتی در صورت تمایل جولانی به پیوستن به چارچوبهایی امنیتی مانند توافق «ابراهیم» امکان گرفتن امتیاز مستقیم از رژیم صهیونیستی بسیار محدود است و موفقیت او مستلزم جلب اعتماد و رضایت کامل سران تلآویو است. بنابراین، جولانی بیشتر نقش ابزاری خواهد داشت تا بازیگری مستقل و آینده هرگونه توافق امنیتی یا اقتصادی در جنوب سوریه به پذیرش او توسط تلآویو و غرب وابسته است.
جولانی برای اینکه نشان دهد با سیاستهای واشینگتن در منطقه همسو است، همزمان با سفر به آمریکا عملیات نظامی علیه عناصر داعش در سوریه را آغاز کرده است. هدف اصلی او ایجاد تصویری از خود به عنوان بخشی از ائتلاف نمایشی ضد داعش آمریکایی است تا بتواند مشروعیت نسبی نزد غرب و متحدانش کسب کند. با این حال، آمریکا به خوبی واقف است که جولانی با سابقه طولانی در گروههای تروریستی و قرار داشتن در لیست سیاه نمیتواند برای مدت طولانی در رأس قدرت و ثبات سوریه باقی بماند. به همین منظور، واشینگتن او را به عنوان مهره موقت در دوران گذار سوریه از بحران فعلی میبیند.
استراتژی آمریکا بر پایه استفاده از ضعف دولت جولانی برای کسب امتیازات بیشتر از جمله احداث پایگاههای نظامی در دمشق و بهرهبرداری اقتصادی است. این اقدامات به واشینگتن اجازه میدهد تا در آینده، در صورت ایجاد حکومتی شبهدموکراتیک در سوریه دولت جدید نتواند توافقات پیشین را لغو نماید. بدین ترتیب، جولانی مهرهای موقت برای تحقق اهداف راهبردی آمریکا در سوریه محسوب میشود و هرگونه نفوذ و اختیارات او کاملاً مشروط به منافع واشینگتن است.
از سوی دیگر، یکی از دلایلی که باعث شده غرب نتواند الجولانی را به عنوان یک مهره دائمی در سوریه بپذیرد، عملکرد یکساله دولت او و جنایتهایی است که موجی از انتقادات جهانی در حوزه حقوق بشر را برانگیخته است.
بر اساس گزارش نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل، طی یازده ماه گذشته هزاران نفر از علویان و دروزیها توسط عناصر تحریرالشام به قتل رسیده و حدود ۱۰۰ نفر نیز ربوده یا ناپدید شدهاند. این آمارها نشان میدهد که ساختارهای تروریستی و خشونتطلبانه در حاکمیت دمشق همچنان پابرجاست و تغییر قابل توجهی در رفتار دولت موقت به رهبری الجولانی رخ نداده است.
با توجه به این واقعیت، ادامه همکاری بلندمدت با چنین دولتی برای غرب امکانپذیر نخواهد بود، زیرا افکارعمومی و کشورهای متحد غرب به شدت علیه حمایت از جنایتکاران در رأس قدرت واکنش نشان خواهند داد. واشینگتن در این فکر است که پس از گرفتن امتیازات لازم از دولت جولانی، شخصیتی ملی و مقبول برای تمامی اقوام و اقلیتها در سوریه به قدرت برسد تا ضمن کاهش خشم افکارعمومی، روند بازسازی و ثبات کشور را تسهیل کند.
علاوهبر بیاعتمادی غرب و اسرائیل، جولانی با خطر شورش و سرپیچی گروههای زیرمجموعه تحریرالشام نیز مواجه است. بر اساس برآوردها حدود 20000 عنصر مسلح خارجی در تشکیلات زیرمجموعه جولانی فعال هستند و همچنان تفکرات تکفیری و رادیکال خود را حفظ کرده اند. با این وجود عملکرد ضعیف جولانی در عرصه سیاسی، میتواند موجب فعال شدن دوباره هستههای داعش شود.
ممکن است این عناصر برای تحقق آرمان ایدئولوژیک خود (خلافت اسلامی) از جولانی عبور کرده و به داعش بپیوندند و بار دیگر سوریه را به میدان بیثباتی و خشونت تبدیل کنند.
درکل، مادامی که بیاعتمادی عمیق تلآویو به حاکمان دمشق پابرجاست، هرگونه امید به آمریکا برای گشایشهای اقتصادی و امنیتی در سوریه توهمی بیش نیست.
