الوقت- در کشاکش فشارهای جامعه جهانی و گردنکشی رژیم صهیونیستی در برابر قوانین بینالمللی برای رسیدگی به وضعیت بغرنج انسانی در غزه، در تحولی مهم اخیراً دولت فرانسه اعلام کرد که در آینده نزدیک به صورت رسمی دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت خواهد شناخت.
در این گزارش به بررسی اهداف فرانسه از در پیش گرفتن این سیاست و اثرات بینالمللی آن بر مسیر پیشرو در روند پرونده فلسطین پرداخته میشود. از جمله اینکه آیا اقدام فرانسه آغازگر موج جدیدی از به رسمیت شناختن فلسطین در میان کشورهای غربی خواهد بود؟ آیا این تصمیم، تحولی در واقعیت اشغال سرزمین فلسطینیان رقم خواهد زد؟ و در نهایت، چه نوع تغییرات ژئوپلیتیکی در پی این رویداد در راه است؟
از پیام مکرون تا کنفرانس نیویورک
زمزمههای اولیه از تصمیم جدید فرانسه ابتدا در دل سرزمینهای اشغالی شنیده شد. در ۲۴ ژوئیه (2 مرداد) نیکولا کاسیانید، سفیر فرانسه در بیتالمقدس، نامهای رسمی از سوی مکرون را به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، درباره به رسمیت شناختن کشور فلسطین تا ماه سپتامبر تسلیم کرد. فردای آن روز، مکرون در پلتفرم اجتماعی X (توییتر سابق) نوشت:
«فرانسه در راستای تعهد تاریخی خود به تحقق صلح عادلانه و پایدار در خاورمیانه، تصمیم به به رسمیت شناختن فلسطین گرفته است... جایگزینی برای این اقدام وجود ندارد.»
او تصریح کرد که این تصمیم در راستای تلاش برای ایجاد همزمان امنیت اسرائیل و حق تعیین سرنوشت فلسطینیان اتخاذ شده و خواستار خلع سلاح کامل دولت فلسطینی و به رسمیت شناختن اسرائیل شد.
پس از آن نیز در جریان دیدار شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان و همتای فرانسویاش، «ژان-نوئل بارو»، دو طرف از تصمیم مشترک خود برای برگزاری کنفرانسی بینالمللی در سازمان ملل خبر دادند.
این کنفرانس در روزهای ۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵ در نیویورک برگزار خواهد شد و هدف آن تدوین نقشهراهی برای تشکیل دولت فلسطینی بر اساس راهحل دو دولت است. این رویداد، پیشتر بهدلیل جنگ ایران و اسرائیل به تعویق افتاده بود.
دلایل و انگیزههای پاریس: چرا اکنون؟
فرانسه کشوری است که به صورت تاریخی و همسو با دیگر قدرتهای غربی، در مسئله فلسطین همواره حامی منافع راهبردی رژیم صهیونیستی و امنیت این رژیم بوده چنانکه هم در جنگهای چندین باره کشورهای عربی به رهبری مصر با اسرائیل در نیمه دوم قرن بیستم، و در تقابلهای محور مقاومت با ارتش صهیونی، همواره یک پای ثابت جبهه غربی پشتیبانی نظامی و سیاسی و رسانهای و لجستیکی از تلآویو بوده است. بنابراین تغییر اخیر، فارغ از میزان تأثیرگذاری بر روند تحولات ژئوپلتیکی و حد و حدود حمایتهای پاریس از فلسطینیان، را در بستر تحولات زیر درک کرد:
نخست؛ تحولات داخلی فرانسه و بهرهبرداریهای سیاسی و تبلیغاتی دولت مکرون از اعلام حمایت از تشکیل کشور فلسطین. در واقع یکی از اصلیترین انگیزههای دولت مکرون مربوط به فشار افکار عمومی و نیاز وی به جلب حمایت جمعیت بزرگ مسلمانان و چپگرایان فرانسه در آستانه انتخابات پارلمانی آینده است.
مکرون بهوضوح تحت فشار فزاینده افکار عمومی داخلی قرار داشت. بحران انسانی در غزه و اخبار روزانه از کشتار غیرنظامیان، موجب تحریک موجی از همبستگی با فلسطینیها در محافل سیاسی و اجتماعی فرانسه شده بود. تظاهرات گسترده در پاریس و دیگر شهرهای فرانسه، فراخوانهای متعدد برای تحریم اسرائیل، و افزایش حمایت از احزاب چپگرا و ضدصهیونیستی، جملگی زمینهساز تصمیم مکرون بودند. بر اساس آمارها در فرانسه با جمیعت حدود 70 میلیون نفر نزدیک به 9 میلیون مسلمان زندگی میکنند که اسلام را به دومین دین بزرگ پس از مسیحیت در این کشور تبدیل کرده است. جلب حمایت این جمعیت میتواند فاکتوری اساسی در تغییر سرنوشت انتخابات آتی داشته باشد، بویژه اینکه پیش کشیدن مسئله فلسطین با توجه به مواضع منفی راستگرایان در قبال مسلمانان و مهاجران و اعتراضات ضدصهیونیستی، میتواند جبهه رسانهای قدرتمندی علیه احزاب راستگرا ایجاد کند.
در همین چند روز نیز سیاست مکرون نتیجه مطلوب خود را نشان داده و اکثر احزاب چپگرا به حمایت از دولت مکرون روی آوردهاند. «ژان-لوک ملانشون»، رهبر حزب و «مانوئل بومپار»، هماهنگکننده حزب چپ رادیکال «فرانسه سرکش»، «مارین توندلیه»، دبیرکل حزب سبزها، «فابین روسل»، دبیرکل حزب کمونیست و «اولیویه فور»، دبیر اول حزب سوسیالیست از جمله چهرههای شاخص احزاب چپ فرانسه هستند که صراحتاً مواضع حمایتآمیزی از اقدام دولت فرانسه اتخاذ کردهاند.
دومین انگیزه پاریس را نیز باید در تلاش برای بازتعریف جایگاه فرانسه در رقابت ژئوپلیتیکی با ایالات متحده در جهان عرب و منطقه غرب آسیا جستجو کرد. سیاست خارجی فرانسه در دولت مکرون علاوه بر تلاش برای استقلال و کاهش وابستگی نظامی و اقتصادی اروپا از آمریکا، در حوزه جهان عرب، غرب آسیا و منطقه ژئواستراتژیک خلیج فارس نیز بر احیای جایگاه این کشور و تقویت جای پای سیاسی و نظامی و اقتصادی پاریس تأکید دارد و در این میان با توجه به نارضایتی گسترده افکار عمومی و دولتهای اسلامی از حمایتهای بیچون چرای واشنگتن از سیاستهای تجاوزگرانه و اشغالگری اسرائیل در قبال فلسطینیان و کشورهای همسایه و بویژه نسلکشی در غزه، اقدام متفاوت پاریس در قبال به رسمیت شناختن کشور فلسطینی میتواند کلید بازگشت نفوذ و جایگاه فرانسه در منطقه باشد.
همراهی جهانی با خوشحالی فلسطینیان
پیشبینی دولت مکرون در مورد کسب حمایت بینالمللی از به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی خیلی سریع درست از آب درآمد و موج گستردهای از اعلام حمایت بینالمللی به پا خواسته است.
از سوی فلسطینیها، حسین الشیخ، معاون رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، از فرانسه به خاطر این موضع «تاریخی» قدردانی کرد و خاطرنشان ساخت که این اقدام، تعهد پاریس به قوانین بینالمللی و حق تعیین سرنوشت فلسطینیها را تأیید میکند.
حماس نیز از این تصمیم استقبال کرد و آن را تحولی کیفی در مواضع بینالمللی و حمایت از عدالت آرمان فلسطین دانست و تأکید کرد که این نشان دهنده شکست اشغالگران در تحریف حقایق است.
عربستان سعودی نیز به نوبه خود این تصمیم را «تاریخی» توصیف کرد و اظهار داشت که این تصمیم، اجماع بینالمللی برای حمایت از حقوق مشروع مردم فلسطین را تأیید میکند و از سایر کشورها خواست تا از فرانسه پیروی کنند.
اردن این اعلامیه را «گامی در مسیر درست» توصیف کرد که به تحقق راهحل دو کشور کمک میکند.
مصر از این تصمیم استقبال کرد و آن را «یک تغییر مهم و تاریخی» خواند و از همه کشورها خواست تا کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند.
از سوی دیگر، شورای همکاری خلیج فارس، از طریق دبیرکل خود، جاسم البدیوی، از تصمیم فرانسه تقدیر کرد و از جامعه بینالمللی خواست تا گامهای مشابهی را برای دستیابی به صلحی جامع و عادلانه بردارند.
در همین راستا، قطر و کویت حمایت کامل خود را از اقدام فرانسه ابراز کردند و آن را مطابق با قطعنامههای مشروعیت بینالمللی و ابتکار صلح عربی دانستند.
در میان کشورهای غیراسلامی نیز پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا، از این اقدام فرانسه استقبال کرد و اظهار داشت که از راه حل دو کشور مستقل حمایت میکند. کانادا نیز این موضع را تکرار کرد و تأیید کرد که در تمام مجامع بینالمللی برای تضمین موفقیت آن تلاش خواهد کرد.
خشم آمریکا و وحشت صهیونیستها
و همانگونه که پیشبینی میشد اقدام پاریس در به رسمیت شناختن دولت فلسطین اصلاً به مذاق رژیم صهیونیستی و آمریکا خوش نیامد و مقامات این دو رژیم را برآشفت. عصبانیت سران صهیونیستی به حدی بوده که همگی زبان به تهدیدات بیشتر علیه فلسطینیان و مقابله با هرگونه اقدام برای تشکیل دولت فلسطینی گشودهاند.
نتانیاهو که به دلیل جنایات جنگی در غزه تحت تعقیب دادگاه کیفری بینالمللی است و در ماههای اخیر بارها بر سر مسئله درخواست پاریس برای توقف جنگ غزه با سران کاخ الیزه مشاجره رسانهای داشته است، این تصمیم فرانسه را محکوم کرد و گفت که این اقدام «پاداشی به تروریسم است و تهدیدی وجودی برای اسرائیل محسوب میشود».
«ییسرائیل کاتس»، وزیر دفاع رژیم تلآویو نیز که از سوی فلسطینیان لقب وزیر گرسنگی گرفته است، تصمیم مکرون را «تسلیم در برابر تروریسم و پاداش به حماس» خواند و افزود: «ما اجازه نخواهیم داد موجودیتی فلسطینی تشکیل شود که امنیت و موجودیت ما را تهدید کند.»
«یاریو لوین»، معاون نتانیاهو هم این تصمیم را «نقطهای سیاه در تاریخ فرانسه و حمایتی مستقیم از تروریسم» نامید و گفت: «اکنون زمان آن رسیده که حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری (که از ۱۹۶۷ تحت اشغال است) اعمال شود».
همینطور نفتالی بنت، نخست وزیر سابق گفت که به رسمیت شناختن کشور فلسطین پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ «دیپلماسی نیست، بلکه یک شکست اخلاقی آشکار است» و استدلال کرد که این تصمیم پیام خطرناکی را ارسال میکند: «یهودیان را بکشید، و یک کشور به دست خواهید آورد».
آویگدور لیبرمن، رهبر حزب «اسرائیل خانه ما» ، نیز همین نظر را تکرار کرد و این تصمیم را تشویقی برای حماس و پاداشی برای «وحشتناکترین قتل عام یهودیان از زمان هولوکاست» توصیف کرد.
در همین حال، شورای شهرکسازی از دولت خواست تا با اعمال حاکمیت بر کرانه باختری واکنش نشان دهد و تأکید کرد که «زمان اقدام فرا رسیده است».
رسانههای صهیونیستی نیز همپای دولتمردان رژیم خطرات اقدام فرانسه را مورد تأکید قرار دادند. به گفته ایتامار آیچنر، خبرنگار امور سیاسی یدیعوت آحارانوت، تل آویو بیم آن دارد که این اقدام فرانسه، به ویژه با توجه به جنگ جاری علیه غزه و انتقادات فزاینده بینالمللی از سیاست آن در قبال فلسطینیان، انگیزه بیشتری برای روندی ایجاد کند که مشروعیت بینالمللی آن را تضعیف میکند.
آیچنر توضیح داد که به نظر میرسد اسرائیل در یک تقابل دیپلماتیک عمیق با کشورهایی قرار دارد که زمانی جزو نزدیکترین متحدان غربی آن محسوب میشدند و این امر، تصویر انزوای سیاسی فزاینده آن در صحنه بینالمللی را آنهم زمانی که از شکاف سیاسی عمیق داخلی رنج میبرد، تقویت میکند.
همچنین روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» در مقالهای در با عنوان «مانند مکرون: چگونه چپهای بریتانیا بر اسرائیل نور میتابانند» به انزوای بینالمللی فزاینده اسرائیل در پرتو آنچه «تغییرات خطرناک» در غرب توصیف کرد، پرداخت؛ تغییراتی که با تصمیم مکرون برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین و سیاستهای رو به رشد ضد اسرائیلی در بریتانیا و اروپا نمایان میشود.
اما در آنسوی اتلانتیک و در واشنگتن نیز سیاست جدید فرانسه با مخالفت شدید کاخ سفید روبه رو شد و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، گفت که ایالات متحده طرح مکرون را «قویا رد میکند».
کاخ سفید طرح فرانسه را تصمیمی «نابخردانه» خواند که صلح را مختل میکند و «مایک هاکابی»، سفیر آمریکا در اراضی اشغالی، در پستی در «X»شبکه به تمسخر مکرون پرداخت و نوشت: «اعلامیه یکجانبه مکرون محل دولت فلسطین را مشخص نکرده است. من الان میتوانم فاش کنم که فرانسه ریویرای فرانسوی (خط ساحلی در جنوب شرقی آن) را تقدیم خواهد کرد و دولت جدید «فرانسهاستین» (ترکیبی از فرانسه و فلسطین) نام خواهد گرفت».
کدام کشورها کشور فلسطین را به رسمیت شناختهاند؟
تقریباً ۱۴۴ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل، فلسطین را به عنوان یک کشور به رسمیت میشناسند، از جمله اکثر کشورهای جنوب جهان، روسیه، چین و هند. در نوامبر ۲۰۱۲، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ارتقای جایگاه فلسطین در این سازمان بینالمللی از «ناظر» به «دولت غیرعضو» از «نهاد»، به رسمیت شناختن دوفاکتو فلسطین به عنوان یک کشور مستقل را تصویب کرد.
سال گذشته نیز در تحولی مهم سه کشور اروپایی ایرلند، نروژ و اسپانیا کشور فلسطین را به رسمیت شناختند. با این حال، همچنان تنها تعداد انگشتشماری از ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، همانند سوئد و قبرس، کشور فلسطین را به رسمیت میشناسند.
در واقع در حالی که کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، ایرلند، نروژ و اسلوونی و اکنون فرانسه به فهرست کشورهایی که فلسطین را به رسمیت میشناسند، پیوستهاند، موضع اکثریت دولتهای اروپا همچنان متفاوت است و واکنش کشورهای مهم قاره سبز نشان میدهد که به دنبال سیاست جدید فرانسه حرکت نخواهند کرد.
کییر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، روز جمعه گفت که به رسمیت شناختن کشور فلسطین باید بخشی از یک طرح گستردهتر برای تضمین امنیت پایدار برای فلسطینیها و اسرائیلیها باشد.
آلمان نیز پیش از این اعلام کرده بود که قصد ندارد در کوتاهمدت کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد و تأکید کرد که اولویت آن دستیابی به «پیشرفت مورد انتظار» به سمت راهحل دو کشور برای زندگی در صلح است.
آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه دولت راستگرای ایتالیا هم گفت که به رسمیت شناختن کشور فلسطین باید همزمان با به رسمیت شناختن اسرائیل توسط آن کشور جدید باشد.
او در جریان نشستی در رم افزود: «عدم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط دولت فلسطین به معنای عدم امکان حل مشکل است».
احداث کشور فلسطینی از مهندسی فعال مقاومت
تصمیم به رسمیت شناختن کشور فلسطین تا حد زیادی نمادین است، زیرا رژیم صهیونیستی بسیاری از سرزمینهایی را که در طرح دودولتی به عنوان خاک کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی مورد شناسایی قرار گرفتهاند، اشغال کرده است.
فرانسه نخستین قدرت بزرگ اروپایی بنیانگذار اتحادیه اروپا، نخستین کشور گروه هفت (G7)، نخستین عضو غربی دائم شورای امنیت خواهد بود که فلسطین را به رسمیت میشناسد.
این اقدام فرانسه میتواند به جنبش ضدصهیونیستی در کشورهای دیگر اروپایی انگیزه بیشتری بدهد اما باید منتظر ماند و دید که آیا دولت مکرون برای انجام اقدامات عملی در جهت کاهش تضییع حقوق فلسطینیان در کرانه باختری و غزه، بویژه از طریق فعال کردن سازوکار راکد شورای امنیت برای مقابله با شهرکسازیهای غیرقانونی و توقف عرچه سریعتر جنگ در غزه و مجبور کردن صهیونیستها به رفع محاصره به شعارهای خود پایبند خواهد ماند؟
از طرف دیگر اقدام فرانسه و همراهی دیگر کشورهای جهان میتواند دولت نتانیاهو، که هماکنون با اتهام جنایات جنگی در دیوان کیفری بینالمللی مواجه است و زیر فشار شدید اعتراضات گسترده داخلی و خارجی قرار گرفته را در موقعیت شکنندهای قرار دهد.
با این حال یک مسئله بسیار مهم را نباید نادیده گرفت و آن تلاش فرانسویها و برخی دولتهای عربی حامی سازش و عادیسای روابط با تلآویو برای برجسته کردن نقش جریان فتح و کسب آبرو و بازسازی چهره تخریب شده تشکیلات خودگردان و در راس آن محمود عباس برای افکار عمومی ملت فلسطین است.
دولت فرانسه و عربستان سعودی توافق بر سر برگزاری اجلاس سازمان ملل را در واقع به عنوان تعیین وضعیت پس از نابودی حماس و مقاومت در فلسطین دنبال میکنند و این را به صراحت اعلام کردهاند. این در حالی است که آنچه امروز تلاش میشود در سبد مشروعیت و اعتبار جریان سازش ریخته شود در واقع ثمره جهاد خالصانه ملت قهرمان فلسطین به رهبری جریانهای مقاومت در 21 ماه جنگ نابرابر و ناکام گذاشتن رژیم در رسیدن به اهداف خود است.
در واقع این تصمیم فرانسه در بحبوحه فاجعه انسانی جاری در نوار غزه و مقاومت جانانه ۲۱ ماهه مردم فلسطین اتخاذ شده است. مقاومتی با دستان خالی و اتکا به نیروی ایمان که نظیر آن را نمیتوان یافت. طبق اعلام وزارت بهداشت غزه، در نتیجه تجاوزات ارتش صهیونی تقریباً ۵۹,۵۸۷ فلسطینی، که اکثر آنها زنان وکودکان هستند، شهید و صدها هزار نفر نیز مجروح شدهاند. کمتر خانوادهای را میتوان یافت که حداقل یک شهید تقدیم این مبارزه نکرده باشد. برخی خانوادهها بوده اند که کاملاً از میان رفتهاند.
گرسنگی و سرما و گرما و بیماری و آوارگی در چادرها دشواریهای جنگ را برای مردم چندین برابر کرده است اما آنها تن به تسلیم شدن ندادهاند و در برابر فشارهای آمریکا و رژیم برای کوچ کردن از غزه، ماندن و مقاومت تا لحظه شهادت یا پیروزی را برگزیدهاند.
این مقاومت جانانه و مظلومانه بود که موجب شد تا پرچم فلسطین در تمامی جهان و در قلب اروپا به احتزاز درآید و دولتهای غربی همانند دولت مکرون را برای کسب محبوبیت و مشروعیت و مقاصد ژئوپلتیکی به جبهه جهانی حمایت از فلسطین بکشاند.