سایت تحلیلی خبری الوقت | Alwaght Website

انتخاب سردبیر

خبر

بیشترین بازدید

روز هفته ماه

پرونده ها

اختلافات ترکیه و آمریکا

اختلافات ترکیه و آمریکا

undefined
معامله قرن

معامله قرن

undefined
سازمان القاعده

سازمان القاعده

سازمان القاعده القاعده پس از 2001 دچار دگرگوني‌هاي چشم¬گيري شد. ساختار هرمي آن جاي خود را به ساختاري داد كه زيرمجموعه‌ها در آن با استقلال عمل فعاليت مي‌كردند. اين تحول اگرچه تسلط مركز بر پيرامون را تقليل داد اما بر گستره و توالي عمليات القاعده در كشورهاي مختلف خاورميانه افزود. با اين حال توان عملياتي كلان القاعده در اثر اين دگرگوني تا حدود زيادي تحليل رفت. القاعده پس از بمب‌گذاري‌هاي لندن در 2005، تاكنون نتوانسته است عمليات موفقيت آميزي در كشورهاي غربي انجام دهد. افزون بر اين، گسترش دامنۀ منطقه اي فعاليت هاي القاعده به كشته و دستگير شدن بسياري از رهبران و كادرهاي اصلي آن انجاميد. با اين حال تمامي اين چالش‌ها مانع تداوم فعاليت القاعده نشد. زيرمجموعه هاي آن در عراق، يمن، افغانستان، پاكستان، سومالي و ديگر كشورها و مناطق فعال باقي ماندند. تشكيلات القاعده تشكيلات القاعده در سال 1988 توسط اسامه بن لادن جهت مبارزه با "اتحاد جماهير شوروي" در افغانستان تأسيس شد. القاعده از سازمان "مكتب الخدمة" كه هدف آن مسلح‌ كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي اسلامي به ‌ويژه عربستان سعودي و پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ايمن ظواهري سازمان "جهاد اسلامي مصر" را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. خاستگاه اصلي القاعده را بايد "وهابيت" برشمرد كه خود ريشه در جنبش سلفي، مذهب حنبلي و پيروان اهل حديث دارد. رهبران، نظريه پردازان و بسياري از اعضاي القاعده يا وهابي‌اند يا از پيروان مذاهب حنبلي و حنفي كه به وهابيت تمايل زيادي دارند. القاعده را جنبشي سلفي نيز دانسته‌اند، زيرا پيشوايان آن، يعني "احمد بن حنبل" و "ابن تيميه" از نخستين مدعيان سلفي‌گري بوده‌اند. اين تفكر با دريافت خاص خود از توحيد و تكيه بر استدلال‌هاي ظاهرگرايانه بسياري از مسلمانان را كافر مي‌داند و نوك اين ويژگي تكفيري خود را به طور خاص متوجه شيعيان كرده است. ايدئولوژي القاعده بر چهار ركن سلفي‌گري، راديكاليسم، شيعه ستيزي و غرب ستيزي استوار است. از آنجا كه دو ركن آخر بر آمده از ويژگي سلفي‌گري است، به اختصار مي‌توان آن را ايدئولوژي "سلفي راديكال" ناميد. از نگاه آنان، دين يك نظام ساده حقوقي است كه از جانب خداوند براي رهايي بشر از عذاب دنيوي و اخروي نازل شده و تكاليفي را بر او واجب كرده است. به همين دليل بشر براي سعادت دنيا و آخرت بايد به عبادت و اطاعت خدا بپردازد. به رغم تداوم فعاليت، القاعده از نيمۀ دهۀ گذشته دچار چالش‌هاي بزرگي شد كه آيندۀ آن را در هاله‌اي از ابهام فرو برد. چهار چالش عمدۀ القاعده در اين سال ها به ترتيب اهميت عبارتند از: - تنزل جايگاه در جهان اسلام: در نظرسنجي هاي پس از يازده سپتامبر، القاعده از مقبوليت و محبوبيت قابل توجهي در كشورهاي اسلامي برخوردار بود. اين جنبش در ذهن بسياري از مسلمانان متشكل از جهادگراني بود كه پس از آزادسازيِ افغانستان از اشغال ملحدان، مبارزه با ظلم و ستم در ابعاد داخلي (در برابر رژيم‌هاي فاسد منطقه) و خارجي (در برابر امريكا و غرب) و دفاع از منافع جهان اسلام را سرلوحۀ فعاليت هاي خود قرار داده‌اند. اين نوع نگاه در ابتدا با توجه به گفتمان ظلم‌ستيز و جهادگرايانۀ القاعده چندان غيرمنتظره نمي‌نمود. اما با روشن شدن پيامدهاي عملكرد القاعده بر جهان اسلام، به ويژه اشغال افغانستان و عراق و نيز گسترش فعاليت‌هايي كه بيش از هر چيز جان و مال مسلمانان و بي‌گناهان را هدف مي‌گرفت، طرفداري از گفتمان القاعده به تدريج رو به كاهش نهاد. به طور مشخص از سال‌هاي 2005 و 2006 محبوبيت القاعده و پشتيباني از آن در ميان مسلمانان رو به تنزل نهاد، به نحوي كه در 2010 طرفداري از القاعده نسبت به 2001 به نيم كاهش يافت. تنزل هواداري از القاعده به معناي كاهش حمايت پرسنلي و مالي به ويژه از زيرمجموعه‌هاي اين سازمان مي‌باشد. پيامدهاي اين واقعيت را در عراق، يمن و مغرب شاهد بوديم؛ - بهار عربي: دومين چالش، خيزش‌هاي فراگير و مردميِ 2011 در خاورميانه مي‌باشد. اين تحركات در سه جهت براي القاعده پيامدهاي منفي در بر داشت: نخست آنكه تبليغات عليه رژيم‌هاي حاكم كه پيشتر يكي از ابزارهاي اساسي القاعده براي جلب حمايت و توجيه عملكردش نزد مسلمانان بود، با توجه به حضور گستردۀ مردم در اعتراضات ضدرژيم، كارآيي خود را در جذب نيروهاي جوان و پشتيباني مالي از القاعده در ميان شهروندان عرب از دست داد. دوم آنكه تقريباً تمامي نيروهاي فعال در زندگي سياسيِ منطقه – به جز القاعده – در اين تحولات حضور داشتند. تصويري كه دوري القاعده از جوامع عربي را به خوبي به نمايش گذاشت. سوم آنكه، مردمي بودن تحولات و حاشيه‌اي بودن نقش آمريكا و در واقع غافلگيريِ اين كشور از سرعت و گسترۀ تحولات و نيز تضاد آمريكا با برخي از رژيم‌هاي عرب، امكان بهره‌گيري تبليغاتي القاعده از حضور امريكا را از بين برد؛ - حذف رهبر كاريزماتيك: مرگ بن لادن بزرگترين چالش القاعده در طول سال‌هاي فعاليت آن بود. جنبش‌هاي اسلام‌گرا اغلب بر محور شخصيتي كاريزماتيك و نيرومند به فعاليت مي‌پردازند. نگاهي به جنبش‌هاي اسلام‌گراي قرن بيستم در خاورميانۀ عربي نشان مي‌دهد كه حذف رهبريِ كاريزماتيك از صحنه، اغلب به معناي زمين‌گير شدن و آغاز زوال چنين جنبش‌هايي بوده است. افزون بر اين، شخصيت جذاب و محبوبيت بن لادن در ميان اعضاي القاعده و توان سخنوريِ وي نقشي اساسي در تحكيم وحدت سازمانيِ القاعده داشته است. مرگ بن لادن علاوه بر حذف چهرۀ كاريزماتيك و وحدت‌بخشِ القاعده، اين جنبش را با چالش جانشيني روبه رو كرد؛ - بحران جانشيني: هشت هفته پس از مرگ بن لادن اعلام شد كه أيمن الظواهري به جانشيني وي انتخاب شده است. اين فاصلۀ زماني به خوبي گوياي اختلافات دروني القاعده بر سر انتخاب جانشين است. حتي اگر اين تأخير را، بنا بر تحليلي، ناشي از دشواري برگزاري سريع نشست اعضاي عالي‌رتبۀ القاعده براي انتخاب رهبر بدانيم، عدم بيعت زودهنگام زيرمجموعه هاي القاعده اين تحليل را زير سوال برد. تأخير در بيعت ساير زيرمجموعه هاي القاعده، نشان از تأثير چالش جانشيني بن لادن بر وحدت سازماني القاعده مي باشد. افزون بر فقدان اجماع بر سر الظواهري، وي چهره‌اي كاريزماتيك به حساب نمي‌آيد و از شخصيت و قدرت سخنوري بن لادن و اثرگذاري وي در رهبران و كادرهاي القاعده برخوردار نيست. از ديد برخي وي بيشتر براي مديريت يك اداره يا شركت مناسب است تا رهبري يك جنبش جهاني. مجموعۀ چهار چالش فوق، القاعده را در بستر اصلي و در حال دگرگوني فعاليتش، خاورميانه، به حاشيه رانده است. مرگ بن لادن بزرگترين ضربه‌اي بود كه به القاعده وارد شد. اگرچه الظواهري به عنوان ايدئولوگ القاعده معروف است اما وي به وضوح از صفات لازم براي رهبري جنبشي گسترده همچون القاعده برخوردار نيست. وضعيت فعلي القاعده در حالي كه كمتر از سه سال از كشته شدن اسامه بن لادن، بنيان گذار القاعده نگذشته است كه طيف هاي جوان‌تر و نوظهور القاعده پاگرفته و اقدامات انتحاري را در برخي از كشورهاي منطقه انجام مي دهند. اين در حالي مي باشد كه در سال هاي گذشته، القاعده به لحاظ سازماني و ايدئولوژي در مسير تنزل و عقب نشيني بود. روند ظهور مجدد اين سازمان تروريستي در برخي از كشورهاي منطقه را مي توان به شرايط بحراني و بعضاً هرج و مرج داخلي اين كشورها بي ارتباط ندانست. چرا كه خلأ ايدئولوژي در جهان عرب به واسطه شكست حكومت‌هاي اصلاح طلب، بازار سازمان القاعده و ايدئولوژي القاعده گرايي را در جهان عرب رونق بخشيده است. به بيان ديگر، بسياري از مخالفان انقلاب هاي عربي، كه خواهان حفظ ديكتاتورهاي سابق در قدرت بودند و يا خواهان قدرت‌يابي ديكتاتورهاي ديگر و بعضاً بازگشت آن‌ها بودند، نسل جديدي از القاعده نوين را پايه گذاري كرده‌اند. سازماني كه بسياري از اعضاي قديمي و كليدي آن در سال‌هاي گذشته كشته شدند، با گفتمان جديد و با هدف تغيير در جهان اسلام، تنها از طريق جهاد خشونت‌آميز و تروريسم، سعي در پياده نمودن پارادايم خود دارند. در اين بين جماعت اخوان المسلمين به عنوان دشمن محوري القاعده، كه چند سالي در مسير تسلط بر سياست‌هاي جهان عرب، تغييراتي را به وجود آورد، نقش مهمي در تقويت اين گروه نوين بازي كرد. هر چند كه اخوان در ادامه حركت خود، دچار چالش هاي جدي شده است، اما توانست اثبات كند كه تغيير واقعي در جهان عرب بدون تروريسم و اقدامات خشن هم امكان دارد. بر همين اساس، بسياري از تحليلگران، ظهور نسل جديد از گروه القاعده را پيش بيني كردند. نكته قابل تأمل اينكه، نوظهوران و وابستگان به القاعده نوين خيز بلندي از دمشق تا بغداد و بيروت برداشته اند و در سال گذشته خشونت و افراطي‌گرايي هاي فراواني را انجام داده اند. القاعده اي كه در عراق صحبت از شكست و محو جدي آن بود، مجدداً احيا شده و اقداماتي مرگبارتر از گذشته انجام مي‌دهد. امروز گروه دولت اسلامي عراق و شام، داعش بار ديگر براي به دست گرفتن مناطق غربي عراق در حال جنگيدن است. حتي اين گروه با ائتلاف با جبهه النصره در سوريه شكوفاتر شده است و به همراه يكديگر براي نابودي منطقه تلاش مي كنند. بر همين اساس، خشونت فرقه اي بين شيعه و سني چندين برابر شده است. بسياري از جهادي‌هايي كه از اروپا روانه سوريه شده‌اند در آتش القاعده نوين در حال سوختن مي باشند. تلاش گردان‌هاي تروريستي چون (گردان‌هاي عبدا… عزام) براي كشاندن جنگ فرقه‌اي از سوريه به لبنان و عراق است. حتي حمله به سفارت ايران در بيروت و ساير اقدامات انتحاري چون بمب گذاري را در مناطق شيعه نشين در دستوركار خود دارند
گروه داعش

گروه داعش

دولت اسلامي عراق و شام يا داعش به عنوان گروهي منشعب از القاعده محسوب مي شود كه از منظر گرايشات عقيدتي و فكري و همچنين جنبه رفتاري رويكرد يكساني با القاعده دارد. با اين حال رفتارهاي اين گروه تروريستي در طول يك دهه گذشته و به خصوص چند سال اخير نشانگر راديكال تر و خشن تر بودن اين گروه در مقايسه با القاعده است و داعش با توجه به جدايي از القاعده و پيدايش اختلافاتي بين آن دو به عنوان مخوف‌ترين و قدرتمندترين گروه تروريستي در عرصه خاورميانه ظهور كرده است. هر چند كه داعش در شكل كنوني آن محصول بحران سوريه و گسترش اختلافات و منازعات منطقه اي بعد از 2011 است، اما ريشه ها و روند قدرت گرفتن آن به دوره پس از صدام در عراق يعني از سال 2003 به بعد مربوط است. حمله آمريكا به عراق در سال 2003 فرصت و فضاي مناسبي را براي حضور و نقش آفريني گروههاي مسلح و تروريستي مختلف از جمله گروههاي مرتبط با القاعده در اين كشور بوجود آورد. بر اين اساس گروههاي مسلح مختلفي به خصوص در سالهاي پس از 2004 در عراق ظهور كرد كه با جذب نيرو و منابع مالي در تلاش بودند كه با نيروهاي نظامي آمريكايي و همچنين نيروهاي عراقي مقابله كنند. يكي از مهمترين اين گروهها جماعه التوحيد و الجهاد بود كه به رهبري ابومصعب زرقاوي در سال 2004 تشكيل شد. پس از آنكه زرقاوي بيعت خود با اسامه بن لادن رهبر القاعده را اعلام كرد به تنظيم القاعده في بلاد الرافدين تبديل شد و همچنين به اين گروه القاعده عراق نيز اطلاق مي شد. زرقاوي بعد از آزادي از زندان در اردن در سال 1999 رهبري بخشي از داوطلبان جهادي در افغانستان را برعهده داشت، اما در سال 2001 از اين كشور به شمال عراق فرار كرد و در آنجا به گروه انصارالاسلام پيوست و سپس با ايجاد القاعده عراق، وفاداري خود به رهبري شبكه جهاني القاعده را بيان داشت. القاعده عراق به تدريج به اصلي ترين گروه تروريستي در عراق تبديل شد و بيشترين انفجارها و اقدامات تروريستي از سوي اين گروه صورت گرفت. از جمله مهمترين اقدامات القاعده عراق كه در پي ايجاد فتنه مذهبي و جنگ داخلي در عراق بود، انفجار حرم شريف امامين عسگرين در سامرا در سال 2006 بود. اين تشكل عمليات تروريستي خود را به اندازه اي افزايش داد كه به يكي از قوي ترين گروههاي مسلح در صحنه عراق تبديل شد و شروع به گسترش نفوذ خود در مناطق گسترده اي از عراق كرد تا اينكه در سال 2006،‌ زرقاوي علنا در يك نوار ويدئويي تشكيل آنچه را " شوراي مجاهدين" خواند به سركردگي عبدالله رشيد البغدادي اعلام كرد. پس از كشته شدن زرقاوي توسط نيروهاي آمريكايي در سال 2006، ابوحمزه المهاجر به سركردگي اين گروه تعيين شد و در پايان همان سال دولت اسلامي عراق به سركردگي ابوعمر البغدادي تشكيل شد. دولت اسلامي عراق به عنوان گروهي تروريستي و شاخه القاعده در عراق در شكل جديد خود تحت رهبري ابوعمر البغدادي تلاشهاي خود براي ايجاد ناامني در عراق را ادامه داد، با اين حال اين گروه از سال 2008 با افول و كاهش قدرت و تاثيرگذاري در عراق مواجه شد. شكل گيري نيروهاي الصحوه يا بيداري از ميان عشاير سني عراق براي مقابله با القاعده عراق و اقدامات نظامي و امنيتي در مقابل آن باعث تضعيف جدي اين گروه شد. در 19 آوريل 2010، نظاميان آمريكايي و عراقي طي يك عمليات نظامي در منطقه الثرثار، منزلي را هدف قرار دادند كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند و پس از درگيريهاي شديد ميان دو طرف، اين منزل هدف حملات هوايي قرار گرفت و در نتيجه آن دو سركرده تروريستها به هلاكت رسيدند. يك هفته بعد، اين گروه تروريستي در بيانيه اي هلاكت البغدادي و المهاجر را رسما اعلام كرد و پس از حدود ده روز، مجلس شوراي دولت اسلامي عراق تشكيل جلسه داد و ابوبكر البغدادي را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي انتخاب كرد. هر چند در اين دوره دولت اسلامي عراق در مرحله ضعف بود، اما بحران سوريه فرصتهاي نويني را براي اين گروه ايجاد كرد و البغدادي با بهره گيري از آن توانست به جايگاه و نقش آفريني عمده اي در معادلات عراق و سوريه بپردازد. بحران سوريه از چند منظر باعث ايجاد فرصت براي گروه تروريستي دولت اسلامي عراق شد. اول اينكه سوريه با توجه به مجاورت جغرافيايي و پيوستگي سرزميني با عراق فضاي عملياتي مناسبي را براي افزايش قدرت و نقش آفريني اين گروه بوجود آورد. دوم اينكه گسترش بحران و رقابتهاي منطقه اي و افزايش تنشهاي مذهبي و فضاي افراط گرايانه در منطقه منابع انساني و مالي گسترده اي را براي گروه دولت اسلامي عراق فراهم ساخت. با توجه به شرايط جديد سوريه ابوبكر بغدادي يكي از معاونان خود به نام ابومحمد الجولاني را به سوريه فرستاد كه منجر به شكل گيري گروه جبهه النصره در سوريه در 2011 شد. جبهه النصره تا سال 2013 به عنوان گروهي وابسته به القاعده در سوريه معروف بود و توانست با جذب نيرو و منابع مالي به يكي از بازيگران مهم معارض در اين كشور تبديل شود. در حالي كه گزارشهاي اطلاعاتي از رابطه فكري و تشكيلاتي اين گروه با شاخه دولت عراق اسلامي پرده برداشت، در نهم آوريل 2013، ابوبكر البغدادي در يك پيام صوتي اعلام كرد كه جبهه النصره امتداد دولت اسلامي عراق است و تشكيل آنچه دولت اسلامي عراق و شام خواند با ادغام جبهه النصره و دولت اسلامي عراق اعلام كرد. اما طولي نكشيد كه يك نوار صوتي منتسب به ابومحمد الجولاني پخش شد كه در اين نوار از رابطه خود با دولت اسلامي عراق سخن گفت، اما وي ايده ادغام با اين گروه را نپذيرفت و بيعت خود را با شبكه القاعده تحت رهبري ايمن الظواهري اعلام كرد. بر اين اساس به رغم تاكيد ايمن الظواهري بر انحلال داعش و فعاليت جداگانه دولت اسلامي در عراق و جبهه النصره در سوريه، البغدادي بر ادامه حيات داعش تاكيد كرد. بر اين اساس بود كه اختلافات مهمي بين البغدادي و ايمن الظواهري و درگيريهاي بين جبهه النصره و داعش رخ داد. با اين حال داعش توانست به نقش آفريني گسترده تري در سوريه بپردازد و جايگاه خود را در اين كشور با تصرف برخي مناطق تثبيت كند. داعش پس از تقويت خود در سوريه بتدريج حضور و نقش آفريني خود در عراق را نيز گسترش داد. داعشي‌ها كه در طول سال 2013 حضور پراكنده اي در عراق داشتند، از ابتداي 2014 نقش خود در اين كشور را بسيار توسعه دادند. بر اين اساس بود كه آنها توانستند بر مناطق گسترده اي از عراق در استان الانبار مسلط شوند و شهرهاي مهم رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورند. هر چند نيروهاي عراقي توانستند مناطق مهمي از جمله رمادي را از كنترل داعش خارج سازند، اما شهرهايي مانند فلوجه همچنان در دست داعش باقي ماند. در حالي كه ارتش عراق در حال تشديد اقدامات اطلاعاتي و نظامي خود براي خارج ساختن داعش از فلوجه بود، مرحله جديدي از عمليات نظامي و پيشرويهاي اين گروه در استانهاي صلاح الدين، نينوا، ديالي و كركوك آغاز شد. داعش بعد از ناكامي در تصرف سامرا به موصل حمله كرد و توانست بر اين شهر مسلط شود. سپس پيشرويهاي داعش به سوي ساير مناطق عراق ادامه يافت و از جمله باعث تسلط بر تكريت شد. در حال حاضر داعش بر مناطق قابل توجهي از سوريه به خصوص قسمتهاي شرقي مانند الرقه و همچنين بخش‌هاي مهمي از مركز و غرب عراق مسلط است. در چنين شرايطي كه با گسترش توان مالي و انساني داعش و همكاري برخي گروههاي محلي با آن همراه است، تهديدات مختلف ناشي از آن در منطقه در حال گسترش است.
جنبش گولن

جنبش گولن

جنبش گولن طی سال‌های اخیر، جریانی در ترکیه رشد کرده که اگر چه خود را وامدار اندیشه‌های سعید نورسی عالم برجسته ترک می‌داند، اما از جهات گوناگون به ارائه الگویی نوین پرداخته است. این جریان که عموماً با نام رهبر آن فتح‌الله گولن آمیخته است، تحت عناوینی هم‌چون جماعت خدمت، جریان نورچی و جماعت گولن نیز شناخته می‌شود. این جریان نه تنها در ترکیه نوین به عنوان یکی از جریان های مهم شناخته شده، بلکه در سطح منطقه نیز جریانی تاثیرگذار محسوب می شود و طی سال های گذشته، رشدی فزاینده در مناطقی همچون بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز، افریقا و حتی امریکا داشته است. شخصیت ودیدگاه های گولن درباره گولن و شخصیت او دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از شاگردان گولن به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی دیگر از افراد جماعت، او را به چشم حضرت مهدی (عج) نگاه می کنند. برخی دیگر او را یک واعظ ساده مذهبی می دانند که بواسطه نوع سخنرانی هایش در میان مردم مشهور شده است. برخی نیز او را یک مصلح بزرگ دینی و پیام آور صلح و آشتی اسلام با دموکراسی تلقی می کنند. مخالفان وی نیز او را فردی دروغگو و فریبکار توصیف می کنند که حتی جرات بازگشت به ترکیه را نیز ندارد. عده ای نیز اعتقاد دارند گولن با شخصیت بت گونه ای که به هوادارانش داده، تصویری نژادپرست، ناسیونالیست و بیگانه از دیگران، از جماعت خود ترسیم کرده است. تکبر و خوار شمردن کسانی که خارج از جماعت هستند، به رویه ای معمولی تبدیل شده است. به نحوی که نزد پیروان این جماعت، غیر از گولن، سایر علمای جهان اسلام بی اطلاع هستند و درک درستی از مسایل ندارند. (DAĞ, 2014) به هر حال فارغ از آنکه قضاوتی درباره تعارف فوق از گولن و شخصیت وی داشته باشیم، واقعیت آن است که امروز نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر یا معتدل ترک که بسیاری از پژوهندگان از آموزه هاو جهان بینی آن با عنوان «پارادایم اسلام اجتماعی» یاد می کنند، گره خورده است.( فلاح، 207:1389-205) در حقیقت فتح الله گولن در ترکیه به عنوان پدر اسلام اجتماعی معروف است و وی را بنیانگذار و رهبر جنبش گولن می‌خوانند. همچنین برخی از کتاب های گولن از پرفروش ترین کتاب ها در ترکیه و حتی سایر کشورهای اسلامی بوده اند. مدارس او در بیش از 160 کشور جهان فعالیت می کنند و آراء و افکار وی را به شاگران خود منتقل می کنند. جماعت خدمت(جریان گولن) آنچه امروز به نام جریان گولن یا جماعت خدمت معروف است، حاصل اندیشه ها و تلاش های محمد فتح الله گولن است. وی به عنوان یکی از شاگردان مکتب نورسی، تلاش زیادی جهت مدرن کردن جنبش نور انجام داد. وی که مشهورترین واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات ترکیه محسوب می شود، در صدر جریانی قرار گرفته که طی سال های گذشته از تاثیر به سزایی در فضای سیاسی ـ اجتماعی ترکیه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی برخوردار بوده است. اگر چه گولن صراحتا نورجی بودن خود را به زبان نیاورده و در سخنرانی ها کمتر از سعید نورسی یاد می کند، باید این حال جریان وی عمدتا جریانی منشعب از جماعت نور تلقی می شود. گولن که هم اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند، خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه می کرده است. وی بیشتر آموزش های دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت. وی که هیچگاه ازدواج نکرده و مجرد زندگی می کند، بحث های دینی خود را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه می کند و عیبی نمی بیند که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. او از طریق فن خطابت و همچنین با شیوه های خاص خود مانند گریه کردن در حال سخنرانی، توجه مخاطبان را به خود معطوف کرده و نورجی ها و دیگر افراد گروه های دینی را تحت تأثیر قرار داده است. از جلسات وعظ او فیلمبرداری می‌شود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست می چرخد و تکثیر می شود. همچنین مجموعه سخنرانی های فتح الله گولن در قالب کاست و سی دی در مناطق مختلف توزیع می شود. این اقدام که هم پول و هم طرفداران او را افزایش داده است، با مخالفت سایر زعمای حرکت نورجی مواجه شده و اعتراض آنها را برانگیخته است. با این حال فتح الله گولن همچنان به این شیوه تشکیلاتی خود ادامه می دهد و موفق به ایجاد شبکه ای گسترده شده است. ماهیت جریان گولن درباره این جریان، دیدگاه‌های کلان مختلفی وجود دارد. به نحوی که برخی جریان گولن را جریان بومی می دانند که از بطن جامعه و اعتقادات مذهبی مردم ترکیه برخاسته است و برخی دیگر نیز آن را جریانی وارداتی تلقی می‌کنند که توسط امریکا و سایر کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته است. باید توجه داشت که فتح الله گولن در ترکیه به شخصیت افسانه ای تبدیل شده که حضور، نفوذ و سایه وی و جماعتش در محیط و فضای کلیه اماکن سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه سایه افکنده و وابستگی این جماعت و التزام آن به احکام اسلامی و سیاست های آن بطور واضح و شفاف مشخص نیست. در واقع این جریان به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیتش، همچنان ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران چه در داخل و چه خارج از ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جریان اظهار بی اطلاعی می کنند. به نحوی که هیچ کس از میزان قدرت مالی و تعداد طرفداران این جریان اطلاع درستی ندارد و معلوم نیست نفوذ گولن در دستگاه های کلیدی دولتی تا چه حد است و در صورت احراز قدرت بیشتر، چه خط مشی را پیش خواهد گرفت.
جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان¬المسلمين را مي¬توان مهم¬ترين جنبش اسلامي در جهان عرب طي قرن گذشته محسوب كرد. جنبشي كه حسن البنا در 1928 مصر پديد آورد، ايدئولوژي آن اسلام و در اصول سياسي و اجتماعي خواهان بازگشت به حكومت اسلامي در قرن هاي اوليه است. اين جماعت در زمان تأسيس و شكل‌گيري به عنوان جنبشي اسلام‌گرا در مقابل جريان‌هاي سكولار جهان عرب ظهور كرد. اساس و مبناي شكل‌گيري آن مبارزه با الغاي خلافت و جلوگيري از گسترش الگوي لائيك در جهان اسلام بود. در واقع، در شرايطي كه خلافت اسلامي در قالب امپراتوري عثماني در مركزيت جهان اسلام مضمحل شده بود و جريان‌هاي سكولار و ملي‌گراي عربي و تركي در حال رشد و عرض اندام بودند، حسن البنا با طرح دعوت اسلامي، جنبش جديدي را پايه‌گذاري كرد كه احياي مجدد خلافت در رأس امور و برنامه‌هاي سياسي آن قرار داشت و به همين دليل به كانوني براي جلب مسلمانان در داخل و خارج مصر تبديل شد. در حقيقت جنبش اخوان المسلمين را اصولاً بايد زائيده اوضاع سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر مصر در پي رواج تفكر جدايي دين از سياست (سكولاريسم) در ميان روشنفكران و آهنگ احساسات ملي گرايانه براي اصلاح اين كشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست. اهداف بنيان گذاران اين جنبش- به ويژه حسن البناء- از يك سو بر ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرك به سمت پويايي و حاكميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر و از سوي ديگر بر يگانگي مسلمانان در برابر استعمارگران غرب كه كشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور مي زد. حسن البناء رهبر جنبش تلاش‌هاي خود را در سه مرحله «تبليغ»، «جذب و سازماندهي» و «مرحله عملي» آغاز نمود. اصولي كه حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از:1 ـ «اجتناب از جدال‌هاي مذهبي و فرقه‌اي» (از زماني كه جماعت تقريب بين مذاهب اسلامي تأسيس شد حسن البناء و ايت‌الله قمي در تأسيس آن سهيم بودند همكاري ميان اخوان‌المسلمين و شيعيان برقرار شد كه در نهايت به ديدار نوّاب صفوي در سال 1954م. از مصر منجر گرديد. حسن البناء در مراسم حج 1948 با ايت‌الله كاشاني ديدار كرد و ميان آنها تفاهم برقرار گرديد و برخي از دانشجويان شيعه كه در مصر تحصيل مي‌كردند به جنبش اخوان‌المسلمين پيوستند)؛ 2 ـ «سياست گام به گام»: در نگاه وي جنبش قبل از آن‌كه به هدف غايي خويش برسد، بايد اين مراحل را (تبليغ، بيان و تفسير؛ عمل و نتيجه‌گيري) را گام به گام طي نمايد؛ 3 ـ «استفاده از نيروهاي مختلف براي تحقق اهداف»؛ 4 ـ «برپايي حكومت اسلامي»: اخوان‌المسلمين حكومت را براي خود نمي‌خواهد، بلكه حامي كساني مي‌باشد كه بتوانند مسؤوليت حكومت را بر عهده بگيرند و قوانين قرآن را اجرا نمايند و اگر چنين فردي پيدا نشد، تشكيل حكومت يكي از برنامه‌هاي اخوان‌المسلمين خواهد بود؛ 5 ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران». جنگ جهاني دوم و پيامدهاي مصر، روند تصاعدي نفوذ اخوان المسلمين را در مصر گسترش داد، تشكيلات اخوان المسلمين سازمان يافته‌تر و مواضع سياسي و ايدئولوژيك آنها منسجم‌تر گرديد. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفتة حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابي و مخالف نظام موجود معرفي كرد و پايگاه‌هاي توده‌اي حزب وفد را به سرعت تصرف كرد. بر اثر دسيسه‌ها و برخي اقدامات خودسرانه كه بعضي از افراد در سازمان عليه دولت انجام مي‌دادند، دولت در سال 1948م با سيزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعاليت‌هاي تروريستي، توطئه عليه سرنگوني نظام سلطنتي مصر، جمع‌آوري مهمّات و... سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئه‌اي سازمان يافته در فوريه 1949م ترور گرديد. اخوان‌المسلمين با توجه به رسالت فراكشوري خود كه به ويژه در مقابله با جهت گيري رو به گسترش ملي‌گرايي سكولار خلاصه مي شد؛ در مصر محدود نماند و به كشورهاي مختلف جهان عرب سرايت كرد و به تدريج در ساير كشورهاي عربي شكل گرفته و گسترش پيدا كرد. در اين زمينه دو مرحله را مي‌توان مشخص كرد. مرحله اول، رشد فزاينده توجه و تمايل به دنياي اسلام و به ويژه معضلات سياسي آن و درگيري مستمر با اين مشكلات؛ مرحله‌اي كه قبل از سال 1937 آغاز شده بود. مرحله دوم تاسيس شعب گوناگون اخوان‌المسلمين در خارج از مصر بود، به نحوي كه اين جنبش در حال حاضر در بسياري از كشورها بويژه در خاورميانه و شمال آفريقا، شاخه هاي اين جنبش فعال مي باشد.
گروه طالبان

گروه طالبان

طالبان به عنوان يكي از پديده‌هاي تاريخ معاصر افغانستان، در پي رقابت قدرت‌هاي بزرگ و پس از اشغال افغانستان توسط شوروي، در سال 1373 حكومت را در افغانستان به دست گرفت و با آموزش و حمايت‌هاي بي‌دريغ كشورهاي منطقه نظير پاكستان و عربستان سعودي تا سال 1380 در قدرت باقي ماندند. پس از اشغال افغانستان توسط شوروي در 7 دي 1357، مبارزان افغان به مبارزه عليه اشغالگران شوروي پرداختند و سرانجام نيروهاي ارتش سرخ در بهمن 1367 خاك افغانستان را ترك كردند. با خروج ارتش سرخ از افغانستان، ايالات متحده به قرارداد ژنو وفادار نماند و از مجاهدان افغاني به دليل رقابت و خصومت با شوروي حمايت كرد. بدين ترتيب افغانستان به ميدان رقابت قدرت‌هاي بزرگ در جنگ سرد تبديل شد. با پايان جنگ سرد و خروج شوروي از افغانستان و در پي تغييرات داخلي در پاكستان، اين كشور اقدام به تأسيس هزاران مدرسه ديني با گرايش سلفي ديوبندي كرد كه با حمايت كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به ويژه عربستان همراه بود. نقش پاكستان در ايجاد، پرورش و حمايت از گروه افراطي طالبان كاملاً آشكار است. منافع ملي پاكستان در افغانستان نيز توسط گروه‌هاي دست‌نشانده پشتون كه در مناطق شمال غربي پاكستان و در مرز با افغانستان زندگي مي‌كنند، تأمين مي‌شود. زماني كه احزابي مثل حزب اسلامي حكمتيار ديگر نتوانستند خواسته‌ها و منافع پاكستان را تأمين كنند، گروه‌هايي از جنگجويان مناطق قبايلي پاكستان به رهبري بيت‌الله محسود در وزيرستان جنوبي متحد شدند و جنبش طالبان پاكستان را در دسامبر 2006 پايه‌گذاري كردند . به نظر مي‌رسد در تحليل شكل‌گيري طالبان بايد مؤلفه‌هايي مانند شكنندگي اجتماعي، سنت‌هاي پايدار و انعطاف‌ناپذير مذهبي، فقر فرهنگي و اقتصادي، تعصب قبيله‌اي و سلحشوري عشيره‌اي، سخت‌گيري اخلاقي، ساخت كشمكش‌پرور قومي، ملي و مذهبي و نيز دخالت بازيگران خارجي كه مقاصد، منافع‌، ديدگاه‌ها، اولويت‌ها و نگراني‌هاي نامتقارن، متفاوت و متعارض دارند، مورد توجه قرار گيرد. ايدئولوژي طالبان عقايد افراطي مذهبي دارند و به ديوبنديه كه به آموزه‌هاي وهابي نزديك مي‌باشد، وابسته‌اند. اين جنبش افراطي تاكنون توضيحات مشخص و واضحي درباره آرمان‌هاي خود نداده است؛ هر چند كه اعتقاد خود در تشكيل امارت اسلامي را به صورت آشكار اعلام مي كند. احمد رشيد در اين باره مي‌گويد: «شناخت پديده طالبان به دليل تعدد گروه‌هاي وابسته به آنها در مناطق قبايلي و آزاد پاكستان، ساختار سياسي، رهبري‌ و فرايند تصميم‌گيري، دشوار به نظر مي‌رسد. با اينكه در دين اسلام آيات و احاديث محكمي وجود دارد كه كشتن انساني بي‌گناه را به مثابه قتل همۀ انسان‌ها دانسته‌اند، اما حاميان و رهبران طالبانيسم ادعا مي‌كنند در راستاي اجراي دقيق قوانين و سنت اسلام و تشكيل خلافت و حكومت اسلامي به اين اقدامات دست مي‌زنند و پيروان خود را مقيد و ملزم به اطاعت از دستورهاي دين اسلام مي‌كنند». بنابراين مهم‌ترين اصل در انديشه سياسي گروه‌هاي بنيادگراي افراطي از جمله طالبان، احياي امارت اسلامي است. در حال حاضر، طالبان پاكستان كه به نوعي از اعقاب فكري جمعيت علماي هند به شمار مي‌رود، طرح احياي امارت اسلامي را در پاكستان دنبال مي‌كند. در تئوري خلافت و امارتِ مطلوب طالبان، مردم و احزاب جايگاهي ندارند. تعدادي از سران قبايل و نخبگان ديني با عنوان اهل حل و عقد گرد هم مي‌آيند و فردي را براي اين پست نامزد مي‌كنند؛ آن‌گاه تمام اختيارات كشور به شخص خليفه يا اميرالمؤمنين منتقل مي‌شود. مخالفت با مفاسد فرهنگ و تمدن غربي يكي از شعارهاي اساسي تمام گروه‌هاي اسلامي است؛ اما آنچه بنيادگرايي افراطي از نوع طالبان را از ساير گروه‌هاي اسلامي جدا مي‌سازد، نفي مطلق مدنيت غربي است. گروه‌هاي اسلامي ديگر نظير اخواني‌ها نقادانه به تمدن غربي مي‌نگرند و ضمن رد جنبه‌هاي منفي، از جنبه‌هاي مثبت آن استقبال مي‌كنند؛ اما طالبان و مكتب‌هاي ديوبندي و وهابي با هر نوع دستاورد تمدن غربي مخالفت مي‌كنند. برخورد غيرنقادانه در پذيرش يا نفي ‌فرهنگ غربي، مشكلات بي‌شماري به همراه دارد. مخالفت تعصب‌آميز طالبان با تلويزيون، وسايل تصويربرداري، لباس فرنگي، سينما و امثال آن نشانۀ آشكار روحيه ستيزه‌جويي آنان با مظاهر تمدن غربي است. طالبان تلويزيون و سينما را ابزاري شيطاني مي‌داند. مولانا فضل‌الله، رهبر طالبان پاكستان، نيز تلويزيون را ابزار لهو و لعب كه مشروعيتي در دين ندارد، دانسته است. گروه اجراي مقررات اسلامي يا تنفيذ الشريعه كه بر دره سوات مسلط شده‌اند، تحصيل را براي دختران در اين منطقه ممنوع كرده‌اند. به دستور مولانا فضل‌الله، بيش از 170 مدرسه و ساختمان دولتي در اين منطقه تخريب شده‌اند. در اعلاميه‌اي كه در 2 بهمن 1387 در روزنامه محلي دي نيوز پاكستان منتشر شد، طالبان پاكستان به طور كامل حضور دختران را در مدارس منطقه دره سوات ممنوع اعلام كرد. به اين ترتيب، بيش از 400 مدرسه خصوصي دخترانه بسته شد. دست‌كم 10 مدرسه دخترانه كه پس از 26 دي 1387 هم‌زمان با اتمام ضرب‌العجل اعلام‌شدۀ طالبان فعال بودند، در شهر مينگورا منفجر شدند و بيش از 170 مدرسه و ساختمان‌ دولتي مورد حمله قرار گرفتند. از پيچيدگي‌هاي اساسي بينش طالبان، روح تعبدگرايي و قداست‌بخشي به دستاوردهاي كلامي و فقهي پيشينيان است. بنيادگرايي افراطي دوران صدر و ميانه اسلام را دوره طلايي و مصون از هر نوع خطا تلقي و درباره تفاسير و تأويل‌هاي ديني اين دوره اعتقادي جزم‌گرايانه دارد. اجتهاد و انبساط تازه در اين مكتب جايگاهي ندارد و مردم عموماً موظف به پيروي مقلدانه از كلمات و گفتار علماي سلف هستند. برداشت صرفاً تقليدگرايانه آنها از دين سبب بدبيني و حتي دشمني آنان با الگوهاي زندگي رايج در دنياي معاصر جهان اسلام شده است. تنها الگوي مطلوب نزد بنيادگرايان افراطي، الگوي زندگي جوامع روستايي قرون اوليه اسلامي است. رفتار خشك و متحجرانه آنان با زنان و نوع نگرش‌شان به نقش اجتماعي و تربيتي زن در جامعه، ريشه در همين روح سلفي‌گري آنها دارد كه با ضروريات زندگي كنوني كاملاً بيگانه است. هم‌چنين تفسير آنان از مفاهيمي مانند توحيد و شرك، كه اساس انديشه كلامي بنيادگرايي افراطي را تشكيل مي‌دهد، در مغايرت آشكار با تفاسير رايج آن مفاهيم نزد ساير مكاتب اسلامي است.
رژيم صهيونيستي

رژيم صهيونيستي

شاباك يا به صورت مخفف شين بت يا شين بث، سرويس ضد اطلاعات و امنيت داخلي اسراييل است. شين بت خلاصه كلمه ‹‹خدمت به امنيت›› است. ايسر هرئيل از زمان شكل‌گيري اين سازمان تا سال 1952م. رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد. اين سازمان مسئول جمع آوري اطلاعات درباره سازمانهاي اطلاعاتي خارجي مربوط به دول دوست و دشمن و فعاليتهاي آنها و تأمين امنيت مقامات و تأسيسات اسراييلي، تحقيق درباره خرابكاري عليه دشمنان داخلي و خارجي، از جمله خرابكاري و تروريسم در اسراييل و خارج است.
وهابیت

وهابیت

وهابیت مسلکی است که در سال ۱۱۴۳ هجری قمری در شبه جزیره ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
اكراد

اكراد

قوم كرد نژادي با سابقه اند ، اما خاستگاه اين قوم دقيقا روشن نيست و صاحبنظران در باره ي منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدي دارند . در مورد نژاد آنان نيز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده اي نژاد آنان را توراني و سامي مي خوانند ، گروهي آنان را از نژاد آريايي و ايراني اصيل مي دانند . شماري از عوامل سياسي و تاريخي اين قوم را متفرقه و پراكنده ساخته كه هم اكنون در چند كشور كه مهمترين آن ايران ، تركيه و عراق است زندگي مي كنند .
شیعیان علوی

شیعیان علوی

علویان از اقلیت های مهم و موثر در جامعه ترکیه محسوب می شوند که حدود 20 درصد از جمعیت 78 میلیونی ترکیه را تشکیل می دهند. آنها در دوره امپراتوری عثمانی مورد سوظن شدید بودند و امنیت هویتشان به خطر افتاد و آسیب جدی دیدند اما دوره جمهوریت و آتاتورک را که حاکمیت بر مبنای سکولاریسم شکل گرفت؛ فرصتی برای بازنمایی هویتی یافته و با همراهی با حاکمیت از فضای تنش خارج شدند. هر چند که این اقلیت هیچ وقت نتوانست با هویت مکتبی خویش سهم سیاسی و فرهنگی در ترکیه کسب نماید. هویت سیاسی آنها بر مبنای مقتضات زمان، مکان و عوامل موثر بر آن، جلوه های متفاوتی داشته و از ملی گرایی تا چپگرایی سیالیت یافته است تا اینکه در یک دهه اخیر به شدت در تکاپوی هویت طلبی سیاسی خود هستند
New node

New node

انقلاب بحرین

انقلاب بحرین

تاریخ بحرین در چند دهه گذشته همواره مواجه با اعتراضات مداوم مردم علیه رفتار تبعیض آمیز و تمامیت خواه رژیم سلطنتی آل خلیفه بوده است؛ به نحوی که این کشور کمتر روی آرامش و ثبات سیاسی به خود دیده است. انقلاب 14 فوریه 2011 میلادی مردم بحرین هر چند سه روز پس از سقوط حسنی مبارک در مصر و همراه با موج خیزش‌های مسلمانان علیه رژیم‌های دیکتاتوری آغاز شد اما با نگاهی دقیق‌تر ریشه های این انقلاب مردمی را حداقل باید از دهه 1970 میلادی و نوع رفتار خاندان حاکم بر این کشور با مردم مورد مطالعه قرار داد.
New node

New node

روز جهانی قدس

روز جهانی قدس

undefined
تحولات ترکیه

تحولات ترکیه

undefined
آزادسازی موصل

آزادسازی موصل

آزادسازی موصل یا نبرد بازپس گیری موصل از اشغال گروه تروریستی داعش، عملیات نظامی منظم و کلاسیکی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد و از آن زمان ابوبکر بغدادی، خلافت خودخوانده خود را در این هشر استقرار نمود. عملیات آزادسازی موصل از نوع جنگ‌های شهری منظم به شمار می‌رود.
آزادسازی حلب

آزادسازی حلب

پس از آن که دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن؛ اوایل هفته جاری اعلام کرد که 60 درصد از مناطق شرقی حلب توسط ارتش سوریه از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد شده است، حال منابع خبری امروز اعلام کرده‌اند؛ با پیشروی سریع و برق‌ آسای ارتش سوریه طی چند روز گذشته، مناطق تحت کنترل دولت سوریه در شرق حلب، به میزان 80 درصد رسیده است.
New node

New node

نقض حقوق بشر در یمن

نقض حقوق بشر در یمن

پرونده ای در مورد نقض حقوق بشر در یمن
alwaght.net
خبر

نصرالله: در غم و اندوه ایران شریک هستیم

جمعه 4 خرداد 1403
نصرالله: در غم و اندوه ایران شریک هستیم
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم بزرگداشت شهید آیت الله رئیسی رئیس جمهور فقید و هیئت همراه وی سخنرانی کرد.

به گزارش الوقت، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم بزرگداشت شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور و شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و همراهان بزرگوار آنها که امروز در ضاحیه جنوبی بیروت برگزار شد، ضمن تسلیت این ضایعه بزرگ به رهبر معظم انقلاب اسلامی و مسئولان و دولتمردان ایرانی و همچنین مردم ایران و خانواده شهیدان تاکید کرد که سقوط بالگرد رئیس جمهور ایران و شهادت این دولت مردان وفادار حادثه دردناکی هم در ایران و هم در خارج از این کشور بود و ما نیز دچار اندوه بزرگی شدیم و عزیزان و مجاهدان خوب و بزرگی را در این مرحله حساس جنگ ضد استکبار جهانی و تجاوز اشغالگران صهیونیست علیه غزه از دست دادیم.

دبیرکل حزب الله لبنان همچنین درگذشت علامه شیخ علی کورانی (روحانی برجسته لبنانی و عضو فقید شورای رهبری حزب‌الله)  را نیز   از طرف حزب الله و دوست‌داران ایشان تسلیت گفت.

وی ضمن ابراز همدردی با امام امت و ملت ایران و مسئولان ایرانی و خانواده‌های شهدا ابراز داشت که ما از نزدیک رئیس جمهور شهید ایران را می‌شناختیم و حتما صحبت‌های من در خصوص ایشان خواهد بود. در خصوص آیت الله آل هاشم ما مسائل زیادی شنیده‌ایم و دیده‌ایم که ایشان عالمی مجاهد بودند و شخصیت عظیمی داشتند اما صحبت من بیشتر در خصوص آیت الله رئیسی و حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه فقید ایران خواهد بود که بیشتر به مسائل منطقه مربوط می‌شود.  

 
سید حسن نصرالله ادامه داد: باید بار دیگر بر این نکته تاکید کنم که ما نیاز به شناخت این افراد و شناساندن آنها به نسل جوان داریم، اما آنها نیازی به تعریف‌های ما ندارند بلکه ما نیاز داریم که از آنها مطلب یاد بگیریم. الگو تنها مربوط به پیامبر و امام نیست، بلکه در مواردی، رئیس جمهور و شهردار و مادر و همسر و حتی یک کارگر الگو نیز اطلاق می‌شود. بدون این الگوبرداری‌ها انسان فقط می‌تواند از نظریه‌ها و تئوری‌ها صحبت کند، اما این اسوه‌ها و الگوها هستند که می‌توانند آرمان‌ها را به ما بشناسانند.

سید بزرگ مقاومت افزود: امروز سید شهید ما به عنوان یک اسوه و الگو مطرح است. البته ایشان تاریخ بلند بالایی داشته و ما نسبتا ایشان را به ویژه در سال‌های اخیر در سه مقطع شناختیم. مورد اول زمانی بود که ایشان مسئولیت آستان قدس رضوی در مشهد مقدس را بر عهده گرفت، مورد دوم وقتی بود که ایشان ریاست قوه قضاییه را بر عهده گرفتند و مرحله سوم زمانی بود که ریاست جمهوری ایران را پذیرفتند. ایشان خادم الرضا بودند و این لقبی شریف و بزرگ است. مدیریت حرم امام رضا بسیار گسترده و وسیع است.
 

نصرالله تصریح کرد: یکی از مهم‌ترین اقدامات ایشان رهایی از بروکراسی‌های طولانی مدت بود و باعث شد از تعطیلی بسیاری از کارخانه‌ها جلوگیری کند. ایشان شبانه روز تلاش و کار می‌کرد و خود را خادم ملت و در خدمت مردم می‌دانست. او در همه جا حضور داشت و به صورت ویژه در مناطق مستضعف و دوردست حاضر می‌شد. ایشان به مناطقی سیل زده و آسیب دیده می رفت و نزدیک‌ترین افراد به ایشان انسان‌های محروم بودند .ایشان بسیار شجاع بود و به مقاومت ایمان و اعتقاد داشت و در برابر طاغوت‌های زمان ایستادگی می‌کرد. ایشان عالم با عمل بود و در طول این سه سال تقریباً هیچ تعطیلی نداشت و به همه استان‌ها و شهرها می رفت و با وجود تمام این اقدامات مطیع امام خامنه‌ای بود.

دبیر کل حزب‌الله تاکید کرد: در ایران رئیس جمهور با دو چالش مواجه است که چالش اول عامل اقتصادی یعنی تحریم‌ها است و چالش دوم سیاست خارجی و روابط با کشورهای دیگر است. ایران از زمان انقلاب اسلامی در برابر این دو چالش قرار داشته و در برابر تمامی سختی‌ها و فشارها مقاومت و ایستادگی کرده است. انقلاب اسلامی در همان روزهای اول پیروزی خود، محاصره و تحریم شد و 8 سال جنگ به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد که یک جنگ جهانی به شمار می‌رفت و همه طاغوت‌های جهان در آن شرکت داشتند و به صدام کمک کردند.
سید نصرالله اظهار داشت: ایران شهدای زیادی را فدا کرد و بسیاری از جوانان جانباز شدند و شهرها ویران شد، این در حالی بود که تحریم‌ها همچنان ادامه داشت و ایرانی‌ها از واردات کوچک‌ترین چیزها محروم بودند

وی مجددا با ابراز تاسف از حادثه دردناک سقوط بالگرد و شهادت مقامات کشورمان خاطرنشان کرد: این حادثه‌ها برای ایران جدید نیست و ایران در یک روز رئیس جمهور و نخست وزیر اسبق خود را از دست داده و همچنین پیشتر رئیس وقت قوه قضاییه را در عملیات تروریستی منافقان و گروهک‌های کوردل از دست داد و در عین حال حوادث مناطق مرزی و کردستان و .. ادامه داشت.

دبیر کل حزب‌الله با اشاره به دستاوردهای شهید رئیسی در دوره‌ای که دشمنان تحریم و محاصره ضد ایران را به اوج رسانده بودند گفت: تحریم‌ها همچنان بر سر موضوعات هسته‌ای علیه ایران اعمال می‌شد و وقتی یک رئیس جمهور در چنین فضایی این سمت را قبول می کند، شرایط یچیده‌ای را پیش روی خود دارد و باید با تمامی این مسائل مقابله کند.

وی بازگشایی مجدد کارخانه‌های ایران که تعداد آنها بالغ بر 7 هزار کارخانه است و احیای مجدد مسکن سازی و تحویل چند صد هزار مسکن را از جمله دستاوردهای دولت شهید رئیسی خواند و گفت:  تملیک اراضی به خانواده های مستضعف از دیگر دستاوردهای شهید رئیسی است و بیش از دو میلیون واحد مسکونی در این مدت احداث شد.
دبیر کل حزب‌الله به رشد چشمگیر تولید و صادرات نفت ایران در دوره شهید رئیسی در اوج تحریم‌های دشمن علیه نفت کشورمان اشاره و تاکید کرد: افزایش تولید نفت و فرآورده‌های پتروشیمی و فروش نفت به بیش از 3 میلیون بشکه در روز، در طول این مدت انجام شد. همچنین در دوره دولت شهید رئیسی، برق رسانی و گازرسانی به مناطق محروم تقویت شد و مقابله با کرونا و بازگرداندن پول‌های بلوکه شده ایران تنها چند مورد از دستاوردهای دولت شهید رئیسی بود که من سعی کردم آنها را به صورت خلاصه و سریع بیان کنم.  
نصرالله ادامه داد: شهید رئیسی تلاش می‌کرد به حرف‌های مستضعفان و محرومان جامعه گوش کند و در خدمت آنها باشد و به همین علت به شهدای حادثه اخیر سیدالشهدای خدمت گفته می‌شود.  
 

وی در ادامه سخنان خود به فعالیت‌های دولت ایران در خصوص سیاست خارجی اشاره و تاکید کرد که در اینجا نقش دکتر امیر عبداللهیان نیز مطرح می‌شود. ایشان اولویت را تقویت ارتباط با کشورهای همسایه قرار داده بودند و سپس نگاه به شرق را به عنوان اولویت اصلی خود مطرح کرده بودند. البته قرار نبود به غرب نیز پشت کنند، اما اولویت به کشورهای همسایه و شرق داده می شد. شهید امیرعبداللهیان تنها بر مبنای پایبندی به آرمان‌های انقلاب سیاست خارجی خود را دنبال می‌کرد و در طول این سه سال حرکت و تلاش ایشان در همین راستا دنبال شد. همچنین در این دوره سفرهای زیادی در این زمینه و بر اساس همین اولویت‌ها صورت گرفت و در عین حال ایران به روابط با غرب نیز پایبند بود. عضویت در شانگهای و دیگر سازمان‌های بین‌المللی از دیگر فعالیت‌های ایران در این مدت بود.  

وی به نقش آرمان فلسطین در سیاست خارجه دولت آیت الله رئیسی پرداخته و گفت: ایشان ایمان و باور شدیدی به آرمان فلسطین داشت و دشمنی شدیدی با صهیونیست‌ها داشت. وی مقاومت را تنها راه آزادی سرزمین‌های اشغالی از شر صهیونیست‌ها می‌دانست و در طول مسیر فعالیت‌های خود این مواضع را دنبال کرد و از هیچ کمکی در این عرصه دریغ نمی‌کرد.  
سید مقاومت افزود: ایران با افتخار اعلام می‌کند که از محور مقاومت و مقاومت فلسطین، با همه ابزارها از جمله ابزار دیپلماتیک و آموزشی و مالی و نظامی حمایت می‌کند و شهید رئیسی نقش بزرگی در این عرصه داشت. وزیر خارجه شهید ایران  نیز ایمان قوی به این آرمان داشت و عاشق مقاومت بود. ما از مدت‌ها پیش ایشان را می‌شناختیم. ایشان پیش از این معاون بخش عربی- آفریقایی وزیر امور خارجه سابق ایران بودند و سپس مشاور بخش عربی و آفریقایی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و در نهایت وزیر امور خارجه شد.  

دبیر کل حزب‌الله ادامه داد: دکتر امیرعبداللهیان سفرهای زیادی به لبنان داشت و در طول این هفته نیز قرار بود به لبنان سفر کند که اجل مهلت نداد. درست است که راهبرد کلی ایران نیز مبتنی بر حمایت از مقاومت بود اما شخص شهید امیرعبداللهیان عمیقاً به این موضوع اعتقاد داشت. ما در این مدت جز خوبی و نیکی و پشتیبانی از این بزرگواران چیزی ندیدم و از آنها تشکر می کنیم و از خداوند منان می خواهیم که به ایشان پاداش نیک بدهد.  

سید نصرالله تصریح کرد: از مهمترین ویژگی‌های این دو شهید تواضع بسیار زیاد آنها بود. شهید امیرعبداللهیان با جنبش‌های  مردمی و مقاومت تواضع زیادی داشت و همزمان با تلاش برای برقراری ارتباط با دولت‌ها، روابط با جنبش‌های مردمی را نیز دنبال می‌کرد و این نکته ساده‌ای نیست. آنها محبت زیادی نسبت به محرومان و مجاهدان از خود نشان می‌دادند.
دبیر کل حزب‌الله خاطرنشان کرد: این شهیدان بزرگ ما عاشق فقرا و محرومان بودند و این مکتب اسلام و پیامبر اکرم و مکتب امام خمینی   رحمت الله علیه است که همیشه از کوخ نشینان و مستضعفان و فقیران صحبت می‌کرد.  

وی  همچنین به  اظهارات رئیس جمهور شهید کشورمان در اجلاس اخیر سران (کشورهای اسلامی)  بعد از عملیات طوفان الاقصی اشاره و تاکید کرد: سخنان شهید رئیسی در اجلاس سران درباره مسئله غزه، شدید اللحن ترین سخنرانی ایشان (علیه صهیونیست‌ها و در دفاع از مردم مظلوم فلسطین)بود و ایشان پیشنهادهای بسیار خوب و مستحکمی را در 10 بند (برای حمایت از فلسطین) ارائه کرد که البته این کشورهای عربی و اسلامی به آن پایبند نبودند. این در حالی بود که در همان اجلاس برخی از کشورها حماس را محکوم می کردند.  

نصرالله در بیان دومین محور سخنرانی خود ابراز داشت که دشمنان هجمه بزرگی علیه شهید رئیسی و امام خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی در سطوح رسانه‌ای انجام می‌دادند و هزاران رسانه با دروغ پردازی و سیاهنمایی تلاش داشتند مردم ایران را از نظام جمهوری اسلامی ایران جدا نشان دهند . این رسانه‌ها مدعی بودند که نظام ایران مردمی نیست.  

او خطاب به دشمنان و عوامل پشت پرده این افتراها گفت: شما چهل سال است منتظر تحقق ادعاهای دروغ خود هستید، اما این اتفاق نیفتاده و هرگز رخ نمی دهد. قبل از حادثه سقوط بالگرد نیز همین صحبت‌ها بود و بسیاری از تحلیلگران قبل از مشخص شدن شهادت آیت الله رئیسی در این حادثه مدعی بودند که ایرانی ها به این حادثه پشت خواهند کرد و منتظر تحقق ادعای خود بودند، اما مناظر مربوط به تشییع پیکر شهدا در تبریز و تهران و مشهد و بیرجند و شهرهای دیگر را دیدند.

دبیر کل حزب‌الله با اشاره به حضور انبوه و میلیونی مردم ایران در مراسم تشییع پیکر شهدا تاکید کرد: حضور مردم ایران در این مراسم واقعاً گسترده و میلیونی بود و پیامی بسیار قوی داشت. این سومین مراسم تشییع بزرگ در کل تاریخ بشریت بود. اولین مورد برای تشییع پیکر امام خمینی (ره) بود و دومین مورد در تشییع پیکر سردار شهید قاسم سلیمانی اتفاق افتاد و این بار در مورد رئیس جمهور فقید ایران شاهد آن بودیم.

نصرالله تصریح کرد: واقعا در کجای دنیا تشییع پیکر شخصیت‌های سیاسی با این عظمت و به صورت میلیونی انجام می‌شود و دیدیم که مردم ساعت‌های طولانی ایستاده بودند و منتظر تشییع پیکر بودند. آیا این ها با اجبار به خیابان‌ها آمده بودند؟ روشن است که آنها با عشق خود به خیابان‌ها آمدند و ادعاهای تمامی ابلهان را به چالش کشیدند. در تاریخ بشریت اگر می‌توانید یک مورد از این تشییع پیکرها به من نشان دهید. این یک اعلام بیعت و وفاداری به خط نظام جمهوری اسلامی ایران و پایداری به مبانی امام راحل است.  

سید حسن نصرالله ادامه داد: پیام من برای دشمن که با تحریم و سیاهنمایی و دروغ جنگ ضد نظام ایران را دنبال کرد، این است که نظام جمهوری اسلامی هنوز ایستاده است و قدرتمندتر و قوی‌تر از قبل به حرکت خود دامه می‌دهد. ایران اسلامی در بسیاری از محورها در سطوح اول قرار دارد. دشمنان باید ناامید شوند و یکی از دلایل ناکامی سیاست‌های آمریکا این است که واقعیت‌ها را نمی‌بیند یا اگر آن را می‌بیند می‌خواهد آن را منکر شود. آنها در سوریه و لبنان و بسیاری از کشورهای منطقه و حتی ایران اشتباه کردند و همچنان به اشتباهات خود ادامه می‌دهند. در مورد حزب الله نیز همین دروغ‌ها مطرح است.

این رهبر برجسته مقاومت در ادامه اظهار داشت: نکته دوم در خصوص تحول بعد از سقوط بالگرد، در زمینه دولت ایران است. ایران بعد از این حادثه دردناک، مصیبت زده و اندوهگین شد ، اما ایرانی‌ها ضعیف نشده و دچار دستپاچگی نشدند. حضرت امام خامنه‌ای در دیدار با خانواده های پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کردند که این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد و هیچ خللی در حرکت جمهوری اسلامی ایجاد نخواهد شد.  

سید نصرالله ادامه داد: باید قبول کنیم که ایران کشور جهان سومی نیست و کشوری با صلابت و قوی است. این حادثه نشان دهنده پیام برای دوست و دشمن است. قانون اساسی ایران برای هر شرایطی پیش بینی کرده و به کار خود ادامه می‌دهد و دیدیم که مجلس خبرگان در این دوره رئیس خود را انتخاب کرد. درست است که همه مشغول تشییع پیکر شهدا بودند، اما روند فعالیت‌ها متوقف نشد.  

سید حسن نصرالله خاطرنشان کرد: البته بسیاری از کشورها قانون اساسی دارند اما چون رهبری حکیمانه و حمایت مردمی از نظام خود ندارند نمی‌تواند از آن بهره‌برداری کنند. پیش از این دشمنان به علت فوت ناگوار یک دختر جوان در ایران چه فتنه‌هایی به پا کردند و تصور می‌کردند که با شهادت آیت الله رئیسی این فتنه بار دیگر ایجاد خواهد شد، اما تصور آنها غلط بود و دولت ایران با قدرت و قوی به راه خود خود ادامه می دهد. لذا دشمن باید ناامید باشد و دوستان امیدوار باشند.  

وی اظهار داشت: خیلی‌ها این سوال را مطرح می‌کنند که تاثیر غیبت این دولتمندان بر حزب الله و گروه‌های مقاومت چگونه خواهد بود؟ چیزی که ما باید تکرار کنیم این است که این موضوع برای ایران یک سیاست ثابت است. این بخشی از حقیقت جمهوری اسلامی ایران و هویت و ریشه آن است و با رفتن یک مسئول یا خدمتگزار یا شهید تغییر نخواهد کرد.  
دبیر کل حزب‌الله گفت: از زمان پیروزی انقلاب اسلامی  تاکنون ایران هیچگاه عقب نشینی نکرده و در سیاست عمومی خود در حمایت از فلسطین و مقاومت منطقه عملکرد ثابت و روشنی داشته و نه تنها عقب ننشسته بلکه سال به سال این حمایت‌ها بیشتر شده است و ایران این حمایت‌ها را علنی هم کرده است.

نصرالله گفت:  در ابتدا ایرانی‌ها امکانات کمتری داشتند و کمتر می‌توانستند به فلسطین و مقاومت کمک کنند و هر اندازه که امکانات آنها در ابعاد مادی و سیاسی و رسانه‌ای بیشتر شد کمک آنها به محور مقاومت نیز بیشتر شده است. هیئت‌های خارجی که برای دیدار با امام خمانه ای آمده بودند نیز این نکته را شنیدند و بقیه نیز بدانند که عقب نشینی و تزلزل ایران در سیاست‌های عمومی خود در حمایت از فلسطین و مقاومت منطقه، یک توهم است. جمهوری اسلامی از گذشته بزرگترین حامی محور مقاومت بوده و هست و خواهد بود.

وی در ادامه به عملیات طوفان الاقصی پرداخته و گفت که هشتمین ماه از این جنگ است و خود اسرائیلی‌ها به این نکته اذعان دارند که شرایط کنونی رژیم صهیونیستی در تاریخ موجودیت جعلی اسرائیل سابقه نداشته است. اسرائیلی ها همیشه به دیگران آسیب می زدند و در جبهه های لبنان و سوریه و فلسطین ابتکار عمل را در دست داشتند اما الان دشمن از بحران و رنج و ضعف و چالش‌های خود سخن می‌گوید. این یک مظلوم نمایی نیست، بلکه یک واقعیت است.  

نصرالله تاکید کرد: امروز دشمن به رنج و محنت خود در جریان عملیات طوفان الاقصی اعتراف کرده و می‌گوید که در این جنگ ناکام و ناتوان مانده است. این اظهارات مخصوص سران سابق صهیونیست نیست، بلکه سران کنونی این رژیم نیز به این موضوع اذعان دارند.  

سید مقاومت با اشاره به وضعیت آشفته صهیونیست‌ها در جبهه های مختلف جنگ اعلام کرد: بر اساس پژوهشی که در کمیته روابط خارجی کنست رژیم صهیونیستی انجام شده ، اسرائیل در جبهه شمالی خود هیچ راهبردی ندارد و در جبهه غزه نیز هیچ هدفی را محقق نکرده و نتوانسته اسرا را آزاد کند یا حماس را خلع سلاح نماید. این‌ها اظهارات من و شما نیست بلکه اعترافات خود صهیونیست‌ها به این حقیقت است. تل آویو علی رغم همه جنایت‌ها در غزه نتوانست پیروزی برای خود کسب کند و امروز هم می‌بینیم که صهیونیست‌ها از مهم‌ترین چیزی که رنج می‌برند، موضوع  به رسمیت شناختن فلسطین توسط چند کشور اروپایی است.

دبیر کل حزب‌الله با اشاره به اقدام چند کشور اروپایی در به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین اظهار داشت: امروز کشورهای اروپایی کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند و این برای رژیم صهیونیستی یک خطر به شمار می‌رود. این یک مقدمه برای کشورهای دیگر است که فلسطین را به رسمیت بشناسند. مخالفان و موافقان نتانیاهو با این روال مخالف هستند و می‌دانند که این شرایط یک تهدید موجودیتی برای اسرائیل خواهد بود، چرا که این رژیم یک رژیم جعلی است.  

وی تاکید کرد: قبل از عملیات طوفان الاقصی دنیا فلسطین و آرمان فلسطین را فراموش کرده بود و امروز 143 کشور عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل را تایید کرده‌اند.   این یکی از نتایج عملیات هفتم اکتبر (طوفان الاقصی) است و پایداری و استواری و مقاومت و شجاعت مردم غزه در عرصه سیاسی و نظامی، این دستاوردها را داشته است.  

سید حسن نصرالله همچنین به اقدام دیوان بین‌المللی دادگستری در صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و یوآو گالانت وزیر جنگ این رژیم اشاره و تصریح کرد: نکته بعدی در خصوص دادگاه‌های بین‌المللی شامل لاهه و دیگر دادگاه‌ها است، نفس این اتفاق که دادگاه لاهه احضار نتانیاهو و گالانت را صادر کند موضوعی غیر قابل باور است، این جزو نتایج طوفان الاقصی و پایداری مردم و مفتضح شدن اسرائیلی‌ها در جهان است. امروز اسرائیل در برابر دادگاه بین‌المللی قرار دارد و این یکی از نتایج طوفان الاقصی است. امام خامنه‌ای فرموده بودند که یکی از نتایج این عملیات مفتضح شدن اردوگاه غربی است.  

دبیر کل حزب‌اللله خاطرنشان کرد: اسرائیلی‌ها هیچگاه قوانین بین‌الملل را محترم نشمردند، البته حق این بود که این دادگاه جنگ در غزه را متوقف می‌کرد و البته باید پذیرفت که قدرت این دادگاه در همین حد بود، اما در عین حال گفتند  که اسرائیل باید از گسترش دامنه جنگ جلوگیری کند. اما پاسخ اسرائیل ین بود که بدترین جنایت‌ها را در رفح انجام داد.  

نصرالله در ادامه از کشورهای اروپایی که با فلسطین همدردی کرده‌اند تشکر و قدردانی کرد و گفت که آنها بر اساس وجدان این کار را انجام داده‌اند. تحولات غزه مرز اخلاق و وجدان انسانی است. امروز در دانشگاه‌های دنیا تظاهرات و اعتراضات مختلف دنبال می‌شود. در کنگره آمریکا دانشجویان خواستار توقف جنایت‌های صهیونیست‌ها در غزه بودند. این فطرت انسانی است که طوفان الاقصی باعث بیدار شدن آن در کشورهای اروپایی شد.  


دبیر کل حزب‌الله گفت: صهیونیست‌ها لبنان را تهدید به جنگ کرده‌اند، اما آنها با کدام ارتش می‌خواهند با لبنان وارد جنگ شوند، مگر در غزه کاری انجام داده‌اند؟  

وی به اختلافات و شکاف سیاسی موجود در میان سران رژیم صهیونیستی اشاره و تاکید کرد که نتانیاهو تنها به دنبال نجات دادن خود است و دها خانواده نظامیان اسرائیلی اعتراض کرده‌اند که اجازه حضور فرزندانشان در جنگ غزه را نمی‌دهند. نظرسنجی‌های داخلی اسرائیل  نشان می‌دهد که امید آنها به پیروزی در این جنگ پایین آمده و ناامیدی آنها روز به روز بیشتر می‌شود. لذا   این روند فشار بیشتری به نتانیاهو و کابینه رژیم صهیونیستی تحمیل خواهد کرد و آن را به سمت سقوط و پرتگاه سوق خواهد داد.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: این‌ها حرف من نیست، بلکه بسیاری از اسرائیلی‌ها نیز این را می‌گویند. ثمره خون جوانان فلسطینی بسیار بیشتر از این خواهد بود اما دشمنان نادان هستند و نمی‌دانند که این خون‌ها اسرائیل را به سمت نابودی می‌برد و جبهه فلسطین را به سمت پیروزی سوق می‌دهد.

دبیر کل حزب‌الله اظهار داشت: نتانیاهو در آخرین اظهارات خود از تلاش برای غافلگیر کردن حزب الله سخن گفته در حالی که خود اسرائیل غافلگیر شده و بزرگترین دستگاه‌های اطلاعاتی در خدمت اسرائیل است و با این وجود توسط حماس غافلگیر شده است. صهیونیست‌ها هنوز نفهمیده‌اند که فرزندان آنها زنده یا مرده هستند.  

نصرالله خطاب به دشمنان گفت: مقاومت لبنان نیز در 8 اکتبر شما را غافلگیر کرد. شما تصور می‌کردید که حزب الله لبنان وارد این قضیه نخواهد شد، اما غافلگیر شدید و حزب الله در شمال فلسطین اشغالی شما را غافلگیر کرد. یمن هم شما را غافلگیر کرد و تصور آن را نداشتید که کشوری که محاصره شده و جنگ به آن تحمیل شده با این شجاعت وارد عمل شود و کل دنیا را با هدف قرار دادن کشتی‌های اسرائیلی به چالش بکشد.

دبیر کل حزب‌الله خطاب به صهیونیست‌ها گفت: وقتی که کنسولگری ایران در دمشق را هدف قرار دادید ایران اسلامی با موشک‌ها و پهپادها و عملیات وعده صادق خود شما را غافلگیر کرد. این ما هستیم که باید از غافلگیر کردن شما صحبت کنیم، لذا دیگر کسی حرف‌های شما را قبول نمی‌کند. من می خواهم به نتانیاهو بگویم که در جبهه لبنان تمامی سناریوها را در نظر داریم و تمامی فریب‌ها و دام‌های شما را می دانیم. ما 41 سال است که با شما در حال مبارزه هستیم و دیگر تهدیدات شما و ارباب‌های شما فایده‌ای ندارد، مقاومت ادامه خواهد داشت.

نصرالله در پایان این سخنرانی خود اظهار داشت: ما از همان روز اول گفته‌ایم   که جبهه ما کمکی برای غزه است. در داخل لبنان هم ممکن است برخی‌ها با این صحبت‌ها موافق نباشند و ما این نکته را می‌دانستیم، اما ما روشن و شفاف این موضوع را بیان کردیم که عملیات ما با اهداف و شعارهای واضح است. ما شهدای خود را پنهان نمی‌کنیم و در این مسیر خجالت نمی‌کشیم. بله ما اهداف دیگری هم مشخص کردیم که آن هم ممانعت از هر غافلگیری در برابر اسرائیل است و اجازه نمی‌دهیم که این رژیم بخواهد پیش دستانه  کاری انجام دهد، اما این هدف دوم ما است. ما به دنبال حفظ سیادت و تمامیت لبنان و بازگرداندن اراضی اشغالی لبنان هستیم و به این مسیر که مسیر شهدای مقاومت در طول تاریخ است ادامه می دهیم و در این مسیر دستاوردهای زیادی داشته‌ایم.

 

تگ ها :

نصرالله ایران شریک

نظرات
نام :
پست الکترونیک :
* متن :
ارسال

گالری

تصویر

فیلم

تصاویر بسیار نزدیک از جنگنده روسی سوخو ۵۷ در آسمان

تصاویر بسیار نزدیک از جنگنده روسی سوخو ۵۷ در آسمان