الوقت- در جهان امروز پیامدهای سیاسی و اقتصادی به بخش لاینفکی از هر بحران و یا بلایای بزرگ طبیعی همانند سیل، خشکسالی و زلزله تبدیل شدهاند که نمونه نزدیک آن را میتوان در زلزله اخیر ترکیه و سوریه مشاهده کرد. در ترکیه مخالفان برای زمین زدن اردوغان پس از 20 سال حضور مستمر در قدرت زلزله را دستاویز هجمه سیاسی به دولت قرار دادهاند و در سوریه با علم به کاستیهای بسیار زیاد دولت برای مدیریت وضعیت بحرانی در شهرهای زلزله زده به دلیل نابودی بخش اعظم زیرساختهای کشور در نتیجه یک دهه جنگ خانمانسوز داخلی، اما دول غربی از ارسال کمکها به دولت دمشق و رفع کامل تحریمها خودداری میکنند.
از این رو سیاسیکاری به نوبه خود به دلیل تبعات منفی که میتواند در شرایط رسیدگی سریع و به هنگام و قدرت حفظ تمرکز بر امدادرسانی به زلزله زدگان داشته باشد مورد انتقاد قرار گرفته است بویژه که یک طوفان تلخ زمستانی اکنون جان بازماندگان و کسانی که هنوز در زیر آوار گیر افتادهاند را تهدید میکند. قدرت این زلزله هولناک 7.8 درجه در مقیاس ریشتر بود، همان قدرت زمین لرزه ای که در اکتبر 2005 پاکستان را لرزاند، و اثرات آن ویرانگر بود و بیش از 80000 نفر را به کام مرگ کشاند.
در ترکیه رجب طیب اردوغان، 20 سال پیش با موجی از خشم عمومی نسبت به مدیریت دولت قبلی در برابر زلزله مرگبار سال 1999 به قدرت رسید. اکنون به فاصله سه ماه مانده تا انتخابات (در صورت عدم به تعویق نیافتادن زمان انتخابات) جبهه متحد اپوزوسیون اردوغان نیز فرصت را برای تکرار این سناریو مغتنم شمرده است.
رقبای سیاسی اردوغان از قبل شروع به انتقاد از واکنش دولت وی به زلزله کردهاند و گفتهاند که در طول دو دهه او نتوانسته کشور را برای این بحران اجتناب ناپذیر آماده کند. کارشناسان به اجرای ضعیف قوانین ساختمانی به عنوان دلیل اصلی مرگبار بودن زمین لرزه های این هفته اشاره میکنند.
منتقدان میگویند بودجههای ملی که باید صرف آمادگی برای بلایای طبیعی مانند زلزله اخیر صرف میشد، در عوض در پروژههای نمایشی همانند ساخت بزرگراهها توسط همکاران اردوغان و دولت ائتلافی او هزینه شده است.
کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب اصلی اپوزیسیون، اوایل هفته گفته بود که این فاجعه زمانی برای اتحاد است، نه انتقاد. اما او روز چهارشنبه از موضع اولیه اش برگشت و دولت را به عدم همکاری با مقامات محلی و تضعیف سازمانهای غیر دولتی که میتوانند کمک کنند، متهم کرد.
او گفت: "من از نگاه کردن به آنچه در حال وقوع است، بالاتر از سیاست و همسو شدن با حزب حاکم امتناع میکنم. این فروپاشی دقیقاً نتیجه سیاستهای سودجویانه سیستماتیک است." اگر کسی مسئول این روند باشد، اردوغان است. این حزب حاکم است که 20 سال است که کشور را برای زلزله آماده نکرده است.
از طرف دیگر منتقدان وضعیت اضطراری سه ماهه اعلام شده توسط اردوغان در مناطق آسیب دیده را که به دولت اختیارات گسترده می دهد نیز به باد انتقاد گرفته اند که می تواند به نفع رئیس جمهور باشد. منتقدان استدلال می آوردند که که این اختیارات فوق العاده به سکوی پرتاب اردوغان برای برجسته کردن چهره خود به عنوان منجی و رهبر نهایی و اجتناب ناپذیر ترکیه تبدیل میشود. گوکچه گوکچن، معاون حزب جمهوری خواه خلق گفت: «اگر از اختیارات سوء استفاده شود، ما قوانین اضطراری را به رسمیت نخواهیم شناخت. گوکچن گفت که اردوغان ابتدا شهرداران شهرهای تحت کنترل مخالفان در داخل منطقه زلزله زده را نادیده گرفت و دولت مرکزی کاروان کمک های شهرداری استانبول را که تحت مدیریت حزب جمهوری خواه خلق بود مسدود کرد زیرا قرار بود همه کمکها توسط آژانس امداد رسانی دولتی هماهنگ شود.
این انتقادات با اهداف انتخاباتی مطرح میشود تاکنون توجه افکار عمومی را به خود جلب نکرده است و مردم در شرایط کنونی به دنبال تمرکز بر وضعیت امدادرسانی هستند. در یک ویدئو که در شبکه های مجازی منتشر شده از جوانی20 ساله به نام ایریم نور سلیمان که با کیسه های پر از لباس و پتو برای کمک به زلزلهزدگان دیده میشود پرسیده شد که آیا دولت اردوغان به اندازه کافی برای کمک به قربانیان انجام داده است، می گوید: "آنها آنچه را که میتوانند انجام دهند انجام داده اند. اکنون زمان صحبت در مورد سیاست نیست، زمان کمک به افرادی است که به کمک نیاز دارند". همچنین اردوغان هنوز متحدانی در سطح منطقه دارد که می توانند کارزار امدادرسانی دولت را تقویت کنند و از بهره برداری رقبا جلوگیری به عمل آورند. حضور امیر قطر تنها چند روز پس از حادثه و اعلام کمکهایی همانند اعطای 10 هزار خانه کانکسی به زلزله زدگان میتواند بار دیگر یاریبخش جایگاه دولت اردوغان باشد.
در سوریه وضعیت سیاسی شدن روند امدادرسانیها به مراتب بیشتر از ترکیه است. سوریه که توسط 12 سال جنگ و تروریسم ویران شده است، کمترین آمادگی را برای مقابله با چنین بحرانی دارد. زیرساخت های آن به شدت تحلیل رفته است و کشور همچنان تحت تحریمهای غرب قرار دارد. هزاران نفر از آسیبدیدگان در مناطق زلزله زده در حال حاضر پناهنده یا آوارگان داخلی هستند. غرب بویژه آمریکا اگرچه ادعا دارد که کمکهای بشردوستانه مشمول موضوعات تحریمی نمیشود اما مقامات سوری سخن دیگری میگویند و از تأثیر بالای وجود تحریمها در ممانعت از دریافتهای کمکهای بین المللی خبر میدهند. تحریمهای ظالمانه آمریکا تحت عناوینی چون «قانون سزار» و «قانون کپتاگون» علیه سوریه تاکنون مانع اصلی امدادرسانی مناسب به زلزلهزدگان این کشور بوده و موجب افزایش چشمگیر تلفات انسانی شده، با این حال ایالات متحده در یک اقدام نمایشی برای گمراه کردن افکار عمومی مدعی شد که به طور موقت و برای چند ماه بخشی از تحریمهای سوریه را به حالت تعلیق درمیآورد تا امکان کمکرسانی به زلزلهزدگان این کشور فراهم گردد.
اما وزارت خارجه سوریه با صدور بیانیهای با اشاره به اینکه اقدام آمریکا در تعلیق بخشی از تحریمهای سوریه، گامی کاذب و گمراهکننده است تاکید کرد، تصمیم جدید وزارت خزانهداری ایالات متحده بر پایبندی واشنگتن به تحریمهای غیرقانونی تأکید دارد در نتیجه دولت آمریکا نمیتواند مردم سوریه و جهان را با تلاش برای ترمیم چهره خود فریب داده و از مسئولیت کارشکنی در برابر تلاشهای مربوط به نجات و حمایت از زلزلهزدگان شانه خالی کند. این موضوع پیشتر در موارد دیگری همانند محدودیت واردات دارو برای ایران پس از فشارهای به اصطلاح حداکثری آمریکا و شرکای اروپایی آن به اثبات رسیده بود.