به گزارش الوقت، به تازگی اعلام شده است که هیات عمانی برای مشاوره و رایزنی با مجلس اعلای سیاسی یمن (انصارالله) درباره پیشنهادهای مربوط به رفع محاصره این کشور و توقف تجاوز ائتلاف سعودی وارد صنعا پایتخت یمن شده است.
شبکه المنار این خبر را منتشر کرد و المیادین نیز گزارش داد این هیات به نمایندگی از پادشاهی عمان به یمن سفر کرده است.
محمد عبدالسلام رئیس هیات ملی مذاکره کننده یمن نیز در این سفر هیات یمنی را همراهی می کند.
یک مسئول در وزارت خارجه یمن این خبر را تایید کرد بدون آنکه توضیحی درباره اهداف سفر بدهد اما برخی رسانه های یمنی چنین گمانه زنی کردند که مسقط تمام تلاش خود را با فشار عربستان سعودی، آمریکا و انگلیس برای وادار کردن یمنی ها به میانجیگری بحران به کار بسته است.
سفر هیئت عمانی به یمن پس از اعلام ناکامی سازمان ملل
نکته قابل توجه در سفر هیئت عمانی یمن آن است که این سفر پس از اعلام ناکامی فرستاده ویژه سازمان ملل در دستیابی به اتش بس در یمن صورت گرفته است.
هفته گذشته «مارتین گریفیتس»، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در امور یمن که به صنعاء سفر کرده بود، پیش از ترک این شهر به ناکامی تلاش هایش برای برقراری صلح در یمن اذعان کرده بود.
بر اساس این گزارش، گریفیتس ضمن اذعان به ناکامی تلاش هایش برای برقراری آتش بس در یمن، گفت: سازمان ملل تلاش های فراوانی را برای برقراری آتش بس سراسری در یمن انجام داد اما این تلاش ها به ثمر ننشست.
فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن افزود: ما چندین بار با مقامات یمنی و سعودی در ریاض درباره طرح آتشبس رایزنی کردیم و حتی در مسقط هم این مسأله بررسی شد، اما در نهایت به نتیجه ای نرسیدیم.
وی اظهار داشت: محروم کردن یمنیها از امیدوار بودن به تمام شدن درد و رنج هایشان در آینده نزدیک ناعادلانه است. هیچ کسی نمیتواند بیش از من ناامید باشد. خواسته ما کاملاً مشخص است و آن، پایان جنگ است.
فشار آمریکا برای آتش بس در یمن
با توجه به آن که سفر هیئت عمانی به یمن پس از اعلام ناکامی و ناتوانی سازمان ملل در رسیدن به آتش بس در یمن صورت گرفته، بسیاری از کارشناسان این سفر را در ادامه فشارهای دامنه دار دولت جو بایدن برای دستیابی به آتش بس در یمن عنوان کردند.
درست یک هفقته قبل از سفر هیئت عمانی به یمن نیز، «تیموتی لیندرکینگ»، نماینده ویژه امریکا در یمن از سفر خود به عربستان و عمان و احتمالا چند کشور دیگر و دیدار با رهبران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و برخی از کشورهای اروپایی درباره اتش بس در یمن خبر داده و مدعی شده بود که برای باز کردن تمامی شرایین اقتصادی یمن و دستیابی به آتش بس در راستای منافع ملت یمن تلاش میکند. پیش از این نیز، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا بر لزوم دستیابی به توافق صلح در یمن تاکید کرده و گفته بود:امریکا دنبال برقراری صلح است. این در حالی است که تا به امروز هیچ ابتکارعملی و در راس آنها طرح سازمان ملل وا مریکا برای پایان دادن به جنگ هفت ساله یمن عملی نشده است.
در واقع آمریکا در حالی مدعی تلاش برای اتش بس در یمن است که حمایت های این کشور به صورت همزمان به عربستان که مشغول جنگ در یمن است ادامه دارد و با وجود ادعای تلاش برای آتش بس، اما واشنگتن تا کنون هیچ گاه به صورت جدی و نتیجه بخش از ریاض نخواسته تا جنگ و بمباران در یمن را متوقف کند و جنگ علیه یمن در هفتمین سال خود همچنان ادامه دارد.
بن بست آتش بس در یمن از کجاست؟
به نظر می رسد آن چه تا کنون باعث شده اقدامات ادعایی سازمان ملل و آمریکا و سایر کشورهای غربی برای دسترسی به آتش بس بی نتیجه و بی تاثیر باشد، فشار یکجانبه آن ها بر یمن برای پذیرش آتش بس بدون توقف واقعی بمباران و محاصره مردم یمن است. در واقع در پیشنهادات و طرح های ابتکاری غربی برای آتش بس در یمن هیچ راه حلی برای پایان محاصره این کشور از سوی عربستان سعودی ارائه نشده و در تمام طرح های آتش بس برای یمن، مسئله غیرانسانی محاصره زمینی، دریایی و هوایی یمن از سوی عربستان همچنان پابرجا مانده است و این موضوع یکی از عمده ترین دلایل شکست طرح های آتش بس برای یمن است. این در حالی است که آزادی دسترسی "قربانیان تجاوز سعودی" در یمن به غذا، دارو و تجهیزات پزشکی از اولیه ترین و ابتدایی ترین اصول برقراری هر قرارداد آتش بسی در یمن است که تا کنون با وجود ادعاهای بسیار سازمان ملل و آمریکا اما راه حلی برای آن ارائه نشده است. به عبارت دیگر پیشنهاداتی که تا کنون در قالب اتش بس به طرف یمنی ارائه شده چیزی فراتر از درخواست های عربستان نبوده و همین موضوع نشان از عدم بی طرفی کشورهای غربی و حتی سازمان ملل در جریان بحران یمن است.
از جمله در آخرین طرح آتش بس که در اسفندماه گذشته از سوی «تیموتی لیندرکینگ»، نماینده آمریکا مطرح شد، اثری از توقف محاصره یا آتشبس دیده نشد، بلکه طرح آمریکا تنها برخی تغییرات صوری درخواست های قبلی ریاض بود که منجر به بازگشت محاصره به شیوه دیپلماتیک میشود و به عنوان نمونه از میان شروط مطرح شده در این ابتکار، تعیین مقصدهای پرواز از فرودگاه صنعاء و صدور مجوزهای لازم توسط ائتلاف عربی به سرکردگی سعودی است که این وضعیت چیزی جز به معنای سلطه کشورهای متجاوز علیه یمن نخواهد بود و به همین دلیل این طرح نیز به شدت از سوی یمنی ها رد شد.
از سوی دیگر دست و پا زدن دولت دموکرات فعلی در آمریکا برای برقراری آتش بس در یمن همزمان با پیشروی نیروهای ارتش و کمیته های مردمی انصارالله به سمت مارب بیشتر شده است و در واقع غرب نگران پیروزی های بیشتر برای انصارالله یمن و از این رو نیز در حال حاضر تلاش خود را برای توقف این پیشروی در قالب آتش بس دوچندان کرده است. هرچند نمی توان فراموش کرد که آمریکا همواره حامی ائتلاف سعودی در جنگ علیه یمن بوده است و از جمله در دولت اوباما که در آن زمان، جو بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا نیز معاونت اولی کاخ سفید را در دست داشت، واشنگتن حمایت خود از عربستان را اعلام کرد و چندی پیش نیز روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با انتشار مقالهای نوشت، از آغاز جنگ عربستان در یمن در سال 2015 تاکنون آمریکا یک ناو هواپیمابر خود و محموله موشکهای هدایت شونده و کشتیهای جنگی دیگر را برای کمک به سعودیها در اعمال محاصره یمن به منطقه فرستاده است و بمبهای آمریکاییِ سعودیها کارگاهها، مسیرهای مواصلاتی، پلها، بیمارستانها، چاه های آب، مراسمهای ختم وعروسی، تجمعهای زنان و مردان و اتوبوس مدارس را که مملو از صدها کودک یمنی بوده، هدف قرار دادهاند. آمریکا چندین میلیارد دلار سلاح با فناوری پیشرفته به عربستان فروخته است که شامل هواپیماهای جنگنده و بمبهای لیزری و بمبهای حامل گازهای مختلف و موشکهای هوا به زمین است. بر اساس این گزارش فروش سلاح به عربستان 25 درصد از کل صادرات اسلحه آمریکا بین سالهای 2015 و 2019 بوده است. در این شرایط آیا می توان به ادعای آمریکا برای برقراری آتش بس در یمن خوش بین بود؟
براین اساس، آنچه که درباره پایان دادن به جنگ یمن تاکنون از جانب ایالات متحده مطرح شد صرفا ادعایی بیش نبوده و آمریکاییها عملا خواهان امتیازگیری برای طرف سعودی هستند. در این شرایط و در سایه پایبندی یمنیها به حقوق کامل خود برای پایان جنگ به نظر نمیرسد که اصطلاحا ابتکار آمریکا و سازمان ملل و سایر طرفهای غربی برای توقف جنگ یمن- دست کم در بازه زمانی که آنها وعده میدهند قابل تحقق باشد.