الوقت- خیزش مردم بحرین در یک مقطع زمانی خاص و در پی بحرانی شدن شرایط در سایر کشورهای عربی مانند تونس، مصر، سوریه لیبی آغاز شد. حال آنکه، تجربه تحولات انقلابی در این کشورها، حاکمان کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را نسبت به تسری هرگونه تحولات مشابه در حیات خلوت خود هوشیار کرده و زنگ خطر را برای آنها به صدا در آورده بود. به نحوی که وحشت و هراس ناشی از تحولات شمال آفریقا موجب اتخاذ یک سیاست یکپارچه «سرکوب» از طرف حاکمان شیخ نشین های خلیج فارس شد. سرکوب های شدید و تبدیل اعتراضات سیاسی به مسائل حاد امنیتی، با ورود نیروهای ویژه سرکوبگر موسوم به «سپر جزیره»، انقلاب بحرین را به محاق برده و مانع از بالندگی آن شد.
براین اساس، رژیم آل خلیفه با بهره گیری از رویکرد سرکوب و مقابله امنیتی با مخالفان که مبتنی بر فضا سازی رسانه ای، فرقه گرایی و انتصاب حرکت های اعتراضی به ایران بود اعتراضات عمومی مردم این کشور را از یک حالت سیاسی عادی به موضوعی امنیتی تبدیل کرد تا مانع از فشارهای افکار عمومی و سازمان های بین المللی و حقوق بشری شود.
استمرار این سیاست در طی یک دوره زمانی بلندمدت، موجب فرسایشی سازی روند انقلاب شد، مضاف براینکه برخی از کشورها و قدرت های فرامنطقه ای نیز تحت تاثیر قطب بندی منطقه ای میان محور مقاومت و محور سازش، سیاستی همسو با دولتهای منطقه در جهت سرکوب انقلاب بحرین اتخاذ کردند.
اما در طی دوره اخیر، با تغییر شرایط منطقه ای و جهانی از جمله حصول توافق هسته ای ایران و 1+5 ، گسترش نقشآفرینی روسیه در منطقه، محدودیت های داخلی و بین المللی آمریکا در حمایت از آل خلیفه، گرفتار شدن عربستان (به عنوان حامی اصلی رژیم بحرین) در چند جبهه از جمله درسوریه ویمن و... زمینه مناسبی برای تغییر این وضعیت فراهم شده است.
این شرایط نوین، سبب خواهد شد تا به موازات ادامه مقاومت مردمی بحرین و تداوم اعتراضات، رایزنی های منطقه ای و بین المللی برای حل بحران بحرین بویژه میان ایران و جبهه غربی - عربی تشدید شود. با این حال، چشم انداز این رایزنی ها تا حد زیادی متاثر از وضعیت آتی سایر تحولات منطقه ای می باشد.
بنابراین به نظر می رسد که به موازات حل بحران های منطقه ای و تشدید رایزنی های دیپلماتیک که می تواند عرصه را برای حامیان منطقه ای آل خلیفه تنگ تر نماید ، مقاومت انقلابی بحرین از شور و نشاط بیشتری برخوردار شده و شرایط را برای ایجاد شرایطی که منافع حداقلی شیعیان را تامین نماید فراهم نماید. هرچند که در این رویكرد باید از تشدید منازعات و رادیكال شدن فضا ممانعت كرد.
و در پایان باید گفت که در شرایطی که خاورمیانه غرق در بحرانهای بزرگی مانند داعش، طالبان، عراق، سوریه و ... است و انقلاب بحرین تحت الشعاع بحرانهای بزرگتر در منطقه و جهان قرار گرفته و فرصت بروز و ظهور در سطح جهانی پیدا نکرده است توجه بیشتر به انقلاب بحرین و مدیریت فضای تحولات این کشور به ویژه در ابعاد تبلیغی، سیاسی و روانی، علیرغم تمام محدودیتهایی كه در این راه وجود دارد میتواند تا حد زیادی در جلب توجه جهانی به موضوع بحرین و تسریع پیروزی انقلابیون كمك نماید.
جواد مددی