سازمان سیا در مقام یک نهاداطلاعاتی- امنیتی مخوف که وظیفه جاسوسی، ترور، شنود و کنترل شهروندان، ایجاد آشوب در دیگر کشورها، ایجاد گروههای تروریستی و .... برای پیشبرد منافع آمریکا را برعهده دارد دارای ساختاری پیچیده و چند سطحی است که فقط افراد در آن همانند جزءی از یک کلیت بزرگ نقشها را اجرا میکنند
الوقت – در بحبوحه تنش در جامعه آمریکا در روزهای بعد از یورش هواداران ترامپ به کنگره در 6 ژانویه 2021 (17 دی 1399)، جو بایدن در بیانیهای غیرمنتظره از گزینه خود برای ریاست سازمان «سیا» پرده برداشت: ویلیام جی برنز، دیپلمات بازنشسته. در ابتدا چنین تصور میشد که بایدن این منصب را به توماس ای دونلون، مشاور سابق امنیت ملی در دولت اوباما یا دیوید کوهن، یکی از مقامات سابق خزانه داری را که به مدت دو سال به عنوان معاون سیا در زمان باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا فعالیت کرده بود، پیشنهاد میکند اما بر خلاف تمامی پیشبینی، یک شخص ظاهرا غیرامنیتی برای رئیس سازمان جاسوسی و امنیتی آمریکا پیشنهاد شده است.
حتی عجیبتر اینکه بایدن در دفاع خود از ویلیام جی برنز، عنوان کرده که «مردم آمریکا با حضور برنز به عنوان مدیر بعدی سیا، با خیال آسوده خواهند خوابید.» در مجموع، تصمیم بایدن برای انتخاب برنز برای ریاست سازمان سیا سطحی قابل توجه از تحلیلها را به همراه داشته و اکنون این پرسش قابل طرح است که آیا واقعا برنز به عنوان یک دیپلمات ماهیت و روند کاری بزرگترین سازمان جاسوسی جهان را تغییر خواهد داد؟ در پرداختن به این پرسش در ابتدا ضروری است که زندگی شخصی و افکار برنز مورد بررسی قرار گرفته و سپس به مساله نوع مواجهه او با سیا پرداخته شود.
ویلیام برنز؛ دیپلماتی با سابقه کار با 5 رئیسجمهور
"ویلیام جی برنز" (William J. Burns) در ۴ آوریل 1956 در منطقه "فورت براگ" ایالت کارولینای شمالی متولد شده است. برنز، در سال 1978 مدرک کارشناسی تاریخ را در دانشگاه «لاسال» دریافت و در ادامه مدرک دکترای روابط بین المللی از دانشگاه آکسفورد اخذ کرده است. در چند سال گذشته نیز او به عنوان رئیس اندیشکده «بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی» مشغول فعالیت بوده است.
"ویلیام جی برنز" یکی از کهنهکارترین دیپلماتهای آمریکایی بوده و در دوران تصدی 5 رئیسجمهور آمریکا، اعم از دموکرات و جمهوری خواه در سمتهای مختلف در وزارت خارجه مشغول فعالیت بوده است. او از سال 1982 یعنی در دوران ریاست جمهوری ریگان، کار خود را در وزات خارجه آغاز و آخرین منصب مهماش معاونت وزیر خارجه دولت اوباما در سالهای 2011 و 2014 بوده است. برنز در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به عنوان سفیر آمریکا در اردن و در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ در زمان جورج بوش به عنوان سفیر در روسیه کار کرده است. وی همچنین در دورهای از چهرههای اصلی مذاکرات پشت پرده ایران و آمریکا بود و پیش از بازنشستگی در مذاکرات هستهای گروه ۱+۵ و ایران نقشی محوری داشت. او در سال ۲۰۱۴ بعد از ۳۳ سال فعالیت در وزارت خارجه بازنشسته شد و بعد از آن هم در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما طرف مشورت مذاکرهکنندگان هستهای آمریکا بود.
مواضع و دیدگاههای برنز
علاوه بر زندگی شخصی دیدگاههای سیاسی برنز نیز مورد توجه رسانهها قرا گرفته است. اکثر رسانههای آمریکایی او را به عنوان دیپلماتی کارکشته معرفی کرده که درکی عمیق از تهدیدهای پیشروی آمریکا در شرایط کنونی دارد. همچنین، از نظر مواضع فکری اکثر رسانهها او را به عنوان شخصیتی غیر حزبی و متعهد به منافع ملی آمریکا معرفی کردهاند.
در سطحی دیگر، برنز از مخالفان سرسخت سیاست خارجی و کلیت دولت ترامپ بوده و بارها کنشهای دستگاه دیپلماسی این کشور طی سالهای بعد از 2016 را مورد انتقاد قرار داده است. بر اساس دیدگاه برنز دولت ترامپ خسارات بزرگی را به وجهه و جایگاه بینالمللی آمریکا وارد کرده و از همین جهت دولت آینده آمریکا میبایست گامهایی جدی را در زمینه رفع این اشتباهات بر دارد.
همچنین، او به عنوان یکی از طرفداران سرسخت توافق هستهای با ایران شناخته میشود که خواهان بازگشت دولت بایدن به این توافق است. از نظر دانش سیاسی و تجربه، برنز مسائل منطقه غرب آسیا به ویژه جهان عرب و روسیه را با دقت دنبال میکند.
برنز؛ گزینهای غیرسیاسی برای بالاترین نهاد امنیتی
جو بایدن از ویلیام برنز به عنوان یک دیپلمات نمونه با دههها سال تجربه در صحنه جهانی یاد کرده است که به گفته بایدن، مردم و کشور آمریکا را امن نگاه میدارد. بایدن همچنین اعلام کرد که سازمان سیا باید غیرسیاسی باشد. چنانچه مجلس سنا صلاحیت ویلیام برنز برای این سمت را تأیید کند او نخستین رئیس این سازمان خواهد بود که سراسر زندگی حرفهایش را در وزارت خارجه آمریکا سپری کرده است. گفته شده است که دلیل انتخاب برنز تجربه دیپلماتیک وی و توانایی وی برای آنچه «احیای اعتبار این آژانس اطلاعاتی در دوره پس از ترامپ» عنوان شده، است.
آیا برنز آنگونه که ادعا میشود، ماهیت سیا را تغییر میدهد؟
در ابتدای امر توجه به این مساله ضروری است که انتخاب ویلیام جی برنز، موجب ناامیدی کسانی شد که انتظار داشتند یک افسر اطلاعاتی و امنیتی، جایگزین جینا هاسپل، مدیر فعلی این سازمان شود. اکنون ظاهر ماجرا از این قرار است که بایدن که شخص غیر امنیتی و غیر حزبی را به سیا آورده تا تحلیلهای اطلاعاتی مستقلی را از این نهاد دریافت کند.
اما باید توجه داشت اگرچه برنز یک دیپلمات است و نه یک جاسوس، اما یک مرد خاکستری کلاسیک مانند کسانی است که در دنیای اطلاعات کار می کنند. او اغلب به عنوان فرستاده مخفی خدمت کرده است: عنوان خاطراتش، «کانال پشتی» تا حدودی از نقش او به عنوان واسطه پنهانی در تماسهای اولیه آمریکا با ایران یاد می کند که منجر به توافق هسته ای سال 2015 شد. در حقیقت، برنز در دوران ریاست بر سفارت آمریکا در اردن و به ویژه روسیه، ارتباط تنگاتنگی با نهادهای امنیتی این کشور داشته است.
نکته قابل توجه این است که سازمان سیا اگر در مقام یک ساختار در نظر گرفته شود، همواره به نقش افراد به عنوان کارگزاران خود معنا و مفهوم میبخشد. لذا اکنون تفاوتی ندارد که مایک پمپئو، جینا هاسپل، دیوید کوهن یا هر شخص دیگری ریاست این سازمان را برعهده داشته باشد؛ زیرا این ساختار امنیتی و جاسوسی این سازمان تروریستی در سطح جهانی است که به ویلیام جی برنز به عنوان کارگزار عاملیت میبخشد. همچنین، توجه به این مساله ضروری است که سازمان سیا در مقام یک نهاداطلاعاتی- امنیتی مخوف که وظیفه جاسوسی، ترور، شنود و کنترل شهروندان، ایجاد آشوب در دیگر کشورها، ایجاد گروههای تروریستی و .... برای پیشبرد منافع آمریکا را برعهده دارد، دارای ساختاری پیچیده و چند سطحی است که فقط افراد در آن همانند جزءی از یک کلیت بزرگ نقشها را اجرا میکنند لذا نمیتوان از ریاست یک دیپلمات بر این نهاد به عنوان تغییر بنیادین یاد کرد و این تنها اقدامی تبلیغاتی برای بازگرداندن وجهه نابود شده آمریکا در سطح جهانی در دوران ترامپ میباشد.