انحلال کلاه آبیها آب سردی بر پیکر جریان های داخلی و کشورهای خارجی بود که از اعتراضات مردمی در عراق به عنوان فرصتی برای پیشبرد برنامه ها و اهداف خاص خود از طریق تشدید بحران آفرینی بودند و بر عملکرد مقتدی صدر و هوادارانش حساب ویژه باز کرده بودند.
الوقت- مقتدی صدر، روحانی پرنفوذ و رئیس ائتلاف سائرون در پارلمان عراق این روزها فراتر از تمامی شخصیتها و روند تحولات سیاسی، به مرد شماره یک میدان سیاست در بغداد تبدیل شده است. اگر چه در گذشته نیز او یکی از موثرترین رهبران سیاسی بود اما امروزه او در بطن تحولات به مهمترین شخصی تبدیل شده که بیانیهها و اظهارات او میتواند روند کنش دیگر بازیگران را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
در روند جدید تحولات مقتدی صدر در فرمانی در 11 فوریه 2020 (22 بهمن 1398) در توئیتر، انحلال نیروهای کلاه آبی را در جمع معترضان عراقی اعلام کرد. اکنون این مساله قابل طرح است که مقتدی صدر از این اقدام چه اهداف و نیاتی دارد و این کنش چه تاثیری بر معادلات آتی کشور عراق و تحولات جاری این کشور بر جای خواهد گذاشت؟ در پاسخ به این پرسش میتوان سه محور اساسی را مورد خوانش و بررسی قرار داد.
وفتی مقتدی خط خود را از آشوبگران جدا میکند
در تحلیل انگیزه و اهداف مقتدی صدر میتوان به این مساله توجه داشت که با گذشت بیش از چهار ماه از تظاهرات مردم عراق در اعتراض به عملکرد حکومت، اکنون او به این نتیجه رسیده که تداوم وضعیت به صورت کنونی ممکن نیست؛ زیرا بخشی بزرگ از روند اعتراضات مشروع را نیروهای بیگانه با حمایت برخی مزدوران داخلی قبضه کردهاند. در همین راستا مقتدی در توئیت جدید خود مینویسد: «طبق اخبار موثق، با وجود برخی خرابکاریها، آشوبها، انقلاب به صورت تدریجی در حال بازگشت به مسیر اولیه خود است. من امیدوار هستم که انقلابیون به طور تدریجی و مسالمت آمیز این آشوبگران را کنار بزنند، در همین راستا من انحلال نیروهای کلاه آبی ها را اعلام میکنم و راضی نیستم که این افراد تحت عنوان جریان صدر در مکانهای تظاهرات حضور داشته باشند مگر اینکه بدون اعلام وابستگی حزبی خود و یکی شدن با تظاهرکنندگان حضور داشته باشند.»
این مساله به طور حتم به معنای جدا شدن مسیر طرفداران مقتدی صدر از مزدورانی است که تحت عناوین مختلف از سوی برخی بازیگران خارجی تهییج و ترغیب به انجام خرابکاری میشوند. در مجموع رهبر جریان صدر میداند برای بازگشت آرامش و ثبات بر کشور او نیز باید وظایف خاص خود را انجام دهد و در دمیدن بر آتش نفاق توسط اغتشاشگران و دشمنان کشور عراق نباید آنها را همراهی کند.
چراغ سبز مقتدی به علاوی برای تشکیل کابینه دولت
در سطحی دیگر انحلال کلاه آبیها از سوی مقتدی صدر را میتوان نوعی سیگنال مثبت مقتدی صدر برای تشکیل کابینه دولت جدید از سوی محمد توفق علاوی، ارزیابی کرد. در همین زمینه شاهد هستیم که مقتدی صدر، در توییتر مینویسد: «ما از فشارهای حزبی و قومی برای تشکیل دولت موقت مطلع شدیم، این مسئله باعث عدم رضایت ما نسبت به دولت جدید خواهد شد و منجر میشود که پس از سکوت اجباری، اعلام بیزاری کنیم زیرا که ما همواره خواستار اصلاحات هستیم. در همین راستا، انحلال نیروهای کلاه آبی را اعلام میکنم.»
این اظهارات مقتدی صدر بدین معنا است که از یک سو، او به خوبی میداند که عدهای از معترضان تحت هر شرایطی و هر موقعیتی با تمام گزینههای معرفی شده برای تشکیل دولت جدید مخالفت خواهند کرد؛ زیرا هدف آنها ایجاد اختلال و اغتشاش به منظور تداوم بحران در کشور است. از سوی دیگر، مقتدی از علاوی انتظار دارد کابینهای از افراد مستقل و متعهد به کشور را تشکیل دهد که سهمیهبندیهای قومی در آن لحاظ نشود. بنابراین، ابتدا باید موج اعتراضات آرام شود و خشونت و اغتشاش در شهرهای مختلف کنترل شود تا نخستوزیر مامور تشکیل کابینه در تصمیمگیریهای خود عملکرد منطقی داشته باشد.
هر چند توجه به این امر ضروری است که مقتدی به شکل غیرمستقیم به علاوی هشدار داده که این اقدام او تنها کمکی برای اثبات و تثبیت قدرت او است و اگر حکومتی بر مبنای تعقات حزبی و قومی همانند گذشته ایجاد شود، مجددا طرفداراناش در صف مخالفان و معترضان قرار خواهند گرفت.
تاثیر انحلال کلاه آبیها بر روند تحولات جدید
علاوه بر چراغ سبز نشان دادن مقتدی صدر به محمد توفق علاوی برای تشکیل حکومت جدید، اکنون مساله این است که انحلال کلاه آبیها چه تاثیرات دیگری بر روند آینده تحولات سیاسی کشور عراق بر جای خواهد گذاشت؟ در پاسخ به این پرسش میتوان این اقدام را دارای تبعات و تاثیر مثبت مورد ارزیابی قرار داد. در حقیقت، انحلال کلاه آبیها آب سردی بر پیکر جریان های داخلی و کشورهای خارجی بود که از اعتراضات مردمی در عراق به عنوان فرصتی برای پیشبرد برنامه ها و اهداف خاص خود از طریق تشدید بحران آفرینی بودند و بر عملکرد مقتدی صدر و هوادارانش حساب ویژه باز کرده بودند.
جدا شدن خط مقتدی صدر و طرفداراناش در خیابانهای عراق از صف آشوبگران و مزدوران به طور حتم ضربهای بزرگ بر پیکره بازیگرانی است که تداوم بحران در کشور عراق را در مقام مسیری برای پیشبرد خواستهها و منافع خود ارزیابی میکردند. در این میان، بازندگان اصلی را میتوان کشورهای آمریکا و عربستان ارزیابی و برنده اصلی را شهروندان و ملت عراق مورد ارزیابی قرار داد. اکنون این امید وجود دارد بعد از گذشت 5 ماه سخت، فضایی از آرامش و بازگشت روند عادی زندگی به شهرهای عراق بازگردد.