الوقت- خیزش مردمی در بحرین که پس از تحولات و انقلابهای تونس و مصر در 14 فوریه 2011 آغاز شد و با سرکوب و رویکرد خشونت آمیز حکومت آل خلیفه مواجه شد، هم اكنون به یك بحران سیاسی مهم در این کشورتبدیل شده است كه حداقل در كوتاه مدت برای آن راه حلی كه مورد توافق طرفین باشد مشاهده نمی شود و مجموعه مذاكراتی نیز كه ابتدائا با عنوان گفتگوهای ملی میان نمایندگان آل خلیفه و مخالفان به رهبری الوفاق صورت پذیرفت دستاورد عینی به همراه نداشت و عملا با شكست مواجه شد. استمرار این وضعیت در حالی مطلوب آل خلیفه است كه به دلیل ایجاد محدودیتهایی كه برای انقلابیون بحرینی بویژه شیعیان ایجاد شده است آنها را با شرایط سخت امنیتی و اقتصادی مواجه كرده است.
در حقیقت بحران بحرین با توجه به موقعیت خاص این کشور و منافع و ملاحظات بین المللی و منطقه ای عمده در قبال تحولات آن، بازیگران متعددی را در سطوح مختلف منطقه ای و بین المللی درگیر خود ساخته است، بویژه آنكه ویژگی های خاص بحرین و پیوند آن با منافع و سیاست بازیگران مهمی مانند آمریکا، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران، سبب شده است تا حل بحران بحرین از یك موضوع صرفا داخلی خارج شده و ابعاد منطقه ای و بین المللی پیدا كند و این امر با توجه به وجود منافع متضاد بازیگران خارجی در بحرین توافق بر سر هرگونه راه حلی را با شكست روبرو كرده است.
حضور ناوگان پنجم دریایی امریکا در بحرین و پیوندهای سیاسی و امنیتی دوکشور، مجاورت جغرافیایی بحرین با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس و روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی بحرین و عربستان سعودی و تعاملات خاندانهای حاکم بر این دو کشور و همچنین اکثریت شیعی جمعیت بحرین و مجاورت جغرافیایی و پیوندهای تاریخی آن با جمهوری اسلامی ایران از جمله مشخصه های بحرین است که تحولات این کشور را مهم ساخته و باعث شده تا بازیگران مختلف با توجه به اهداف و منافع خود به اتخاذ رویکردهای متناسب در قبال این بحران بپردازند . البته بسیاری نیز دلیل این امر را در كم بودن توان بازیگران داخلی و نقش آفرینی آنها یعنی حکومت و گروه های اپوزیسیون در مقایسه با سایر بحران های خاورمیانه و شمال آفریقا جستجو می كنند و براین اعتقادند كه نوع سیاستها و رویکردهای بازیگران داخلی نقش زیادی در برجسته شدن سطح تأثیرگذاری بازیگران بیرونی در تعیین روند تحولات این کشور داشته است. به عبارت دیگر عدم اتحاد مخالفان از یك سو، و نبود یك استراتژی منسجم و كاربردی از سوی آل خلیفه برای حل بحران و رجوع مستمر آنها به حامیان منطقه ای شان برای سركوب انقلابیون از سوی دیگر از دلایل اصلی در استمرار بحران بحرین به شمار می رود.
با توجه به این شرایط می توان گفت كه در حال حاضر انقلاب بحرین و انقلابیون این كشور در دو سطح داخلی و خارجی با تنوعی از متغیرهای چالشزا مواجه اند كه به دلیل دیدگاه های متفاوت نمی توانند بر سر یك راه حل مشخص و قابل اتكا به اجماع برسند. در سطح داخلی سیاستهای تفرقه گرایانه رژیم و عدم اتحاد استراتژیكی مخالفان از یك طرف و در سطح خارجی تنوع منافع بازیگری منطقه ای و بین المللی از طرف دیگر از اصلی ترین این متغیرها محسوب می شوند.
جواد مددی