الوقت- عربستان در حالی برای برگزاری نشستهای فوق العاده شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب در مکه آماده میشود که موضوع حضور و یا غیبت امیر قطر در این نشستها در حالهای از ابهام قرار دارد. ابتدا 30 اردیبهشت وزیر مشاور در امور خارجی قطر اعلام کرد که دوحه دعوتنامه ای برای شرکت در این نشستها دریافت نکرده است اما 6 خرداد این وزارتخانه از ارسال دعوت کتبی پادشاه عربستان از امیر قطر برای حضور در عربستان خبر داد. با این حال همچنان این پرسش که آیا امیر قطر این دعوت را اجابت خواهد کرد و برای نخستین بار پس از آغاز تحریم این کشور در سال 2017 راهی عربستان خواهد شد یا نه؟ موضوعی است که دوحه آن را روشن نکرده است. در این میان اگرچه نحوه برخورد و مواجهه امیر قطر با این دعوت میتواند در فهم چرایی و انگیزههای ریاض از این اقدام بسیار تأثیرگذار باشد اما در شرایط مشخص نبودن این فاکتور به نظر می رسد که می توان با استفاده از شواهد و قرائن موجود و همچنین توجه به شرایط کلی منطقه به برخی شبهات پیش آمده در حاشیه این موضوع پاسخ داد. سوالاتی از جمله اینکه آیا این دعوت به معنای آغاز تنش زدایی و پایان بحران موجود میان قطر و دول تحریم کننده است؟ و در صورت پاسخ مثبت آیا عامل این تنش زدایی احتمالاً چشم پوشی عربستان از شروط 13گانه برای دوحه میباشد؟ اگر چنین عقبنشینی از سوی ریاض در کار نباشد چطور؟ در این صورت انگیزه های عربستان از دعوت امیر قطر چیست و چه نوع واکنشی از سوی قطر میتواند بیشترین دستاورد سیاسی را برای دوحه داشته باشد؟
در طول ماههای گذشته نوع رفتار ریاض مجموعهای پر ابهام از موضعگیری تقریباً همزمان سرسختانه و انعطافپذیر در قبال موضوع قطر بوده است که این تناقض رفتاری در مورد دعوت دوحه به نشستهای مسکو نیز به آسانی قابل تشخیص است. از یکسو پادشاه سعودیها اصل تلاش برای منزوی کردن قطر را کنار گذاشته و با دعوت از قطر در عمل بر وزن و تأثیرگذاری این کشور بر تحولات منطقهای صحه میگذارد و همچنین رسانهها تصویر حضور یک هواپیمای مربوط به پادشاهی قطر را در خاک عربستان منتشر کردند، اما از سوی دیگر ما شاهد هستیم که دعوتنامه اولاً 10 روز با تأخیر نسبت به دیگر کشورها صورت گرفته و ثانیاً تنها چند روز قبل از ارسال این دعوتنامه عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه عربستان در کنفرانس مطبوعاتی با حمله به قطر گفت: به قطر اجازه نخواهیم داد که از افراط گرایی و تروریسم حمایت و در امور داخلی ما دخالت کند» و عبدالله المعلمی نماینده دائم عربستان در سازمان ملل روز گذشته در مورد نقشآفرینی قطر در اجلاسهای مکه گفت: «قطر کوچک تر از آن است که بخواهد در نشستهای مکه، در مواضع کشورهای عربی اختلافی ایجاد کند». همچنین طی روزهای گذشته عربستان سعودی رسما از سازمان یونسکو خواست تا یکی از دفاتر این سازمان که در دوحه مستقر است را به اتهام ضعف و کمکاری به شهر جده یا منامه منتقل کند و خبرها حاکی از اعدام قریب الوقوع سلمان العوده و برخی دیگر از رهبران مذهبی با گرایش اخوانی در زندانهای عربستان می باشد.
طبیعتاً در این شرایط به هیچ وجه نشانههای یک تنشزدایی کامل به صورتی که بتوان از آن به عنوان پایان بحران در روابط کشورهای شورای همکاری یاد کرد مشاهده نمیشود بنابراین باید به دنبال یافتن اهداف دیگری از سوی عربستان در قبال این دعوت بود.
بر این اساس در وهله نخست می توان از تلاش عربستان برای نشان دادن اجماع بینالمللی بویژه در میان اعراب و کشورهای منطقه علیه آنچه «مداخلات ایران و ایجاد بیثباتی» گفته می شود، فارغ از اختلافات درونی میان این کشورها یاد کرد. المعلمی روز گذشته گفت: عربها با اجماع بزرگ در دو کنفرانس سران عربی که اخیرا در ظهران عربستان برگزار شد و در تونس (اجلاس سالانه سران عرب) بیانیههایی صادر کردند که رفتار ایران در منطقه را محکوم میکند... فکر نمیکنم عربها در مقابله با دخالتهای ایران دچار اختلاف[نظر] باشند. بله شاید در شیوه و تاکتیک اختلاف نظر داشته باشیم اما بر روی مسئله اساسی مقابله، فکر میکنم اجماع عربی هست و ان شاء الله در نشست سران عربی در مکه ، این را خواهیم دید.
در این صورت ریاض این برداشت را دارد که حضور امیر قطر خطری برای اهداف این نشست نخواهد داشت و حتی اگر قطریها این دعوت را نپذیرند در این صورت به معنای مخالفت دوحه با اصل مقابله با ایران و جلوگیری از دخالتهای تهران در امور کشورهای عربی تلقی می شود که این امر خود تایید کننده مواضع کشورهای تحریم کننده علیه قطر می باشد.
از سوی دیگر همچنین نقش فشارهای خارجی بر ریاض برای حل و فصل هرچه زودتر بحران موجود را نمیتوان در این دعوت نادیده گرفت. دولت ترامپ طرح تشکیل ناتو عربی را به شدت دنبال میکند و در این میان تداوم بحران در شورای همکاری مانعی جدی در مسیر تحقق این طرح شده است. در واقع سیاست مقابله با ایران و حل و فصل مساله فلسطین بدون همراهی متحدان عرب آمریكا نتیجه بخش نخواهد بود. به همین دلیل ترامپ در ماه های اخیر با تمركز بر شورای همكاری خلیج فارس تلاش كرده است اختلافات درونی این شورا را حل و فصل كند. از سوی دیگر تلاشهای کویت برای میانجیگری میان کشورهای محاصره کننده و قطر وجود دارد که می تواند در دعوت با تأخیر عربستان از امیر قطر موثر باشد. چنانکه ملک سلمان در ماه دسامبر (آذر) سال گذشته میلادی نیز از امیر قطر برای شرکت در اجلاس سران شورای همکاری در شهر الدمام عربستان دعوت کرد اما شیخ تمیم در این نشست حضور نیافت.
با این وصف آنچه اکنون از اهمیت بسیاری برخوردار است نوع واکنش قطر به این دعوت میباشد. قطر هوشمندانه دعوت نشدن به این نشستها را رسانهای کرد تا اولاً ثابت کند که طرفی که به دنبال مذاکره و حل اختلافات نیست کشورهای تحریمکننده هستند و ثانیاً تناقض شعارهای ریاض در تأکید بر اتحاد و یکپارچگی جهان عرب و رفتار این کشور در انحصارطلبی در شورای همکاری و اتحادیه عرب را نشان دهد. با این اقدام قطر ارسال دعوتنامه از سوی عربستان مجدداً برد دیگری برای دوحه رقم زد و آن پذیرش شکست از سوی کشورهای محاصره کننده در تحمیل شروط 13 گانه خود بر دوحه از طریق تحریم و تهدید می باشد. در این صورت ممکن است ریاض برای نشان دادن ژست برتری سعی در منزوی کردن امیر قطر در این نشستها را داشته باشد لذا پیشبینی ها حاکی از آن است که دوحه در سطحی پایینتر از رئیس دولت در نشستها مشارکت کند.