مشاهده اینکه تجربه تلخ ورود دولت های غربی و عربی به بحران برای سرنگون کردن دولت و حتی تجزیه سوریه منجر به نابودی زیرساختهای اقتصادی، ناامنی و ترویج تروریسم، کشتار گسترده و آواره شدن میلیونها سوری در طول بیش از 6 سال گذشته شده است، خود عاملی برای تمایل تمامی سوریها به ضرورت مقابله با عوامل ناامنی و کشتار و سپس حل اختلافات بر سر میز مذاکره و نه در میدان جنگ می باشد.
الوقت- تحولات سوریه به سود دولت مرکزی و به زیان گروههای تروریستی، دولتهای خارجی حامی آنها و نیروهای اشغالگر در شمال در حال شتاب گرفتن است. پس از اعلام آزادسازی قنیطره در جنوب و همچنین خبر توافقات پشت پرده کردها با دولت مرکزی، به تازگی گزارشهای میدانی از سوریه حاکی از آن است که برخی گروههای شورشی معارض با پیوستن به ارتش سوریه و ائتلاف با دولت، در حال مبارزه علیه سایر گروههای شورشی و تررویستی میباشند.
در تازهترین تحولات از این دست، دیدهبان حقوق بشر سوریه اعلام کرده است که نیروهای دولت سوریه در کنار مخالفان سابق خود در حوض (دریاچه) الیرموک وارد درگیریهایی علیه اعضای گروه خالد بن الولید وابسته به گروه تروریستی داعش شدند.
گفته شده است در این درگیریها اعضای گروه "شباب السنه" (از گروههای مخالف سابق) در کنار نیروهای ارتش سوریه حضور داشته و به عملیات خود در محورهای بخش غربی حومه درعا ادامه دادند.
مخالفان دیروز، متحدان امروز
تا پیش از این الشباب السنه از گروههای متحد ارتش آزاد سوریه به شمار میرفت که عملیات تروریستی و جنگی خود را در جبهه جنوب این کشور علیه دولت مرکزی و نیروهای ارتش دنبال میکرد. این گروه از سوی دولت سوریه در فهرست شورشیان مسلحی به شمار میرفت که مشغول اقدامات جنگی در این کشور هستند، اما همین گروه با پیشروی ارتش سوریه در مناطق جنوبی به سمت توافق با دمشق متمایل شد و در حال حاضر در عملیاتهای ارتش این کشور علیه تروریستهای داعش مشارکت میکند.
اما این تنها الشباب السنه نیست که بویژه از چند ماه گذشته با تحویل سلاحهای خود از جنگ علیه دولت مرکزی دست کشیدهاند.
سال گذشته نیز مرکز آشتی «حمیمم» وابسته به وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که شمار زیادی از عناصر مسلح وابسته به «ارتش آزاد» تحت فرماندهی «وجدی ابوثلیث» به ارتش سوریه پیوسته و بعد از آن روند پیوستن برخی شورشیان مسلح به ارتش سوریه همواره از اخبار اصلی تحولات میدانی و جنگی این کشور بوده است.
همین هفته گذشته نیز در جریان پیشروی ارتش سوریه، گروههای مسلح حاضر در شهرک جباثا الخشب در حومه استان قنیطره، سلاحهای سنگین و نیمه سنگین خود را به ارتش سوریه تحویل دادند و به اقدامات مسلحانه و بی ثبات ساز خود پایان دادند.
در واقع با پیشروی ارتش سوریه ما شاهد دو تحول اساسی در رویکرد گروههای شورشی میباشیم. گروهی از این شورشیان با تحویل تسلیحات خود و در چارچوب توافقات صورت گرفته در قالب مناطق کاهش تنش به ادلب و یا اردوگاههای امن انتقال داده میشوند و گروهی دیگر از این شورشیان با حفظ سلاحها و تسلیحات خود به نیروهای ارتش و نظامیان پیوسته و در کنار دولت به نبرد علیه سایر گروههای شورشی و تررویستی روی میآورند.
دست برتر دولت مرکزی در تحولات سوریه
در عین حال آن چه در ارتباط با پیوستن شورشیان مسلح به ارتش سوریه قابل توجه به نظر میرسد، همزمانی این تحولات با پیشرویهای اخیر دولت سوریه است.
در واقع تحولات در سوریه پس از آزادسازی حلب در آذرماه 1395 همواره بر وفق مراد دولت مرکزی سوریه به پیش رفته و بعد از آن و بویژه طی یک سال گذشته دولت سوریه موفق به آزادسازی مناطق عمدهای شده که پیشتر از مناطق اشغالی گروههای تروریستی به شمار میرفت.
در حال حاضر دولت در جنوب سوریه و در استان درعا با پیشروی خود تنها چند قدم تا آزادی کامل استان درعا فاصله دارد و هفته قبل از آن نیز ارتفاعات مشرف به بلندیهای اشغالی جولان به کنترل کامل دولت دمشق درآمده است.
در جبهه شمال نیز گفته شده عمده تمرکز دولت مرکزی بر آغاز عملیات در ادلب برای آزادسازی این استان خواهد بود و بشار اسد گفته است هدف بعدی نیروهای ارتش حرکت به سمت شمال سوریه برای آزادسازی ادلب خواهد بود.
براین اساس با توجه به پیشرویها و موفقیتهای ارتش سوریه بویژه طی چند ماه گذشته، طبیعی است که حال بسیاری از مخالفان که حفظ منافع خود در سایه تداوم مقابله با دولت مرکزی را کاملاً از دست رفته میبینند، همراهی و ائتلاف با دولت مرکزی را بر ادامه نبرد و جنگ علیه دولت ترجیح داده و در این شرایط روند پیوستن گروههای شورشی به دولت مرکزی شتاب گیرد.
بی اعتمادی به قدرتهای مداخله گر
از سوی دیگر توجه به این موضوع ضروری است که بیشتر شورشیانی که در حال حاضر تصمیم به متارکه جنگ و یا ائتلاف با دولت مرکزی دمشق را دنبال میکنند، پیشتر از سوی دولتهای مداخله گر مخالف سوریه از جمله عربستان سعودی و آمریکا مورد حمایت بودهاند.
گروه الشباب السنه که در حال حاضر در کنار ارتش سوریه قرار دارد از گروههای مورد حمایت ریاض به شمار میرود و بخشی از ارتش آزاد سوریه که به اعتراف مرکز آشتی «حمیمم» سال گذشته به ارتش پیوست، بطور کامل تحت حمایت دولتهای خارجی قرار داشته است.
در بهمن ماه سال گذشته با وجود ادعای واشنگتن در حمایت از کردهای سوریه، اما کاخ سفید در مقابل حملات نظامیان ترکیه به شهر کرد نشین عفرین سکوت کرد. این سکوت در حالی بود که قبل از آن شبه نظامیان کردی موسوم به یگانهای مدافع خلق روی کمکهای آمریکا حساب باز کرده بودند اما با آغاز حملات ترکیه به باور یگانهای مدافع خلق، بار دیگر قدرتهای بزرگ بر سر منافع کردها معامله کردند.
انفعال آمریکا در مقابل حملات ترکیه به کردهای شمال سوریه تا بدان جا بود که اعتراض مقامات کرد سوریه را در پی داشت. آلدار خلیل، یکی از سیاستمداران ارشد کرد، از سیاستهای منفعلانه آمریکا در شمال سوریه انتقاد کرد و در گفتگو با دویچه وله به خبرنگار آن گفت: «چگونه آمریکاییها میتوانند بایستند و صرفا نظارهگر باشند؟ واشنگتن باید به وظایف خود در قبال متحدان اصلیاش در سوریه پایبند بماند، اما آمریکا در قبال این حملات دست به هیچ اقدام جدی برای جلوگیری از پیشروی ترکیه در این منطقه نزده است.»
در واقع تجربه تلخ عهدشکنی آمریکا در مقابل گروههای کردی شمال سوریه، زمینه بدبینی و بی اعتمادی به قدرتهای مداخله گر خارجی در سوریه را که بدون مجوز دولت مرکزی وارد این کشور شدهاند، ایجاد کرده و بسیای دیگر از گروههای شورشی با نوعی بی اعتمادی به حمایت کشورهای مخالف نظام سوریه نگاه کرده و در موارد بیشتری در شرایط فعلی همراهی و همنوایی با دولت مرکزی را ترجیح میدهند.
از بعدی دیگر مشاهده اینکه تجربه تلخ ورود دولت های غربی و عربی به بحران برای سرنگون کردن دولت و حتی تجزیه سوریه منجر به نابودی زیرساختهای اقتصادی، ناامنی و ترویج تروریسم، کشتار گسترده و آواره شدن میلیونها سوری در طول بیش از 6 سال گذشته شده است، خود عاملی برای تمایل تمامی سوریها به ضرورت مقابله با عوامل ناامنی و کشتار و سپس حل اختلافات بر سر میز مذاکره و نه در میدان جنگ می باشد.
پروژه شکست خورده شکاف مذهبی
اما آن چه در موضوع پیوستن گروههای شورشی به دولت مرکزی قابل توجه به نظر میرسد، کمرنگ شدن شکافهای مذهبی در این فرایند است.
تردیدی نیست که اقدامات بسیاری از گروههای شورشی و مسلح علیه دولت مرکزی سوریه طی چند سال گذشته با تحریک بازیگران خارجی و از طریق پررنگ سازی شکافها و اختلافات مذهبی در این کشور دنبال شده و این موضوع زمینه و بستر لازم را برای گسترش تروریسم و تداوم بحران فراهم ساخته است.
این شکافها بویژه در آن جا پررنگ تر میشد که برخی گروههای تروریستی با طرح شعارهای تکفیری و به ظاهر مذهبی ادعاهای خود علیه دولت مرکزی را برجسته میساختند و از آن جا که بیشتر این شعارها با قرائتی بنیادگرایانه نزدیک به وهابیت سعودی همخوان و سازگار بود، لذا نقش حمایتی ریاض از این گروهها آشکار میگردید.
به واقع طی چند سال گذشته و همزمان با جنگ علیه تروریست در سوریه، ایجاد شکاف مذهبی در این کشور همواره به عنوان کارت بازی عربستان به شمار میرفت که ریاض با توسل به آن اهداف خود علیه دولت مرکزی دمشق را دنبال میکرد.
حال اما پیوستن برخی گروههای شورشی سابق به دولت و ائتلاف با ارتش مرکزی نشان میدهد، ریاض در حال از دست دادن برگ بازی خود یعنی ایجاد تفرقه مذهبی است و مرزهای اختلافات عقیدتی و مذهبی در جامعه سوریه در حال کمرنگ شدن است. این شرایط بدون تردید چندان مطلوب رهبران سعودی نیست و بسیار روشن میتوان نتیجه گرفت که با پیوستن گروههای شورشی سابق سوریه به نیروهای دولتی، سعودیها دیگر توان مداخله سابق را در اوضاع سوریه نخواهند داشت.